← نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱۲ )
به ترتیب زمانبه ترتیب موافقان
حدود ۸ سال پیش Shishtaeea گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱۳۱۴
راستی کسی میدونه که این با اون ایرج پازوکی که مدتها مربی تیمهای پایه ای پرسپولیس بود نسبتی داره یا نه ؟ یادش بخیر ، خیلی خوب بود مخصوصاً جلوی ما ... و البته تیم سوم پایتخت ... از این و مرتضی یکه و کریم باوی میترسیدم وقتی با شاهین بازی داشتیم ... قلعه هم مغز متفکری بود وقتی تو شاهین بود ... وقتی تو استقلال مصدوم شد هرگز برنگشت به اون فرم عالی ... همین طور از علیدوستی وقتی تو هما بود و حتی اخری تو سایپا ... صمد مرفاوی هم تو دارایی و هم چهار پنج سال اول تو استقلال خیلی دردسر بودن جلوی ما .
حدود ۸ سال پیش Shishtaeea گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱۳۱۴
یادش بخیر چه تیمی بود شاهین. این و مرتضی یکه و همین طور اسمشو نبر چه میکردن با استقلال . البته من اون موقع بخاطر حجازی دوست داشتم استقلال ببره ولی ۳ تا گذاشتن تو سبد ابی
اون زمونا فوتبال حال و هوا و معنی خاصی داشت. دو تا مجله هم بود دنیای ورزش و کیهان ورزشی که انصافا در خلا اینترنت و سایتهای مجازی تحلیلهای خوبی مینوشتند و دنبال این بادمجون دور قابچین بازی و ادبیات سخیف و گیر دادن به زندگی شخصی فوتبالیستها نبود
حدود ۸ سال پیش Aref55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۷۸
يادش بخير و منون از پرسپوليسيها. بازيكن خوبي بود و بي ادعا مثل اكثر بازيكنهاي دهه شصت. خوب هم برگردون ميزد البته به پاي عبدالعلي چنگيز نميرسيد. گلهاي حساسي ميزد و بعد از باوي و يكه گلزن سوم تيم شاهين بود از لحاظ تعداد گل. درست ميگي شيشتاييها، امير بعد از مصدوميت هيچوقت مثل قبل نشد، مثل مجيد نامجو و ناصر محمدخاني كه تقريبا خر توي ٢٧-٢٨ سالگي فوتبالشون از زيز من تموم بود ولي اسمشون و گذشتشون اونها رو تو زمين نگه ميداشت. ناصر از سال ٦٨ كه برگشت تا ٧١ يا ٧٢ كه پرسپوليس بود سايه اي از محمدخاني گذشته بود، مجيد توي پرسپوليس هم همينطور. امير قلعه نويي هم همچنين. داستان امير كمي متفاوت چون توي شاهين رهبر بود و كل خط هافبك در خدمت اون اما استقلال هافبكهاي قدري داشت كه از لحاظ سابقه ملي از اون سرتر بودن و اون نميتونست نقش شاهين رو داشته باشه اما بخاطر اسم و درايتش سالها استقلا موند و از جمله بازيكنان بزرگي بود كه دسته سه هم با تيم موند. شخصا از ديدن ناصر و مجيد بعد مصدوميتشون تو زمين ناراحت ميشدم، و افسوس ميخوردم اما امير رو تا سالها به چشم خائني ميديدم كه تيم شاهين رو نابود كرده. اقا از اون عكسهاي قديمي از ارشيو شخصيت بأزم برامون بگذار. اين بار رفتم ايران حتما از أنبار دنيا و كيهان ورزشي هاي دهه ٦٠ رو ميارم بيرون و چند تا عكس رو به اشتراك ميگذارم.
حدود ۸ سال پیش Shishtaeea گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۳۴
کاملاً درست میگی عارف عزیز ... مجید مچ پاش همیشه اذیتش میکرد حتی بعد از اینکه عابدینی فرستادش المان و اون عمل جراحی رو کرد ولی مثل جراحی اولیه عابدزاده که دکتر اولی درست کار نکرد برای مجید هم دیر شده بود اون درمان المان ... معمولاً بعد از اینطور مصدومیت های سنگین بازیکن باید با تمرینهای زیاد و کار طاقت فرسا خودش رو به فورم قبل برسونه و مهمتر از اون حفظ کنه ... درست مثل عابدزاده که اگه پشتکارش نبود باید خداحافظی میکرد ... ناصر هم همینطور ... اگه یادتون باشه تو بازبهای اسیایی ۸۶ کره جوری زانوی پای تخصصی یعنی چپش مصدوم بود که حتی توی زمین لنگ لنگان حرکت میکرد ولی خب بدلیل اجتیاجی که داشتن بهش حتی بعد از صد و بیست دقیقه بازی با کره تو اون باران وحشتناک بهش پنالتی هم دادن بزنه ... بعد از اومدن از قطر هم همیشه ناراحتی داشت از زانوی چپش ... یا عقاب که همیشه یادمه صحنه های همیشه ناراحت کننده برای من بعد از تمرینات پرسپولیس دیدن احمدرضا با کیسه یخی روی زانویی متورم بود که اشک ادم رو درمیاورد ... اخر هر فصل هم بیمارستان و یه جراحی و مشتی استخوان اضافه که درمیاوردن از زانوش ... تمام اون داروهای بیهوشی برای جراحی ها و اثرات جانبی اونها روی بدن عقاب باعث اون مریضی وحشتناک و عارضه مغزی شد .
یکی ازحسرت های بزرگ من مصدومیت بی موقع ناصر محمد خانی تو اون بازی تدارکاتی غیر ضروری جلو استقلال بنادر ترکمنه که مینسک پاشو زدن داغون کردن ... در تمام تورنمت بازی های آسیایی سئول ناصر با پای بانداژ شده بازی کرد , با همون پا یک کاشته زد زیر طاق ژاپن که تا مدت ها تیتر برنامه های ورزشی بود و گل بعدی و هم به چنگیز پاس داد ,... گل بازی با کره رو هم کریم باوی زد و اون پنالتی ها که احمد سجادی هیچکدوم رو جهتشو تشخیص نداد و پنالتی ناصر که رفت بیرون .. اون تیمو حاشیه از بین برد و بدنبالش استعفای ۴ نفره که باز هم من به صورت موثق نفهمیدم جریان اصلیش سر چی بود ...
البته منظور ۱۴ نفر بود که به اشتباه ۴ تایپ شد.. بهترین سالهای فوتبالی اون ستارهها بر باد رفت حیف.. خوبه چند سال بعد به لطف پروین قبل از اتمام فوتبالشون یک جام آوردن.. که باز هم یک حسرت و معما در مورد خط خوردن درخشان رو پلههای هواپیما قبل از پرواز به سمت پکن
حدود ۸ سال پیش Shishtaeea گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۴۵
مهره های زیاد در پست حمید درخشان و روشی که سلطان میدونست میخواد بازی کنه دلیل خط خوردن حمید درخشان قبل از بازیها بود ... اعتقاد پروین به این موضوع که اگه دو بازیکن باشن تو یک پست در شرایط کاملاً برابر یکی از استقلال و دیگری از پرسپولیس ، برای جلوگیری از حرف و حدیث و تهمتها بازیکن پرسپولیسی خط میخورد ... سلطان میدونست که برای میانه میدان و حتی هافبک چپ به مهره هایی دونده و درگیر احتیاج داره مخصوصاً جلوی کره جنوبی که رقیب اصلی مون بود ... این بود که سیروس قایقران و سید علی افتخاری و مهدی فنونی زاده و شاهرخ بیانی و سید مهدی ابطحی که خیلی دونده تر بودن رو ترجیح داد ... نکته بعدی این بود که پروین میدونست که ناصر هم قراره روی نیمکت بشینه و حضور احتمالی درخشان کنار دستش میتونست حاشیه های بیرونی رو زیاد کنه و روی جانشینان اونها توی زمین هم تاثیر بزاره ... مطمئن بود که شاید بشه کرمانی مقام و محسن عاشوری رو راحت روی نیمکت بزاره و صدای کسی هم درنیاد ولی درخشان و سطح فنی
که داشت روی نیمکت تولید مسئله میکرد ... این بود که تو جلسه ای با درخشان بهش همه چیز رو توضیح داد و خطش زد هرچند که درخشان راضی نشد ولی باز هم تمکین کرد ... بعد از پکن در اولین ازدوی تیم ملی که برای جام بین قاره ای و بازی با الجزایر بود درخشان دعوت شد و فیکس بازی کرد و بعد از خداحافظی ممد پنجی بازوبندکاپیتانی رو بست . هرچند بعد از ان با وجود درخشش روایی حمید که اونوقت از قطر برگشته بود بازی جام ملتهای اسیا سال نود و دو دعوت نشد ... بعد از ان تو ممقدماتی جام جهانی امریکا دوباره درخشان دعوت شد و اینبار شد محور و مهمترین بازیکن تیم ملی با بازوبند کاپیتانی که تاثيری زیاد داشت تو صعود از مرحله اول با گالهای حساسی که جلوی عمان و سوریه زد در کشور سوریه ... دور نهایی هم درخشان همه کاره تیمی بود که بد هم بازی نمیکرد بجز بازی اول با کره ولی غلامپور در غیاب عقاب مصدوم تمام زحمات تیم ملی رو بهدر داد و باعث پنج سال خانه نشینی اجباری سلطان شد ...
آره دقیقا درسته یادمه مطبوعات هم هی دامن میزدن ژنرال تیم ملی کیه و در مجموعه خوب شد و قایقران هم کارشو کرد.. ولی میگن یک جا درخشان گفت بود من میدونم فلانی خط میخوره پروین هم وقتی میشنوه خود حمید و تو فرودگاه خط میزنه.. صحت و سقم داستان با راوی ....
حدود ۸ سال پیش Shishtaeea گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱۲
اتفاقاً همین چندی پیش و تو برنامه خوبی به اسم روزی روزگاری حمید درخشان مهمان برنامه بود و کامل توضیح داد هرچند که هنوزم قانع نشده بود و بارها تکرار کرد که این جریان مثل نقطه ای سیاه تو زندگی ورزشی خودش
باقی مونده ولی کینه ای به دل نگرفته از سلطان ...
حدود ۸ سال پیش Shishtaeea گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱۳۱۴
راستی کسی میدونه که این با اون ایرج پازوکی که مدتها مربی تیمهای پایه ای پرسپولیس بود نسبتی داره یا نه ؟ یادش بخیر ، خیلی خوب بود مخصوصاً جلوی ما ... و البته تیم سوم پایتخت ... از این و مرتضی یکه و کریم باوی میترسیدم وقتی با شاهین بازی داشتیم ... قلعه هم مغز متفکری بود وقتی تو شاهین بود ... وقتی تو استقلال مصدوم شد هرگز برنگشت به اون فرم عالی ... همین طور از علیدوستی وقتی تو هما بود و حتی اخری تو سایپا ... صمد مرفاوی هم تو دارایی و هم چهار پنج سال اول تو استقلال خیلی دردسر بودن جلوی ما .
حدود ۸ سال پیش Shishtaeea گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱۳۱۴
اون زمونا فوتبال حال و هوا و معنی خاصی داشت. دو تا مجله هم بود دنیای ورزش و کیهان ورزشی که انصافا در خلا اینترنت و سایتهای مجازی تحلیلهای خوبی مینوشتند و دنبال این بادمجون دور قابچین بازی و ادبیات سخیف و گیر دادن به زندگی شخصی فوتبالیستها نبود
یادش بخیر چه تیمی بود شاهین. این و مرتضی یکه و همین طور اسمشو نبر چه میکردن با استقلال . البته من اون موقع بخاطر حجازی دوست داشتم استقلال ببره ولی ۳ تا گذاشتن تو سبد ابی
حدود ۸ سال پیش Aref55 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۷۸
يادش بخير و منون از پرسپوليسيها. بازيكن خوبي بود و بي ادعا مثل اكثر بازيكنهاي دهه شصت. خوب هم برگردون ميزد البته به پاي عبدالعلي چنگيز نميرسيد. گلهاي حساسي ميزد و بعد از باوي و يكه گلزن سوم تيم شاهين بود از لحاظ تعداد گل. درست ميگي شيشتاييها، امير بعد از مصدوميت هيچوقت مثل قبل نشد، مثل مجيد نامجو و ناصر محمدخاني كه تقريبا خر توي ٢٧-٢٨ سالگي فوتبالشون از زيز من تموم بود ولي اسمشون و گذشتشون اونها رو تو زمين نگه ميداشت. ناصر از سال ٦٨ كه برگشت تا ٧١ يا ٧٢ كه پرسپوليس بود سايه اي از محمدخاني گذشته بود، مجيد توي پرسپوليس هم همينطور. امير قلعه نويي هم همچنين. داستان امير كمي متفاوت چون توي شاهين رهبر بود و كل خط هافبك در خدمت اون اما استقلال هافبكهاي قدري داشت كه از لحاظ سابقه ملي از اون سرتر بودن و اون نميتونست نقش شاهين رو داشته باشه اما بخاطر اسم و درايتش سالها استقلا موند و از جمله بازيكنان بزرگي بود كه دسته سه هم با تيم موند. شخصا از ديدن ناصر و مجيد بعد مصدوميتشون تو زمين ناراحت ميشدم، و افسوس ميخوردم اما امير رو تا سالها به چشم خائني ميديدم كه تيم شاهين رو نابود كرده. اقا از اون عكسهاي قديمي از ارشيو شخصيت بأزم برامون بگذار. اين بار رفتم ايران حتما از أنبار دنيا و كيهان ورزشي هاي دهه ٦٠ رو ميارم بيرون و چند تا عكس رو به اشتراك ميگذارم.
حدود ۸ سال پیش Shishtaeea گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۴۵
مهره های زیاد در پست حمید درخشان و روشی که سلطان میدونست میخواد بازی کنه دلیل خط خوردن حمید درخشان قبل از بازیها بود ... اعتقاد پروین به این موضوع که اگه دو بازیکن باشن تو یک پست در شرایط کاملاً برابر یکی از استقلال و دیگری از پرسپولیس ، برای جلوگیری از حرف و حدیث و تهمتها بازیکن پرسپولیسی خط میخورد ... سلطان میدونست که برای میانه میدان و حتی هافبک چپ به مهره هایی دونده و درگیر احتیاج داره مخصوصاً جلوی کره جنوبی که رقیب اصلی مون بود ... این بود که سیروس قایقران و سید علی افتخاری و مهدی فنونی زاده و شاهرخ بیانی و سید مهدی ابطحی که خیلی دونده تر بودن رو ترجیح داد ... نکته بعدی این بود که پروین میدونست که ناصر هم قراره روی نیمکت بشینه و حضور احتمالی درخشان کنار دستش میتونست حاشیه های بیرونی رو زیاد کنه و روی جانشینان اونها توی زمین هم تاثیر بزاره ... مطمئن بود که شاید بشه کرمانی مقام و محسن عاشوری رو راحت روی نیمکت بزاره و صدای کسی هم درنیاد ولی درخشان و سطح فنی
که داشت روی نیمکت تولید مسئله میکرد ... این بود که تو جلسه ای با درخشان بهش همه چیز رو توضیح داد و خطش زد هرچند که درخشان راضی نشد ولی باز هم تمکین کرد ... بعد از پکن در اولین ازدوی تیم ملی که برای جام بین قاره ای و بازی با الجزایر بود درخشان دعوت شد و فیکس بازی کرد و بعد از خداحافظی ممد پنجی بازوبندکاپیتانی رو بست . هرچند بعد از ان با وجود درخشش روایی حمید که اونوقت از قطر برگشته بود بازی جام ملتهای اسیا سال نود و دو دعوت نشد ... بعد از ان تو ممقدماتی جام جهانی امریکا دوباره درخشان دعوت شد و اینبار شد محور و مهمترین بازیکن تیم ملی با بازوبند کاپیتانی که تاثيری زیاد داشت تو صعود از مرحله اول با گالهای حساسی که جلوی عمان و سوریه زد در کشور سوریه ... دور نهایی هم درخشان همه کاره تیمی بود که بد هم بازی نمیکرد بجز بازی اول با کره ولی غلامپور در غیاب عقاب مصدوم تمام زحمات تیم ملی رو بهدر داد و باعث پنج سال خانه نشینی اجباری سلطان شد ...
آره دقیقا درسته یادمه مطبوعات هم هی دامن میزدن ژنرال تیم ملی کیه و در مجموعه خوب شد و قایقران هم کارشو کرد.. ولی میگن یک جا درخشان گفت بود من میدونم فلانی خط میخوره پروین هم وقتی میشنوه خود حمید و تو فرودگاه خط میزنه.. صحت و سقم داستان با راوی ....
حدود ۸ سال پیش Shishtaeea گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۳۴
کاملاً درست میگی عارف عزیز ... مجید مچ پاش همیشه اذیتش میکرد حتی بعد از اینکه عابدینی فرستادش المان و اون عمل جراحی رو کرد ولی مثل جراحی اولیه عابدزاده که دکتر اولی درست کار نکرد برای مجید هم دیر شده بود اون درمان المان ... معمولاً بعد از اینطور مصدومیت های سنگین بازیکن باید با تمرینهای زیاد و کار طاقت فرسا خودش رو به فورم قبل برسونه و مهمتر از اون حفظ کنه ... درست مثل عابدزاده که اگه پشتکارش نبود باید خداحافظی میکرد ... ناصر هم همینطور ... اگه یادتون باشه تو بازبهای اسیایی ۸۶ کره جوری زانوی پای تخصصی یعنی چپش مصدوم بود که حتی توی زمین لنگ لنگان حرکت میکرد ولی خب بدلیل اجتیاجی که داشتن بهش حتی بعد از صد و بیست دقیقه بازی با کره تو اون باران وحشتناک بهش پنالتی هم دادن بزنه ... بعد از اومدن از قطر هم همیشه ناراحتی داشت از زانوی چپش ... یا عقاب که همیشه یادمه صحنه های همیشه ناراحت کننده برای من بعد از تمرینات پرسپولیس دیدن احمدرضا با کیسه یخی روی زانویی متورم بود که اشک ادم رو درمیاورد ... اخر هر فصل هم بیمارستان و یه جراحی و مشتی استخوان اضافه که درمیاوردن از زانوش ... تمام اون داروهای بیهوشی برای جراحی ها و اثرات جانبی اونها روی بدن عقاب باعث اون مریضی وحشتناک و عارضه مغزی شد .
یکی ازحسرت های بزرگ من مصدومیت بی موقع ناصر محمد خانی تو اون بازی تدارکاتی غیر ضروری جلو استقلال بنادر ترکمنه که مینسک پاشو زدن داغون کردن ... در تمام تورنمت بازی های آسیایی سئول ناصر با پای بانداژ شده بازی کرد , با همون پا یک کاشته زد زیر طاق ژاپن که تا مدت ها تیتر برنامه های ورزشی بود و گل بعدی و هم به چنگیز پاس داد ,... گل بازی با کره رو هم کریم باوی زد و اون پنالتی ها که احمد سجادی هیچکدوم رو جهتشو تشخیص نداد و پنالتی ناصر که رفت بیرون .. اون تیمو حاشیه از بین برد و بدنبالش استعفای ۴ نفره که باز هم من به صورت موثق نفهمیدم جریان اصلیش سر چی بود ...
حدود ۸ سال پیش Shishtaeea گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱۲
اتفاقاً همین چندی پیش و تو برنامه خوبی به اسم روزی روزگاری حمید درخشان مهمان برنامه بود و کامل توضیح داد هرچند که هنوزم قانع نشده بود و بارها تکرار کرد که این جریان مثل نقطه ای سیاه تو زندگی ورزشی خودش
باقی مونده ولی کینه ای به دل نگرفته از سلطان ...
البته منظور ۱۴ نفر بود که به اشتباه ۴ تایپ شد.. بهترین سالهای فوتبالی اون ستارهها بر باد رفت حیف.. خوبه چند سال بعد به لطف پروین قبل از اتمام فوتبالشون یک جام آوردن.. که باز هم یک حسرت و معما در مورد خط خوردن درخشان رو پلههای هواپیما قبل از پرواز به سمت پکن