متاسفانه ,بسیاری از مردم مسایل شخصی و فوتبالی و تکنیکی را با هم مخلوط میکنند , به نظر من از نظر تکنیک و استارت های انفجاری و گلسازی و گلزنی هنوز فورواردی مثل ناصر محمد خانی در ایران نیومده ,اون جریان که البته ناصر هم مقصر بود ولی اونجوری نبود که منتشر شد ,پای مسایل اطلاعاتی در میون بود , بیش از این نمیتونم بگم .نمیشه گفت .

اين صحنه گل سوم هست كه خودش همه رو دريبل زد و رفت تو تور با توپ ، نَفَر اخر هم مشغول نوش جان كردن دريبل هست حميد فرزام نيا هست دفاع وسط استقلال تو اون بازي ، اين بازي نيمه نهايي باشگاههاي تهران بود كه افتاده بود وسط جام جهاني ٨٦ مكزيك ، اف سي كي سه رو سه تا زديم و رفتيم فينال و شاهين رو هم با ضربه كاشته استثنائي ناصر يك هيچ برديم و قهرمان شديم ، قهرماني كه ٥ سال پشت هم تكرارش كرديم . كيهان ورزشي بعد از كاشته ناصر به شاهين تيتر زد : گلي در شوره زار فوتبال ما. فوتبالي كسي رودستش نيومده هنوز .

دقیقاً رامین خان، من میگم بیایم فوتبالیست هارو فوتبالی قضاوت کنیم همه تو زندگ.ی‌ خصوصی یه مساله‌ای دارن که حالا مال این بنده خدا لوو رفت ولی‌ همیشه میگم این جور مساله اخلاقی‌ در بد‌ترین حالتش هم ۵۰-۵۰ هست،.. مساله ی ناصر پیچیده س و نمیشه همه شو گفت..به هر حال من که عاشق بازیش بودم و الان هم خودشو خیلی‌ دوست دارم،.. تمام دوران فوتبالش یک اخطار تو سنّ ۳۳ سالگ.ی گرفت که اونم اشتباه داور بود و ازش عذر خواهی‌ کرد. از نظر من بهترین فوروارد تاریخ فوتبال ما ناصر محمد خانی هست که به دلایل دوران دهه ۶۰ لعنتی به حقش نرسید

مرسی شیشتایی‌های عزیز، من بین رضا رجبی و فرزام نیا شّک داشتم واسه همین اسم نفر چهارم و ننوشتم که البته شما اصلاح کردی، مهم لوله شدن این ۴ نفر و در طول بازی کلّ تیمشون بود،.. و دقیقاً درست گفتی‌ فینال هم شاهین و با کاشته ۴۵ متری محمد خانی بردیم یادمه محرمی و شکورزاده مامور مهارش بودن ولی‌ عاجز شده بودن از دستش ، حتا پیرهنش و هم پ.اره کرده بودن اینقدر روش خطا کردن ، ناصر فقط می‌خندید هیچی‌ نمیگفت.. از ناصر تو آرشیوم عکس زیاد دارم از تیم ملی‌ جوانان تو زمان شاه تا سال‌های آخر ، نمیدونم اگه بخوام اینارو پست کنم رو صفحه اصلی‌ سایت قرار میگیره یا نه.. کیهان ورزشی سال ۱۳۶۳ یه تیتر ق.شنگ هم زد با این عنوان ` ناصر محمد خانی شهابی در تاریکی ` (مربوط به زمانی‌ که تیم ملی‌ تو تورنمنت چند جانبه دهه زجر شرکت کرده بود،). از این سایت فوتبالیترین ممنونم که باعث شد شرایطی بوجود بیاد که با همدوره هام و هم نسل هام دورهمی خاطراتی و مرور کنیم.

دقیقاً رامین خان، من میگم بیایم فوتبالیست هارو فوتبالی قضاوت کنیم همه تو زندگ. ی‌ خصوصی یه مساله‌ای دارن که حالا مال این بنده خدا لوو رفت ولی‌ همیشه میگم این جور مساله اخلاقی‌ در بد‌ترین حالتش هم ۵۰-۵۰ هست،.. مساله ی ناصر پیچیده س و نمیشه همه شو گفت..به هر حال من که عاشق بازیش بودم و الان هم خودشو خیلی‌ دوست دارم،..

,تمام دوران فوتبالش یک اخطار تو سنّ ۳۳ سالگ. ی گرفت که اونم اشتباه داور بود و ازش عذر خواهی‌ کرد. از نظر من بهترین فوروارد تاریخ فوتبال ما ناصر محمد خانی هست که به دلایل دوران دهه ۶۰ لع.نتی به حقش نرسید مربوط کرده بود

مرسی شیشتایهای عزیز، من بین رضا رجبی و فرزام نیا شّک داشتم واسه همین اسم نفر چهارم و ننوشتم که البته شما اصلاح کردی، مهم لوله شدن این ۴ نفر و در طول بازی کلّ تیمشون بود،..

،.. و دقیقاً درست گفتی‌ فینال هم شاهین و با کاشته ۴۵ متری محمدخانی بردیم یادمه محرمی و شکورزاده مامور مهارش بودن ولی‌ ع. اجز شده بودن از دستش ، حتا پیرهنش و هم پ. اره کرده بودن اینقدر روش خطا کردن ، ناصر فقط می‌خندید هیچی‌ نمیگفت..

.. از ناصر تو آرشیوم عکس زیاد دارم از تیم ملی‌ جوانان تو زمان شاه تا سال‌های آخر ، نمیدونم اگ.ه بخوام اینارو پست کنم رو صفحه اصلی‌ سایت قرار میگیره یا نه.. کیهان ورزشی سال ۱۳۶۳ یه تیتر زد با این عنوان ` ناصر محمد خانی شهابی در تاریک.ی ` مربوط به زمانی‌ که تیم ملی‌ تو تورنمنت چند جانبه دهه زجر شرکت کرد ،. از این سایت فوتبالیترین ممنونم که باعث شد شرایطی بوجود بیاد که با همدوره هام و هم نسل هام دورهمی خاطراتی و مرور کنیم.

از این سایت فوتبالیترین ممنونم که باعث شد شرایطی بوجود بیاد که با همدوره هام و هم نسل هام دورهمی خاطراتی و مرور کنیم.

یکی از بهترین فرارهاش، فرار از قتل بود

کورش عزیزم از این عکس زیر خاکی لذت ببر که عمراً جای دیگه گیرت نمیاد، آقا شاهرخ هم از اعدام فرار کرد ولی‌ تو این بازی ۲ تا گًل زد بهتون،.. میتونی‌ تو عکسای ارسالیم اون عکس و هم ببینی‌ :)

perspolisiha نازنین قاتل هرکس میخواهد باشه ،نباید ازش پشتیبانی کرد،ولی یادت باشه چه تو قهرمانی و چه در بازیهای رو در رو خیلی عقبید

اوکی عزیز.. با اجازه ت این بحث و اینجا میبندیم، بیخیال،. حالا تعداد بردهاتنو با احتساب بردهای تقدیمی فدراسیون که حساب نکردی؟:)

perspolisiha نازنین اون بردهای که شما بهش میگید احتسابی ،اونها رو هم که حساب نکنید بازم عقبید،حالا هر بردی رو هر چی که دوست دارید اسمشو بزار،مهم اینکه رفت تو کارنامه تاریختون ،چشم بحث رو تمومش میکنیم ،زنده و پیروز باشید

سلام، ممنون از عكس زيبا. شهاب نفر چهارم رجبي هست، اون بازي فرزام نيا تو زمين نبود، بعد هم شاهين بياني اومد واسه كمك كه اونم كاري از پيش نبرد. جعفر مختاريفر اين بدترين بازي تمام عمرش بود كه عباس رضوي مربي وقت استقلال اون رو در پست غير تخصصي دفاع چپ گذاشت كه محمدخاني كابوس اون و سعيد مراغه چيان بود تو اون بازي. هر دو كلافه بودن. مراغه چيان سال بعد رفت دارايي، حجازي از فوتبال خداحافظي كرد، رجبي گم شد، شاهين رفت قطر، احدي هم رفت المان، فتح آبادي هم رفت، طاهري رفت پيش حجازي غني زاده پاس، چنگيز هم قطر و خلاصه استقلال يكباره اكثر بازيكنهاي خوبش رفتن. از پرسپوليس هم پنجعلي و درخشان و شاهرخ رفتن قطر. سال ٦٦ يكباره از ستاره خالي شد فوتبال تهران. سال خوبي نبود. اما شاهين كه واسه بار دوم تو فينال كم اورد و فقط ناصر با كاشته تونست از پسش بر بياد. رامين جان سلام، دوستان خودتون رو واسه كسايي كه بازي ناصر رو نديدن خسته نكنيد.

به به ببین ک.ی‌ اینجاست. عارف جان سلام , آقا مخلصیم، شهاب؟ چند روز پیش ذکر خیرت بود، یه سری عکس زیر خاک.ی از شاهین از آرشیوم فرستادم که دستت و می‌بوسه

دهه 6 بازیکنان خیلی خوبی داشتیم که فرصت مطرح شدن پیدا نکردند و ناصر محمدخانی یکی از ناب ترین اونها و بهتر بگم بهترین چپ پای اون دوره بود. تازه بازم گلی به جمال پرسپولیس و استقلال بازیکن های خوب دیگه ای هم تو تیمهای دیگه بودند که کمتر مطرح شدند. حمید علیدوستی عبدالرضا برزگری و مهدی ابطحی وحدت سه تا از کسانی هستند که باریشون را خیلی می پسندیدم.

perspolisiha عزیز, با اون تیتر به یاد ماندنی کیهان ورزشی (محمدخانی شهابی در تاریکی) من رو بردی به اون سالها که به عنوان یه نوجوان همه ی فکر و ذکرم این بود که زودتر یکشنبه بشه و خودم رو به دکه روزنامه فروشی برسونم و دنیای ورزش و کیهان ورزشی ام رو بخرم. این مجله ها توی شهرستان روز یکشنبه به دست ما میرسید . یادش بخیر

تو يه صحنه بازي فينال با شاهين ناصر انداخت رو خط و يه استارت زد روي خط روبروي جايگاه به طرف دروازه طرف استقلالي ها ، مجتبي محرمي و قلعه نوعي يه خطاي خيلي بد كردن روش كه پرت شد رو پيست ، دفعه دوم محرمي لباسش رو گرفت و چرخوند و دوباره پرتش كرد بيرون ، فقط مگر اينكه با خطا ميشد متوقفش كني ، سال بعدش كه دوستمون اشاره كرد خيلي جالب بود ، جريان استعفا ١٤ نفر از تيم ملي بود و چون محروم شده بودن ، همه گروهي رفتن قطر ، ناصر و درخشان و پنجعلي و شاهرخ رفتن قطر و سلطان هم تصميم گرفت خداحافظي كنه ، همه فكر ميكردن بيچاره ميشه پرسپوليس ولي سلطان يكدفعه محسن عاشوري ، كرماني مقدم و محمدحسن انصاري فر رو در اوج امادگي رو كرد ، فرشاد هم كه بود و مثل ماشين گل ميزد ، سال ٦٦ به شاهين و دارايي باختيم ولي اخرش هم قهرمان باشگاههاي تهران شديم ، هم حذفي تهران رو برديم و هم جام حذفي كشور رو . درباره اون بازيكن استقلال كه من گفتم فرزام نيا ، كاملاً حرف دوستمون درست. اون رضا رجبي بود ، فرزام نيا تو اين دربي مثل اصغر حاجيلو اصلاً بازي نكرد .

فينال باز هم خطا روي محمدخاني كردن، زد به عمق دو سه نفر رو جا گذاشت كه زدنش، شاه نباتي رو ضربه ازاد فقط تماشا كرد. ٦٦ شاهين ٢-٠ پرسپوليس رو كه زد گفتم امسال ديگه اوليم ولي درست بعد همون بازي قلعه نويي از شاهين رفت و روزگار شاهين تيره وتار شد، يادم نميره، ٥ تا بازي رو پشت سر هم ٢-٠ باخت و از رده سه يا چهار اومد رده نه و ده. دارايي اون سال خوب بود، هم استقلال هم پرسپوليس رو زد، با مربيگري امير ابوطالب ولي اخر فصل كم اورد و دوم شد. ٦٧ هم دوم و دارايي هم كه از تيمهايي خوب بود مثل شاهين به خاطره ها پيوست. ياد باد، ياد گذشته. تندرست باشيد.

دوستان همه رو گفتن،.. اینم اضافه کنم برزگری قبل از انقلاب چهره شد و پدیده لقب گرفت که متاسفانه خورد تو انقلاب و جنگ و ایشون هم رفت کشور‌های عربی‌ واسه بازی،... هر از گاهی‌ که میومد ایران تو تیم شادگان محل تولدش بازی میکرد،.. اواخر رفت صنعت نفت که اون بازی تماشایی صنعت نفت و استقلال تو امجدیه تو یاد‌ها مونده و یک تنه استقلال و کرد تو قوطی،.. خیلی‌ دوست دارم بدونم الان کجاست،.. ابطحی هم عالی‌ بود انگار توپ به پاش می‌چسبید البته سالنی باز قهاری هم بود اون و فیض اربابی تو وحدت گربه سیاه شده بودن،.. فیض اربابی واسه کار رفت ژاپن و ناپدید شد. علیدوستی عزیز هم تا اخر تو هما موند بخاطر این که کارمند هواپیمایی بود و از همین هما رفت دسته دو آلمان اونم تو اون دوره دهه شصت.. این جزئیات بازی با شاهین و انگار ما همه با هم استادیوم بودیم :))،.. بچه‌ها مرسی واسه مرور این خاطرات

برزگري امارات هست، يك خونه هم شيراز داشت دهه ٦٠ و ٧٠ و رو ميدونم ميومد شيراز. همسايه همكلاس دبيرستان من بود، ايمان كه عكسهايي از برزگري و تيم ملي مياورد مدرسه كه بي نظير بود. عليدوستي با سايپا خداحافظي كرد كه تو اون تيم با مجيد صالح كه هما همبازي بودن تو سايپا بازي ميكردن. قبلش هم اگه يادت باشه با قايقران و شاهرودي و شاهمحمدي و زرينچه و رضايي و نادر محمدخاني و ... كشاورز بودن. عليدوستي هم مثل ناصر و عبدالعلي بعد برگشت به ايران كه سالهاي اخر فوتيالشون بود مثل قبل از ترك ايران نشدن، البته نظر من اين هست. حميد و ناصر و عبدالعلي سايه اي از خودشون بودن.

مرسی‌ عارف جان، البته گمونم هما از هم پاشید اینا رفتن یا اشتباه می‌کنم،؟ من تا سال‌ها مجید صالح و علیدوستی و سجادی و تقوی و ... با هما تو ذهنم مونده، درسته ناصر و چنگیز و علیدوستی وقتی‌ برگشتن ۳۲-۳۳ ساله بودن و بی‌ انگیزه کم انرژی

درست ميگي، ليگ كشوري ٦٩ كه راه افتاد اگر اشتباه نكنم از سال ٧٠ ليگ باشگاههاي تهران كم كم از رونق افتاد و تيمهاي خوبي از گردونه فوتبال كشور خارج شدن از جمله هما. عليدوستي فكر كنم يك سال كشاورز بود و يك سال سايپا كه حضور كمرنگي داشت نسبت به سالهاي طلاييش در هما واسه اينه در ذهن ها نمونده اون دو سه سال اخر. باز هم تشكر بابت عكس زيبا و توضيحات.

مخلص بابک جان هم هستم، بله کیهان ورزشی و دنیای ورزش با توجه به شهری که بودی سهمیه بندی بود و بعضی‌ مواقع دیر و زود داشت ولی‌ کیهان شنبه و دنیای ورزش فکر کنم یکشنبه‌ یا دوشنبه میومد تو یک روز نبود،.. خوشحالم که از این عکس خوشتون اومده و خاطرات مشترک داریم

بله دوستان عزيز ، اخرين دوره باشگاههاي تهران با حضور سرخابي ها سال ٧٠ بود ، همون سالي كه دربي افتاد هفته اخر و شرايط جدول طوري بود كه استقلال با يك مساوي قهرمان ميشد ولي پرسپوليس بايد حتماً ميبرد ، بازي خوبي هم درنيومد ، روز سردي بود دوست قبل از بازي برف هم شروع شد ، بازي بود كه حسن زاده جوري با فرشاد يارگيري من تو من كرد كه اصلاً توپ نخورد به پاي فرشاد ، استقلال بالاخره بعد از پنج سال قهرماني پي در پي پرسپوليس تونست قهرمان بشه . دوستمون به تيم وحدت اشاره كرد ، تيمي به شدت معمولي تو طول فصل و فوق العاده تو يه بازي جلو پرسپوليس ، همين مجيد جلالي مربي شون بود ، أبطحي هم كاپيتان ، مهرداد فيض اربابي و علي زرينچه كه پسر عموي جواد بود از بهترين بازيكنهاش . تيم بچه هاي عارف بود و همه هم بچه محل بودن ، به خاطر هم محلي بودن با سلطان بازي با پرسپوليس براشون خيلي كري داشت و حساس بود ، همه ميگفتن وحدت اگه تو همه بازيهاش نصف بازي با پرسپوليس باشه يا دوم ميشه و يا سوم . هميشه هم دردسر بودن جلوي ما . سلطان هم هميشه جلوي وحدت اون تبخال معروف رو داشت و چشمهاش مثل كاسه خون بود . جو خيلي باحال و احساسي و رفاقتي بود فوتبال دهه ٦٠ ، همه اش با عشق بود و تعصب به پيراهن و دست مردونه دادن .

تو اون سالها شاهين و دارايي سخت ترين حريفهاي سرخابي ها بودن ، شاهين كه همينطوري كه عارف عزيز گفت تيمي بود پرستاره كه سالها كنار هم بازي كرده بودن و خيلي هم هماهنگ بودن ، اخر سال ٦٧ به خاطر اختلافي كه بازيكنها با مسئولين باشگاه پيدا كردن و به دليل رفاقتي كه بينشون بود ، همگي تصميم گرفتن كه از شاهين برن ، قلعه نوعي ، محرمي ، مصطفي اردستاني ، شكورزاده ، كريم باوي و مرتضي يكه اعضاي اون گروه و از بهترين بازيكنان شاهين بودن ، اونموقع هم واسه بازيكنهاي تو اون سطح مقصد فقط و تنها فقط سرخابي ها بودن . استقلال و پرسپوليس تو بازيهاي حذفي خورده بودن به هم و بازي هم قرار بود اخرين روزهاي اسفند ٦٧ انجام بشه ، فدراسيون هم اجازه داد به خاطر اينكه باشگاههاي تهران تموم شده ، بازيكنهاي شاهين بتونن تيم جديدشون رو انتخاب كنن ، همه هم ميدونستن كه اون بازيكنها بايد به دو دسته تقسيم بشن و به استقلال و پرسپوليس برن . من خودم شخصاً دوست داشتم كه قلعه و محرمي بيان پرسپوليس و بقيه هم نوش جون استقلال . تا شب بازي هم معلوم نبود كه كي كجا ميره ، خلاصه اخر شب بازيكنها تو دو دسته رفتن هيات فوتبال تهران ، قلعه ، اردستاني. شكورزاده و مرتضي يكه رفتن تاج و محرمي و كريم باوي هم اومدن پرسپوليس ، فرداش هم تو دربي حذفي رفتن تو زمين همه شون . اتفاقاً فقط حدود ٥٠ هزار نَفَر رفتن استاديوم زير بارون شديد ، بازي رفت تو پنالتي و وحيد قليچ پنالتي قلعه نوعي رو گرفت و شكورزاده هم توپ رو زد تو ساعت استاديوم ، اونور هم كرماني و محرمي و رحيم يوسفي و عاشوري پنالتي هاشون رو گل كردن و بازي رو ٤-٢ برديم و رفتيم بالا ، يادش بخير ، از همون بازي هم معلوم بود محرمي يه چيزي ميشه ، خود من يادمه كه بعد از بازيهاي ٩٠ پكن تازه فهميدم كه مجتبي اصلاً چپ پا نبوده وقتي گذاشتنش دفاع چپ . نسلي با درياي استعداد ولي هرگز به حقش نرسيد ، نسل سوخته !!

سلام، شيشتاييها با تشكر از توضيحات، فقط چند تصحيح كوچك. كيهان و دنياي ورزش هر دو شنبه منتشر ميشدن. سهميه اي و كم كه سهم هر كه روزنامه فروشي تو شيراز ٥-١٠ تا بود و اين دو هفته نامه ساعت ٩-١٠ ميرسيد و ١٢ تا ١ بعدازظهر ناياب بود. شايد شهرهاي كوچك و دور به دليل مشكل توضيع با تاخير ميرسيده. اختلافات رو من بعد ٣٠ چيزي از جرايد يادم نيست اما تاريخ جدا شدنها يادم كه به اين صورت بود، محرمي ٦٦-٦٧ سرباز و نيروي زميني بازي كرد بعد رفت پرسپوليس. قلعه نويي ٦٦ رفت قطر و ٦٧ همون موقع گفتي با توضيحات درست پنالتي اومد استقلال. شكورزاده ٦٦ رفت استقلال جاي بياني و دو فصل موند. اردستاني ٦٧ رفت استقلال و يكه و باوي هم ٦٦ و ٦٧ شاهين مونده بودن هر دو ٦٨ بود كه به استقلال و پرسپوليس رفتن. با تشكر از وقتت.

متاسفانه ,بسیاری از مردم مسایل شخصی و فوتبالی و تکنیکی را با هم مخلوط میکنند , به نظر من از نظر تکنیک و استارت های انفجاری و گلسازی و گلزنی هنوز فورواردی مثل ناصر محمد خانی در ایران نیومده ,اون جریان که البته ناصر هم مقصر بود ولی اونجوری نبود که منتشر شد ,پای مسایل اطلاعاتی در میون بود , بیش از این نمیتونم بگم .نمیشه گفت .

اين صحنه گل سوم هست كه خودش همه رو دريبل زد و رفت تو تور با توپ ، نَفَر اخر هم مشغول نوش جان كردن دريبل هست حميد فرزام نيا هست دفاع وسط استقلال تو اون بازي ، اين بازي نيمه نهايي باشگاههاي تهران بود كه افتاده بود وسط جام جهاني ٨٦ مكزيك ، اف سي كي سه رو سه تا زديم و رفتيم فينال و شاهين رو هم با ضربه كاشته استثنائي ناصر يك هيچ برديم و قهرمان شديم ، قهرماني كه ٥ سال پشت هم تكرارش كرديم . كيهان ورزشي بعد از كاشته ناصر به شاهين تيتر زد : گلي در شوره زار فوتبال ما. فوتبالي كسي رودستش نيومده هنوز .

یکی از بهترین فرارهاش، فرار از قتل بود

perspolisiha نازنین قاتل هرکس میخواهد باشه ،نباید ازش پشتیبانی کرد،ولی یادت باشه چه تو قهرمانی و چه در بازیهای رو در رو خیلی عقبید

perspolisiha نازنین اون بردهای که شما بهش میگید احتسابی ،اونها رو هم که حساب نکنید بازم عقبید،حالا هر بردی رو هر چی که دوست دارید اسمشو بزار،مهم اینکه رفت تو کارنامه تاریختون ،چشم بحث رو تمومش میکنیم ،زنده و پیروز باشید

دقیقاً رامین خان، من میگم بیایم فوتبالیست هارو فوتبالی قضاوت کنیم همه تو زندگ.ی‌ خصوصی یه مساله‌ای دارن که حالا مال این بنده خدا لوو رفت ولی‌ همیشه میگم این جور مساله اخلاقی‌ در بد‌ترین حالتش هم ۵۰-۵۰ هست،.. مساله ی ناصر پیچیده س و نمیشه همه شو گفت..به هر حال من که عاشق بازیش بودم و الان هم خودشو خیلی‌ دوست دارم،.. تمام دوران فوتبالش یک اخطار تو سنّ ۳۳ سالگ.ی گرفت که اونم اشتباه داور بود و ازش عذر خواهی‌ کرد. از نظر من بهترین فوروارد تاریخ فوتبال ما ناصر محمد خانی هست که به دلایل دوران دهه ۶۰ لعنتی به حقش نرسید

مرسی شیشتایی‌های عزیز، من بین رضا رجبی و فرزام نیا شّک داشتم واسه همین اسم نفر چهارم و ننوشتم که البته شما اصلاح کردی، مهم لوله شدن این ۴ نفر و در طول بازی کلّ تیمشون بود،.. و دقیقاً درست گفتی‌ فینال هم شاهین و با کاشته ۴۵ متری محمد خانی بردیم یادمه محرمی و شکورزاده مامور مهارش بودن ولی‌ عاجز شده بودن از دستش ، حتا پیرهنش و هم پ.اره کرده بودن اینقدر روش خطا کردن ، ناصر فقط می‌خندید هیچی‌ نمیگفت.. از ناصر تو آرشیوم عکس زیاد دارم از تیم ملی‌ جوانان تو زمان شاه تا سال‌های آخر ، نمیدونم اگه بخوام اینارو پست کنم رو صفحه اصلی‌ سایت قرار میگیره یا نه.. کیهان ورزشی سال ۱۳۶۳ یه تیتر ق.شنگ هم زد با این عنوان ` ناصر محمد خانی شهابی در تاریکی ` (مربوط به زمانی‌ که تیم ملی‌ تو تورنمنت چند جانبه دهه زجر شرکت کرده بود،). از این سایت فوتبالیترین ممنونم که باعث شد شرایطی بوجود بیاد که با همدوره هام و هم نسل هام دورهمی خاطراتی و مرور کنیم.

کورش عزیزم از این عکس زیر خاکی لذت ببر که عمراً جای دیگه گیرت نمیاد، آقا شاهرخ هم از اعدام فرار کرد ولی‌ تو این بازی ۲ تا گًل زد بهتون،.. میتونی‌ تو عکسای ارسالیم اون عکس و هم ببینی‌ :)

سلام، ممنون از عكس زيبا. شهاب نفر چهارم رجبي هست، اون بازي فرزام نيا تو زمين نبود، بعد هم شاهين بياني اومد واسه كمك كه اونم كاري از پيش نبرد. جعفر مختاريفر اين بدترين بازي تمام عمرش بود كه عباس رضوي مربي وقت استقلال اون رو در پست غير تخصصي دفاع چپ گذاشت كه محمدخاني كابوس اون و سعيد مراغه چيان بود تو اون بازي. هر دو كلافه بودن. مراغه چيان سال بعد رفت دارايي، حجازي از فوتبال خداحافظي كرد، رجبي گم شد، شاهين رفت قطر، احدي هم رفت المان، فتح آبادي هم رفت، طاهري رفت پيش حجازي غني زاده پاس، چنگيز هم قطر و خلاصه استقلال يكباره اكثر بازيكنهاي خوبش رفتن. از پرسپوليس هم پنجعلي و درخشان و شاهرخ رفتن قطر. سال ٦٦ يكباره از ستاره خالي شد فوتبال تهران. سال خوبي نبود. اما شاهين كه واسه بار دوم تو فينال كم اورد و فقط ناصر با كاشته تونست از پسش بر بياد. رامين جان سلام، دوستان خودتون رو واسه كسايي كه بازي ناصر رو نديدن خسته نكنيد.

,تمام دوران فوتبالش یک اخطار تو سنّ ۳۳ سالگ. ی گرفت که اونم اشتباه داور بود و ازش عذر خواهی‌ کرد. از نظر من بهترین فوروارد تاریخ فوتبال ما ناصر محمد خانی هست که به دلایل دوران دهه ۶۰ لع.نتی به حقش نرسید مربوط کرده بود

دهه 6 بازیکنان خیلی خوبی داشتیم که فرصت مطرح شدن پیدا نکردند و ناصر محمدخانی یکی از ناب ترین اونها و بهتر بگم بهترین چپ پای اون دوره بود. تازه بازم گلی به جمال پرسپولیس و استقلال بازیکن های خوب دیگه ای هم تو تیمهای دیگه بودند که کمتر مطرح شدند. حمید علیدوستی عبدالرضا برزگری و مهدی ابطحی وحدت سه تا از کسانی هستند که باریشون را خیلی می پسندیدم.

تو يه صحنه بازي فينال با شاهين ناصر انداخت رو خط و يه استارت زد روي خط روبروي جايگاه به طرف دروازه طرف استقلالي ها ، مجتبي محرمي و قلعه نوعي يه خطاي خيلي بد كردن روش كه پرت شد رو پيست ، دفعه دوم محرمي لباسش رو گرفت و چرخوند و دوباره پرتش كرد بيرون ، فقط مگر اينكه با خطا ميشد متوقفش كني ، سال بعدش كه دوستمون اشاره كرد خيلي جالب بود ، جريان استعفا ١٤ نفر از تيم ملي بود و چون محروم شده بودن ، همه گروهي رفتن قطر ، ناصر و درخشان و پنجعلي و شاهرخ رفتن قطر و سلطان هم تصميم گرفت خداحافظي كنه ، همه فكر ميكردن بيچاره ميشه پرسپوليس ولي سلطان يكدفعه محسن عاشوري ، كرماني مقدم و محمدحسن انصاري فر رو در اوج امادگي رو كرد ، فرشاد هم كه بود و مثل ماشين گل ميزد ، سال ٦٦ به شاهين و دارايي باختيم ولي اخرش هم قهرمان باشگاههاي تهران شديم ، هم حذفي تهران رو برديم و هم جام حذفي كشور رو . درباره اون بازيكن استقلال كه من گفتم فرزام نيا ، كاملاً حرف دوستمون درست. اون رضا رجبي بود ، فرزام نيا تو اين دربي مثل اصغر حاجيلو اصلاً بازي نكرد .

سلام، شيشتاييها با تشكر از توضيحات، فقط چند تصحيح كوچك. كيهان و دنياي ورزش هر دو شنبه منتشر ميشدن. سهميه اي و كم كه سهم هر كه روزنامه فروشي تو شيراز ٥-١٠ تا بود و اين دو هفته نامه ساعت ٩-١٠ ميرسيد و ١٢ تا ١ بعدازظهر ناياب بود. شايد شهرهاي كوچك و دور به دليل مشكل توضيع با تاخير ميرسيده. اختلافات رو من بعد ٣٠ چيزي از جرايد يادم نيست اما تاريخ جدا شدنها يادم كه به اين صورت بود، محرمي ٦٦-٦٧ سرباز و نيروي زميني بازي كرد بعد رفت پرسپوليس. قلعه نويي ٦٦ رفت قطر و ٦٧ همون موقع گفتي با توضيحات درست پنالتي اومد استقلال. شكورزاده ٦٦ رفت استقلال جاي بياني و دو فصل موند. اردستاني ٦٧ رفت استقلال و يكه و باوي هم ٦٦ و ٦٧ شاهين مونده بودن هر دو ٦٨ بود كه به استقلال و پرسپوليس رفتن. با تشكر از وقتت.

برزگري امارات هست، يك خونه هم شيراز داشت دهه ٦٠ و ٧٠ و رو ميدونم ميومد شيراز. همسايه همكلاس دبيرستان من بود، ايمان كه عكسهايي از برزگري و تيم ملي مياورد مدرسه كه بي نظير بود. عليدوستي با سايپا خداحافظي كرد كه تو اون تيم با مجيد صالح كه هما همبازي بودن تو سايپا بازي ميكردن. قبلش هم اگه يادت باشه با قايقران و شاهرودي و شاهمحمدي و زرينچه و رضايي و نادر محمدخاني و ... كشاورز بودن. عليدوستي هم مثل ناصر و عبدالعلي بعد برگشت به ايران كه سالهاي اخر فوتيالشون بود مثل قبل از ترك ايران نشدن، البته نظر من اين هست. حميد و ناصر و عبدالعلي سايه اي از خودشون بودن.

تو اون سالها شاهين و دارايي سخت ترين حريفهاي سرخابي ها بودن ، شاهين كه همينطوري كه عارف عزيز گفت تيمي بود پرستاره كه سالها كنار هم بازي كرده بودن و خيلي هم هماهنگ بودن ، اخر سال ٦٧ به خاطر اختلافي كه بازيكنها با مسئولين باشگاه پيدا كردن و به دليل رفاقتي كه بينشون بود ، همگي تصميم گرفتن كه از شاهين برن ، قلعه نوعي ، محرمي ، مصطفي اردستاني ، شكورزاده ، كريم باوي و مرتضي يكه اعضاي اون گروه و از بهترين بازيكنان شاهين بودن ، اونموقع هم واسه بازيكنهاي تو اون سطح مقصد فقط و تنها فقط سرخابي ها بودن . استقلال و پرسپوليس تو بازيهاي حذفي خورده بودن به هم و بازي هم قرار بود اخرين روزهاي اسفند ٦٧ انجام بشه ، فدراسيون هم اجازه داد به خاطر اينكه باشگاههاي تهران تموم شده ، بازيكنهاي شاهين بتونن تيم جديدشون رو انتخاب كنن ، همه هم ميدونستن كه اون بازيكنها بايد به دو دسته تقسيم بشن و به استقلال و پرسپوليس برن . من خودم شخصاً دوست داشتم كه قلعه و محرمي بيان پرسپوليس و بقيه هم نوش جون استقلال . تا شب بازي هم معلوم نبود كه كي كجا ميره ، خلاصه اخر شب بازيكنها تو دو دسته رفتن هيات فوتبال تهران ، قلعه ، اردستاني. شكورزاده و مرتضي يكه رفتن تاج و محرمي و كريم باوي هم اومدن پرسپوليس ، فرداش هم تو دربي حذفي رفتن تو زمين همه شون . اتفاقاً فقط حدود ٥٠ هزار نَفَر رفتن استاديوم زير بارون شديد ، بازي رفت تو پنالتي و وحيد قليچ پنالتي قلعه نوعي رو گرفت و شكورزاده هم توپ رو زد تو ساعت استاديوم ، اونور هم كرماني و محرمي و رحيم يوسفي و عاشوري پنالتي هاشون رو گل كردن و بازي رو ٤-٢ برديم و رفتيم بالا ، يادش بخير ، از همون بازي هم معلوم بود محرمي يه چيزي ميشه ، خود من يادمه كه بعد از بازيهاي ٩٠ پكن تازه فهميدم كه مجتبي اصلاً چپ پا نبوده وقتي گذاشتنش دفاع چپ . نسلي با درياي استعداد ولي هرگز به حقش نرسيد ، نسل سوخته !!

بله دوستان عزيز ، اخرين دوره باشگاههاي تهران با حضور سرخابي ها سال ٧٠ بود ، همون سالي كه دربي افتاد هفته اخر و شرايط جدول طوري بود كه استقلال با يك مساوي قهرمان ميشد ولي پرسپوليس بايد حتماً ميبرد ، بازي خوبي هم درنيومد ، روز سردي بود دوست قبل از بازي برف هم شروع شد ، بازي بود كه حسن زاده جوري با فرشاد يارگيري من تو من كرد كه اصلاً توپ نخورد به پاي فرشاد ، استقلال بالاخره بعد از پنج سال قهرماني پي در پي پرسپوليس تونست قهرمان بشه . دوستمون به تيم وحدت اشاره كرد ، تيمي به شدت معمولي تو طول فصل و فوق العاده تو يه بازي جلو پرسپوليس ، همين مجيد جلالي مربي شون بود ، أبطحي هم كاپيتان ، مهرداد فيض اربابي و علي زرينچه كه پسر عموي جواد بود از بهترين بازيكنهاش . تيم بچه هاي عارف بود و همه هم بچه محل بودن ، به خاطر هم محلي بودن با سلطان بازي با پرسپوليس براشون خيلي كري داشت و حساس بود ، همه ميگفتن وحدت اگه تو همه بازيهاش نصف بازي با پرسپوليس باشه يا دوم ميشه و يا سوم . هميشه هم دردسر بودن جلوي ما . سلطان هم هميشه جلوي وحدت اون تبخال معروف رو داشت و چشمهاش مثل كاسه خون بود . جو خيلي باحال و احساسي و رفاقتي بود فوتبال دهه ٦٠ ، همه اش با عشق بود و تعصب به پيراهن و دست مردونه دادن .

دقیقاً رامین خان، من میگم بیایم فوتبالیست هارو فوتبالی قضاوت کنیم همه تو زندگ. ی‌ خصوصی یه مساله‌ای دارن که حالا مال این بنده خدا لوو رفت ولی‌ همیشه میگم این جور مساله اخلاقی‌ در بد‌ترین حالتش هم ۵۰-۵۰ هست،.. مساله ی ناصر پیچیده س و نمیشه همه شو گفت..به هر حال من که عاشق بازیش بودم و الان هم خودشو خیلی‌ دوست دارم،..

،.. و دقیقاً درست گفتی‌ فینال هم شاهین و با کاشته ۴۵ متری محمدخانی بردیم یادمه محرمی و شکورزاده مامور مهارش بودن ولی‌ ع. اجز شده بودن از دستش ، حتا پیرهنش و هم پ. اره کرده بودن اینقدر روش خطا کردن ، ناصر فقط می‌خندید هیچی‌ نمیگفت..

فينال باز هم خطا روي محمدخاني كردن، زد به عمق دو سه نفر رو جا گذاشت كه زدنش، شاه نباتي رو ضربه ازاد فقط تماشا كرد. ٦٦ شاهين ٢-٠ پرسپوليس رو كه زد گفتم امسال ديگه اوليم ولي درست بعد همون بازي قلعه نويي از شاهين رفت و روزگار شاهين تيره وتار شد، يادم نميره، ٥ تا بازي رو پشت سر هم ٢-٠ باخت و از رده سه يا چهار اومد رده نه و ده. دارايي اون سال خوب بود، هم استقلال هم پرسپوليس رو زد، با مربيگري امير ابوطالب ولي اخر فصل كم اورد و دوم شد. ٦٧ هم دوم و دارايي هم كه از تيمهايي خوب بود مثل شاهين به خاطره ها پيوست. ياد باد، ياد گذشته. تندرست باشيد.

مرسی‌ عارف جان، البته گمونم هما از هم پاشید اینا رفتن یا اشتباه می‌کنم،؟ من تا سال‌ها مجید صالح و علیدوستی و سجادی و تقوی و ... با هما تو ذهنم مونده، درسته ناصر و چنگیز و علیدوستی وقتی‌ برگشتن ۳۲-۳۳ ساله بودن و بی‌ انگیزه کم انرژی

مخلص بابک جان هم هستم، بله کیهان ورزشی و دنیای ورزش با توجه به شهری که بودی سهمیه بندی بود و بعضی‌ مواقع دیر و زود داشت ولی‌ کیهان شنبه و دنیای ورزش فکر کنم یکشنبه‌ یا دوشنبه میومد تو یک روز نبود،.. خوشحالم که از این عکس خوشتون اومده و خاطرات مشترک داریم

درست ميگي، ليگ كشوري ٦٩ كه راه افتاد اگر اشتباه نكنم از سال ٧٠ ليگ باشگاههاي تهران كم كم از رونق افتاد و تيمهاي خوبي از گردونه فوتبال كشور خارج شدن از جمله هما. عليدوستي فكر كنم يك سال كشاورز بود و يك سال سايپا كه حضور كمرنگي داشت نسبت به سالهاي طلاييش در هما واسه اينه در ذهن ها نمونده اون دو سه سال اخر. باز هم تشكر بابت عكس زيبا و توضيحات.

به به ببین ک.ی‌ اینجاست. عارف جان سلام , آقا مخلصیم، شهاب؟ چند روز پیش ذکر خیرت بود، یه سری عکس زیر خاک.ی از شاهین از آرشیوم فرستادم که دستت و می‌بوسه

از این سایت فوتبالیترین ممنونم که باعث شد شرایطی بوجود بیاد که با همدوره هام و هم نسل هام دورهمی خاطراتی و مرور کنیم.

دوستان همه رو گفتن،.. اینم اضافه کنم برزگری قبل از انقلاب چهره شد و پدیده لقب گرفت که متاسفانه خورد تو انقلاب و جنگ و ایشون هم رفت کشور‌های عربی‌ واسه بازی،... هر از گاهی‌ که میومد ایران تو تیم شادگان محل تولدش بازی میکرد،.. اواخر رفت صنعت نفت که اون بازی تماشایی صنعت نفت و استقلال تو امجدیه تو یاد‌ها مونده و یک تنه استقلال و کرد تو قوطی،.. خیلی‌ دوست دارم بدونم الان کجاست،.. ابطحی هم عالی‌ بود انگار توپ به پاش می‌چسبید البته سالنی باز قهاری هم بود اون و فیض اربابی تو وحدت گربه سیاه شده بودن،.. فیض اربابی واسه کار رفت ژاپن و ناپدید شد. علیدوستی عزیز هم تا اخر تو هما موند بخاطر این که کارمند هواپیمایی بود و از همین هما رفت دسته دو آلمان اونم تو اون دوره دهه شصت.. این جزئیات بازی با شاهین و انگار ما همه با هم استادیوم بودیم :))،.. بچه‌ها مرسی واسه مرور این خاطرات

اوکی عزیز.. با اجازه ت این بحث و اینجا میبندیم، بیخیال،. حالا تعداد بردهاتنو با احتساب بردهای تقدیمی فدراسیون که حساب نکردی؟:)

perspolisiha عزیز, با اون تیتر به یاد ماندنی کیهان ورزشی (محمدخانی شهابی در تاریکی) من رو بردی به اون سالها که به عنوان یه نوجوان همه ی فکر و ذکرم این بود که زودتر یکشنبه بشه و خودم رو به دکه روزنامه فروشی برسونم و دنیای ورزش و کیهان ورزشی ام رو بخرم. این مجله ها توی شهرستان روز یکشنبه به دست ما میرسید . یادش بخیر

مرسی شیشتایهای عزیز، من بین رضا رجبی و فرزام نیا شّک داشتم واسه همین اسم نفر چهارم و ننوشتم که البته شما اصلاح کردی، مهم لوله شدن این ۴ نفر و در طول بازی کلّ تیمشون بود،..

.. از ناصر تو آرشیوم عکس زیاد دارم از تیم ملی‌ جوانان تو زمان شاه تا سال‌های آخر ، نمیدونم اگ.ه بخوام اینارو پست کنم رو صفحه اصلی‌ سایت قرار میگیره یا نه.. کیهان ورزشی سال ۱۳۶۳ یه تیتر زد با این عنوان ` ناصر محمد خانی شهابی در تاریک.ی ` مربوط به زمانی‌ که تیم ملی‌ تو تورنمنت چند جانبه دهه زجر شرکت کرد ،. از این سایت فوتبالیترین ممنونم که باعث شد شرایطی بوجود بیاد که با همدوره هام و هم نسل هام دورهمی خاطراتی و مرور کنیم.