اما در عمل مهم بود كه پيراهن استقلال رو به يه ادمس قل قلي فروخت كه هيچ ، تازه بعدش اون مصاحبه و مثل معروف خوض و دريا رو گفت !!! خدا بگم چيكارت كنه ممد مايلي كه از همون موقع هم رو مخ بودي و اعصاب خورد كن ، تازه فوتبال رو گذاشته بود كنار و سال اولي بود كه علي اقا بهش گفت بيا رو نيمكت و مربي شو ، عابدزاده رو الان كه ديگه عالم و ادم ميدونن كه پرسپوليسي بود همون موقع ، الان هم پرسپوليسي هست و پرسپوليسي هم خواهد بود ، پروين هم همون سال قبلش سلطاني رو رد كرد و دادش دارايي ، قرار بود احمدرضا بياد و وحيد قليچ هم بمونه ، بازيهاي اسون رو قليچ كنه واسه يكي دو سال اخر و بازيهاي مهم رو احمدرضا كنه ، تو همون موقع مصاحبه هاي مايلي كهن كه هم رو نيمكت پرسپوليس مينشست به عنوان كمك و هم روي نيمكت تيم ملي ، مصاحبه هاي مثل جايگاه عابدزاده تو تيم ملي قطعي و صد در صد نيست و فاصله زيادي گلرهامون باهم ندارن و عابدزاده نبايد از جايگاهش مطمئن باشه ، درباره پرسپوليس هم مصاحبه مثل هميشه خلاف جريان رودخانه كه مثلاً بگه من متفاوت هستم ، شروع كرد كه عابدزاده براش زرد هست از تام اصفهان بياد پرسپوليس و اول بايد بره تيمهاي كوچكتر ......

عابدزاده هم كه اصلاً اومده بود تهران كه بياد پرسپوليس و از اونجايي كه با علي اقا و مايلي تو تيم ملي هم كار ميكرد اول تصميم گرفت كه يه سال بره پاس و وقتي به مايلي ثابت كرد كه بهترين گلر ايرانه بياد پرسپوليس ، اونموقع غلامپور هم تو پاس بود و عابدزاده كارهاش هم تموم شد با طباطبايي مدير وقت پاس ، بعد يكدفعه خبر رسيد كه مايلي كهن كه داشت دنبال جانشين بهروز سلطاني ميگشت رفته با سعيد عزيزيان كه فصل قبلش تو استقلال بازي كرده بود و تو دربي هم جلوي خودمون بازي كرده بود حرف زده كه بيارتش پرسپوليس ، عابدزاده هم يكم عصباني و ناراحت شد ، از اون ور پاس هم بدقولي كرده بود سر خونه اي كه قرار بود براي عابدزاده بگيرن و يكي هم اون پولي قرار بود بدن ، عقاب هم شكار از دست مايلي كهن كه فقط ميخواست بهش بگه كه چون از شهرستان اومدي حالا حالا برات زوده و اينجا تهرانه و علي اباد شهر نشده و از اين حرفها ، عابدزاده كه از همون موقع خداي اعتماد به نفس و تمركز كرد كه فقط نشون بده كه بهترين گلر ايرانه و رودستش هم كسي نيست و خيلي هم از جايگاهش مطمئنه از بس كه اماده اس ، همون موقع ليست تيم ملي هم با حدود ١٠٠ يا بيشتر از ١٠٠ بازيكن اعلام شد كه ٧ تا گلر توش بود ى با كمال تعجب اسم عابدزاده توش نبود ، مثلاً ميخواستن غرورش رو از بين ببرن يا از خواب بيدارش كنن . خلاصه كه اون مصاحبه اخر رو با روزنامه پهلوان كرد كه اشكالي نداره كه تو اين ليست نيستم ، با پيراهن ابي به مربيان تيم ملي ثابت ميكنم كه بهترين گلر ايرانم ، البته پورحيدري و أوليائي هم با زرنگي و هوش و استفاده از شرايط روحي شبانه بردنش به باشگاه استقلال شرق تو رسالت و قرارداد باهاش بستن در حالي كه پاسي ها قرار ٩ صبح فردا رو باهاش داشتن تو هيات فوتبال تهران بغل امجديه .

جوونیه و هزار اشتباه !! خود شما هم که جوون بودی خیلی حرفهای اشتباه زدی ! من هم همینطور!! " اشتباه کردم " را برای همین جاها گذاشتن دیگه!!

مهم حالاس كه تنهاعقاب اسياسسسس

شيشتايي جون با احتساب حرفهاي شما فقط ميشه نتيجه گرفت يا داستان شما الكيه يا عابدزاده خالي بنده شما به من بگو كدومشه؟

همه جریان قرمز شدن ایشون رو میدونن,رد پای مایه,بی فکری مسولین وقت استقلال و جناب مندرس عابدینی گردن کلفت رو به راحتی میشه گرفت.

تا آنجایی که ما میدونیم ایشون یک تاجی تیر بودن,و اتفاقا مصاحبه کامل ایشون هم بر خلاف داستان عشق حسین کرد شبستری موجود هست اما آنچه ما به یاد میاوریم مصدومیت عابدزاده و تمام شده خواندن این بازیکن توسط باشگاه بود.باشگاه در کمال نابخردی به دلیل بی پولی از زیر مداوای ایشون در اروپا طفره رفت و در مقابل عابدینی به حمایت جناب محلوجی و کیسه پر پول وزارت صنایع این هزینه را تقبل کرد

بعداز درخشش مجدد عابدزاده,انگشتهای اتهام به سوی مدیریت وقت استقلال نشانه گرفته شد.مدیریت احمق دولتی که با انتقاد از وضع مالی و بودجه تا مدتها سعی کرد از انتقادات خودیها به جلو فرار کند..بهتر بود به جای یک قصه تخیلی و رمان عشقی,یک سرخعلی با منطق اینجا پیدا میشد و خیلی راحت به ما میگفت بله عابدزاده تاجی بود اما باشگاه استقلال با احمدرضا خوب تا نکرد.جایی که او باید حمایت میشد,جنابان مدیر شانه بالا انداختن و شتر دیدی ندیدی شد,نتیجتا احمدرضا مدیون هفت خطی کار بلد و پولدار شد و سرخعلی ها یک اسطوره از کمپ رقیب,گیرشون اومد.حالا مقایسه کنید این ماجرارو با قصه وحید قلیچ و پاس و اصلا از اول اومده بود با پرچم قرمز و علی آباد شهری نیست و..قضاوت با شما

اولاً عابدزاده سال ۱۳۶۴ از تام اصفهان به تیم ملی‌ دعوت میشد، دوم این که به گفته خودش تو مصاحبه تلویزیونی تنها عکسی‌ که قاب گرفته و زده تو خونش عکس علی‌ پروینه، نه عکس باباش نه و اعضای خانواده ش نه عکس حجازی یا ... حالا چرا نباید به پرسپولیس فکر کنه؟ سوم این که همین اواخر عابدزاده رفته بود خونه پورحیدری عیادتش(که فکر کنم خودم فیلمشو تو این سایت گذشتم) و بنا به گفته‌های خود پورحیدری ایشون داشت از هنرنمایش در قاپیدن ( شما بخونید آدم ربایی) عابدزاده تو مسیر رفتن به پاس و امضای قرار داد تعریف میکرد ... حالا چه جوری شاگرد حسین چرخابی بنده خدا که بازیکنش با ۱۹ سال به تیم ملی‌ دعوت میشد و سر جور نشدن برای رفتن به پرسپولیس و انتخاب پاس و نه استقلال میشه اسطوره ازلی و ابدی استقلال فقط از ذهن خلاق و جاعل این جماعت بر میاد،... بنده خدا رو پاشو داغون کردن مثل دستمال انداختنش بیرون حالا یک نفر یک موقعیتی داشته و بهش کمک کرده میگن هفت خطّ و فلان فلان شده ولی‌ نمیگن دروازه‌بانی که تا ۴۰ سالگ.ی می‌تونست فیکس تیم ملی‌ باشه رو چلاق کردیم.. عابدزاده تو ۷-۸ سال آخر با یک پا بازی میکرد و رفتاری که نسبت به استقلال و استقلالی‌ها داره هم نشون میده چقدر دوستتون داره .. والا ما که همش تو تمام مراسم‌های باشگاه پرسپولیس میبینمش و خودش هم پیگیر اتفاقات پرسپولیسه و تو غم‌ها و شادی‌ها خودشو شریک می‌بینه و برای دیدن بازی هامون میاد استادیوم و میره تو رختکن پیش بچه ها،و ... حالا اگه برعکسش هم هست بفرمایید ک.ی‌ و کجا بوده؟ (البته بغیر از مراسم ختم و مریضی استقلالی‌ها )... ما که یک بار ندیدیم تره هم واسه استقلالی‌ها خرد کنه فقط واسه احترام و برای این که دچار دکتر مهنس‌های تیغی بدست نشه یه جوری صحبت میکنه که انگار نسبت به هر دو تیم بی‌ تفاوته...

ممل جان ، خيلي راحت و ساده اتفاقاتي رو كه باعث استقلالي شدن عابدزاده شد رو بي كم كاست نوشتم ، لزومي هم نداره كه بخوام دروغ بگم و ترسي هم از كسي ندارم ، اينقدر هم شهامت دارم كه از رفتار بد و حماقت يه پرسپوليسي بگم ، جوري كه حتي روي مغز پروين هم اثر گذاشته بود كه عابدزاده جنبه تيمهاي بزرگ رو نداره يا روي سانترها از كناره ها ضعيفه ، منتها سلطان از روي هوشي كه داشت خلي زود متوجه اشتباهش شد و فهميد كه گلر بهتر از اين تو ايران واسه تيم ملي نيست ، كما اينكه چند سال همون مصدوميت عابدزاده چنان ضربه اي به تيم ملي تو مقدماتي جام جهاني ٩٤ زد كه از رييس فدراسيون تا خود سلطان بگير تا تداركات و بستني يخي فروش استاديوم ازادي بركنار شدن و خود علي اقا به خاطر هنرمنديهاي غلامپور پنج سال خونه نشين شد !! در ضمن اقايون حتماً ميدونيد كه عقاب بعد از حضور تو سوپرجام تهران كه منجر به سقوط شما به دسته سه شد مصدوم شد ولي اگه مصدوم هم نميشد نميخواست تو استقلال بمونه مثل خيلي ها كه واسشون افت داشت تو دسته سه با تولي پرس قزوين بازي كنن !! اول رفت سپاهان و بعدش كه اونها هم فهميدن مصدوميتش خيلي اساسي هست مثل استقلال كه قبلاً اين بلا رو سر مجيد نامجو اورده بود ولش كردن به امون خدا و دليلشون هم اين بود كه عابدزاده تو بازي تيم ملي مصدوم شده و به ما چه !! نه كه مجيد نامجو كه تو بازي استقلال و پاس مصدوم شد رو گذاشتن رو سرشون و حلوا حلوا كردن !!

بعدش هم تو زماني كه نه پول بود و نه هيچي يكي مثل عابديني اومد و تمام خرج المان و بيمارستان و جراحي رو داد و هر دو رو فرستاد براي درمان ، نه سال هم با افتخار برامون بازي كرد و بازوبند كاپيتاني رو بست و پرسپوليسي بودنش رو به ما ثابت كرد با زانويي داغون كه هرسال ميرفت و ازش استخون اضافه در مياورد به خاطر عمل بدي كه اون دكتر ايراني روش كرده بود ،مصاحبه معروف حوض و دريا هم كه خيلي سر وصدا كرد رو هم فكر نكنم كه كسي ندونه ، از تمام فوتبالي هاي قديمي كه تعصب و عقده هاي بچه گي مثل بعضي ها كورشون نكرده بپرس و اگه جريان مو ميزد با چيزي كه من گفتم من ديگه هرگز پام رو تو اين سايت نميزارم .

روي صحبتم با دوست خوبم ممل نيست ، ولي واقعاً از بي خردي بعضي ها نميشه به سادگي گذشت ، هزاران اتفاقات اينجوري و عجيب تَر از اين تو فوتبال ما افتاده ، از بردن بازيكن و هل دادنش توي ماشين دم در امجديه موقع رفتن تو هيات فوتبال براي امضاي قراداد با يه تيم بگير تا حضور يكي ديگه تو تمرينات و تست فني يه تيم و رد شدنش تو تست و سر دراوردن از تيم رقيب براي لجبازي و پوززني و دراخر اسطوره و سرمربي همون تيم شدن ، نميدونم به عقل ناقص بعضي چي اين جريان عجيبه !! از پيوستن گروهي ستاره هاي شاهين به سرخابي ها تو يه شب و لحظه به لحظه عوض شدن نفراتي كه قرار بود به هر كدوم از تيمها برن ، حالا يه لجبازي مايلي كهن و اعتقادش كه نبايد به بازيكن شهرستاني رو داد و واسش زوده هنوز پرسپوليس بازي كنه واسه بعضي ها باورنكردني هست ، اقاي فلاني ، عابدزاده به خاطر افتادن شما به دسته سه چه مصدوم ميشد و چه نميشد نميموند اونجا ، تاريخ رو كه عدد چهار نيست كه بشه جعلش كرد و خيالي عوضش كرد ، خيلي از ستاره هاتون بعد از سقوط رفتن پي زندگيشون ، شاهرخ رفت ، رضا احدي خدابيامرز رفت ، همين استاد صمد مرغابي تون رفت ، مهدي فنوني زاده تون رفت ، گفتن همينمون مونده كه با اسمي كه تريلي نميكشه بريم دسته سه بازي كنيم ، برو يكم تحقيق كن ، اون مصدوميت فقط براي قالتاق هايي مثل أوليائي و اون اقامحمدي اطلاعاتي يه بهانه شد كه از زير وظيفه اخلاقي كه داشتن و فشار افكار عمومي فرار كنن ، همونطوري كه سر مجيد نامجو هم همين كار رو كردن ، همون طور كه وقتي شاهرخ خان تون اونطوري گير كرد فقط پروين بود كه رفت دنبال كارش ، با اينكه اومده بود پرسپوليس و بعد از يه سال هم برگشته بود ، عقاب هم اينقدر شاكي بود ازشون كه ميگفت حاضرم از فوتبال خداحافظي كنم و اين جماعت خرج معالجه من رو ندن ، تا اينكه عابديني نجات داد زندگي مجيد و عقاب رو ، بعد عابديني ميشه گردن كلفت و جلال نامرد و شما هم طبق معمول مظلوم و قرباني ، به قول حرف معروف علي كريمي ادم بيست كيلو وزنش باشه و پنجاه سانت هم قدش ، فقط مرد باشه !!

كامنت دوستان قرمزمممم لايكككككككك

پس معلومه استقلالى بودن عابدزاده هم جزء آرزوهاتونه، خاطره هاى ما آرزوهاى شماست

شیشتایی جون بر فرض اینکه این حرفهای شما درست باشه که بنده به علت نداشتن اطلاعات کافی‌ در این زمینه (جریان عابدزاده) بحثی‌ با شما ندارم و اینکه آقای عابدینی و محلوجی هم که به قول شما هزینه‌های این بازیکنان رو تقابل کردند و هممون میدونیم که این پولهای بی‌ حساب و کتابشون از کجا میومد اونم در زمان افول اقتصادی ایران که فوتبالیستها با موتور گازی می‌رفتند سر تمرین و شبها واسه یک لقمه نون مسافر کشی‌ میکردند هزینه‌های سرسام آور عمل جراحی آنچنانی در خارج کشور فقط از عهده از ما بهترون بر میومده(اونوقت تیم‌ محبوب حکومت ما بودیم به زعم شما اما پولِ حکومت تو جیب یکی‌ دیگه لبریز بوده) باز هم از در تناقض بودن حرفهای شما و آقای عابد زاده در بالا چیزی کم نمیکنه، عابد زاده یا به میل و خواسته خودش در بالا اینا رو گفته که عاشق و هلاک استقلال بوده و کشته مرده این تیم‌ و بعدا به خاطره پول رنگ عوض کرده که میشه یک آدم پول پرستِ ۲ رنگ (آدم عشق واقعیش رو اونم به این صورتی‌ که ایشون تعریف میکنه به پول نمیفروشه) یا اینکه به جبر و زور این حرف‌ها رو زده ( که دلیلی‌ نداشته اینجوری پاچه خاری بکنه) یا اینکه تمام حرفهای ایشون صحیح بوده و از رو میل باطنی و شما چیزهای که گفتی‌ در حد یک قصه یی بیش نیست، با منتفی دونستن گزینه‌ دوم شما به من بگو کدوم گزینه‌ صحیح هست اولی‌ یا سومی؟

داري مغلطه ميكني ، اساسي زدي تو جاده خاكي بابا ، حالا يا مه شديدي هست يا تو دست انداز فرمون از دستت در رفته ، اقاي عزيز ، اگه از جريان خبري نداري كه مهم نيست ، اگه هم فقط ميخواي همينطوري ميخواي بگي مخالفت ميكنم پس هستم ، اونم خيالي نيست ، سازمان تربيت بدني وقت ديگه نميخواست خرج اين دو تيم گردنش باشه ، موقعي بود كه تازه داشت قرارداد و پول كم كم وارد فوتبال ايران ميشد ، از اون طرف صاحب و بزرگ پرسپوليس به لطف همين حكومت كه ما نورچشمي اش بوديم از صحنه فوتبال ايران بايد محو ميشد ، اجازه نداشت كه به استاديوم هاي ورزشي پا بزاره ، روزنامه ها اجازه نداشتن كه عكسي و مطلبي ازش كار كنن ، مهندس عابديني كه خودش بازيكن اين تيم بوده اونموقع معاون وزير معادن و فلزات بود ، از اونطرف اقايون كركس دور استقلال مثل أوليائي و اقامحمدي با بزرگان اين تيم جلسه گذاشتن كه سازمان ديگه نميخواد اين دو تيم رو زير نظر داشته باشه ، ما اگه خودمون بچرخونيم تيم رو و نريم زير پوشش جايي خودمون تصميم ميگيريم و تيم مال خودمون ميشه ، از اونطرف اون جو وحشتناك استاديوم ها و طرفداران بعد از پروين ، رفتن محمود خوردبين بعد از او و تيمي كه موند با سه بازيكني كه هنوز بازي ميكردن يعني پنجعلي ، محمدخاني و درخشان كه شدن مسئول فني و سرپرست و بازيكن ، استقلال نامه بلند بالايي نوشتن كه ما كمك لازم نداريم و با طرفدارانمون به بهترين شكل تيم رو ميخرخونيم ، از اون عابديني طبق دستور سازمان تربيت بدني مبني بر اينكه چون اين شرايط براي سه فوتباليستي كه كوچكترين سابقه اي تو مربي گري و سرپرستي و مديريت يه تيم رو ندارن ، پرسپوليس رو وزارت معادن گرفت و عابديني اومد و شد مدير تيم ، تو تيم شما جنگ سر گرفتن تيم بود بين قديمي ها تون ولي تو تيم ما به خاطر جو ورزشگاه ها و مخصوصاً طرفداران كه ديوانه وار فقط شعار علي پروين ميدادن و هر روز هم سر تمرين داد و فرياد بود كه اين تيم پروين هست و نميزاريم كسي اينجا كار كنه ، تيم و اون سه بازيكن زير فشار مردم بودن و واقعاً كسي وجود نداشت كه بياد طرف تيم ، همه هم فكر ميكردن كه پروين مثل دفعه قبل با گلهاي روي پيست ازادي برميگرده ، به جرات ميتونم بگم از هر نود دقيقه بازي فارق از هر نتيجه و اتفاقي ٦٠ دقيقه فقط علي پروين تشويق ميشد ، اصلاً اون شعار معروف حمله حمله ، تيم پروين از همون موقع شروع شد براي فشار اوردن و بازگشت پروين ، خدا هم نميكرد تيم يه گل ميخورد يا يه نيمه مساوي ميشد بازي ، از ستاره و فرشاد اقاي گل بگير تا ناصر و ممد پنجي و درخشان هو ميشدن و دوباره تشويق پروين ، دادن تيم به وزارت معادن فقط براي كنترل اوضاع و حصار كشيدن بين تيم و علي اقا بود ، هر اتفاقي رو ادم خوبه با توجه به شرايط اون وقتش ارزيابي و تجزيه و تحليل كنه ، بد نيست ادم قبل از نظر صادر كردن يكم فكر كنه و اطلاعات كسب كنه اگه لازمه .

درباره اين تيكه روزنامه كه معلوم نيست به قول سلطان كدوم خبرنگار هزار تومني كار كرده و حالا براي شما كتاب مقدس و وحي منزل هم جريان اينقدر واضح هست كه نيازي به توضيح نيست ، مثلاً انتظار داشتي كه موقع بازي تو اون تيم بياد بگه اي بخشكي شانس كه من نتونستم برم پرسپوليس !! يا بياد بگه اين پيراهن واسم مهم نيست !! به همون دليلي كه وقتي نيكبخت شما اومد پرسپوليس گفت كه تازه دارم معني باشگاه بزرگ و مردمي رو ميفهمم و از فوتبال لذت ميبرم ، اخه اينم حرفه كه پولكي هست و رنگ عوض كرده ، هرچند كه براي عابدزاده اگر پول هم گرفته نوش جونش ، با زانويي داغون و جون دل برامون بازي كرد و هميشه هم پرسپوليسي هست و خواهد بود ،

عقاب اسیا لقب ناصر خان بود و هست و خواهد بود در ضمن از بازیکنان تیم پر افتخار تاج بود با کمال احترام برای احمدرضا عابدزاده

فدای سرش استقلالی باشه یا پرسپولیسی برای ما عزیزه ، قهرمان ملی ، احمد عابدزاده ، عقاب آسیا .

پرسپولیسیا مخ عابدزاده رو زدن! گلر خوبی بود اما در موردش خیلی غلو شده!

جوونیه و هزار اشتباه !! خود شما هم که جوون بودی خیلی حرفهای اشتباه زدی ! من هم همینطور!! " اشتباه کردم " را برای همین جاها گذاشتن دیگه!!

اما در عمل مهم بود كه پيراهن استقلال رو به يه ادمس قل قلي فروخت كه هيچ ، تازه بعدش اون مصاحبه و مثل معروف خوض و دريا رو گفت !!! خدا بگم چيكارت كنه ممد مايلي كه از همون موقع هم رو مخ بودي و اعصاب خورد كن ، تازه فوتبال رو گذاشته بود كنار و سال اولي بود كه علي اقا بهش گفت بيا رو نيمكت و مربي شو ، عابدزاده رو الان كه ديگه عالم و ادم ميدونن كه پرسپوليسي بود همون موقع ، الان هم پرسپوليسي هست و پرسپوليسي هم خواهد بود ، پروين هم همون سال قبلش سلطاني رو رد كرد و دادش دارايي ، قرار بود احمدرضا بياد و وحيد قليچ هم بمونه ، بازيهاي اسون رو قليچ كنه واسه يكي دو سال اخر و بازيهاي مهم رو احمدرضا كنه ، تو همون موقع مصاحبه هاي مايلي كهن كه هم رو نيمكت پرسپوليس مينشست به عنوان كمك و هم روي نيمكت تيم ملي ، مصاحبه هاي مثل جايگاه عابدزاده تو تيم ملي قطعي و صد در صد نيست و فاصله زيادي گلرهامون باهم ندارن و عابدزاده نبايد از جايگاهش مطمئن باشه ، درباره پرسپوليس هم مصاحبه مثل هميشه خلاف جريان رودخانه كه مثلاً بگه من متفاوت هستم ، شروع كرد كه عابدزاده براش زرد هست از تام اصفهان بياد پرسپوليس و اول بايد بره تيمهاي كوچكتر ......

شيشتايي جون با احتساب حرفهاي شما فقط ميشه نتيجه گرفت يا داستان شما الكيه يا عابدزاده خالي بنده شما به من بگو كدومشه؟

عابدزاده هم كه اصلاً اومده بود تهران كه بياد پرسپوليس و از اونجايي كه با علي اقا و مايلي تو تيم ملي هم كار ميكرد اول تصميم گرفت كه يه سال بره پاس و وقتي به مايلي ثابت كرد كه بهترين گلر ايرانه بياد پرسپوليس ، اونموقع غلامپور هم تو پاس بود و عابدزاده كارهاش هم تموم شد با طباطبايي مدير وقت پاس ، بعد يكدفعه خبر رسيد كه مايلي كهن كه داشت دنبال جانشين بهروز سلطاني ميگشت رفته با سعيد عزيزيان كه فصل قبلش تو استقلال بازي كرده بود و تو دربي هم جلوي خودمون بازي كرده بود حرف زده كه بيارتش پرسپوليس ، عابدزاده هم يكم عصباني و ناراحت شد ، از اون ور پاس هم بدقولي كرده بود سر خونه اي كه قرار بود براي عابدزاده بگيرن و يكي هم اون پولي قرار بود بدن ، عقاب هم شكار از دست مايلي كهن كه فقط ميخواست بهش بگه كه چون از شهرستان اومدي حالا حالا برات زوده و اينجا تهرانه و علي اباد شهر نشده و از اين حرفها ، عابدزاده كه از همون موقع خداي اعتماد به نفس و تمركز كرد كه فقط نشون بده كه بهترين گلر ايرانه و رودستش هم كسي نيست و خيلي هم از جايگاهش مطمئنه از بس كه اماده اس ، همون موقع ليست تيم ملي هم با حدود ١٠٠ يا بيشتر از ١٠٠ بازيكن اعلام شد كه ٧ تا گلر توش بود ى با كمال تعجب اسم عابدزاده توش نبود ، مثلاً ميخواستن غرورش رو از بين ببرن يا از خواب بيدارش كنن . خلاصه كه اون مصاحبه اخر رو با روزنامه پهلوان كرد كه اشكالي نداره كه تو اين ليست نيستم ، با پيراهن ابي به مربيان تيم ملي ثابت ميكنم كه بهترين گلر ايرانم ، البته پورحيدري و أوليائي هم با زرنگي و هوش و استفاده از شرايط روحي شبانه بردنش به باشگاه استقلال شرق تو رسالت و قرارداد باهاش بستن در حالي كه پاسي ها قرار ٩ صبح فردا رو باهاش داشتن تو هيات فوتبال تهران بغل امجديه .

مهم حالاس كه تنهاعقاب اسياسسسس

همه جریان قرمز شدن ایشون رو میدونن,رد پای مایه,بی فکری مسولین وقت استقلال و جناب مندرس عابدینی گردن کلفت رو به راحتی میشه گرفت.

تا آنجایی که ما میدونیم ایشون یک تاجی تیر بودن,و اتفاقا مصاحبه کامل ایشون هم بر خلاف داستان عشق حسین کرد شبستری موجود هست اما آنچه ما به یاد میاوریم مصدومیت عابدزاده و تمام شده خواندن این بازیکن توسط باشگاه بود.باشگاه در کمال نابخردی به دلیل بی پولی از زیر مداوای ایشون در اروپا طفره رفت و در مقابل عابدینی به حمایت جناب محلوجی و کیسه پر پول وزارت صنایع این هزینه را تقبل کرد

اولاً عابدزاده سال ۱۳۶۴ از تام اصفهان به تیم ملی‌ دعوت میشد، دوم این که به گفته خودش تو مصاحبه تلویزیونی تنها عکسی‌ که قاب گرفته و زده تو خونش عکس علی‌ پروینه، نه عکس باباش نه و اعضای خانواده ش نه عکس حجازی یا ... حالا چرا نباید به پرسپولیس فکر کنه؟ سوم این که همین اواخر عابدزاده رفته بود خونه پورحیدری عیادتش(که فکر کنم خودم فیلمشو تو این سایت گذشتم) و بنا به گفته‌های خود پورحیدری ایشون داشت از هنرنمایش در قاپیدن ( شما بخونید آدم ربایی) عابدزاده تو مسیر رفتن به پاس و امضای قرار داد تعریف میکرد ... حالا چه جوری شاگرد حسین چرخابی بنده خدا که بازیکنش با ۱۹ سال به تیم ملی‌ دعوت میشد و سر جور نشدن برای رفتن به پرسپولیس و انتخاب پاس و نه استقلال میشه اسطوره ازلی و ابدی استقلال فقط از ذهن خلاق و جاعل این جماعت بر میاد،... بنده خدا رو پاشو داغون کردن مثل دستمال انداختنش بیرون حالا یک نفر یک موقعیتی داشته و بهش کمک کرده میگن هفت خطّ و فلان فلان شده ولی‌ نمیگن دروازه‌بانی که تا ۴۰ سالگ.ی می‌تونست فیکس تیم ملی‌ باشه رو چلاق کردیم.. عابدزاده تو ۷-۸ سال آخر با یک پا بازی میکرد و رفتاری که نسبت به استقلال و استقلالی‌ها داره هم نشون میده چقدر دوستتون داره .. والا ما که همش تو تمام مراسم‌های باشگاه پرسپولیس میبینمش و خودش هم پیگیر اتفاقات پرسپولیسه و تو غم‌ها و شادی‌ها خودشو شریک می‌بینه و برای دیدن بازی هامون میاد استادیوم و میره تو رختکن پیش بچه ها،و ... حالا اگه برعکسش هم هست بفرمایید ک.ی‌ و کجا بوده؟ (البته بغیر از مراسم ختم و مریضی استقلالی‌ها )... ما که یک بار ندیدیم تره هم واسه استقلالی‌ها خرد کنه فقط واسه احترام و برای این که دچار دکتر مهنس‌های تیغی بدست نشه یه جوری صحبت میکنه که انگار نسبت به هر دو تیم بی‌ تفاوته...

شیشتایی جون بر فرض اینکه این حرفهای شما درست باشه که بنده به علت نداشتن اطلاعات کافی‌ در این زمینه (جریان عابدزاده) بحثی‌ با شما ندارم و اینکه آقای عابدینی و محلوجی هم که به قول شما هزینه‌های این بازیکنان رو تقابل کردند و هممون میدونیم که این پولهای بی‌ حساب و کتابشون از کجا میومد اونم در زمان افول اقتصادی ایران که فوتبالیستها با موتور گازی می‌رفتند سر تمرین و شبها واسه یک لقمه نون مسافر کشی‌ میکردند هزینه‌های سرسام آور عمل جراحی آنچنانی در خارج کشور فقط از عهده از ما بهترون بر میومده(اونوقت تیم‌ محبوب حکومت ما بودیم به زعم شما اما پولِ حکومت تو جیب یکی‌ دیگه لبریز بوده) باز هم از در تناقض بودن حرفهای شما و آقای عابد زاده در بالا چیزی کم نمیکنه، عابد زاده یا به میل و خواسته خودش در بالا اینا رو گفته که عاشق و هلاک استقلال بوده و کشته مرده این تیم‌ و بعدا به خاطره پول رنگ عوض کرده که میشه یک آدم پول پرستِ ۲ رنگ (آدم عشق واقعیش رو اونم به این صورتی‌ که ایشون تعریف میکنه به پول نمیفروشه) یا اینکه به جبر و زور این حرف‌ها رو زده ( که دلیلی‌ نداشته اینجوری پاچه خاری بکنه) یا اینکه تمام حرفهای ایشون صحیح بوده و از رو میل باطنی و شما چیزهای که گفتی‌ در حد یک قصه یی بیش نیست، با منتفی دونستن گزینه‌ دوم شما به من بگو کدوم گزینه‌ صحیح هست اولی‌ یا سومی؟

ممل جان ، خيلي راحت و ساده اتفاقاتي رو كه باعث استقلالي شدن عابدزاده شد رو بي كم كاست نوشتم ، لزومي هم نداره كه بخوام دروغ بگم و ترسي هم از كسي ندارم ، اينقدر هم شهامت دارم كه از رفتار بد و حماقت يه پرسپوليسي بگم ، جوري كه حتي روي مغز پروين هم اثر گذاشته بود كه عابدزاده جنبه تيمهاي بزرگ رو نداره يا روي سانترها از كناره ها ضعيفه ، منتها سلطان از روي هوشي كه داشت خلي زود متوجه اشتباهش شد و فهميد كه گلر بهتر از اين تو ايران واسه تيم ملي نيست ، كما اينكه چند سال همون مصدوميت عابدزاده چنان ضربه اي به تيم ملي تو مقدماتي جام جهاني ٩٤ زد كه از رييس فدراسيون تا خود سلطان بگير تا تداركات و بستني يخي فروش استاديوم ازادي بركنار شدن و خود علي اقا به خاطر هنرمنديهاي غلامپور پنج سال خونه نشين شد !! در ضمن اقايون حتماً ميدونيد كه عقاب بعد از حضور تو سوپرجام تهران كه منجر به سقوط شما به دسته سه شد مصدوم شد ولي اگه مصدوم هم نميشد نميخواست تو استقلال بمونه مثل خيلي ها كه واسشون افت داشت تو دسته سه با تولي پرس قزوين بازي كنن !! اول رفت سپاهان و بعدش كه اونها هم فهميدن مصدوميتش خيلي اساسي هست مثل استقلال كه قبلاً اين بلا رو سر مجيد نامجو اورده بود ولش كردن به امون خدا و دليلشون هم اين بود كه عابدزاده تو بازي تيم ملي مصدوم شده و به ما چه !! نه كه مجيد نامجو كه تو بازي استقلال و پاس مصدوم شد رو گذاشتن رو سرشون و حلوا حلوا كردن !!

بعداز درخشش مجدد عابدزاده,انگشتهای اتهام به سوی مدیریت وقت استقلال نشانه گرفته شد.مدیریت احمق دولتی که با انتقاد از وضع مالی و بودجه تا مدتها سعی کرد از انتقادات خودیها به جلو فرار کند..بهتر بود به جای یک قصه تخیلی و رمان عشقی,یک سرخعلی با منطق اینجا پیدا میشد و خیلی راحت به ما میگفت بله عابدزاده تاجی بود اما باشگاه استقلال با احمدرضا خوب تا نکرد.جایی که او باید حمایت میشد,جنابان مدیر شانه بالا انداختن و شتر دیدی ندیدی شد,نتیجتا احمدرضا مدیون هفت خطی کار بلد و پولدار شد و سرخعلی ها یک اسطوره از کمپ رقیب,گیرشون اومد.حالا مقایسه کنید این ماجرارو با قصه وحید قلیچ و پاس و اصلا از اول اومده بود با پرچم قرمز و علی آباد شهری نیست و..قضاوت با شما

روي صحبتم با دوست خوبم ممل نيست ، ولي واقعاً از بي خردي بعضي ها نميشه به سادگي گذشت ، هزاران اتفاقات اينجوري و عجيب تَر از اين تو فوتبال ما افتاده ، از بردن بازيكن و هل دادنش توي ماشين دم در امجديه موقع رفتن تو هيات فوتبال براي امضاي قراداد با يه تيم بگير تا حضور يكي ديگه تو تمرينات و تست فني يه تيم و رد شدنش تو تست و سر دراوردن از تيم رقيب براي لجبازي و پوززني و دراخر اسطوره و سرمربي همون تيم شدن ، نميدونم به عقل ناقص بعضي چي اين جريان عجيبه !! از پيوستن گروهي ستاره هاي شاهين به سرخابي ها تو يه شب و لحظه به لحظه عوض شدن نفراتي كه قرار بود به هر كدوم از تيمها برن ، حالا يه لجبازي مايلي كهن و اعتقادش كه نبايد به بازيكن شهرستاني رو داد و واسش زوده هنوز پرسپوليس بازي كنه واسه بعضي ها باورنكردني هست ، اقاي فلاني ، عابدزاده به خاطر افتادن شما به دسته سه چه مصدوم ميشد و چه نميشد نميموند اونجا ، تاريخ رو كه عدد چهار نيست كه بشه جعلش كرد و خيالي عوضش كرد ، خيلي از ستاره هاتون بعد از سقوط رفتن پي زندگيشون ، شاهرخ رفت ، رضا احدي خدابيامرز رفت ، همين استاد صمد مرغابي تون رفت ، مهدي فنوني زاده تون رفت ، گفتن همينمون مونده كه با اسمي كه تريلي نميكشه بريم دسته سه بازي كنيم ، برو يكم تحقيق كن ، اون مصدوميت فقط براي قالتاق هايي مثل أوليائي و اون اقامحمدي اطلاعاتي يه بهانه شد كه از زير وظيفه اخلاقي كه داشتن و فشار افكار عمومي فرار كنن ، همونطوري كه سر مجيد نامجو هم همين كار رو كردن ، همون طور كه وقتي شاهرخ خان تون اونطوري گير كرد فقط پروين بود كه رفت دنبال كارش ، با اينكه اومده بود پرسپوليس و بعد از يه سال هم برگشته بود ، عقاب هم اينقدر شاكي بود ازشون كه ميگفت حاضرم از فوتبال خداحافظي كنم و اين جماعت خرج معالجه من رو ندن ، تا اينكه عابديني نجات داد زندگي مجيد و عقاب رو ، بعد عابديني ميشه گردن كلفت و جلال نامرد و شما هم طبق معمول مظلوم و قرباني ، به قول حرف معروف علي كريمي ادم بيست كيلو وزنش باشه و پنجاه سانت هم قدش ، فقط مرد باشه !!

بعدش هم تو زماني كه نه پول بود و نه هيچي يكي مثل عابديني اومد و تمام خرج المان و بيمارستان و جراحي رو داد و هر دو رو فرستاد براي درمان ، نه سال هم با افتخار برامون بازي كرد و بازوبند كاپيتاني رو بست و پرسپوليسي بودنش رو به ما ثابت كرد با زانويي داغون كه هرسال ميرفت و ازش استخون اضافه در مياورد به خاطر عمل بدي كه اون دكتر ايراني روش كرده بود ،مصاحبه معروف حوض و دريا هم كه خيلي سر وصدا كرد رو هم فكر نكنم كه كسي ندونه ، از تمام فوتبالي هاي قديمي كه تعصب و عقده هاي بچه گي مثل بعضي ها كورشون نكرده بپرس و اگه جريان مو ميزد با چيزي كه من گفتم من ديگه هرگز پام رو تو اين سايت نميزارم .

كامنت دوستان قرمزمممم لايكككككككك

عقاب اسیا لقب ناصر خان بود و هست و خواهد بود در ضمن از بازیکنان تیم پر افتخار تاج بود با کمال احترام برای احمدرضا عابدزاده

پرسپولیسیا مخ عابدزاده رو زدن! گلر خوبی بود اما در موردش خیلی غلو شده!

پس معلومه استقلالى بودن عابدزاده هم جزء آرزوهاتونه، خاطره هاى ما آرزوهاى شماست

فدای سرش استقلالی باشه یا پرسپولیسی برای ما عزیزه ، قهرمان ملی ، احمد عابدزاده ، عقاب آسیا .

داري مغلطه ميكني ، اساسي زدي تو جاده خاكي بابا ، حالا يا مه شديدي هست يا تو دست انداز فرمون از دستت در رفته ، اقاي عزيز ، اگه از جريان خبري نداري كه مهم نيست ، اگه هم فقط ميخواي همينطوري ميخواي بگي مخالفت ميكنم پس هستم ، اونم خيالي نيست ، سازمان تربيت بدني وقت ديگه نميخواست خرج اين دو تيم گردنش باشه ، موقعي بود كه تازه داشت قرارداد و پول كم كم وارد فوتبال ايران ميشد ، از اون طرف صاحب و بزرگ پرسپوليس به لطف همين حكومت كه ما نورچشمي اش بوديم از صحنه فوتبال ايران بايد محو ميشد ، اجازه نداشت كه به استاديوم هاي ورزشي پا بزاره ، روزنامه ها اجازه نداشتن كه عكسي و مطلبي ازش كار كنن ، مهندس عابديني كه خودش بازيكن اين تيم بوده اونموقع معاون وزير معادن و فلزات بود ، از اونطرف اقايون كركس دور استقلال مثل أوليائي و اقامحمدي با بزرگان اين تيم جلسه گذاشتن كه سازمان ديگه نميخواد اين دو تيم رو زير نظر داشته باشه ، ما اگه خودمون بچرخونيم تيم رو و نريم زير پوشش جايي خودمون تصميم ميگيريم و تيم مال خودمون ميشه ، از اونطرف اون جو وحشتناك استاديوم ها و طرفداران بعد از پروين ، رفتن محمود خوردبين بعد از او و تيمي كه موند با سه بازيكني كه هنوز بازي ميكردن يعني پنجعلي ، محمدخاني و درخشان كه شدن مسئول فني و سرپرست و بازيكن ، استقلال نامه بلند بالايي نوشتن كه ما كمك لازم نداريم و با طرفدارانمون به بهترين شكل تيم رو ميخرخونيم ، از اون عابديني طبق دستور سازمان تربيت بدني مبني بر اينكه چون اين شرايط براي سه فوتباليستي كه كوچكترين سابقه اي تو مربي گري و سرپرستي و مديريت يه تيم رو ندارن ، پرسپوليس رو وزارت معادن گرفت و عابديني اومد و شد مدير تيم ، تو تيم شما جنگ سر گرفتن تيم بود بين قديمي ها تون ولي تو تيم ما به خاطر جو ورزشگاه ها و مخصوصاً طرفداران كه ديوانه وار فقط شعار علي پروين ميدادن و هر روز هم سر تمرين داد و فرياد بود كه اين تيم پروين هست و نميزاريم كسي اينجا كار كنه ، تيم و اون سه بازيكن زير فشار مردم بودن و واقعاً كسي وجود نداشت كه بياد طرف تيم ، همه هم فكر ميكردن كه پروين مثل دفعه قبل با گلهاي روي پيست ازادي برميگرده ، به جرات ميتونم بگم از هر نود دقيقه بازي فارق از هر نتيجه و اتفاقي ٦٠ دقيقه فقط علي پروين تشويق ميشد ، اصلاً اون شعار معروف حمله حمله ، تيم پروين از همون موقع شروع شد براي فشار اوردن و بازگشت پروين ، خدا هم نميكرد تيم يه گل ميخورد يا يه نيمه مساوي ميشد بازي ، از ستاره و فرشاد اقاي گل بگير تا ناصر و ممد پنجي و درخشان هو ميشدن و دوباره تشويق پروين ، دادن تيم به وزارت معادن فقط براي كنترل اوضاع و حصار كشيدن بين تيم و علي اقا بود ، هر اتفاقي رو ادم خوبه با توجه به شرايط اون وقتش ارزيابي و تجزيه و تحليل كنه ، بد نيست ادم قبل از نظر صادر كردن يكم فكر كنه و اطلاعات كسب كنه اگه لازمه .

درباره اين تيكه روزنامه كه معلوم نيست به قول سلطان كدوم خبرنگار هزار تومني كار كرده و حالا براي شما كتاب مقدس و وحي منزل هم جريان اينقدر واضح هست كه نيازي به توضيح نيست ، مثلاً انتظار داشتي كه موقع بازي تو اون تيم بياد بگه اي بخشكي شانس كه من نتونستم برم پرسپوليس !! يا بياد بگه اين پيراهن واسم مهم نيست !! به همون دليلي كه وقتي نيكبخت شما اومد پرسپوليس گفت كه تازه دارم معني باشگاه بزرگ و مردمي رو ميفهمم و از فوتبال لذت ميبرم ، اخه اينم حرفه كه پولكي هست و رنگ عوض كرده ، هرچند كه براي عابدزاده اگر پول هم گرفته نوش جونش ، با زانويي داغون و جون دل برامون بازي كرد و هميشه هم پرسپوليسي هست و خواهد بود ،