حدود ۶ سال پیش saffaseraj گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۸۹
هر چی من به 'تفکرات'؛ تاکید میکنم: 'تفکرات' (اینکه پولکی ه نیست...کاری ندارم. باباجان حقوقش رو میگیره حقوقش هر جای دنیا هم بود کم نبود. به اون ربطی نداره اگر حقوقش به ریال میشه 4 میلیارد و 5 میلیارد... حالا کاری نداریم)
ولی من هرچی به این مرد با مایند-ست ش فکر میکنم و به مردم ایران و مسئولین فدراسیون؛ کیانوش برره رو میبینم ک مردم برره رو
حدود ۶ سال پیش massoud گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱
واقعیت اینه که اگر ما در جامعمون ، از اون شخص اول تا اون آخرین قشر جامعه ، به اندازه شخص کارلوس کیروش نسبت به شغلمون احساس مسئولیت میکردیم ، اوضاعمون به هیچ عنوان شبیه این چیزی که امروز هست نبود .
حدود ۶ سال پیش massoud گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱
شخصیت داشته باش ممل ، بگذار نظر ما درج بشه
حدود ۶ سال پیش reza1341 گفت: [گزارش خطای کاربر] برای گزارش خطا باید ابتدا واردشوید یا ثبتنام کنید.۱
آیاسپورت- در مورد تیم ملی نوشتن سخت است. همین حالا که شروع به نوشتن کردهام، میزان زیادی ترس، استرس، هیجان، امید، انتظار و حس وطنپرستی به همراه دارم؛ چیزی که هیچ موقع در مورد بازیهای باشگاهی تجربهاش نکردهام. خوش به حال ما که اینها را همراه داریم. خوش به حال ما که میتوانیم با شور و هیجان از تیم ملی بنویسیم و برای آمدن ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه روز بیست و پنج خرداد لحظهشماری کنیم. میخواهم مقداری از این شور و هیجان را به همراه کمی بیم و امید با شما به اشتراک گذارم. میخواهم در مورد بازی تیم ملی برابر ترکیه و نکتههایی که داشت بنویسم.
چند ماه پیش یادداشتی با عنوان «از مازیار تا روزبه؛ چرا هافبک دفاعی؟»، درست قبل از بازی با الجزایر و طرح ادعای کیروش که بازیکن های داخلی نیاز به تمرینات ویژه دارند، نوشته بودم. در قسمت پایانی یادداشت که نتیجهگیری آن بود، به نکاتی اشاره شد، که اگر درست فهمیده میشد، خیلی از جنجالهای کنونی را نداشتیم. بهتر است برای یادآوری، آن قسمت از یادداشت را دوباره بخوانیم: «اگر به حضور پژمان منتظری و جلال حسینی در جام جهانی فکر میکنید به این نکته دقت کنید که در رقابتهای فشرده و سنگین مانند جام جهانی، یکی از اصلیترین موارد تاثیرگذار در نتایج تیمها، واکنش بدن بازیکنها به ریکاوری است. پژمان منتظری و جلال حسینی در لیگ برتر هم بارها با مصدومیت مواجه شدهاند. در طول فصل دچار فرسایش میشوند و اگر فرض کنیم مربیان استقلال و پرسپولیس بازیکنهایشان را به دلیل حضور در بازیهای آسیایی به تیم ملی نمیدهند، هر دو نفر بدون استراحت و بدون بدنسازی مجدد باید به جام جهانی بروند. برای اینکه سختی این کار را بهتر متوجه شوید، به تعداد پرشهای این دو نفر در لیگ برتر فکر کنید. در جام جهانی تعداد این پرش ها شاید تا ۵ برابر هم برسد. تعداد درگیریها بالاتر میرود. در حالت کلی میزان فعالیت بدنی باید بیشتر شود. به یاد بیاورید بازی ایران برابر بوسنی را. جایی که تیم ملی مشکل بدنی پیدا کرد. جلال حسینی که آن روزها جوانتر و آمادهتر بود، به علت ضعف بدنی و تکنیکی، توپ را به بازیکن بوسنی تحویل داد تا گل بوسنی به ثمر برسد. لیگ برتر ما در این سالها از تربیت مدافعانی برای فوتبال مدرن در سرعت بالا عاجز بوده است. حتی میشود ادعای بزرگتری عنوان کرد. لیگ برتر ما از ساخت مدافع خوب عاجز بوده است. حتی همان سبک مدافعان سنتی را هم تولید نکردهایم. کیروش در این حالت به روزبه چشمی و محمدرضا خانزاده رو آورده است. بازیکنهایی با تسلط لازم بر توپ، فیزیک مناسب و دارای توانایی انطباق با سرعت بالاتر جریان بازی. پس اگر انتظار داریم سطح و نوع پرس تیم ملی به نسبت جام جهانی قبل ارتقا پیدا کند، باید مدافعان وسط متناسب با این سطح عملکردی داشته باشیم.»
اینکه از ماهها پیش میشد خط خوردن یا حداقل نیمکت نشینی احتمالی پژمان منتظری و جلال حسینی را حدس زد را کنار بگذاریم. اگر چه منتظری به علت دو پُسته بودن و تسلط بیشترش نسبت به حسینی بر توپ، هنوز در تیم ملی حضور دارد. نکته اصلی را در قسمت آخر جستجو کنید: «بازیکنهایی با تسلط لازم بر توپ، فیزیک مناسب و دارای توانایی انطباق با سرعت بالاتر جریان بازی. پس اگر انتظار داریم سطح و نوع پرس تیم ملی به نسبت جام جهانی قبل ارتقا پیدا کند، باید مدافعان وسط متناسب با این سطح عملکردی داشته باشیم.» شاید آن موقع فهم ارتباط موضوع سرعت بالاتر جریان بازی و سطح و نوع پرس با یک مدافع وسط را سخت درک میکردیم. اما کیروش بالاتر از ما، بهتر از ما و شجاعتر از ما، فهمید، تصمیم گرفت و عمل کرد. او بر اساس ایدههای فنیاش و البته خط پروژهای که برای تیم ملی در نظر گرفته است، حسینی را خط زد و به روزبه چشمی بازی داد. میتوان با قاطعیت گفت که تیم ملی ایران پس از دو سال ابتدایی حضور کیروش که به آزمون و خطا گذشت، همیشه در حال حرکت رو به جلو بوده و نشانهای از رکود در تیم ملی دیده نمیشود. همواره بازیکنهایی رفتهاند و بازیکنهای بهتری جایگزین آنها شدهاند. در همین حال هم، شکل و روش بازی تیم ملی رو به تکامل رفته است.
علاوه بر اینکه حضور مدافعی مثل چشمی میتواند سطح و نوع پرس ما را بهبود ببخشد، او میتواند در خارج شدن از پرس حریف و گردش توپ مناسبتر هم به تیم ملی ما کمک کند. برای مثال به تصویر پایین دقت کنید.
فکر میکنید اگر جلال حسینی به جای روزبه چشمی زیر این فشار قرار میگرفت، چه اتفاقی رخ میداد؟ روزبه چشمی در این شرایط هم زیر توپ نزد تا در پایان بازی فقط یک پاس اشتباه در دقیقه ۲۵ برای او ثبت شود. اما برای مقایسه، میشود شرایطی را که حسینی در بازی برابر بوسنی اشتباه منجر به گل دوم را انجام داد، مشاهده کنید.
یکی از نکتههای بازی برابر ترکیه، همین گردش توپ در خط دفاعی و در سطح بالاتر بود. اتفاقی که در پایان بازی موجب ثبت آمار ۵۹ درصدی مالکیت برای ایران شد.
به نکتههای منفی در تیم ملی بپردازیم. موضوع اولی که همه را شوکه کرد، فرارهای بازیکنان ترکیه از عمق دفاع ما بود. اتفاقی که دلایل مختلفی داشت. اولین دلیل واضح و کاملا مشخص این بود که خط دفاع تیم ملی بالا آمده بود و فضای زیادی پشت سر آنها خالی بود. در مورد این موضوع هم در یادداشت «آنالیز تیم ملی از برزیل تا روسیه؛ ریسک بزرگ کیروش» به اندازه کافی توضیح داده شده بود که شکل جدید پرس تیم ملی و به دنبال آن بالاتر آمدن خط آفساید، میتواند یک ریسک بزرگ باشد. در آن یادداشت نتیجهگیری خاصی انجام نگرفت و فقط به مطرح کردن چند پرسش اکتفا شد. بد نیست سوالها را دوباره مرور کنیم: «ما پرس را از کجا انجام خواهیم داد؟ پرس توپ، بازیکن و فضا. ما تلفیقی از کدام را انجام خواهیم داد؟ تیم ملی میتواند برابر مراکش و پرتغال به روش بازی برابر روسیه بازی کند؟ آیا ما این توان را خواهیم داشت که پا به پای این دو تیم بازی کنیم؟ سرعت و شدت بازی آنها نمیتواند ما را از پا در آورد؟ مربی پرتغالی میتواند یکی از این دو روش را انتخاب کند. این انتخاب میتواند یک ریسک بزرگ از طرف کارلوس کیروش باشد. اما انتخاب شما چیست؟ یک تیم ملی هیجانانگیز که به دل دشمن بزند، یا یک تیم محافظه کار که منتظر حمله دشمن بماند؟» حالا میتوانیم به جای روسیه، کلمه ترکیه را قرار دهیم و متن را دوباره بخوانیم. «تیم ملی میتواند برابر مراکش و پرتغال به روش بازی برابر ترکیه بازی کند؟ آیا ما این توان را خواهیم داشت که پا به پای این دو تیم بازی کنیم؟ سرعت و شدت بازی آنها نمیتواند ما را از پا در آورد؟» تنها تفاوت این است که با مقداری جلوتر آمدن نسبت به بازی با روسیه و سرعت بازیکنهای ترکیه، فهم بهتری از این ریسک بزرگ پیدا کردهایم. حالا بهتر میشود به انتخاب یکی از این دو راه فکر کرد.
تیم ملی در ادامه همان خط پروژه کیروش به بازی برابر ترکیه رسید. تیمی که حتی به نسبت بازیهای قبلی هم سعی کرد که فشار بیشتری به تیم مقابل وارد کند. بر همین اساس برای حفظ تراکم لازم، خط دفاع بالاتر آمد و فضای بیشتری پشت سر آنها خالی ماند. بیایید خیلی ساده در مورد فوتبال حرف بزنیم. مربی یک تیم تصمیم میگیرد که روی تیم حریف فشار وارد کند. پس بازیکنهای جلوی زمین مسئول تحت فشار قرار دادن بازیکنهای حریف میشوند. بازیکنهای عقب زمین هم برای حفظ فشار و فشردگی طولی، باید جلو بیایند. بارها در همین بازی میشد خط دفاع ما را میانه میدان مشاهده کرد. هرچند این میزان بالا بازی کردن به نظر زیاد میرسید. تا جایی که فاصله طولی بازیکنها به چیزی نزدیک ۲۵ متر میرسد. حالا فضاهای موجود برای عبور توپ کوچکتر و کوچکتر میشوند. بازیکنهای حریف دو راه بیشتر ندارند؛ یا باید با بازی فشرده و منطقهای توپ را از فشار خارج کنند، یا از توپهای بلند استفاده کنند. متناسب با کیفیت پرس، میشود راه خروج از آن را طراحی کرد. حالا فکر کنید اگر تیمی تمام خطرات بالا آمدن خط دفاعش را بپذیرد، اما نتواند پرس موثری انجام دهد، چه اتفاقی رخ میدهد؟ احتمالا درست حدس زده اید. تیم مقابل به نسبت نیازش از هر دو روش استفاده میکند و کیفیت این کارش هم بالاتر میرود. تیم ملی ما در بازی برابر ترکیه، تمام ریسکهای ناشی از جلو آمدنش را پذیرفت، اما نتوانست پرس موثری انجام دهد.به عنوان مثال در ادامه به تصویر پایین دقت کنید.
فاصله آخرین مدافع تا مهاجم ما بین ۲۵ تا ۳۰ متر است. فضای تقریبا ۵۰ متری هم در پشت سر مدافعان ما آزاد است. این فشردگی و این ریسکپذیری وقتی به ثمر مینشست که توپ و بازیکنهای حریف تحت فشار قرار بگیرند. اما مشاهده میکنید که سویونجو، مدافع ترکیه بدون هیچ فشاری که ناشی از عدم هماهنگی بین جهانبخش، آزمون و انصاریفرد است، میتواند با یک پاس طولی ۲۵ متری که در توان یک مدافع در این سطح هست، مهاجم ترکیه را در یک جدال نفر به نفر قرار دهد. اتفاقی که ترکها تا پایان بازی، بارها تکرارش کردند و در واقع استراتژی آنها بر این اساس شکل گرفت.
همین حرکت از طریق کانالهای کناری هم بارها صورت گرفت و ترکها خط آفساید ما را با تعداد زیاد مورد هجوم قرار دادند. در تصویر پایین میتوانید ببینید که مهدی طارمی در چند قدمی بازیکن ترکیه است، اما او را تحت فشار قرار نمیدهد. اتفاقی که یکی از نکتههای منفی این بازی بود. سختگیر نبودن بازیکنها، هر لحظه میتواند تیم ملی را دچار چالش کند. اتفاقی که علاوه بر آمادگی بدنی، به آمادگی ذهنی هم نیاز دارد. بازیکنها تا جام جهانی باید توجیه شوند و البته مسئولیت پذیر باشند.
میل ترکها به استفاده از توپهای بلند و فضای پشت سر مدافعان ما، به قدری زیاد بود که بازیکنهای هجومی ترکیه به تعداد زیاد، آماده استارت و شکستن خط آفساید بودند. متاسفانه واکنش تیم ملی هم به این تاکتیک ترکها مناسب نبود، تا خط هافبک ما در صحنههایی کاملا از بازی حذف شود. به طور نمونه میتوانید صحنه پایین را ملاحظه کنید. جایی که در ابعاد زیادی از مرکز زمین، تنها بازیکنهای ما قرار دارند. حضوری بیاثر که نه تیم حریف را تحت فشار میگذاشت و نه کمکی به خط دفاعی بود.
اتفاقی که در جریان بازی رخ داد، ادعای گزارشگر مسابقه بود که گویا کلاسهای مربیگری را هم گذرانده، اما به اندازه کافی کارشناس نیست. برای روشن شدن موضوع، باید چند نکته عنوان شود. سرعت بازی برابر تیمهای اروپایی متفاوت از بازی در آسیاست. این اختلاف سرعت و فشار، هر مدافع حاضر در لیگهای آسیایی را دچار مشکل میکند. مورد بعدی تفاوت در روش بازی تیم ملی است. بالا آمدن خط دفاع و گردش توپ در خط دفاع، امکان اشتباه را بیشتر میکند. همانطور که در اندک دقایقی که در جام جهانی قبل، برابر بوسنی نیاز به گل زدن داشتیم و تیم بالا آمد، جلال حسینی اشتباه وحشتناکی مرتکب شد. نکته سوم، فشار تیم ترکیه روی خط دفاع ما بود که ناشی از پرس غیرموثر بازیکنهای جلوی زمین بود. مورد آخری که فشار روی دو مدافع وسط ما را افزایش داد، نبود یک هافبک دفاعی جنگنده و آگاه از پوششها بود. به عنوان مثال، میتوانید در صحنه پایین که به موقعیت تک به تک هم منجر شد، به فضای ایجاد شده برای بازیکن ترک دقت کنید. جایی که یک هافبک دفاعی موظف به پوشش آن است. یک مدافع وسط در حالت عادی به اندازه یک چرخش، از مهاجم عقب است. مهاجم رو به دروازه حرکت میکند و این مدافع است که ابتدا باید بچرخد و بعد استارت بزند. پس در حالت عادی، همه مدافعان کندتر از مهاجمان به نظر میرسند. میشود اینطور گفت که مهاجمها همیشه تعیین کننده شدت و زمان رقابت هستند. در واقع سوت شروع رقابت در دست مهاجمها است. پس این برتری مهاجمها در صورت رسیدن پاس مناسب، در استارتهای کوتاه، قابل پیشبینی است. اگر این اصل را قبول کنیم، بهترین کار پیشگیری از ایجاد چنین رقابت نابرابری است. پس بستن فضاهای جلوی مدافعان وسط یک کار حیاتی به نظر میرسد. هر چند روزبه چشمی روی گل دوم نتوانست شدت حرکتش را کنترل کند و رقابت را به مهاجم اورتون باخت، اما هنوز برای قضاوت او زود است.
انتخاب مسعود شجاعی هم به عنوان هافبک دفاعی، یک انتخاب با ریسک بالاست. مسعود میتواند مالکیت ما را بالاتر ببرد و حتی موثرتر کند. اما ما به کدام یک بیشتر نیاز داریم؟ هافبک دفاعی با آگاهی از فضاها و پوششها، با روحیه جنگندگی و توانایی سرزنی یا یک بازیساز عقب زمین؟ اگر در این مدت کیروش بتواند او را آموزش بدهد، میشود به شجاعی امید داشت. اما اگر قرار به بودنش با همین وضعیت باشد، کار خیلی سخت و پیچیده میشود. البته بعید است که امید ابراهیمی هم بتواند در سطح جام جهانی، آن منطقه را کنترل کند.
حالا از آنالیز آن بازی خارج شویم. به مهمترین صحبتهای فنی درباره تیم ملی برسیم. آیا بازی با ترکیه، محلی برای فریب حریفان بوده است؟ صحبت در مورد تکتک بازیکنها شاید برای مربیان همگروههای ما هم خیلی مهم نباشد. آنها به فلسفه، استراتژی و تاکتیکهای ما کار دارند و در سطح پایینتر به مهارتهای فردی فکر میکنند. پس مهمترین بحث میتواند فهم چگونگی شکل بازی تیم ملی باشد. ایده فریبکاری در شکل بازی تیم ملی هم میتواند ارزش بحث داشته باشد. این فرض میتواند درست باشد، اگر تیم ملی در یک روند به این شکل بازی جدید نرسیده باشد. اما کیروش برای رساندن تیم به توانایی بازی در این سطح و با این شکل بازی، برنامهریزی کرده است. ممکن است او از برنامهاش عقبنشینی کند و با دیدن ضعف ما در مقابل سرعت و فشار بیشتر، به همان مدل تجمع دفاعی برگردد، اما او حتما اگر بماند، این پروژه را تکمیل خواهد کرد. هنوز کسی نمیداند با چه استراتژی خاصی وارد بازی با مراکش میشویم، اما به نظر میرسد سرمربی مربی تیم ملی پلن A را چون جام جهانی قبل در چنته دارد و حالا پلن B تیم ملی هم رو به تکمیل است. پلنهایی که حتما جایگاه آنها برابر تیمهای آسیایی تغییر خواهد کرد.