نام و یادش گرامی

روحش شاددددد

یه جنتلمن بود. روحش شاد

بازی پرسپولیس بود تو بندر پهلوی..زمستون بود و برفها رو تازه به کناره های زمین جمع کرده بودن تا زمین برای بازی اماده بشه...یه کرنر فرستادن رو دروازه ی پرسپولیس خدابیامرز سیروس در یک لحظه برق اسا بلند شد به حالت کاملا عمودی از روی سر رحیم یوسفی قیچی زد که توپ با ساییده شدن به تیر دروازه توام با واکنش بهروز سلطانی به بیرون رفت.طفلکی رحیم یوسفی که هنوز متوجه جریان نشده بود که اون چه چیزی بود بالای سرش و ضمن اینکه یه چیزایی حس کرده بود و بالای سرش رو میچرخید میگشت تا شاید چیزی دستگیرش بشه.تا اینکه برای حل معمای رحیم یوسفی ازون ور از بین تماشاگرای پهلوی چی یکی که صیاد و ماهیگیر بود خطاب به یوسفی با صدای رسایش داد زد: کلاغ بود اقا جان کلاغ...که همه ی استادیوم میخندند ازین حرف این تماشاگر...روانش شاد..یادش گرامی...سیروس خنده هاش..استیل دویدنش..پاسهای دقیق چهل متری اش..شوتهای سنگینش...مرامش...همه و همه بینظیر بود

یادش به خیر یک گل برگردان هم در استادیوم اریامهر زد . دقیقن یادم نمی آید در چه بازی بود ولی به گمانم زمانی بود که در کشاورز بازی میکرد.

به قول دوستمون kavehahangar چند بازیکن بودن که واقعا عالی‌ بودند و در هیاهویِ آبی‌ و قرمز تو این مملکت ‌گم شدند، یکی‌ ایشون بود، یکی‌ سیّد مهدی ابطحی یکی‌ هم نویدکیا

PersianTomcat اینی رو که گفتی رو من هم قبلا از یکی از دوستان شمالی ام شنیده بودالبته با لهجه شیرین شمالی. خیلی باحال :)))))

یادش گرامی باد

كاس عكس كيفيت بالاتري داشت. ممنون از عكس و خاطره پرشين تامكت، حيف كه شهاب دوستمون كأم مارو با گفتن بعضي مسايل تلخ كرد. شهاب حكايت داره ميشه حكايت عقرب. درود بر تمام تامكت ها و فانتومهاي ايران زمين.

من نمیخوام پای اون لینک عمومی نظر سنجی کامنت بزارم برای اینکه متعلق به همه است. با توجه به اینکه زیاد فعال نیستی کاربرا را نمیشناسی. در ثانی من احتیاجی به آیدی دیگه ندارم چون هر چی بخوام میتونم با همین آیدی بگم. این تهمت دو آیدی داشتن هم حکایت از ذهن آشفته ات داره.

بازی پرسپولیس بود تو بندر پهلوی..زمستون بود و برفها رو تازه به کناره های زمین جمع کرده بودن تا زمین برای بازی اماده بشه...یه کرنر فرستادن رو دروازه ی پرسپولیس خدابیامرز سیروس در یک لحظه برق اسا بلند شد به حالت کاملا عمودی از روی سر رحیم یوسفی قیچی زد که توپ با ساییده شدن به تیر دروازه توام با واکنش بهروز سلطانی به بیرون رفت.طفلکی رحیم یوسفی که هنوز متوجه جریان نشده بود که اون چه چیزی بود بالای سرش و ضمن اینکه یه چیزایی حس کرده بود و بالای سرش رو میچرخید میگشت تا شاید چیزی دستگیرش بشه.تا اینکه برای حل معمای رحیم یوسفی ازون ور از بین تماشاگرای پهلوی چی یکی که صیاد و ماهیگیر بود خطاب به یوسفی با صدای رسایش داد زد: کلاغ بود اقا جان کلاغ...که همه ی استادیوم میخندند ازین حرف این تماشاگر...روانش شاد..یادش گرامی...سیروس خنده هاش..استیل دویدنش..پاسهای دقیق چهل متری اش..شوتهای سنگینش...مرامش...همه و همه بینظیر بود

نام و یادش گرامی

یه جنتلمن بود. روحش شاد

روحش شاددددد

به قول دوستمون kavehahangar چند بازیکن بودن که واقعا عالی‌ بودند و در هیاهویِ آبی‌ و قرمز تو این مملکت ‌گم شدند، یکی‌ ایشون بود، یکی‌ سیّد مهدی ابطحی یکی‌ هم نویدکیا

یادش به خیر یک گل برگردان هم در استادیوم اریامهر زد . دقیقن یادم نمی آید در چه بازی بود ولی به گمانم زمانی بود که در کشاورز بازی میکرد.

PersianTomcat اینی رو که گفتی رو من هم قبلا از یکی از دوستان شمالی ام شنیده بودالبته با لهجه شیرین شمالی. خیلی باحال :)))))

یادش گرامی باد

من نمیخوام پای اون لینک عمومی نظر سنجی کامنت بزارم برای اینکه متعلق به همه است. با توجه به اینکه زیاد فعال نیستی کاربرا را نمیشناسی. در ثانی من احتیاجی به آیدی دیگه ندارم چون هر چی بخوام میتونم با همین آیدی بگم. این تهمت دو آیدی داشتن هم حکایت از ذهن آشفته ات داره.

كاس عكس كيفيت بالاتري داشت. ممنون از عكس و خاطره پرشين تامكت، حيف كه شهاب دوستمون كأم مارو با گفتن بعضي مسايل تلخ كرد. شهاب حكايت داره ميشه حكايت عقرب. درود بر تمام تامكت ها و فانتومهاي ايران زمين.