Disclaimer: This content is provided and hosted from a 3rd party server (YouTube.com). Footballitarin is not responsible for the content, its quality, and its accuracy. (DMCA Compliance)
← نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱۱ )
به ترتیب زمانبه ترتیب موافقان
حدود ۱۱ سال پیش fotbal55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۲۱۲۲
مرفاوی یکی از با غیرت ترین بازیکنان اس اس بود که همیشه نزد هواداران محبوب خواهد ماند
حدود ۱۱ سال پیش amir20021 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۵۶
یادش بخیر این بازی تو ستادیوم بودم
حدود ۱۱ سال پیش Pablo0 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۴۵
جناب پسر تاج عزیز. اونی که می گفت امیر قلعه نویی ی بازیکن متوسط بوده یا سنش قد نمی داده بازیهای اون زمان امیر قلعه نویی رو دیده باشه و یا اینکه بازم یکی از اونهایی بوده که از سر دشمنی باهاش دروغ میگه. اگر امیر قلعه نویی بازیکن متوسطی بود که مجتبی محرمی مجبور نمیشد با مشت و لگد جلوی بازی سازی های مرکز زمینش رو بگیره. بنابراین اصلا خودت رو با ی حرف پوچ ناراحت نکن
حدود ۱۱ سال پیش Pablo0 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۵۶
وای اینی که آی دی خودش رو گذاشته امیر قلعه نویی این ی مدت با کامنتهای بسیار با مزه اش منو کشته. یخ نکنی خوش مزه
حدود ۱۱ سال پیش Aref55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۶۷
من از سال ٦٤ فوتبال رو دنبال ميكنم و طرفدار شاهين بودم كه كاپيتانش قلعه نويي بود و بازيهاش رو از اون زمان تا خداحافظي دنبال كردم و به ياد دارم. امير تو شاهين يك بازيكن تمام عيار بود مغز متفكر و قلب و بازي ساز تيم كه تيم شاهين روي كاكلش ميچرخيد. اگه به هفته نامه هاي اون زمان مثل كيهان و دنياي ورزش دسترسي داشته باشيد ميبينيد كه سال ٦٤ و ٦٥ بين ٥-٦ بار در تيم منتخب هفته قرار گرفت كه أونو همتراز هافبكهاي بزرگ ملي پوش اون زمان مثل درخشان و شاهرخ بياني و پروين قرار ميداد.٦٤ و ٦٥ شاهين با اون نائب قهرمان باشگاههاي تهران شد كه ٦٤ فينال رو تو پنالتي به استقلال داد و ٦٥ روي ضربه أزاد محمد خاني. ٦٦ هرچند شاهين اردستاني، شكورزاده، محرمي رو از دست داده بود تا أواسط كار چهارم بود بازي با استقلال زو ء٠-٠ كرده بود و پرسپليس رو ٢-٠ با گلهاي باوي و پاس گلهاي امير قلعه نويي برده بود. بعد بازي با پرسپوليس امير از شاهين رفت و شاهين ٥ بازي پشت هم ٢-٠ باخت. بگذريم.اما امير هيچوقت در استقلال اون امير شاهين نشد كه واسه من اون سالها سؤال بود. در شاهين قد اون از يقيه بزرگتر بود و كل تيم شاهين بخصوص هافبك دونده تيم محمدحسين ضيايي در خدمت اون. اما در استقلال شرايط كاملا فرق داشت و هافبكهاي اون زمان استقلال هركدوم سرامد و ملي پوش بودن و از امير بالا تر مثل مطلق، شاههرخ بياني، احدي، مختاريفر و حتي مهدي فنوني زاده. فوتبال امير كند و ساكن بود و از لحاظ تكنيك به پاي اونا نميرسيد، جسه ظريفي داشت و شكننده كه باعث ميشد از لحاظ قدرت بدني در سطح پاييني قرار بگيره و اين عامل مهمترين مانع از حظورش در سطح ملي و تيم ملي پرترافيك از لحاظ هافبك در دهه ٦٠ بود حتي در زمان حضور در شاهين. تكنيكش محدود به يك پا دو پا بود، اما اما اونچه سرامدش ميكرد ونقاط ضعفشو پوشش ميداد هوش و ذكاوتش بود، ديد قوي، پاس هاي دقيق بخصوص در عمق و ارسالهاي دقيقش بخصوص در ضربات ايستگاهي. همونطور كه گفتم در شاهين مغز متفكر و قلب و بازي ساز اما در استقلال يك هافبك معمولي كه با زيركيش موند و رشد كرد.
اين بازي كه فيلمشو ديدن توي جايگاهش در استقلال نقش بسزايي داشت، پرسپوليس ١-٠ جلو بود كه استقلال روي دو كاشته ايستگاهي از يك نقطه با إرسال قلعه نويي ضربات مرفاوي و سرخاب بازي رو برد و قهرمان شد. سال قبلش اگه اشتباه نكنم به استقلال اومد أواخر فصل كه اول فصل هم شكورزاده اومده بود استقلال كه جفتشون تو بازي حذفي جلوي پرسپوليس پنالتي هاشون رو خراب كردن.
ياد مَجِيدٌ نامجو مطلق بخير، روي دستش هنوز هافبك راستي مثل اون نيومد، حيف، واقعا حيف، اكبر يوسفي پاس أونو داغون كرد و استقلال هم باهاش خوب تا نكرد، واسه من اون يك استقلالي تموم عياره، وقتي رفت پرسپوليس ناراحت شدم و سعي كردم كمتر بازيها شو نگاه كنم كه تا اين أواخر فكر ميكردم يك سال پرسپوليس بيشتر نبوده كه اشتباه ميكردم ٣ سال اونجا مهمان بوده. يادت بخير نامجوي مطلق كه شرقي ها ازت واهمه داشتن رو لقب كامپيوطر شطرنج باز بهت داده بودن.
ياد منصوريان و بازيهاي زيباش از نسل بعد استقلال بخير و جاي مجتبي جباري و بازي ديدنيش هم در استقلال و ايران جالي.
حدود ۱۱ سال پیش RT1346 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۳۴
اطلاعات و دانسته های شما از فوتبال به خصوص فوتبال اون سال ها خیلی بیشتر از منه , تشکر از دادن این اطلاعات , ما هم استفاده میکنیم .
حدود ۱۱ سال پیش Aref55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۲۳
يك خاطره بگم شايد خالي از لطف نباشه، دهه فجر ١٣٦٥ واسه فوتبال تيم كلاس ميخواستيم كلي متفاوت باشيم و پيراهن يكدست بگيريم، كه بچه ها سر رنگ قرمز و ابي به توافق نرسيدن نه پرسپوليسيها نه استقلاليها، منم تنها شاهيني كل مدرسه بودم، بدليل شباهت پيراهن شاهين با تيم المان و عدم تفاهم سر رنگ قرمز و ابي دوستان پيشنهاد منو قبول كردن كه پيراهن شاهين رو بخريم، نفري ٧٠ تؤمان داديم و پيراهن. رو خريديم و من كلي ذوق كردم كه پيراهن تيم محبوبم رو تيم كلاس ما ميپوشه، هم استقلاليها هم پرسپوليسيها، رفتم شماره هم پشت پيراهن چسبوندم و يكي دو روز قبل بازيها توي يكي از كل كل با استقلاليها و پرسپوليسيها هر دو دسته شاكي شدن و كاپيتان تيم كه مبصر و قلدر كلاس هم بود و پرسپوليسي و پشيمون از انتخاب پيراهن شاهين ، دست به يكي كردنو منو از تيم گذاشتن بيرون (اون سال زبون پرسپوليسيها جلوي استقلاليها بخاطر برد ٣-٠ خيلي دراز بود) . منم شاكي و زير بار نميرفتم كه دست اخر معلم پرورشي مدرسه كه مسئول مسابقات بودن رو واسطه قرار دادن و با اين بهانه كه تيم ب تقويت بشه با من صحبت كنه قبول كنم برم تيم ب . هر كلاس دو تا تيم داشت و من تبيعد شدم به تيم ب به عنوان كاپيتان تيم ب كلاس كه خيلي ضعيف بود، حتي واسه راضي كردن من شرط اين شد كه مربي پرورشي مدرسه ابتدايي ما كه جوون ٢١-٢٢ سأله بود جز تيم ما باشه كه شانسي داشته باشيم، از لحاظ فيزيكي اوردن اون مثل اوردن بازيكن افريقايي تو تيم تايلند به حساب ميومد.در تيم كه هر كسي با يك پيراهني اومد بعضي هم با لباس معمولي كه در كل وصله هاي ناجوري بوديم، مربي پرورشي هم با پوتين نظامي اومد فوتبال بازي، تمام شوتهاش بجائ گل در حائط همسايه ها بود. تمام بازيهاي گروه رو با قدرت تمام باختيم و حذف شديم و بازي اخر به مربي پرورشي كفتم شما بهتره برگردي جبهه، جوون خوبي بود يادم نميره كربلاي ٤ وقتي خبر اتفاقهاي كربلاي ٤ رو شنيد دو سه روز زار زار گريه ميكرد، گفت كه دوستاش قتل عام شدن. و تيم اولمون هم دوم يا سوم شد و من تا مدتي قهر بعدش زنگ ورزش وفوتبال و كل كل و اشتي.
حدود ۱۱ سال پیش peymanmo گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱۲
aref جان خیلی کارت درسته، از خاطره ات خیلی خندیدم.
حدود ۱۱ سال پیش Aref55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱۲
شايد به هيچكس بعد انقلاب واسه انتخاب نشدن به تيم ملي مثل محسن عاشوري ظلم نشده، اونم چوب ظرافت و شكنندگيش رو خورد درست زماني كه پروين هم مربي پرسپوليس هم تيم ملي بود. در پرسپوليس فيكس و بازيساز همه كاره اما در تيم ملي جايي نداشت. پروين به قدرت بدني و فيزيك اهميت زيادي ميداد واسه تيم ملي، كه غلط هم نبود و اعتقاد داشت مهمترين مزيت ما نسبت به اكثر تيمهاي اسيايي برتري فيزيكيمون هست. عاشوري زمان مرحوم ده داري جز تيم بود چند باري كه هنوز كمي قبل دوران اوجش بود و اعتماد بنفس و فروغ لازم رو نداشت بعدها هم دعوت ميشد ولي ذخيره بود بيشتر. دركل فوتبالش بيست بود مثل نمرش، اونم، بازيكن تكنيكي و پاسور بينظيري بود و جزء معدود فوتباليستهايي بود در بعد انقلاب كه سربالا فوتبال بازي ميكرد (تنها ايرادي كه يادمه ميتونستن منتقدين به حميد درخشان تو أوج فوتبالش وارد كنن اين بود كه كمي سر پايين بازي ميكنه) و شعور فوتبالش از ايران فراتر. اگه بخوام مقايسه كنم بازيش و شعور فوتباليش شبيه به جباري در استقلال، قدرت دريبلينگ كمي بالاتر ولي قدرت گلزني بسيار كمتر از جباري.
از اين بازيكنان كه گفتي ابطحي با وجود جثه كوچكش چه قبل و چه بعد استعفاي ١٤ نفره تو تيم ملي بود. تكنيك خوب و سرعت مناسبي داشت هرچند زياد درگيرشونده نبود ولي ابايي هم از نداشت از اون و بسيار دونده بود، همين فاكتورها باعث ميشد علي رقم جثه كوچك جزء هافبكهاي انتخابي و تاثير گذار ملي باشه.
مهدي فنوني يك هافبك دفاعي أيده عال در زمان خودش بود، فيزيك عالي كه قدرت درگيري بالا رو بهش ميداد، شوتزن، پاسهاي بلند و بسيار تاثير گذار در روند بازي، از لحاظ بازي كمتر ميشه با قلعه نوييي مقايسش كرد.
قلعه نويي در استقلال معمولي بود اما در كل از هافبكهاي خوب دهه ٦٠ بود.
حدود ۱۱ سال پیش Aref55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱
يك نكته در جواب دوستمون بگم در مورد محرمي، كه نمونه عدم هدايت صحيح و هدر رفتن يك نابغه فوتبالي هست. اون و قلعه نويي دو سال موفق رو در شاهين داشتن، بعضا بين أدما مسايلي پيش ميد كه از هم مكدر ميشن و رابطشون هيچوقت صاف نميشه، بنظر من ميرسه دلخوري اين دو از هم به قبل بازي ٧٣ برميگرده، شايد همون سالها كه همبازي بودن. مجتبي محرمي از لحاظ هوش فوتبال نابغه اما نا أروم و كله خراب بود. داستانش با عابدزاده تو زماني كه در استقلال بود عجيب و باورنكردي و صد البته زشت.
جسارت عجيبي داشت و سر نترس كه همين موضوع أونو هم مثل خيلي از جوانونها نابود كرد.
راست پايي بود كه تبديل به يكي از بهترين چپهاي تاريخ شد، سال ٦٦ نيروي زميني بود با تهران الف اومدن شيراز با تيم فارس مسابفه بدن. اولين بار بود كه بازيشو از نزديك ميديدم، هرچند بازي يكطرفه بود (٥-١) اگر اشتباه نكنم، يك چيز اون بازي كه توي ذهنم پاك نميشه اين بود كه تنها بازيكني بود كه جرات داشت كاشته شروع مجدد رو بزنه، يك بار دروازه بانشون اومد دور خيز كرد و از سمت فنس هم فحش و ناسزا شنيد هم چيز سمتش پرتاب شد برگشت، ديگه هيچ كس جز محرمي جرات كاشته زدن رو نداشت، بيچاره تو هر بار هزار و يك بدو بيراه ميشنيد كه از يك جايي با دست و كلام شروع به جواب دادن كرد. اما ويژگيهاي فني و بازيخونيش شاخص، توي رفت و برگشت ها و پوشش عالي بود، به عنوان يك دفاع ديد عالي داشت، بسيار كم اشتباه و با اعتماد به نفس بازي ميكرد و قدرت و سرعت مناسبي داشت، بسيار جنگنده و متعصب، عالي در دفاع و بسيار خوب در حمله و جريان و شكل دهي حمله. از لحاظ تعصب به پيراهن پرسپوليس كمتر بازيكني به اون برسه. شايد پروين از كمتر كسي مثل اون تعريف كرده باش. اخيراً فيروز كريمي هم تعريفي از اون كرد كه برام جالب بود و أونو از باهوشترين فوتباليستهاي ايران دونست، فيروز كريمي در زمان بازيگري با پاس جلوي اون در شاهين و نيروي زميني بازي كرده بود، جداً از بحث مربيگري. راهنما و الگوي مناسبي نداشت و در زندگي ورزشيش و شخصيش به اون سرنجامي كه پتانسيلشو داشت نرسيد. سه لحظه از اون هيچوقت از يادم نميره، اول سال ٦٨ كه تازه اومده بود پرسپوليس و ضربه پنالتي رو زد سه جاف بالآي چپ دروازه شاهين و شاهين بازي رو ٢-٠ باخت كه انگار قلبمو سوراخ كرد (محرمي پنالتي زن اول پرسپوليس بود از همون سال اول كه رفت اونجا به دليل دقت و اعتماد بنفس بالا)، دوم پاس گلش به سيروس قايقران گل سال ٦٩ پكن، سوم لبخند تلخ و وداع غريبش تو اخرين بازي مليش با بازوبند كاپيتاني، بعد پنالتي به تير نشستش در ٧٥ إمارات بازي با كويت، شير بيشه اي كه دهداري به تيم ملي اورد به اخر خط رسيده بود. از اون نسل عابدزاده، زرينچه و نادر محمدخاني شانس تجربه كردن جام جهاني رو تو ٢ سال بعد اون بازيها داشتن كه تنها عابدزاده از اين جمع تو اسيايي ٩٦ إمارات با مجتبي بودن كه يكي دو بازي سهم هركدوم بيشتر نشد.
دوستت داريم مجتبي بخاطر تمام بازيهاي مليت، تعصب باشگاهيت و از خدا ارزوي آرامش رو داريم برات بخاطر رنج و دردي كه توي تنهايي خودت اين سالها باهاش كلنجار ميري.
حدود ۱۱ سال پیش fotbal55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۲۱۲۲
مرفاوی یکی از با غیرت ترین بازیکنان اس اس بود که همیشه نزد هواداران محبوب خواهد ماند
حدود ۱۱ سال پیش Aref55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۶۷
من از سال ٦٤ فوتبال رو دنبال ميكنم و طرفدار شاهين بودم كه كاپيتانش قلعه نويي بود و بازيهاش رو از اون زمان تا خداحافظي دنبال كردم و به ياد دارم. امير تو شاهين يك بازيكن تمام عيار بود مغز متفكر و قلب و بازي ساز تيم كه تيم شاهين روي كاكلش ميچرخيد. اگه به هفته نامه هاي اون زمان مثل كيهان و دنياي ورزش دسترسي داشته باشيد ميبينيد كه سال ٦٤ و ٦٥ بين ٥-٦ بار در تيم منتخب هفته قرار گرفت كه أونو همتراز هافبكهاي بزرگ ملي پوش اون زمان مثل درخشان و شاهرخ بياني و پروين قرار ميداد.٦٤ و ٦٥ شاهين با اون نائب قهرمان باشگاههاي تهران شد كه ٦٤ فينال رو تو پنالتي به استقلال داد و ٦٥ روي ضربه أزاد محمد خاني. ٦٦ هرچند شاهين اردستاني، شكورزاده، محرمي رو از دست داده بود تا أواسط كار چهارم بود بازي با استقلال زو ء٠-٠ كرده بود و پرسپليس رو ٢-٠ با گلهاي باوي و پاس گلهاي امير قلعه نويي برده بود. بعد بازي با پرسپوليس امير از شاهين رفت و شاهين ٥ بازي پشت هم ٢-٠ باخت. بگذريم.اما امير هيچوقت در استقلال اون امير شاهين نشد كه واسه من اون سالها سؤال بود. در شاهين قد اون از يقيه بزرگتر بود و كل تيم شاهين بخصوص هافبك دونده تيم محمدحسين ضيايي در خدمت اون. اما در استقلال شرايط كاملا فرق داشت و هافبكهاي اون زمان استقلال هركدوم سرامد و ملي پوش بودن و از امير بالا تر مثل مطلق، شاههرخ بياني، احدي، مختاريفر و حتي مهدي فنوني زاده. فوتبال امير كند و ساكن بود و از لحاظ تكنيك به پاي اونا نميرسيد، جسه ظريفي داشت و شكننده كه باعث ميشد از لحاظ قدرت بدني در سطح پاييني قرار بگيره و اين عامل مهمترين مانع از حظورش در سطح ملي و تيم ملي پرترافيك از لحاظ هافبك در دهه ٦٠ بود حتي در زمان حضور در شاهين. تكنيكش محدود به يك پا دو پا بود، اما اما اونچه سرامدش ميكرد ونقاط ضعفشو پوشش ميداد هوش و ذكاوتش بود، ديد قوي، پاس هاي دقيق بخصوص در عمق و ارسالهاي دقيقش بخصوص در ضربات ايستگاهي. همونطور كه گفتم در شاهين مغز متفكر و قلب و بازي ساز اما در استقلال يك هافبك معمولي كه با زيركيش موند و رشد كرد.
اين بازي كه فيلمشو ديدن توي جايگاهش در استقلال نقش بسزايي داشت، پرسپوليس ١-٠ جلو بود كه استقلال روي دو كاشته ايستگاهي از يك نقطه با إرسال قلعه نويي ضربات مرفاوي و سرخاب بازي رو برد و قهرمان شد. سال قبلش اگه اشتباه نكنم به استقلال اومد أواخر فصل كه اول فصل هم شكورزاده اومده بود استقلال كه جفتشون تو بازي حذفي جلوي پرسپوليس پنالتي هاشون رو خراب كردن.
ياد مَجِيدٌ نامجو مطلق بخير، روي دستش هنوز هافبك راستي مثل اون نيومد، حيف، واقعا حيف، اكبر يوسفي پاس أونو داغون كرد و استقلال هم باهاش خوب تا نكرد، واسه من اون يك استقلالي تموم عياره، وقتي رفت پرسپوليس ناراحت شدم و سعي كردم كمتر بازيها شو نگاه كنم كه تا اين أواخر فكر ميكردم يك سال پرسپوليس بيشتر نبوده كه اشتباه ميكردم ٣ سال اونجا مهمان بوده. يادت بخير نامجوي مطلق كه شرقي ها ازت واهمه داشتن رو لقب كامپيوطر شطرنج باز بهت داده بودن.
ياد منصوريان و بازيهاي زيباش از نسل بعد استقلال بخير و جاي مجتبي جباري و بازي ديدنيش هم در استقلال و ايران جالي.
حدود ۱۱ سال پیش amir20021 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۵۶
یادش بخیر این بازی تو ستادیوم بودم
حدود ۱۱ سال پیش Pablo0 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۵۶
وای اینی که آی دی خودش رو گذاشته امیر قلعه نویی این ی مدت با کامنتهای بسیار با مزه اش منو کشته. یخ نکنی خوش مزه
حدود ۱۱ سال پیش Pablo0 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۴۵
جناب پسر تاج عزیز. اونی که می گفت امیر قلعه نویی ی بازیکن متوسط بوده یا سنش قد نمی داده بازیهای اون زمان امیر قلعه نویی رو دیده باشه و یا اینکه بازم یکی از اونهایی بوده که از سر دشمنی باهاش دروغ میگه. اگر امیر قلعه نویی بازیکن متوسطی بود که مجتبی محرمی مجبور نمیشد با مشت و لگد جلوی بازی سازی های مرکز زمینش رو بگیره. بنابراین اصلا خودت رو با ی حرف پوچ ناراحت نکن
حدود ۱۱ سال پیش RT1346 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۳۴
اطلاعات و دانسته های شما از فوتبال به خصوص فوتبال اون سال ها خیلی بیشتر از منه , تشکر از دادن این اطلاعات , ما هم استفاده میکنیم .
حدود ۱۱ سال پیش Aref55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۲۳
يك خاطره بگم شايد خالي از لطف نباشه، دهه فجر ١٣٦٥ واسه فوتبال تيم كلاس ميخواستيم كلي متفاوت باشيم و پيراهن يكدست بگيريم، كه بچه ها سر رنگ قرمز و ابي به توافق نرسيدن نه پرسپوليسيها نه استقلاليها، منم تنها شاهيني كل مدرسه بودم، بدليل شباهت پيراهن شاهين با تيم المان و عدم تفاهم سر رنگ قرمز و ابي دوستان پيشنهاد منو قبول كردن كه پيراهن شاهين رو بخريم، نفري ٧٠ تؤمان داديم و پيراهن. رو خريديم و من كلي ذوق كردم كه پيراهن تيم محبوبم رو تيم كلاس ما ميپوشه، هم استقلاليها هم پرسپوليسيها، رفتم شماره هم پشت پيراهن چسبوندم و يكي دو روز قبل بازيها توي يكي از كل كل با استقلاليها و پرسپوليسيها هر دو دسته شاكي شدن و كاپيتان تيم كه مبصر و قلدر كلاس هم بود و پرسپوليسي و پشيمون از انتخاب پيراهن شاهين ، دست به يكي كردنو منو از تيم گذاشتن بيرون (اون سال زبون پرسپوليسيها جلوي استقلاليها بخاطر برد ٣-٠ خيلي دراز بود) . منم شاكي و زير بار نميرفتم كه دست اخر معلم پرورشي مدرسه كه مسئول مسابقات بودن رو واسطه قرار دادن و با اين بهانه كه تيم ب تقويت بشه با من صحبت كنه قبول كنم برم تيم ب . هر كلاس دو تا تيم داشت و من تبيعد شدم به تيم ب به عنوان كاپيتان تيم ب كلاس كه خيلي ضعيف بود، حتي واسه راضي كردن من شرط اين شد كه مربي پرورشي مدرسه ابتدايي ما كه جوون ٢١-٢٢ سأله بود جز تيم ما باشه كه شانسي داشته باشيم، از لحاظ فيزيكي اوردن اون مثل اوردن بازيكن افريقايي تو تيم تايلند به حساب ميومد.در تيم كه هر كسي با يك پيراهني اومد بعضي هم با لباس معمولي كه در كل وصله هاي ناجوري بوديم، مربي پرورشي هم با پوتين نظامي اومد فوتبال بازي، تمام شوتهاش بجائ گل در حائط همسايه ها بود. تمام بازيهاي گروه رو با قدرت تمام باختيم و حذف شديم و بازي اخر به مربي پرورشي كفتم شما بهتره برگردي جبهه، جوون خوبي بود يادم نميره كربلاي ٤ وقتي خبر اتفاقهاي كربلاي ٤ رو شنيد دو سه روز زار زار گريه ميكرد، گفت كه دوستاش قتل عام شدن. و تيم اولمون هم دوم يا سوم شد و من تا مدتي قهر بعدش زنگ ورزش وفوتبال و كل كل و اشتي.
حدود ۱۱ سال پیش Aref55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱۲
شايد به هيچكس بعد انقلاب واسه انتخاب نشدن به تيم ملي مثل محسن عاشوري ظلم نشده، اونم چوب ظرافت و شكنندگيش رو خورد درست زماني كه پروين هم مربي پرسپوليس هم تيم ملي بود. در پرسپوليس فيكس و بازيساز همه كاره اما در تيم ملي جايي نداشت. پروين به قدرت بدني و فيزيك اهميت زيادي ميداد واسه تيم ملي، كه غلط هم نبود و اعتقاد داشت مهمترين مزيت ما نسبت به اكثر تيمهاي اسيايي برتري فيزيكيمون هست. عاشوري زمان مرحوم ده داري جز تيم بود چند باري كه هنوز كمي قبل دوران اوجش بود و اعتماد بنفس و فروغ لازم رو نداشت بعدها هم دعوت ميشد ولي ذخيره بود بيشتر. دركل فوتبالش بيست بود مثل نمرش، اونم، بازيكن تكنيكي و پاسور بينظيري بود و جزء معدود فوتباليستهايي بود در بعد انقلاب كه سربالا فوتبال بازي ميكرد (تنها ايرادي كه يادمه ميتونستن منتقدين به حميد درخشان تو أوج فوتبالش وارد كنن اين بود كه كمي سر پايين بازي ميكنه) و شعور فوتبالش از ايران فراتر. اگه بخوام مقايسه كنم بازيش و شعور فوتباليش شبيه به جباري در استقلال، قدرت دريبلينگ كمي بالاتر ولي قدرت گلزني بسيار كمتر از جباري.
از اين بازيكنان كه گفتي ابطحي با وجود جثه كوچكش چه قبل و چه بعد استعفاي ١٤ نفره تو تيم ملي بود. تكنيك خوب و سرعت مناسبي داشت هرچند زياد درگيرشونده نبود ولي ابايي هم از نداشت از اون و بسيار دونده بود، همين فاكتورها باعث ميشد علي رقم جثه كوچك جزء هافبكهاي انتخابي و تاثير گذار ملي باشه.
مهدي فنوني يك هافبك دفاعي أيده عال در زمان خودش بود، فيزيك عالي كه قدرت درگيري بالا رو بهش ميداد، شوتزن، پاسهاي بلند و بسيار تاثير گذار در روند بازي، از لحاظ بازي كمتر ميشه با قلعه نوييي مقايسش كرد.
قلعه نويي در استقلال معمولي بود اما در كل از هافبكهاي خوب دهه ٦٠ بود.
حدود ۱۱ سال پیش peymanmo گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱۲
aref جان خیلی کارت درسته، از خاطره ات خیلی خندیدم.
حدود ۱۱ سال پیش Aref55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱
يك نكته در جواب دوستمون بگم در مورد محرمي، كه نمونه عدم هدايت صحيح و هدر رفتن يك نابغه فوتبالي هست. اون و قلعه نويي دو سال موفق رو در شاهين داشتن، بعضا بين أدما مسايلي پيش ميد كه از هم مكدر ميشن و رابطشون هيچوقت صاف نميشه، بنظر من ميرسه دلخوري اين دو از هم به قبل بازي ٧٣ برميگرده، شايد همون سالها كه همبازي بودن. مجتبي محرمي از لحاظ هوش فوتبال نابغه اما نا أروم و كله خراب بود. داستانش با عابدزاده تو زماني كه در استقلال بود عجيب و باورنكردي و صد البته زشت.
جسارت عجيبي داشت و سر نترس كه همين موضوع أونو هم مثل خيلي از جوانونها نابود كرد.
راست پايي بود كه تبديل به يكي از بهترين چپهاي تاريخ شد، سال ٦٦ نيروي زميني بود با تهران الف اومدن شيراز با تيم فارس مسابفه بدن. اولين بار بود كه بازيشو از نزديك ميديدم، هرچند بازي يكطرفه بود (٥-١) اگر اشتباه نكنم، يك چيز اون بازي كه توي ذهنم پاك نميشه اين بود كه تنها بازيكني بود كه جرات داشت كاشته شروع مجدد رو بزنه، يك بار دروازه بانشون اومد دور خيز كرد و از سمت فنس هم فحش و ناسزا شنيد هم چيز سمتش پرتاب شد برگشت، ديگه هيچ كس جز محرمي جرات كاشته زدن رو نداشت، بيچاره تو هر بار هزار و يك بدو بيراه ميشنيد كه از يك جايي با دست و كلام شروع به جواب دادن كرد. اما ويژگيهاي فني و بازيخونيش شاخص، توي رفت و برگشت ها و پوشش عالي بود، به عنوان يك دفاع ديد عالي داشت، بسيار كم اشتباه و با اعتماد به نفس بازي ميكرد و قدرت و سرعت مناسبي داشت، بسيار جنگنده و متعصب، عالي در دفاع و بسيار خوب در حمله و جريان و شكل دهي حمله. از لحاظ تعصب به پيراهن پرسپوليس كمتر بازيكني به اون برسه. شايد پروين از كمتر كسي مثل اون تعريف كرده باش. اخيراً فيروز كريمي هم تعريفي از اون كرد كه برام جالب بود و أونو از باهوشترين فوتباليستهاي ايران دونست، فيروز كريمي در زمان بازيگري با پاس جلوي اون در شاهين و نيروي زميني بازي كرده بود، جداً از بحث مربيگري. راهنما و الگوي مناسبي نداشت و در زندگي ورزشيش و شخصيش به اون سرنجامي كه پتانسيلشو داشت نرسيد. سه لحظه از اون هيچوقت از يادم نميره، اول سال ٦٨ كه تازه اومده بود پرسپوليس و ضربه پنالتي رو زد سه جاف بالآي چپ دروازه شاهين و شاهين بازي رو ٢-٠ باخت كه انگار قلبمو سوراخ كرد (محرمي پنالتي زن اول پرسپوليس بود از همون سال اول كه رفت اونجا به دليل دقت و اعتماد بنفس بالا)، دوم پاس گلش به سيروس قايقران گل سال ٦٩ پكن، سوم لبخند تلخ و وداع غريبش تو اخرين بازي مليش با بازوبند كاپيتاني، بعد پنالتي به تير نشستش در ٧٥ إمارات بازي با كويت، شير بيشه اي كه دهداري به تيم ملي اورد به اخر خط رسيده بود. از اون نسل عابدزاده، زرينچه و نادر محمدخاني شانس تجربه كردن جام جهاني رو تو ٢ سال بعد اون بازيها داشتن كه تنها عابدزاده از اين جمع تو اسيايي ٩٦ إمارات با مجتبي بودن كه يكي دو بازي سهم هركدوم بيشتر نشد.
دوستت داريم مجتبي بخاطر تمام بازيهاي مليت، تعصب باشگاهيت و از خدا ارزوي آرامش رو داريم برات بخاطر رنج و دردي كه توي تنهايي خودت اين سالها باهاش كلنجار ميري.