سیاسی نیست حقیقته > حکومت جمهوری اسلامی > نابودی ایران /// چی بودیم چی شدیم !!! عزت و احترام داشتیم خار و ذلیل شدیم

boygermani عزیزم یک سری هنوز فکر می‌کنن فردوسی پور فرشته نجاتشون هست امثال این ادمهای ساده لوح لیاقت تاج و مردان بزرگی مثل تیمسار خسروانی رو ندارند حتی کسی‌ مثل صفایی فراهانی که انهمه خدمت کرد و اهل زد و بند نبود را دیدیم که چطور باند نود نسخه ا‌ش را پیچید, به خدا این مردم لیاقت همین چیزی را دارند که الان به این روز افتاده اند

حالا این رو مقایسه کنین با رفتار این روزهای ما بایک پرتغالی دیگر، دیگه کار از تعظیم و سجده هم گذشته، طرف علنی توهین میکنه و یا در مواجهه با تیمی ضعیف مثل عراق باخت میاره ولی مثل قهرمان ملی باهاش برخورد میشه و منتقدین تا سرحد مرگ کوبیده میشند، تازه عکس ایشون جدیدا تو قهوه هم دیده شده (مراجعه کنید به عکسهای همین سایت) میگن عزت و ذلت هر شخصی یا ملتی دست خودشه، کافیه این دو برخورد رو با این دو پرتغالی در گذشته و حال مقایسه کنیم تا جواب اینکه چی بودیم و چی شدیم و چرا اینگونه شد رو متوجه بشیم

mamalabi رفتاری که کروش می‌کنه کاملا درست و منطقی‌ هست. چون الان کسای در کشور ما در صدر قدرت هستن که لیاقت این قدرتو ندران. خود ما که به ایران سفر می‌کنیم از مسئولین همیشه ایراد میگیریم حتا اگه در رابطه با شغل خودمون نباشه. حالا اگه مربی با دانشی چه از پرتغال چه از هرجای دنیا از این سیستم حاکم بر فوتبال ایران ایراد بگیر به جا هست. نباید بخاطر اینکه یک خارجی‌ ایراد میگیره ناراحت بشیم. غرور را باید گذشت کنار و سعی‌ کرد که بهتر شد. باید از بهتر از خود یاد گرفت و تعصب بی‌ دلیل رو کنار گذشت.

نوید جان حرفت تا حدودی درسته، اتفاقا من به شخصه دوست دارم کیروش و یا مربیان خیلی‌ بهتر تو تیم‌ ملی‌ باشند که سبک و فوتبال ما رو متحول کنند، اما شیوه مدیریت و استفاده ما از کیروش و نگاه از بالای ایشون به ما + سینه چاکان قمه به دست آزار دهنده هست

یه جوری میگن چی‌ بودیم چی‌ شدیم که هر کی‌ ندونه فکر میکنه اون موقع خبری بود ! زمان دیکتاتور سابق هم همین‌جوری بود اما به مراتب کمتر . کشوری که یک فرد رهبریش میکنه و بقیه باید جلوش دولا راست بشن و بله قربان گویان زندگی‌ کنن که دیگه " چی‌ بودیم چی‌ شدیم " نداره ، ولی‌ کماکان میتونید به یاد گذشته باشید و حسرت بخورید .

تا وقتی‌ این مردم متوجه نشوند که باند فردوسی پور چه هدفی‌ دارد و تا وقتی‌ که کسانی هستند که ذوب شده هستند فوتبال ما همین خواهد بود تا ۵۰ سال دیگر هم همین یک استادیوم آزادی خواهد بود و وضع استقلال و پرسپولیس هم در حد تیمهای برای سرگرمی! البته تا آنوقت جیب یک سری از باند رسانه‌ای ها پر پولتر از همیشه است، خوش باشید به قول دیالوگ فیلم علی‌ حاتمی ملت خواب جماعت چرتی.

تبدیل شدن تاج به تنبون چه ربطی به فردوسی پور داره؟ چون پرسپولیسیه؟ این همه دلقک به عنوان مدیر و مربی و کارشناس و پیشکسوت در فوتبال ایران هست, کلیشون هم مال باشگاه استقلالند, خیلی هاشون هم از حضرت زهرا آرزوشونه که تیم ملی نتیجه نگیره تا بلکه امامزاده مهدی دوباره دعوت بشه به تیم ملی. اینها از غم فوتبال با فردوسی پور مشکل دارند؟ اگر صد و یک ایراد هم به کارش باشه لااقل نفسش سالمه, در حالی که خیلی از منتقدانش بارها ثابت کردند که همون رو هم ندارند. فقط یاد دارند بهونه میگیرند.

او رفت و همه چیز را با خود برد... حتی غرور ما را با خود برد...

perspolisi: من ازت خواهش مي كنم بدون كوچكترين مغلطه و شانتاژ و كوركورانه نگاه كردن و باري به هرجهت فكر كردن جواب دوتا سوال من رو بده تا ببينيم شما خدايگان كدام تفكرِ فرانويني هستي كه مدينه ي فاضله ي افكارتان از هم نسلان و هم فكرانتان كه به جهنم خميني ختم شد، برتر است! يك در تعريف شما از ديكتاتوري جاي صدام حسين، خلخالي، خميني، هيتلر، موسيليني، استالين و محمد رضا شاه و رضا شاه پهلوي در يك مقال مي گنجند؟ دوم، در صورت جواب مثبت و اغاز شعارهاي صد من يك غازي و توهين و تفتيش عقايد و تو نميفهمي و من خيلي خفنم و كلي بيشتر از تو بارمه، ايا اگر كساني مانند خميني و خلخالي و چريكهاي مسلح مخالف حكومت در امريكا و اروپا زندگي مي كردند همچنان مثل روياهايتان و ارمان شهر خيلي خيلي ازادتان كه از مسكوي ليني و استالين الگو برداري شده و توقعاتتان از حكومت پهلوي ها، راست راست حق داشتن تو خيابونا قدم بزنن و ادم سر ببرن و مردم رو ترور كنن؟ پيشاپيش از اينكه بنده هيچي نمي فهمم و شما عقل كل هستي و كلا خيلي در عالم سياست خفن هستين پوزش مي خواهم!

ممل جان با احترام به نظر شما اگر فارسی نم کشیده من یاری کنه به اونچه شما گفتی میگن قیاس مع الفارق. در اینکه کشور ما در زمان سابق ارج و قرب بیشتری داشت حرفی نیست ولی برخوردهای اجتماعی آدمهای مختلف لزوما متاثر از مخاطبشون نیست. میخوام بپرسم شخص شما وقتی با شهروندان کشورهای مختلف مواجه میشی نوع برخورد و احوال پرسی ات فرق میکنه؟ من فکر میکنم اگر کیروش در زمان رژیم سابق هم مربی تیم ملی بود به روسای وقت و از جمله همین جناب تیمسار شما باج نمیداد

مشکل اینه که ملت کلا جوگیرن. اوزه بیو به نشان احترام سرشو آورده پایین . حالا ملت میگن که پرتغالیا اونموقع کفش ایرانیا رو میلیسیدن. بعد هم هزار تا تفسیر سیاسی صدمن یک غاز. ملتی که خوشبختیش رو در گذشته میبینه لاجرم حالش رو تباه می کنه و آیندش هم مشخصه. تیمسار خسروانی، کروش کبیر، رضاشاه کبیر و قس علیهذه. توهم گذشته آنچنانی و فرار از مملکت و لنگش کن اینترنتی. دلخوشی به نشر چهار تا مطلب و کامنت. سر و کله هم زدن و توهین سر هیچ و پوچ .هممون داغونیم. مثل مملکتمون.

ه نظر من بخشی از عا مل بدبختی خاورمیانه ما مردم گوسفند ایران هستیم. به نظر من دلیل اصلی انقلاب آزادی بیش از ظرفیت بود. ما مردم لیاقت اون پیشرفت رو نداشتیم. ما مردم لیاقت احترام جهانی نداشتیم. ما مردم لیاقت زندگی مدرن نداشتیم. . مغزهای انقلاب ۵۷ دقیقا با همین طرز فکر بعضی از دوستان انقلاب کردند. اگر شاه واقعا پوست سر این مردم بی جنبه رو میکند, ما کشورمون رو به این روز نمی انداختیم. همین الان به مشکلاتی که برای کروش ایجاد میکنید فکر کنید. آیا ژاپنیها اندازه ما هم نمی فهمند که ۲۰ سال اخیر تمام مربیانشون خارجی بودند یا شاید در ژاپن مربی وجود نداره که مربی خارجی میارند. كدوم مربى ژاپنى بهتر از كروش بوده. سطح باشگاهها ایران رو نگاه کنید, انتظار رو از تیم ملی و کروش معقول کنیم,

ممل جان عکس جالبی بود. در مورد بالا و پایین شدن مملکت هم فکر می کنم این سیر طبیعی تکامل هست. سیستم پادشاهی باید می رفت تا آخوندی بیاد. آخوندی میره یکی دیگه میاد و در سایه این رفت و آمدها انسان ها یاد میگیرن. این اتفاق توی همه جای دنیا افتاده به یک شکلی توی فرانسه به یه شکل دیگه ای توی آمریکا و جاهای دیگه منظورم اینکه که اون وضعیتی که کشورهای متمدن الان دارن یه شبه به دست نبومده. من به آینده ایران خیلی امیدوارم فقط بد شانسی نسل ما این بود که فاز آخوندی این دگردیسی به ما افتاد.

arya1985 ، جواب سوال اوّل : این دیکتاتورها رو که نام بردی معنی‌ "در یک مقال میگنجد" رو متوجه نشدم . جواب سوال دوم اگه "اگر" رو میکاشتن و سبز میشد می‌تونستم جوابی بدم ولی چون چنین چیزی اتفاق نیوفتاده نمی‌تونم نظر موهومی بدم ، ضمناً پوزش لازم نیست چون نه عقل کّل هستم نه خفن .

دوست عزیز abitarin بر خلاف شما بنده آینده روشنی نمی‌بینم،کشور تک محصولی که سالهای طلایی‌ درامد خود را به جای اختصاص به رونق و آینده اقتصادیش خرج تروریسم، یک جنگ فرسایشی طولانی‌ مدت و صرف کثافت کاری تو منطقه کرد تقریبا نسل آینده خود را با کوهی از مشکلات به فنا داده.از همه گذشته عفریت جنگ همیشه دورو ور کشور نگون بخت ما پرسه میزنه

نداشتن تعریفی‌ درست از حقوق ‌قوم‌های ایرانی‌ و تبعیض حکومت،فساد سیاسی اقتصادی اجتماعی،فقر روز افزون مالی و فرهنگی‌ ،ترویج و اشاعه خرافات و فرهنگ سازی مذهبی‌ و خرافی این کشور را مثل باقی‌ کشورهای منطقه ضربه پذیر و چه بسا آماده یک سقوط آزاد میکنه.به هر حال به راحتی‌ از یک قضیه به ظاهر اسون ورزشی مثل حاضرت کارلوس و حواریون ۹۰ و باند اطلاعاتی‌ سیاسی پشتیبان و مشاهده امت همیشه در صحنه جان بر کف خیلی‌ چیزها میشه یاد گرفت،مساله فوتبال یا فردوسی پور نیست بلکه پیدا کردن دلیل فریب خوردگی اجتماعی و جمعی‌ ما ایرانیهاست که در طول تاریخ به کرار اتفاق افتاده.

نظامی بود،خوب بود،بد بود هر چی‌ بود عشق ورزش و خدمت بود.خدا بیامرزتش باشگاه تاج خیابان نظام آباد روزانه پذیرای ۵۰۰ جوان و نوجوان در باشگاه ورزشیش بود.

من کاری به این حرفاش ندارم. از دست بوسی و پابوسیم خوشم نمیاد. فقط میدونم انقلاب شکوهمند ایرانی رو به جای مقام انسانیت به صف اداره های مهاجرت کشورهای گوناگون و دوختن لب و لوچه پشت مرز مقدونیه هدایت کرد.

کاوه جان درود، اتفاقا برعکس شما من معتقدم که بخش زیادی از برخورد افراد با هم ناشی از شخصیت و شناختی هست که شما از مخاطبت داری، مثلا شما نمیتونی اونجوری که با من حرف میزنی با ملکه انگلیس صحبت کنی، یا شما با دوستات رفتاری رو که داری با پدرت نداری، مسلما شما برخوردی رو که با یک دکتر داری با یک معتاد نداری، در همه حالات بالا ممکنه شما نهایت ادب و احترام رو رعایت کنی ولی نحوه برخورد و گویشت بسته به مخاطب ۱۰۰٪ متفاوته، اون زمان پاسپورت ایرانی جزو ۱۰ پاسپورت اول دنیا بود، مردم کشورهای دنیا میومدن ایران واسه کار و پول درآوردن، از انگلیس و آلمان بگیر تا فلیپین و هند، خوب شما الان شما این رو با حال روز این روزای ما مقایسه کن تا متوجه بشی که تعظیم اوزه بیو به خسروانی و دید ا‌ز بالای آقای سرمربی در امروز و توهین و تحقیرهاش چه قیاس صحیحی هست، رد آرمی جان اتفاقا تاریخ و گذشته هر ملتی نشون دهنده شخصیت و روحیه و فرهنگ اون ملت هست، درسته که حال کنونیش برگرفته از خیلی از مشتقات دیگه ایی هم هست اما مسلما نقشش غیر قابل انکار هست، مثل انسانی که کودکیش و اطرافیانش نقش بسزایی تو شکل گیری زندگی حال اون داشته که غیر قابل انکاره، آبیترین جان دقیقا، اما ملتهایی که شما اشاره کردید خودشون رو از بند دین حدود ۳۵۰ سال پیش رها کردند و راه عقل و منطق رو پیشه کردند، اگر شما اخبار این روزها رو دنبال کرده باشی دیدی که امت همیشه در صحنه ایران هنوز پیاده به سوی کربلا روانند، اما حتی اگه تو اون مسیری که شما گفتی هم افتاده باشیم حدود ۲ ۳ قرنی عقبیم و قطعا اون روز رو نخواهیم دید

سفر اوزه بیو به ایران در زمان دیکتاتوری نظامی و فاشیسی جنرال سالازار- دوست دیرین هیتلر و فرانکو -که بمدث ۴۰ سال بر پرتقال حکومت کرد انجام شد....و نه بعد از سرنگونی حکومت سالازار و انقلاب پرتقال...ترس و خاطرات خوشش!!! از دست نظامیان پرتقالی در موزامبیک مستعمره ان زمان پرتقال ببین چی کرده که طفلی هر کجا که یه نظامی دید یهو بخودش ....صلوات..

ممل جان بحث من اینه که اگه ملت ما در گذشته فهیم بودن الان حال و روز ما این نبود. شاه در شرایطی که خودش وپدرش رو آمریکاییها سر تاج و تخت نشوندن یکهو احساس ابرقدرتی کرد و خواست که نفت رو گرون بفروشه و به عبارتی واسه اونایی که آوردنش شاخ شد. اونها هم برش داشتند. یک چیزی رو اشتباه نکنید. شرایط زمان شاه شرایط موقتی یک ملت منفعل بود. شرایطی که در راستا و گرو منافع آمریکا و غرب بدست اومد و دیدید که چقدر هم زود با تغییر منافع غرب از دست رفت. تا وقتی ما ریشه ای کار نکنیم همینه. یک روز آمریکا سوارمونه روز بعد روسیه.

perspolisi: دوست عزيزم "در يك مقال گنجيدن" يعني در يك كاسه ريخته شدن، يكجا گذاشته شدن، هم رديف بودن و هم خانواده بودن! خلاصه اينكه بنظر شما اصولا ديكتاتور به چه كسي گفته ميشه و چرا گفته ميشه؟ و ايا بنظر شما همه ي ديكتاتوران عالم البته با تعريفي كه شما از ديكتاتور دارين ( كه با تعريف من خيلي فرق داره مثل اينكه) شبيه هم و در يك جايگاه هستن؟ يعني به نظرت مثلا ناليدن با ناليدن فرق نمي كنه؟ ان شعر معروف را منظورم هست كه ميگه باربر در زير بار و نازنين در زير يار ....... هر دو مي نالند وليكن اين كجا و ان كجا! ايا ملت ايران كه توسط به قول شما ديكتاتوري پدر و پسر كه از خر سواري و شپش به سري و نوشتن اسم نوزاد و نام و نشان خانواده پشت قران به كاديلاك مونتاژ داخل سواري و مورد احترام تمام دنيا شدن و شناسنامه و حق رأي دار شدن همون قدر ناراحتي كشيدن كه كردها و شيعه ها و مخالفين صدام ديكتاتور عراق از او؟ ضمنا راجب عقل كلي و خفني جات هم شكسته نفسي نفرماييد، بحث كه داغ بشه خود بخود گفته خواهد شد و خواهيم شنيد از ميزان حماقتمان و حكمتتان! سوال دوم و به كاشتن اگر ربطي پيدا نمي كنه چون جوابش مثل روز روشنه ولي گويا بزبان اوردنش به نفع نيست، نه؟

اوه بله البته که همه ی دیکتاتوری ها به لحاظ فلسفه ی سیاسی از یک نوع و با یک شدت نیستن. و البته که اساسا برخی ملل جهان اصولا هنوز آمادگی لازم برای دموکراسی یا هر گونه سیستم حکومتی غیر تمامیتی دیگه رو ندارن و دیکتاتوری با حتی پادشاهی (اعم از مطلقه یا مشروطه) براشون مفیدتره. مثلا ترکیه ( و اصولا بیشتر دموکراسی های حتی بسیار موفق تر و بالغتر جهان) ابتدا تجربه ی دیکتاتوری مصطفی پاشا رو با موفقیت طی کرد تا به مرحله ی دموکراسی گذار کرد. ما هم تجربه ی دیکتاتوری پهلوی و داشتیم میگذروندیم که منتها گذار یکباره و یک شبه مون به جمهوری نتیجش این شد که میبینیم.

اصولا خود رضا شاه در ابتدا قصد اعلام جمهوری داشت ولی منصرف شد. اگر این کار رو میکرد به احتمال در ابتدا تجربه ی موفقی نمیبود ولی تا امروز به پختگی و بلوغ لازم رسیده بود و تجارب تلخش رو گذرونده بود. ادامه ی نظام سلطنتی، دوره ی گذار در ایران رو تمدید کرد، عملا یک دوره ی "دیکتاتوری کمابیش آموزشی" رو کلید زد، جمهوریت در ایران رو نیم قرن به تاخیر انداخت و به همون اندازه هم بلوغ جمهوریت و دموکراسی رو. جامعه ی ایران الان در حال گذروندن مرحله ی تجربی و تجربه ی ناموفق و تلخ اولین جمهوریت تاریخشه.

این زمان و آن زمان را اصلا نمیشه با هم مقایسه کرد ,ایران رو به رشد بود ولی سرعت ترقی از سرعت و جنبه فرهنگی و دینی مردم خیلی بیشتر بود و همین نقطه ضعف را انگلیس و امریکا استفاده کردند و با دادن وعده های تو خالی و استفاده از عقاید دینی مردم بلایی به سر این مملکت آوردند که چنگیز خان و تیمور و اسکندر و اعراب هم نیاورد . اشکالاتی در سیستم قبلی بود ولی میشد که اصلاح بشه و این هم برمیگرده به اطرافیان و نوکران و چاکران و بله قربان گویان که حقایق را از حکومت مخفی میکردند . بگذریم ,اینها فرهنگ ,بینش و اخلاق مردم را فاسد کرده اند و اصلاح این کار یا نشدنی هست و یا اگر هم که بشه ۱۰ ها سال طول میکشه . او زه بیو با این کار فرهنگ و احترام خودش را هم نشان داده و بالا برده ولی مقایسه این ۲ دوران غیر ممکنه ,فقط این را بگم که اگر کارها درست به پیش میرفت ,الان ما در جایگاه بالایی در دنیا قرار داشتیم ,که نشد و نگذاشتند و خود ما مردم هم مقصریم .

حالا اگر با صاحب فعلی تاج(افشارزاده)دست بده یارو (افشارزاده)میزنه تو تخمش

سیاسی نیست حقیقته > حکومت جمهوری اسلامی > نابودی ایران /// چی بودیم چی شدیم !!! عزت و احترام داشتیم خار و ذلیل شدیم

mamalabi رفتاری که کروش می‌کنه کاملا درست و منطقی‌ هست. چون الان کسای در کشور ما در صدر قدرت هستن که لیاقت این قدرتو ندران. خود ما که به ایران سفر می‌کنیم از مسئولین همیشه ایراد میگیریم حتا اگه در رابطه با شغل خودمون نباشه. حالا اگه مربی با دانشی چه از پرتغال چه از هرجای دنیا از این سیستم حاکم بر فوتبال ایران ایراد بگیر به جا هست. نباید بخاطر اینکه یک خارجی‌ ایراد میگیره ناراحت بشیم. غرور را باید گذشت کنار و سعی‌ کرد که بهتر شد. باید از بهتر از خود یاد گرفت و تعصب بی‌ دلیل رو کنار گذشت.

boygermani عزیزم یک سری هنوز فکر می‌کنن فردوسی پور فرشته نجاتشون هست امثال این ادمهای ساده لوح لیاقت تاج و مردان بزرگی مثل تیمسار خسروانی رو ندارند حتی کسی‌ مثل صفایی فراهانی که انهمه خدمت کرد و اهل زد و بند نبود را دیدیم که چطور باند نود نسخه ا‌ش را پیچید, به خدا این مردم لیاقت همین چیزی را دارند که الان به این روز افتاده اند

حالا این رو مقایسه کنین با رفتار این روزهای ما بایک پرتغالی دیگر، دیگه کار از تعظیم و سجده هم گذشته، طرف علنی توهین میکنه و یا در مواجهه با تیمی ضعیف مثل عراق باخت میاره ولی مثل قهرمان ملی باهاش برخورد میشه و منتقدین تا سرحد مرگ کوبیده میشند، تازه عکس ایشون جدیدا تو قهوه هم دیده شده (مراجعه کنید به عکسهای همین سایت) میگن عزت و ذلت هر شخصی یا ملتی دست خودشه، کافیه این دو برخورد رو با این دو پرتغالی در گذشته و حال مقایسه کنیم تا جواب اینکه چی بودیم و چی شدیم و چرا اینگونه شد رو متوجه بشیم

تبدیل شدن تاج به تنبون چه ربطی به فردوسی پور داره؟ چون پرسپولیسیه؟ این همه دلقک به عنوان مدیر و مربی و کارشناس و پیشکسوت در فوتبال ایران هست, کلیشون هم مال باشگاه استقلالند, خیلی هاشون هم از حضرت زهرا آرزوشونه که تیم ملی نتیجه نگیره تا بلکه امامزاده مهدی دوباره دعوت بشه به تیم ملی. اینها از غم فوتبال با فردوسی پور مشکل دارند؟ اگر صد و یک ایراد هم به کارش باشه لااقل نفسش سالمه, در حالی که خیلی از منتقدانش بارها ثابت کردند که همون رو هم ندارند. فقط یاد دارند بهونه میگیرند.

تا وقتی‌ این مردم متوجه نشوند که باند فردوسی پور چه هدفی‌ دارد و تا وقتی‌ که کسانی هستند که ذوب شده هستند فوتبال ما همین خواهد بود تا ۵۰ سال دیگر هم همین یک استادیوم آزادی خواهد بود و وضع استقلال و پرسپولیس هم در حد تیمهای برای سرگرمی! البته تا آنوقت جیب یک سری از باند رسانه‌ای ها پر پولتر از همیشه است، خوش باشید به قول دیالوگ فیلم علی‌ حاتمی ملت خواب جماعت چرتی.

نوید جان حرفت تا حدودی درسته، اتفاقا من به شخصه دوست دارم کیروش و یا مربیان خیلی‌ بهتر تو تیم‌ ملی‌ باشند که سبک و فوتبال ما رو متحول کنند، اما شیوه مدیریت و استفاده ما از کیروش و نگاه از بالای ایشون به ما + سینه چاکان قمه به دست آزار دهنده هست

یه جوری میگن چی‌ بودیم چی‌ شدیم که هر کی‌ ندونه فکر میکنه اون موقع خبری بود ! زمان دیکتاتور سابق هم همین‌جوری بود اما به مراتب کمتر . کشوری که یک فرد رهبریش میکنه و بقیه باید جلوش دولا راست بشن و بله قربان گویان زندگی‌ کنن که دیگه " چی‌ بودیم چی‌ شدیم " نداره ، ولی‌ کماکان میتونید به یاد گذشته باشید و حسرت بخورید .

او رفت و همه چیز را با خود برد... حتی غرور ما را با خود برد...

ممل جان با احترام به نظر شما اگر فارسی نم کشیده من یاری کنه به اونچه شما گفتی میگن قیاس مع الفارق. در اینکه کشور ما در زمان سابق ارج و قرب بیشتری داشت حرفی نیست ولی برخوردهای اجتماعی آدمهای مختلف لزوما متاثر از مخاطبشون نیست. میخوام بپرسم شخص شما وقتی با شهروندان کشورهای مختلف مواجه میشی نوع برخورد و احوال پرسی ات فرق میکنه؟ من فکر میکنم اگر کیروش در زمان رژیم سابق هم مربی تیم ملی بود به روسای وقت و از جمله همین جناب تیمسار شما باج نمیداد

perspolisi: من ازت خواهش مي كنم بدون كوچكترين مغلطه و شانتاژ و كوركورانه نگاه كردن و باري به هرجهت فكر كردن جواب دوتا سوال من رو بده تا ببينيم شما خدايگان كدام تفكرِ فرانويني هستي كه مدينه ي فاضله ي افكارتان از هم نسلان و هم فكرانتان كه به جهنم خميني ختم شد، برتر است! يك در تعريف شما از ديكتاتوري جاي صدام حسين، خلخالي، خميني، هيتلر، موسيليني، استالين و محمد رضا شاه و رضا شاه پهلوي در يك مقال مي گنجند؟ دوم، در صورت جواب مثبت و اغاز شعارهاي صد من يك غازي و توهين و تفتيش عقايد و تو نميفهمي و من خيلي خفنم و كلي بيشتر از تو بارمه، ايا اگر كساني مانند خميني و خلخالي و چريكهاي مسلح مخالف حكومت در امريكا و اروپا زندگي مي كردند همچنان مثل روياهايتان و ارمان شهر خيلي خيلي ازادتان كه از مسكوي ليني و استالين الگو برداري شده و توقعاتتان از حكومت پهلوي ها، راست راست حق داشتن تو خيابونا قدم بزنن و ادم سر ببرن و مردم رو ترور كنن؟ پيشاپيش از اينكه بنده هيچي نمي فهمم و شما عقل كل هستي و كلا خيلي در عالم سياست خفن هستين پوزش مي خواهم!

سفر اوزه بیو به ایران در زمان دیکتاتوری نظامی و فاشیسی جنرال سالازار- دوست دیرین هیتلر و فرانکو -که بمدث ۴۰ سال بر پرتقال حکومت کرد انجام شد....و نه بعد از سرنگونی حکومت سالازار و انقلاب پرتقال...ترس و خاطرات خوشش!!! از دست نظامیان پرتقالی در موزامبیک مستعمره ان زمان پرتقال ببین چی کرده که طفلی هر کجا که یه نظامی دید یهو بخودش ....صلوات..

ه نظر من بخشی از عا مل بدبختی خاورمیانه ما مردم گوسفند ایران هستیم. به نظر من دلیل اصلی انقلاب آزادی بیش از ظرفیت بود. ما مردم لیاقت اون پیشرفت رو نداشتیم. ما مردم لیاقت احترام جهانی نداشتیم. ما مردم لیاقت زندگی مدرن نداشتیم. . مغزهای انقلاب ۵۷ دقیقا با همین طرز فکر بعضی از دوستان انقلاب کردند. اگر شاه واقعا پوست سر این مردم بی جنبه رو میکند, ما کشورمون رو به این روز نمی انداختیم. همین الان به مشکلاتی که برای کروش ایجاد میکنید فکر کنید. آیا ژاپنیها اندازه ما هم نمی فهمند که ۲۰ سال اخیر تمام مربیانشون خارجی بودند یا شاید در ژاپن مربی وجود نداره که مربی خارجی میارند. كدوم مربى ژاپنى بهتر از كروش بوده. سطح باشگاهها ایران رو نگاه کنید, انتظار رو از تیم ملی و کروش معقول کنیم,

مشکل اینه که ملت کلا جوگیرن. اوزه بیو به نشان احترام سرشو آورده پایین . حالا ملت میگن که پرتغالیا اونموقع کفش ایرانیا رو میلیسیدن. بعد هم هزار تا تفسیر سیاسی صدمن یک غاز. ملتی که خوشبختیش رو در گذشته میبینه لاجرم حالش رو تباه می کنه و آیندش هم مشخصه. تیمسار خسروانی، کروش کبیر، رضاشاه کبیر و قس علیهذه. توهم گذشته آنچنانی و فرار از مملکت و لنگش کن اینترنتی. دلخوشی به نشر چهار تا مطلب و کامنت. سر و کله هم زدن و توهین سر هیچ و پوچ .هممون داغونیم. مثل مملکتمون.

ممل جان عکس جالبی بود. در مورد بالا و پایین شدن مملکت هم فکر می کنم این سیر طبیعی تکامل هست. سیستم پادشاهی باید می رفت تا آخوندی بیاد. آخوندی میره یکی دیگه میاد و در سایه این رفت و آمدها انسان ها یاد میگیرن. این اتفاق توی همه جای دنیا افتاده به یک شکلی توی فرانسه به یه شکل دیگه ای توی آمریکا و جاهای دیگه منظورم اینکه که اون وضعیتی که کشورهای متمدن الان دارن یه شبه به دست نبومده. من به آینده ایران خیلی امیدوارم فقط بد شانسی نسل ما این بود که فاز آخوندی این دگردیسی به ما افتاد.

من کاری به این حرفاش ندارم. از دست بوسی و پابوسیم خوشم نمیاد. فقط میدونم انقلاب شکوهمند ایرانی رو به جای مقام انسانیت به صف اداره های مهاجرت کشورهای گوناگون و دوختن لب و لوچه پشت مرز مقدونیه هدایت کرد.

این زمان و آن زمان را اصلا نمیشه با هم مقایسه کرد ,ایران رو به رشد بود ولی سرعت ترقی از سرعت و جنبه فرهنگی و دینی مردم خیلی بیشتر بود و همین نقطه ضعف را انگلیس و امریکا استفاده کردند و با دادن وعده های تو خالی و استفاده از عقاید دینی مردم بلایی به سر این مملکت آوردند که چنگیز خان و تیمور و اسکندر و اعراب هم نیاورد . اشکالاتی در سیستم قبلی بود ولی میشد که اصلاح بشه و این هم برمیگرده به اطرافیان و نوکران و چاکران و بله قربان گویان که حقایق را از حکومت مخفی میکردند . بگذریم ,اینها فرهنگ ,بینش و اخلاق مردم را فاسد کرده اند و اصلاح این کار یا نشدنی هست و یا اگر هم که بشه ۱۰ ها سال طول میکشه . او زه بیو با این کار فرهنگ و احترام خودش را هم نشان داده و بالا برده ولی مقایسه این ۲ دوران غیر ممکنه ,فقط این را بگم که اگر کارها درست به پیش میرفت ,الان ما در جایگاه بالایی در دنیا قرار داشتیم ,که نشد و نگذاشتند و خود ما مردم هم مقصریم .

حالا اگر با صاحب فعلی تاج(افشارزاده)دست بده یارو (افشارزاده)میزنه تو تخمش

اصولا خود رضا شاه در ابتدا قصد اعلام جمهوری داشت ولی منصرف شد. اگر این کار رو میکرد به احتمال در ابتدا تجربه ی موفقی نمیبود ولی تا امروز به پختگی و بلوغ لازم رسیده بود و تجارب تلخش رو گذرونده بود. ادامه ی نظام سلطنتی، دوره ی گذار در ایران رو تمدید کرد، عملا یک دوره ی "دیکتاتوری کمابیش آموزشی" رو کلید زد، جمهوریت در ایران رو نیم قرن به تاخیر انداخت و به همون اندازه هم بلوغ جمهوریت و دموکراسی رو. جامعه ی ایران الان در حال گذروندن مرحله ی تجربی و تجربه ی ناموفق و تلخ اولین جمهوریت تاریخشه.

ممل جان بحث من اینه که اگه ملت ما در گذشته فهیم بودن الان حال و روز ما این نبود. شاه در شرایطی که خودش وپدرش رو آمریکاییها سر تاج و تخت نشوندن یکهو احساس ابرقدرتی کرد و خواست که نفت رو گرون بفروشه و به عبارتی واسه اونایی که آوردنش شاخ شد. اونها هم برش داشتند. یک چیزی رو اشتباه نکنید. شرایط زمان شاه شرایط موقتی یک ملت منفعل بود. شرایطی که در راستا و گرو منافع آمریکا و غرب بدست اومد و دیدید که چقدر هم زود با تغییر منافع غرب از دست رفت. تا وقتی ما ریشه ای کار نکنیم همینه. یک روز آمریکا سوارمونه روز بعد روسیه.

arya1985 ، جواب سوال اوّل : این دیکتاتورها رو که نام بردی معنی‌ "در یک مقال میگنجد" رو متوجه نشدم . جواب سوال دوم اگه "اگر" رو میکاشتن و سبز میشد می‌تونستم جوابی بدم ولی چون چنین چیزی اتفاق نیوفتاده نمی‌تونم نظر موهومی بدم ، ضمناً پوزش لازم نیست چون نه عقل کّل هستم نه خفن .

نظامی بود،خوب بود،بد بود هر چی‌ بود عشق ورزش و خدمت بود.خدا بیامرزتش باشگاه تاج خیابان نظام آباد روزانه پذیرای ۵۰۰ جوان و نوجوان در باشگاه ورزشیش بود.

نداشتن تعریفی‌ درست از حقوق ‌قوم‌های ایرانی‌ و تبعیض حکومت،فساد سیاسی اقتصادی اجتماعی،فقر روز افزون مالی و فرهنگی‌ ،ترویج و اشاعه خرافات و فرهنگ سازی مذهبی‌ و خرافی این کشور را مثل باقی‌ کشورهای منطقه ضربه پذیر و چه بسا آماده یک سقوط آزاد میکنه.به هر حال به راحتی‌ از یک قضیه به ظاهر اسون ورزشی مثل حاضرت کارلوس و حواریون ۹۰ و باند اطلاعاتی‌ سیاسی پشتیبان و مشاهده امت همیشه در صحنه جان بر کف خیلی‌ چیزها میشه یاد گرفت،مساله فوتبال یا فردوسی پور نیست بلکه پیدا کردن دلیل فریب خوردگی اجتماعی و جمعی‌ ما ایرانیهاست که در طول تاریخ به کرار اتفاق افتاده.

کاوه جان درود، اتفاقا برعکس شما من معتقدم که بخش زیادی از برخورد افراد با هم ناشی از شخصیت و شناختی هست که شما از مخاطبت داری، مثلا شما نمیتونی اونجوری که با من حرف میزنی با ملکه انگلیس صحبت کنی، یا شما با دوستات رفتاری رو که داری با پدرت نداری، مسلما شما برخوردی رو که با یک دکتر داری با یک معتاد نداری، در همه حالات بالا ممکنه شما نهایت ادب و احترام رو رعایت کنی ولی نحوه برخورد و گویشت بسته به مخاطب ۱۰۰٪ متفاوته، اون زمان پاسپورت ایرانی جزو ۱۰ پاسپورت اول دنیا بود، مردم کشورهای دنیا میومدن ایران واسه کار و پول درآوردن، از انگلیس و آلمان بگیر تا فلیپین و هند، خوب شما الان شما این رو با حال روز این روزای ما مقایسه کن تا متوجه بشی که تعظیم اوزه بیو به خسروانی و دید ا‌ز بالای آقای سرمربی در امروز و توهین و تحقیرهاش چه قیاس صحیحی هست، رد آرمی جان اتفاقا تاریخ و گذشته هر ملتی نشون دهنده شخصیت و روحیه و فرهنگ اون ملت هست، درسته که حال کنونیش برگرفته از خیلی از مشتقات دیگه ایی هم هست اما مسلما نقشش غیر قابل انکار هست، مثل انسانی که کودکیش و اطرافیانش نقش بسزایی تو شکل گیری زندگی حال اون داشته که غیر قابل انکاره، آبیترین جان دقیقا، اما ملتهایی که شما اشاره کردید خودشون رو از بند دین حدود ۳۵۰ سال پیش رها کردند و راه عقل و منطق رو پیشه کردند، اگر شما اخبار این روزها رو دنبال کرده باشی دیدی که امت همیشه در صحنه ایران هنوز پیاده به سوی کربلا روانند، اما حتی اگه تو اون مسیری که شما گفتی هم افتاده باشیم حدود ۲ ۳ قرنی عقبیم و قطعا اون روز رو نخواهیم دید

اوه بله البته که همه ی دیکتاتوری ها به لحاظ فلسفه ی سیاسی از یک نوع و با یک شدت نیستن. و البته که اساسا برخی ملل جهان اصولا هنوز آمادگی لازم برای دموکراسی یا هر گونه سیستم حکومتی غیر تمامیتی دیگه رو ندارن و دیکتاتوری با حتی پادشاهی (اعم از مطلقه یا مشروطه) براشون مفیدتره. مثلا ترکیه ( و اصولا بیشتر دموکراسی های حتی بسیار موفق تر و بالغتر جهان) ابتدا تجربه ی دیکتاتوری مصطفی پاشا رو با موفقیت طی کرد تا به مرحله ی دموکراسی گذار کرد. ما هم تجربه ی دیکتاتوری پهلوی و داشتیم میگذروندیم که منتها گذار یکباره و یک شبه مون به جمهوری نتیجش این شد که میبینیم.

perspolisi: دوست عزيزم "در يك مقال گنجيدن" يعني در يك كاسه ريخته شدن، يكجا گذاشته شدن، هم رديف بودن و هم خانواده بودن! خلاصه اينكه بنظر شما اصولا ديكتاتور به چه كسي گفته ميشه و چرا گفته ميشه؟ و ايا بنظر شما همه ي ديكتاتوران عالم البته با تعريفي كه شما از ديكتاتور دارين ( كه با تعريف من خيلي فرق داره مثل اينكه) شبيه هم و در يك جايگاه هستن؟ يعني به نظرت مثلا ناليدن با ناليدن فرق نمي كنه؟ ان شعر معروف را منظورم هست كه ميگه باربر در زير بار و نازنين در زير يار ....... هر دو مي نالند وليكن اين كجا و ان كجا! ايا ملت ايران كه توسط به قول شما ديكتاتوري پدر و پسر كه از خر سواري و شپش به سري و نوشتن اسم نوزاد و نام و نشان خانواده پشت قران به كاديلاك مونتاژ داخل سواري و مورد احترام تمام دنيا شدن و شناسنامه و حق رأي دار شدن همون قدر ناراحتي كشيدن كه كردها و شيعه ها و مخالفين صدام ديكتاتور عراق از او؟ ضمنا راجب عقل كلي و خفني جات هم شكسته نفسي نفرماييد، بحث كه داغ بشه خود بخود گفته خواهد شد و خواهيم شنيد از ميزان حماقتمان و حكمتتان! سوال دوم و به كاشتن اگر ربطي پيدا نمي كنه چون جوابش مثل روز روشنه ولي گويا بزبان اوردنش به نفع نيست، نه؟

دوست عزیز abitarin بر خلاف شما بنده آینده روشنی نمی‌بینم،کشور تک محصولی که سالهای طلایی‌ درامد خود را به جای اختصاص به رونق و آینده اقتصادیش خرج تروریسم، یک جنگ فرسایشی طولانی‌ مدت و صرف کثافت کاری تو منطقه کرد تقریبا نسل آینده خود را با کوهی از مشکلات به فنا داده.از همه گذشته عفریت جنگ همیشه دورو ور کشور نگون بخت ما پرسه میزنه