«اسطوره» از واژههای رایج در ادبیات ورزشی ایرانیان است. از ورزشینویسان گرفته تا هواداران و مجریان برنامههای گوناگون رادیویی-تلویزیونی عدهای از ورزشکاران را «اسطوره» خطاب میکنند. برای نمونه، چند هفته پیش، فردوسیپور، سعید معروف را «چهرۀ اسطورهای» والیبال ایران نامید. ناصر حجازی، علی پروین، علی دایی، غلامرضا تختی و پوریای ولی از دیگر ورزشکارانِ نامدار هستند که در ادبیات ورزشی ما با این اسم عربی متمایز میشوند.
لغتنامههای فارسی «اسطوره» را به طور خلاصه اینگونه معنی میکنند:
لغتنامه دهخدا: سخن پریشان و بیهوده. سخن باطل. (غیاث). || افسانه
فرهنگ فارسی عمید: (اسم) [عربی: اسطورَة، جمع: اساطیر] 'osture قصهها و حکایتهای بازمانده از دوران باستان دربارۀ خدایان، قهرمانان، و به وجود آمدن اشیا و حوادث.
فرهنگ فارسی معین: (اُ طُ رِ) [ ع . ] ( اِ.) ۱ - افسانه ، قصه . ۲ - سخن بیهوده و پریشان . ج . اساطیر.
با توجه به معانی بالا:
۱. واژۀ «اسطوره» برای شما در موضوع ورزش چه معنایی دارد؟
۲. آیا شما استفاده از واژۀ «اسطوره» را برای «ورزشکاران نامدار و محبوب» مناسب میدانید؟
۳. اگر از واژۀ «اسطوره» در ورزش استفاده میکنید، آیا به نظر شما زندگی خصوصی و اجتماعی یک «اسطوره» در اسطوره شدن او دخیل بوده است؟