آقایِ نکونام چرا؟
«نکوي» فوتبال ايران کم هم که حرف مي‌زند دچار اشتباه مي‌شود. از صحبت عليه افشين قطبي گرفته تا ماجراي پيراهن ليونل مسي، همه و همه يادآور يک نکته است که او آنچه بعداً مي‌گويد با آنچه قبلاً گفته بود، فرق دارد.
از قطبي تا مسي و از مسي تا قلعه‌نويي؛ فاصله زياد است اما در حرف‌هاي کاپيتان تيم ملي کشورمان اين فاصله بيشتر و نمايان‌تر است؛ آنجايي که پس از بازگشت تيم ملي از برزيل مقابل دوربين‌هاي تلويزيوني خطاب به ميليون‌ها ايراني گفت: «پيراهن مسي را نگرفتم، چون لباس تيم ملي ايران باارزش‌تر است. من شش سال در لاليگا مقابل مسي بازي کردم و به راحتي مي‌توانستم در آن زمان از او پيراهن بگيرم. داشتن پيراهن مسي افتخار است و کساني که در مورد گرفتن پيراهن از مسي حاشيه درست کرده‌اند اگر مسي را ببينند گريه مي‌کنند. پيراهن تيم ملي ايران با ارزش‌تر از پيراهن مسي است».
چند روز بعد اما همين «نکوي» فوتبال ايران در برنامه زنده تلويزيوني و باز هم مقابل ميليون‌ها ببينده در اظهارنظري متفاوت گفت که پيراهن مسي را گرفته و هم اکنون در خانه‌اش است.
اين اظهارنظر درست مثل اظهارنظرش درباره سرمربيگري قطبي در تيم ملي است: «من بيشتر از هر کس ديگري اعتقاد دارم که مي‌توانيم قهرمان جام شويم» اما «نکو» بعد از مسابقات گفت: «قطبي در حد تيم ملي نبود». چه چرخش 180 درجه‌اي؛ انگار که با توپ درون زمين جولان مي‌دهد. اين را آن زمان مي‌گفتيم اما حالا ديگر نمي‌گوييم چون براي‌مان عادي شده است؛ چرخش‌هايش را مي‌گوييم البته نه در زمين فوتبال که در زمين رسانه‌ها.
امروز نکونام بار ديگر لب به انتقاد گشوده و اين بار نوک پيکان انتقاداتش را متوجه قلعه‌نويي کرده است. البته که انتقاد حق هر فردي است اما وقتي اين موضوع رويه ديگري به خود مي‌گيرد ديگر بايد درباره آن تأمل کرد.
اينکه بين قلعه‌نويي و نکونام چه گذشته را نمي‌دانيم اما اين را مي‌دانيم که نکونام روزي از همين مربي تعريف کرده بود، آنجا که گفته بود: «من و امير قلعه‌نويي اختلافي با هم نداريم. يکي از مهمترين دلايلي که به استقلال آمدم، حضور اين مربي بود. من در جام ملت‌هاي آسيا سال 2007 مالزي بهترين بازي‌هايم را براي تيم‌ملي زيرنظر ايشان انجام دادم که در ميان ناباوري و عين شايستگي در ضربات پنالتي حذف شديم. متأسفانه در اين مدت، برخي تلاش مي‌کردند اطلاعاتي اشتباه به اين مربي بدهند. شايد به ضرر آنها بود که من و قلعه‌نويي رابطه خوبي با هم داشته باشيم. مهم نيست چه کساني، مهم اين است که آنها به اهداف خود نرسيدند. من و قلعه‌نويي هيچ مشکلي نداريم و از ابتدا نيز همين‌طور بود. يکي از عادت‌هاي بدي که وجود دارد، منتقل کردن اطلاعات اشتباه است. يکي از دلايلي که فوتبال ما حاشيه دارد و نمي‌تواند پيشرفت کند، همين چيزهاست. اميدوارم يک روز اين مسائل ديگر در فوتبال ايران وجود نداشته باشد».
او در زمان ديگري هم گفته بود:‌ «امير قلعه‌نويي مربي شناخته شده‌اي است که در فوتبال ايران خودش را نشان داده است». از اين دست تعريف‌ها از قلعه‌نويي از سوي نکونام زياد يافت مي‌شود. البته که هر فردي مي‌تواند پس از گذشت مدتي به شناخت جديدي از طرف مقابل برسد. اين موضوع طبيعي است و نکونام هم ممکن است چنين شده باشد اما رجوع به حرف‌هايش در پاراگراف قبلي بيانگر بسياري از مسائل است. چگونه نکونام در آن مقطع گفته بود تيم قلعه‌نويي در عين شايستگي حذف شده و امروز حرف ديگري مي‌زند؟ آيا او هم اسير همان اطلاعات غلط برخي افراد شده يا اينکه تازه به نتيجه ديگري دست يافته است؟
نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱۹ )