کی روش - قلعه نویی؛ زور بازوی یک غریبه
لابد کی روش تصمیم گرفته زبان تعامل و گفت و گو را کنار بگذارد و به نمایش تئاترهای تک نفره روی بیاورد. مونولوگ گویی محض.

سایت گل - کارلوس کی روش گفته وقتی برای تلف کردن و گفت و گوی رو در رو با امیر قلعه نویی مربی یکی از دو تیم پرطرفدار پایتخت و صدرنشین لیگ ندارد. چرا که امیر بازی آخر تیم ملی را ندیده و تعهدی نسبت به تیم ملی اش ندارد و یکی از هشتاد میلیون ایرانی چشم انتظار موفقیت تیم ملی در جام جهانی نیست.

1- لابد کی روش تصمیم گرفته زبان تعامل و گفت و گو را کنار بگذارد و به نمایش تئاترهای تک نفره روی بیاورد. مونولوگ گویی محض.
البته این رفتار کی روش رفتار عجیبی نیست. پس از صعود به جام جهانی فضای رسانه ای برای وی به ستایشگری مطلق روی آورد. شیفتگان رسانه ای او حرف هایی از او را بولد و تیتر می کنند و به ستایش می پردازند که روزی خودشان منتقد همان حرف ها در دوره های دیگر بودند. مثل برگزاری اردوهای بی وقت و بازی با تیم های ضعیف و خارج از روزهای فیفا یا مهم ترین آن ها گرفتن بازیکن از باشگاه ها حین برگزاری لیگ. امیر قلعه نویی همین چالش را با علی دایی در مرحله ی مقدماتی جام جهانی 2010 داشت و آن روزها رسانه ها بیشتر حق را به امیر قلعه نویی می دادند. به طور مشخص به بازی استقلال و پگاه در سال هشتاد و هفت می توان اشاره کرد که بدون حضور حسین کاظمی و طالب لو برگزار شد و باعث مشاجره های لفظی در برنامه ی نود شد.


2-کی روش در برنامه ی ورزش و مردم قلعه نویی را به دخالت در برنامه سازمان لیگ و تعویق انداختن لیگ متهم کرد. لیگی که قرار بود بیست و یک تیر آغاز شود و اول مرداد آغاز شد و این در حالی بود که آخرین بازی تیم ملی در تاریخ بیست و هشتم خرداد برگزار شد و طبق گفته ی کیروش ملی پوشان چهار تا شش هفته باید استراحت می کردند. در کمترین حالت آن ،بازیکنان تیم ملی که اکثرشان بازیکنان استقلال بودند ،باید تا بیست و پنج تیر استراحت می کردند و با در نظر گرفتن شش هفته بدنسازی و دو هفته عرق گیری لیگ باید بیستم شهریور آغاز می شد. این یعنی لیگ پنجاه و پنج روز زودتر از وقت حرفه ای هم آغاز شد. البته مهدی تاج تعویق ده روزه ی لیگ را دستور فدراسیون می داند نه فشار فرد خاصی. فدراسیون به قاعده باید در این زمینه هم دستور کی روش را اجرا کرده باشد. ده روزی که در ده ماه و فشردگی لیگ چندان موثر نبوده و قرار است لیگ همان بیستم فروردین تمام شود.

3- سال قبل از جام جهانی 2006 لیگ شانزده تیمی ایران نیمه ی شهریور آغاز شد و ششم اردیبهشت تمام شد. مسلم بود اگر برگزاری اردوهای بلند مدت تاثیری در نتیجه گیری تیم ملی در آن جام جهانی را داشت دادکان آنقدر قدرت داشت که حتی لیگ را برگزار نکند. تنها ثمره ی این شروع زودهنگام لیگ و عدم بدنسازی ملی پوشان مصدومیت های پی در پی است و تنها راه فرار از این فشردگی کوچ دادن ملی پوشان به لیگ های کم فشار حاشیه خلیج فارس.


4- دراین میان از ذوق زدگی کی روش برای اولین موفقیتش در عرصه ی سرمربی گری یک تیم بزرگسال هم آسان نمی شود گذشت که البته شاید این یکی واقعا به سود تیم ملی ایران تمام بشود . او قبلا ظرفیت روحی و روانی خود را در مقابل حرف های مربی کره و انجام آن حرکت گره دار نشان داده بود.البته این رفتار هم مورد ستایش درگاه نشینان قرار گرفته بود و موجب همین استبداد رفتار و کلام شده است. امیر قلعه نویی حتی به عنوان یک شهروند ایرانی حق آن را ندارد که در برابر حرف های کی روش از خود در صدا و سیما دفاع کند و شفیع نیم از ساعت را وقت صرف توجیه وقت ندادن به امیر قلعه نویی برای آمدن روی خط می کند.
چهره ی منفی این نمایش تک نفره کسی نیست جز امیر قلعه نویی با اینکه خودش هم نمی داند کجای این داستان است.منبع: سایت گًل
نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱۶ )