این روزا درباره ی حرفهای علی کریمی حرف زیاده؛ موافق یا مخالف. علی کریمی، به خیلی چیزا (و شاید به همه چیز) اعتراض کرد. خیلی از حرفاش (و شاید همه اش) درست بود، ولی... ولی هر نکته جا و هر سخن زمانی دارد. حرفاش درست بود، ولی راه و روشش شاید نه! برخی میگن علی کریمی نویسنده یا سیاستمدار نیست که بتونه درست حرف بزنه، ولی این یه توجیه بیشتر نیست؛ اگه اعتراض داری و میخای به حقت برسی یا کمک کنی بقیه به حقشون برسن، باید بتونی درست حرف بزنی و هر حرفی رو سر جاش بزنی، وگرنه هیچ کمکی به هیچ کس نمی کنی.
تو این فوتبالی که نه سر داره و نه ته، تو فدراسیونی که بیش از یک دهه اس میون کفاشیان و تاج داره دست به دست میشه، باید روی یه مشکل مشخص (و نه یه مشکل کلی) تمرکز کنی و سرش بحث کنی. اینجوری میتونی به خواسته ات برسی. ولی وقتی یه حرفی هنوز تموم نشده و تکلیف یه خواسته ات معلوم نیست، میری سراغ یه موضوع دیگه، به حریفت (فدراسیون فوتبال) اجازه میدی که از پاسخگویی شونه خالی کنه. اینجوری بقیه ی بازیکنا و منِ هوادار هم تکلیف خودم رو نمیدونم که کنارت بایستیم یا نه، چون هر لحظه ممکنه یه چیزی بگی که بقیه باهاش موافق نباشن (و بقیه رو غافلگیر کنی). به ویژه تو که کم تصمیم احساسی نگرفتی. یادمونه که چه جوری بالاخواهِ مهدی مهدوی کیا تو اون فینال حذفی دراومدی و فوتبال رو به رویانیان (یکی از نمادهای بزرگ فساد در فوتبال) و رفقاش بخشیدی.
چرا روی همون قراردادهای صد میلیونی که شده بودن صد هزار تومن بحث نکردی؟ چرا به اینکه لباس تیم نوجوانان رو ازشون پس گرفتن گیر ندادی؟ چرا از کارای اقتصادی فدراسیون مثل تولیدکننده ی لباسای تیم ملی و اسپانسر (که مربوط به عابدینی هستش) گذشتی؟ چرا توی این همه گیر و گرفتاری، رفتی سراغ کیروش که بحث به سادگی منحرف بشه؟
هشت محبوب، همه میدونیم که بدون شک، کیروش تو این چند ساله اشتباههایی داشته (مثل همون پیامکی که به فردوسی پور تو اون برنامه فرستاد) و یه جاهایی گناهکار بوده؛ همونجور که خود تو هم بودی. ولی تو این فدراسیونِ فاسد، کیروش دست کم خروجی هایی هم داشته (هر چند مایلی کهن میگه هیچ خروجی ای نداشته). بهتر نبود به کسایی گیر میدادی که "هیچ" خروجی ای نداشتن؟ به شخص تاج یا کفاشیان؟ همین کیروش نبود که وقتی از خداحافظیت پشیمون شدی و رفتی تراکتور، واسه بازی تو جام جهانی برزیل بهش کلی پیغام پسغام فرستادی؟ همین کیروش نبود که پس از بازگشت از برزیل که دید خداحافظی کردی از فوتبال، بردت تو کادر تیم ملی و شدی دستیارش؟
جادوگر، ما گلی که به کویت تو فینال بانکوک زدی رو یادمون نرفته. هنرنمایی هات تو دوبلین یادمونه. گلهایی که به کره جنوبی تو جام آسیایی چین زدی رو هرگز فراموش نمی کنیم. هرچند، ضربه ای که به ساک تیم ملی تو جام جهانی آلمان زدی هم تو یادها مونده. کف گرگی به داور ویتنامی! اینم یادمونه که چطور پای پرواز به جام آسیایی استرالیا به یکباره از تیم ملی جدا شدی (و هنوز هم دقیق نگفتی برای چی اون کار رو کردی). اون کاری که کردی، اونم تنها چند روز به آغاز اون بازیهای مهم، آیا درست بود؟
به نظر نمیرسه که به خواسته هات رسیده باشی یا حتا بهشون نزدیک شده باشی (شاید فقط دلت خنک شده باشه)؛ ولی خیلی روشنه که دوباره موتور کسایی مثل مایلی کهن و خداداد عزیزی و مهرداد میناوند رو روشن کردی و انداختیشون به جون کیروش. همین عزیزی و میناوندی که به پژمان جمشیدی برای بازی تو سریال "پژمان" اعتراض کردن که چرا "حرمت" فوتبالیستها رو نگه نداشتی، حالا هم به کیروش پریدن که چرا "حرمت" یه اسطوره رو نگه نداشتی! یادشون رفته که مردم ما تو این سالها دست کم یه چیز رو یاد گرفتن و اون اینکه اگه یه نفری، یه زمانی، یه جایی، براشون کاری کرده، قرار نیست که همیشه بهش احترام بذارن و هر چی گفت بگن چشم. امیدوارم تو این موضوع رو یادت نره. اسطوره بودی؛ پیشرفت کردی؛ تشویق شدی و نونش رو هم خوردی. نوش جونت. مردم دستبند سبزت یادشونه، ولی به کسی بدهکار نیستن. اگه میخای حق مردم رو بگیری، به تاج و کفاشیان و هدایتی و عابدینی و رویانیان گیر بده. وقتی تکلیف همه ی اینا رو روشن کردی، برو سراغ کیروش.