همانطور که پرتغالی ها در کشتی نمی توانند برای رسول خادم ما نقدی داشته باشند ما هم نباید در مورد کی روش نقدی به برنامه داشته باشیم.

به گزارش خبرنگار مهر، سرانجام صعود به روسیه ۲۰۱۷ که بی دغدغه ترین صعود همه تاریخ فوتبال ایران بود و آب در دل هیچکس در این مسیر سخت تکان نخورد و تیم ملی ایران بدون گل خورده به آن دست یافت.

طی ماه های اخیر انتقادها از کی روش کاملا کاهش یافته بود، در واقع اولین بار بود که جنگ «موبور و کله سیاه» در ایران خاتمه یافته بود و دیگر کسی به کی روش ایراد نمی گرفت. او سه تیم ملی ساخته بود و ترکیبش را لحظه به لحظه عوض می کرد و هیچ حریفی تا بعد از صعود هم نتوانست از کار او سر درآورد.

با همه این موارد اما یک نکته و یک پرسش باقی ماند و آن پرسش این ست: آیا باید از کی روش حتی قبل از اینکه ثابت کند بهترین مربی تاریخ فوتبال ماست انتقاد می کردیم؟ یعنی باید این اثبات را خودمان با چشم خودمان می دیدیم یا می توانستیم پیش از همه این دعواها و جنجال ها کارنامه او را نگاه کنیم؟

کارنامه ای با قهرمانی جهان آن هم دو بار با تیم جوانان پرتغال اگر کافی نبود دستیاری فرگوسن کافی بود، اگر این هم کافی نبود، سرمربی رئال مادرید بودن کافی بود، اگر این هم نبود صعود به جام جهانی با آفریقای جنوبی شاید کافی بود.

اما انگار ما در ایران فوتبال را از سیاره ای دیگر دنبال می کردیم، انگار خیلی ها بودند که خود را همتراز با کی روش می دیدند و از او ایرادهای فنی و غیر فنی می گرفتند و از همه جا که خسته می شدند دستمزد این مربی را بهانه ای می کردند برای کوبیدن وی. این انتقادها در حالی رخ می داد که دوستان مربی نه در جهان که در آسیا هم یک افتخار کوچک نداشتند اما بدون همان افتخار کوچک از کی روش ایراد می گرفتند.

آلکس نوری که مربی موفق وردربرمن است و برترین مربی ایرانی همه تاریخ وقتی کی روش او را شناخت و به وی تبریک گفت در پوست خود نمی گنجید و چند بار گفت که از این موضوع به خود افتخار می کند. علی دایی آقای گل جهان با رتبه ای ممتاز در دنیا کاملا از تصمیم ها و رفتارهای کی روش حمایت می کند آنوقت بعضا می بینیم که مربیانی در لیگ یک یا حتی مربیانی که تیم ندارند از کی روش ایراد برنامه ریزی می گرفتند!

حرف اصلی این است: همانطور که پرتغالی ها برای کشتی آزاد و فرنگی نمی توانند برای رسول خادم ما برنامه بریزند و از او انتقاد کنند و کارهایش را معیوب بدانند، ما هم نمی توانیم از کی روش ایراد بگیریم. اگر قرار باشد ما کی روش را بیاوریم و خودمان به او برنامه بدهیم و اردو تعیین کنیم و لیگ‌مان را برای وی کافی بدانیم و این مربی را شبیه به خودمان کنیم چه نیازی به کی روش داریم؟ یک مربی وطنی می گذاریم و کار را جلو می بریم با برنامه های خودمان.

اما کی روش هرگز شبیه به ما نشد، او زیر بار فشار برای اجرای برنامه های ما نرفت و شبیه به ما در فوتبال نشد. این همان نکته ای بود که کی روش را در ایران موفق کرد. او جنگید و دعوا کرد، اردوهایش را خواست، با همان کیفیت درست هم خواست. او هرگز برای تبدیل شدن به ما خم نشد او تنها مربی خارجی بود که با ایده های خودش ماند و با کمبودهای ما نساخت بلکه آنها را تبدیل کرد به بهترین وضعیت.

نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۶ )