زنده باد بر سمندر گرامی که پاسداشت این روزهای فرخنده رو یاد آوری میکنه و بخاطرمون میاره تو این روزگار آشفته و کشور نابسامان هنوز هم چیزهایی هست و داشتیم که مایه مباهاتمون باشه به قول خودت جیگرررررر

مملی، فعلا دلخوشیمون همین مراسم باستانی ست وگرنه از داخل ایران جز غم و اندوه چیز دیگری بیرون نمیاد،جیگرررررر.

من نمیدونم سمندر چطوری به دام قرمزی افتادی؟کارات بیشتر آبی پسنده تا قرمزی,الان رفقات میریزن اینجا آی ساواک و موساد این چرت و پرت ها رو به جای تاریخ به ما قالب کردن وای مصیبتا سیبیل گلسرخی سوخت دود شد رو هوا و جنایت خسروانی و..جانم وقت شد یه روز برامون تعریف کن ببینیم چجوری به این دام افتادی؟یاد یه بابایی افتادم ازش پرسیدم چجوری پرسپولیسی شدی گفت بچه بودم بابام جریمه پارکینگ گرفت رو جریمه عکس تاج بود من پرسپولیسی شدم.حالا مال سرکار حتما باید شنیدنی باشه

Michiganuni داداشی،اتفاقا من سه تا عموهام دوتا پسر عموهام و یه شوهر عمم با اجازه شما ساواکی بودن... منو هم ساواک زیاد بردن البته به عنوان برادر زاده،تازه چایی هم بمن میدادن خخخخخخ. خداییش این افکار سیاهی که خیلی ها از ساواک دارن، اصلا همخمنی با اون اداره نداره... الان کاوه منو میکشه اگه بخونه این پست رو... ولی در مورد پرسپولیسی شدنم، باید بگم که من یه دختر عمو داشتم داداشش پرسپولیسی بود منم واسه اینکه خودمو بیشتر به اون نزدیک کنم شدم پرسپولیسی و بازی هارو با اونو دختر عمو جان میدیدیم که چه لذتی داشت... فقط آخر بازی میفهمیدم کی برده کی باخته،همش رو ابرا پرواز میکردم...یادش بخیر.