چند روز پيش با احترام به عقايد دوستان در رابطه با ناكارامد بودن دهداري در تيم ملي سال ٦٤ ٦٥ مواردي از جمله عدم فني بودن ايشان و موارد دگر عنوان شد كه نياز دانستم پاسخي نسبتا جامعي نسبت به اين موضع عنوان كنم : _________ دوستان عزيز ، بنده درحالي الان اين كامنت رو ميذارم كه وقت تنگي دارم ،پسنده ميكنم به اين جمله ' كه ما ايرانيها انسانهايي هستيم كه هيچگاه از تاريخ عبرت نميگيريم' با احترام كامل به نظرات برخي دوستان ميبايست چند مورد را عنوان كرد، ابتدا اينكه دليل پا فشاري به ناكارامدي كادر فني را نميدانم وقتي كه از ديد من مرحوم دهداري جز ٢ تن از كارامدترين و شايد كارامدترين مربي تاريخ ايران باشه ، جستجو در اينترنت بسيار اسان شده ولي يه سري چيزا رو شما فقط ميتونيد از خود افراد به صورت مستقيم يا غير مستقيم جويا شويد، من مدتي پيش عكسي ارسال كردم با ذكر نام ٤٠ بازيكن ان تصوير با عنوان 'مظلوم ترين تيم ملي تاريخ' كه دوستاني كه نديدند از پروفايلم ميتونند مشاهده كنند ، اون تصوير برميگرده به حدود ٢ سال قبل از اين عكس (٦٢) نميخوام ريشه يابي كنم كما اينكه در اين مكان هم نميگنجد ولي چيزي كه ميتونم بگم اين بود كه در انسال فردي كه رييس فدراسيون بود به نام ابشناسان بدترين خيانت را به فوتبال كرد فردي كه فوتبالي نبود و حتي ميخواست مربي تيم ملي بشه! بگذريم ولي يك سري بازيكنان را با اتهام هاي مشابه مثل داشتن ريش بزي - گيتار -ماشين البالويي و.. ( در ان پست عنوان كردم) محروم كردن پس از ان تيم كلا منحل شد ( ولي دليل اصلي ان اين بود كه يك سري بازيكن ها به مراسم خاكسپاري مرحوم حبيب خبيري كاپيتان سابق جوانان تيم ملي اعدام شده بود رفته بودند ، اين گذشت و به سال ٦٤ ميرسيم ، مربي تيم ملي كسي بود به نام دهداري كه كه قبل از اين بسيار كارنامه فوقالعاده اي ذاشته و اگر بيماري قلبي هر سري گريبانش رو نميگرفت شايد از سال ٥٠ تا همين سال ٦٤ مداوم مربي تيم ملي ميبود! ، ببينيد دوستان متاسفانه در ان سالها يك سري تنش ها به بازيكنان وارد شده بود ( همان مواردي كه عنوان شد) كه باعث سرخودي بازيكنا شده بود والبته چون كه انسالها به جز تعداد محدودي بازيكن ارزنده كه همه هم جوان بودند نداشتيم يه جورايي فوتبال به سمت بازيكن سالاري داشت پيش ميرفت و همين هم مقدمه اي بر استعفا دسته جمعي بازيكنان ( كساني كه در كامنت اول قيد كددم) شد ، دلايلي نيز براي اين كار بود، فرض مثال كاپيتان اين تيم پنجعلي كه سنش به تازگي ٣٠ يا ٣١ رو رد كرده بود (كماكان اماده) گلايه داشت كه چرا در فلان بازي تعويضي بوده ( ظاهرا به جاي همين مسگر ساروي در گوشه تصوير) و اينكه كمك ايشان اقاي وطنخواه (از مكتب شاهين به همراه پدر و برادر فوتباليست شاهين و سالها دفاع مستحكم پرسپوليس ) نيز در كارها بسيار دقيق بودند ، اين تيم كه جز حاجيلو و پنجعلي تقريبا مابقي بازيكنا ميانگين سنيشان ٢٣ ٢٤ بود خامي كردند و نامه اي جهت كودتا!! نوشتند و استعفا كردند كه كادر بركنار بشه منتها نتيجه گونه دگري پيش رفت ، كادر به كار خود ادامه داد و براي ٢ سال ديگر مستعدترين و گمنامترين بازيكنا را روي كار اورد كت به قول دوستمان تيم تا سالها بيمه شد توسط ان بازيكنان (برخي را در كامنت قبلي نام بردم) ،در ان بين بامرام انسالها سيروس قايقران كه همگام با دوستان شده بود استعفاي خود را پس گرفت و باوي و نامجو و مسگر و يك دو نفر ديگر استعفا نكردند ، (كريم باوي و نامجومطلق و قايقران همه ميدانند با اخلاقترين بازيكنان انزمان بودند، پس چرا انان دست به اين اقدام نزدند؟ ) حتي دهداري اينقدر روح بزرگي داشت كه مستقيما به ناصرمحمدخاني گفته بود تو جواني و در اوج برگرد به تيم ملي ! ، پيوس نيز سال بعد برگرداندند ( تيم ملي در نبود فروارد رنج ميبرد) يك سري بازيكنان ديگر نيز حتي استعفا خود را پس گرفتند و بخشيده شدند يكيش فتح ابادي بود كه گفت باز هم اگه زمان برميگشت خم ميشدم ميگفتم استاد هرچي شما بگين ، پعد ها فنوني و ابطهي و عربشاهي هم پس گرفتند، ببينيد در نبود بازيكنان دهداري اومد عابدزاده - محرمي - مرفاوي - طاهري - ذرينچه - فنوني( مهدي) و .. رو دعوت كرد ، اون ماجراي استعفا دليل اصليش به خاطر پنجعلي و چنگيز بود و به خاطر رفاقتي كه بين بازيكنا بود اونا پشت سر پنجعلي در اومدند و استعفا دادند و به قول شاهين بياني ميگفت ما يه مشت جوان بوديم كه فقط دنبال رفاقت بوديم واسه همين .. شما ببينيد دهداري مستقيما به محمد خاني و بياني و ابطحي گفت شما جوانين و اتيه دار و در اوج حيفين! برگردين! ( كه قبول نكردند) ، شما ببينيد در اينجا چند درصد ميتونسته دهداري مقصر باشه؟! چيكار بايد ميكرد كه اصول رو زير پا نگذاره و ديدين كه چقدر دلسوزانه رفتار كرد، بازيكناني كه همه با مرام رفاقتي و جوانيشان بد كردند به تيم ملي و خود دهداري و هم اعتراف كردند. چه كسي گفته دهداري مربي خوبي نبوده!؟ دهداري به همراه رايكوف و دانايي فرد ' استعدادياب ترين' مربي تاريخ ايران بودند (نميخوام بگم بيشتر و يا كمتر) و در انزمان از فني ترين مربيان اسيا بودند و شكي در ان نيست ، من عكسي به شما ميدهم از سالي كه با تيم هما ( فكر كنم ٥٢) به مسابقات كره رفته بود رفته بود چطوري كره اي ها ازش سوال ميپرسيدند و نكته برداري ميكردند، شما ببينيد ايشان سال ٥٠ كه مربي تيم ملي بود بهترين نتايج رو گرفت و تيم رو برد المپيك (بله درسته تيم ايران پادشاه و قدرت اول اسيا بود) و رفت و گفت من ميرم ميگردم يه سري جوان تغزيه ميكنم به تيم ملي ، ايشان رفت و با يه سري بازيكنان از جمله خورشيدي - عزيزي- غزال - خبيري - ميرفخرايي - نايب اقا اينا رو پيدا كرد و با تيم هما به ليگ تخت جمشيد سعود كرد و فوتبال رو از دو قطبي با همين بازيكنان كه همشون هم ملي پوش شدند همون سال! خارج كرد و بيماري قلبي نگذاشت ادامه بده و جاشو به دستيارش فكر كنم داد) همين تيم هما كه دوره دوم تخت جمشيد اومد ليگ بعد از تاج به همراه پرسپوليس نايب قهرمان هم امتياز شد و سال بعدش هم پرسپوليس قهرمان و هما نايب قهرمان شد همه ي اين بازيكناني كه نام بردم بازيكن تيم ملي همون سال شدند اين تيم ! دقيقا گربه سياه پرسپوليس بود و نتايج رودر رو بهتر ز پرسپوليس امتياز گرفته بود جلو تاج هم عالي بازي ميكرد و يه بازي با تاج از قشنگترين و پرگل ترين بازيهاي دهه ٥٠ بود بازيكناني كه از دستپرورده دهداري بودند كه برخاسته از مكتب شاهين بود و همه ي اين بازيكنا و كلا تيم هما به با اخلاق ها معروف بودند! و كلي هم هوادار پيدا كرده بود و اگر ميبينيد كساني هنوزه طرفدار هما هستند دليلش به خاطر زنده ياد دهداري هست ، روحش شاد باشه و قرين رحمت ، با ارزو موفقيت ارادتمند شما -دهقاني