|
||||||
|
||||||
سعيد اكبري- خبرگزاری خبرآنلاین؛ در شب باراني تهران، گفتوگوبا تيموريان از يك گپ خودماني شروع ميشود. شايد تصويري كه از آندو در ذهن داريد، آدمشوخطبعي است كه همه چيز را به شوخي ميگيرد و نميتواند جدي باشد اما او گاه درنقش يك عاصي ظاهر ميشود. كسي كه به ناگهان در ميانههاي فصل، خسته از همه چيز، كولهبارشرا جمع ميكند تا به قطر برود. تيموريان شايد به اندازه ديگر فوتباليستها موشكافينشده باشد. او تركيبي از خنده و شوخي و خشونتي است كه گاه ميتواند براي عدهاي بسياردوستداشتني باشد و گاه نقش عكس آن را بازي كند. تيموريان گاهي در زمين كارهايي ميكندكه براي همه غيرقابل پيشبيني است. اشكهاي او بعد از بازي با بوسني و حذف از جامجهاني، دقيقاً همان چيزي است كه ميگوييم؛ اينكه توقع نداريم در آن لحظه چنين كاريكند اما جوري اشك ميريزد كه گويا دنيا به آخر رسيده است. گفتوگو با تيموريان تركيبياز همان ويژگي شخصيتي او را بروز ميدهد.
* كارلوس كروش سرمربي تيم مليدر مصاحبهاي به خبرورزشي گفته بود جواد نكونام، آندرانيك تيموريان، ماركار آقاجانيانو علي كريمي ميراث من در اين فوتبال هستند. منظور كروش از اين جمله چيست؟ اينكه بايدمربي شويد و بتوانيد تجربياتي را كه او به شما منتقل كرده، به ديگر بازيكنان منتقلكنيد؟
يك فوتباليست زماني پيشرفتميكند كه علاوه بر يادگيري و بزرگ شدن، عمر فوتبالياش را هرچه سريعتر پشت سر بگذاردو براي آيندهاش هدفگذاري داشته باشد يا در واقع شما براي چيزي كه در آينده ميخواهداتفاق بيفتد، برنامهريزي كنيد. موقعي كه شما درست و حسابي براي آيندهتان برنامهريزيكنيد كم يا زياد، به خواستههايي كه داريد ميرسيد. به نظر من يك طرف شانس فوتباليستاست و يك طرف هم خلاقيتش. كارلوس كروش لطف داشته كه اسم ما را آورده است. به نظرمن تا موقعي كه با چنين مربي فوتبالي كه هم در رده ملي و هم باشگاهي بهترين تجربياترا به دست آورده، كار نكنيد نميتواني خيلي چيزها را ياد بگيري. موقعي از او يادميگيري كه بتواني در كنارش كار كني. من با مربياني چون قطبي، برانكو، ذوالفقارنسبو... در تيم ملي كار كردهام ولي معتقدم ياد گرفتن از مربياني كه در خارج ازفوتبال ايران و آسيا كار كردهاند، عيب نيست. كارلوس كروش مربي منچستريونايتد بوده،چه اشكالي دارد ما از او ياد بگيريم. من جلوي منچستري كه او مربيگرياش را كرده، بازيكردهام.
* البته بعضيها ميگويند كروشدستيار دهم فرگوسن بوده!
(ناگهان صدايش را بلند ميكند)اصلاً گيريم دستيار دهمش بوده آيا در منچستريونايتد بوده يا نه؟ روي نيمكت منچستريونايتدنشسته يا نه؟ دستيار اول و دهم چه فرقي دارد؟ آنها همهشان روي نيمكت مينشينند يانه؟ نشستن روي اين نيمكت براي هر كسي افتخار است. من يك سؤال ديگر دارم. مگر اودستيار فرگوسن نبوده؟
* فرگوسن در كتاب خاطراتشبارها و بارها اسم كارلوس كروش را آورده و همين مسئله نشان ميدهد جايگاه او در اينتيم چه جايگاهي بوده است.
اين حرف من هم هست. چرافرگوسن بايد اسم كروش را بارها در كتابش بياورد؟ من كه اصلاً در جايگاهي نيستمدرباره فرگوسن حرف بزنم. قهرمانيها و افتخاراتي كه در منچستر به دست آورده، ازتمام ما فوتباليستهاي ايراني بيشتر است. فرگوسن آدم بزرگي است، كروش هم آدم بزرگياست كه سالها كنارش حضور داشته و در موفقيتهاي منچستر نقش مهمي ايفا كرده. چه اشكاليدارد ما ايرانيها از او ياد بگيريم؟ من با مربيان مختلفي در قطر، انگليس، تيم مليو... كار كردهام و اميدوارم همچنان از كروش كار ياد بگيرم و بتوانم بعداً اينتجربياتم را منتقل كنم.
* دوست داريم درباره هميناندوختههايي كه در فوتبال داري برايمان حرف بزني؛ اينكه تيموريان دقيقاً فلسفه كارياشچيست؟
اول از همه دوست دارم بعداز اتمام دوران فوتبالم به كلاسهاي مربيگري بروم و بتوانم بعدها دانشي كه به دستآوردهام را منتقل كنم. اميدوارم واقعاً يك روز بتوانم به جوانهاي مملكتم خدمت كنم.متأسفانه در فوتبال ايران فهم و دانش يك مربي يك طرف است و در طرف ديگر ارتباط ورابطه است. رابطه است كه نشان ميدهد تو كجاي فوتبال اين مملكت هستي. اصلاً نگاهنميكنند كه آقاي ايكس چقدر دانش دارد و چه كلاسهايي را طي كرده تا به اينجا رسيدهاست. از خود نميپرسند اين مربي كه ميخواهيم بياوريم، چه كار مكانيزهاي انجامداده است. فوتبال ايران بيشتر از اينكه علمي شده باشد، شده فوتبال رابطهاي و بهخاطر همين، فوتبال ما هر روز دارد بيشتر از روز قبل درجا ميزند. ميبينيد كه داردچه سير نزولي بدي را ميرود.
* يعني نسبت به قبل اوضاعبدتر شده است؟ تو نكته مثبتي را در اين سالها نديدهاي؟
ميخواهم حرف قبليام را تكميلكنم. اينكه ميگويم سير نزولي داشته، يك چيز واقعي است. يك نمونه كوچك براي شمابگويم. من از سال ۲۰۰۵ تا الان در كمپ تيم ملي و زمين شماره يك تمرين ميكنم، درآزادي هم سالهاي سال بازي كردهام. حالا كه نزديك به ۱۰ سال از آن موقع گذشته والان هم شاگرد كروش هستم، ميخواهم بپرسم فونداسيون زمين كمپ چطور شده است؟ طرحبذر ريختن و نميدانم رسيدگي و نوع چمن آن در اين سالها چه تغييري كرده است؟ ۱۰سال قبل زمين آزادي همين بود الان هم همان است. شما وقتي پايت را روي چمن آزادي ميگذاري،چمن كنده ميشود. انگار نميتوان اين چمن را به يك شكل استانداردي كات كرد. ميدانيدچرا زمين آزادي اين مشكلات را دارد؟ چون وقتي خورشيد وسط آسمان قرار ميگيرد وآفتاب شديد است، چمن ورزشگاه آزادي ميسوزد. اين به خاطر آب ندادن و دارو نريختنبه موقع است. موادي كه بايد درست تزريق شود تا زمين رشد كند، به موقع به چمن ندادهاند.مجبورند چمن آزادي را كات نكنند تا بلند بماند. به خاطر همين ميبينيد ما چقدر زودخسته ميشويم چون چمن بلند است. در اين حالت بازيكن نميتواند از بازي لذت ببرد وتماشاچي هم بازي بيكيفيت ميبيند. بزرگتر از آندو در ۱۰ سال گذشته درباره اين مشكلاتحرف زدهاند ولي چه اتفاقي افتاده است؟ اتفاقي نيفتاده و همين امشب به شما ميگويم.اگر در ۵ سال آينده مشكلات فعلي فوتبال ايران را حل نكنند، به نابودي كشيده ميشود.تأكيد ميكنم اگر مشكلات حل نشده باقي بماند، فوتبال ايران نابود ميشود و تمام.
* چطور بايد جلوي اين نابوديرا گرفت؟
بايد زمينها را درست كرد. بايدرابطهها را از بين برد. نداشتن آكادمي فوتبال، نداشتن تيمهاي اميد و جوانان و...فوتبال را به نابودي ميكشد. آقاياني كه ميآييد و درباره جوانگرايي حرف ميزنيد، متأسفانهخيلي از شما فوتبالي نيستيد! چطور اين دوستان ميگويند فوتبال ايران جوان شود وليهيچ بازيكني از تيم اميد به بزرگسالان نيايد؟ واقعاً چه حرفي است كه ميزنيد؟ ببخشيداگر ۱۰ بازيكن از تيم اميد به بزرگسالان نروند و جلوي ژاپن و كره و... بازي نكنندچطور ميتوانند براي ايران در عرصه بينالملل افتخارآفريني كنند؟ اصلاً من نفهميدمما بايد الان دنبال جوانگرايي در فوتبال ايران باشيم يا به اين فكر كنيم كه به تيمملي بزرگسالان بازيكن ندهيم؟ تا الان كار زيادي در اين زمينه نشده ولي كادر فني فعليدارد اين كار را ميكند و به نفع آينده فوتبال ايران است. اين بازيكنان جوان بايدبا تيم ملي بزرگسالان جلوي تيمهاي بزرگي چون شيلي و سوئد قرار بگيرند و با تجربهشوند.
* واقعاً چرا بايد بين تيمملي بزرگسالان و اميد ايران چنين مشكلاتي وجود داشته باشد؟ چطور ممكن است؟
ميدانيد علت اين مشكل چيست؟چون فوتبال مكانيزه و سيستماتيك در فوتبال ايران وجود ندارد. شما به وضع باشگاههايما نگاه كنيد. بدهي پشت بدهي. حق و حقوق بازيكنان و مربيان و كاركنان تيم را نميدهند.طرف اينقدر عرق ميريزد آخر سر پولش را نميدهند. من وقتي در ليگ برتر بازي ميكردماين حرفها را زدم و وقتي در خارج از ايران مشغول شدم، دوباره همين حرفها را تكراركردم. نه به شخصي وصلم و نه محتاج كسي هستم. از اولين روزي كه وارد فوتبال شدم وبعد به تيم ملي آمدم همين شكلي بودم، الان هم كه ۳۲ سالم است و تا آخر مطمئن باشيدآندو همينطور خواهد بود. من ۱۷ سالم بود كه فوتبال حرفهاي را شروع كردم. چه آن موقعو چه الان ترس و واهمهاي از گفتن اين حرفها نداشتم و ندارم چون روي منطق حرف ميزنم.
* يكي از بحثهايي كهفوتبال هميشه با آن درگير بوده موضوع پولهاي ميلياردي است كه هزينه ميشود البتهتو گفتي كه در واقع آخرش پولي نميدهند و اين تبديل به بدهي ميشود. ميخواهيمدرباره اين موضوع حرف بزني كه آيا اين بحث، اصلاً بحث درستي هست يا نه؟
چرا در تلويزيون و مجلهها وروزنامهها اينقدر مينويسند فوتبال بد است؟ فقط قشر فوتبالي هستند كه دارند ميليونيپول ميگيرند؟ هيچ آدمي در اين كشور ميليوني پول نميگيرد؟ در بسكتبال و واليبالرقم قراردادها بالا نيست؟ خدا را شكر، اين بچهها بايد پول بگيرند. انشاءا... كهقراردادهايشان ۱۰ برابر شود. در كشتي قرارداد خوب نميبندند؟ ولي من يك سؤال دارم.در فوتبال ما چند نفر هستند كه ميلياردي پول ميگيرند؟
* اين را نميدانيم چونقرارداد بازيكنان به صورت شفاف اعلام نميشود ولي شايعاتي بوده درباره بازيكناني كهميلياردي پول گرفتهاند.
خب من يك سؤال ديگر دارم. چنددرصد از اين بازيكنان تمام پولشان را ميگيرند؟ اصلاً آنها سالانه چند درصد ازپولشان را ميگيرند؟ (در اين لحظه يكي از بازيكنان تيم ملي كه نزديك آندو نشستهميگويد سال گذشته از كل پول قراردادش تنها ۲۰ درصد را گرفته است) خب بقيه پولش چهميشود؟ چرا بازيكنان خارجي سريعاً پولشان را دريافت ميكنند؟ چون در فوتبالاروپا و اكثر كشورها فوتبال مكانيزه است. قرارداد شما درست است ولي قرارداد فوتباليستايراني شده مثل يك كاغذ. اول فصل پاي آن را امضا ميكني و آخر فصل ميگويند كدامپول؟ شده داستان مهريه. به قول معروف كي داده كي گرفته؟
* كروش در مصاحبه آخرش به خيلياز مشكلات فوتبال ايران اشاره كرد ولي بارها و بارها گفت، اين مشكلات را ول كنيدچون مرخصيهايش مشكل اصلي فوتبال هستند؛ نظرت درباره اين بحثها چيست؟
مرخصي كروش نه به من بازيكنربطي دارد نه به شخص ديگري؛ خودش ميداند و رئيس فدراسيون فوتبال. كروش سر تايمرفته و سر تايم هم برگشته است. اين هم بر اساس قراردادي بوده كه امضا كردهاند. قرارداد،قرارداد كروش و فدراسيون است و به فرد ديگري ربط ندارد. متأسفانه كساني كه فوتبالما را هندل ميكنند، دنبال چيزهاي پوچ هستند. اينكه كروش كجا رفته و فلان بازيكنچقدر پول گرفته است. يك چيز جالب به شما بگويم؛ در اين فوتبال بعضيها دوست ندارندبازيكن برود، از آن طرف دوست هم ندارند به او پول بدهند! اين يعني چي؟ واقعاً چطوريميشود؟ يا حق و حقوق بازيكن را بدهيد يا بگذاريد برود. صحبت من ربطي به پول ندارد،موضوع حرف من اين است كه آقاي ايكس در فلان باشگاه چه احترامي براي يك بازيكن قائلاست؟ چرا هرچي چيز خوب است براي آقايان باشد و هرچي چيز بد براي بازيكنان؟ اگرشما انساني و فهم و شعور داري بايد بداني اين يك چيز دو طرفه است.
* ما كه دقيقاً منظورت رامتوجه نميشويم ولي حدس ميزنيم كلاً درباره چه چيزي حرف ميزني.
من ميگويم يك روز كارلوسميآيد و يك روز هم ميرود. برانكو به تيم ملي آمد و رفت. شما ببينيد ما شيلي راميبريم، ميگويند تيم ملي شانسي برد، بعد با تركمنستان مساوي ميكنيم ميگويندواي فوتبال ايران نزول كرده است. كره را ميبريم ميگويند شانسي برد، از سوئد ميخوريمميگويند فوتبال ايران در حد خودش نبوده. حرفهاي فوتبال ايران كلاً شده همين چيزهادر حالي كه ما در اين فوتبال كار پايهاي درست نميكنيم. خيلي چيزها را ول كردهايمو به فرعيات گير ميدهيم. در اين فوتبال يك نفر استعدادياب نداريم. كسي هست كهبرود ليگ اهواز و نميدانم ليگ اردبيل را ببيند؟ كي اين كار را ميكند؟ من در ۱۰سال گذشته فقط نام علي دوستيمهر را شنيدم كه دارد اين كارها را ميكند. اخيراً همكه مهدويكيا اضافه شده استولي چرا امثال مهدويكيا، دايي، خداداد، هاشميان، كريمي، كريم باقري و... درفوتبال پايه ايران باشند؟ بنده آخرين بازيام را با پيراهن امصلال جلويآژاكس انجام دادم. روي نيمكت اين تيم ميدانيد چه مربياني حضور داشتند؟
فرانك ورونالد ديبوئر، دنيس بركمپ و ياپ استام. هر كدام در سه دوره جام جهاني با هلندحضور داشتند. اين بازيكنان در بهترين تيمها بازي كردهاند. چرا ما از ستارههايماناستفاده نميكنيم؟ چرا آنها را نميآوريم؟ ميدانيد چرا ما به عراق باختيم؟ چون درAFC اصلاً نمايندهاي نداشتيم. در هتل محل AFC كسي را نداشتيم. چرا نبايد دو، سه نفر از بازيكنانبزرگ فوتبال ما با بيزينسكلاس همراه تيم بيايند؟ چطور ممكن است در يك جام يك داوردو بار براي تيم ملي ايران سوت بزند؟ ويليامز بازي بحرين را براي ما قضاوت كرد ودوباره در بازي عراق داورمان بود. آندرانيك تيموريان حرف بيربط نميزند. اگر بهترين فوتباليست سابق ايراندر سالن غذاخوري AFC بقيه ديگران مينشست، مطمئن باشيد شرايط براي تيم ملي عوض ميشد. حداقل ميدانستند كسي كهاعتبار فوتبال ايران است آمده تا كنار تيم ملي باشد. اگر او صحبت كند همه جاي دنيامنعكس ميشود. شما شك نكنيد اگر ستارههاي فوتبال ايران كنارمان بودند، سوتهاي داورهم فرق ميكرد. چرا تيم ملي ايران هيمشه بايد در مسافرتها تنها باشد؟
الان چندروز است براي بازي گوام در اردو هستيم، يك نفر به ما سر نزده است. كسي نيامده و مااصلاً نميدانيم كجا هستيم، براي چي آمدهايم؟ فقط ميدانيم بايد با گوام بازي كنيمو برنده شويم و بعد به هند برويم. تيم ملي سال ۲۰۱۴ به جام جهاني برزيل رفت، چهاتفاقي براي فوتبال ما افتاد جز اينكه بازيكنان ضعيفتر شدند و لژيونرهاي ما دراروپا كاهش پيدا كرد؟ متأسفانه در اين سالها فقط تو سر فوتبال زدهاند. هي ميگويندفوتباليست اينقدر پول ميگيرد و چرا ميگيرد. رشتههاي ديگر نميگيرند؟ نوش جانشانشود. ما شديم آش دهانسوز اينجا. هر روز در تلويزيون و روزنامهها هستيم. صد باراسم من روي جلد بهترين نشريات ايران خورده، چه تغييري ايجاد شده؟ من را ول كنيد، ببينيدوضعيت سختافزاري و نرمافزاري فوتبال ما چه شده است. ببينيد براي فوتبال پايه وبزرگسالان ما چه اتفاقي افتاده است. الان نسل فوتبال ما دارد جوان ميشود. حالا منو چند بازيكن با تجربه در كنار تيم هستيم. از نسل قديم فوتبال ماندهايم. بايد ازالان به فكر جايگزينها بود. يك فوتباليست نميتواند ۳۰ سال در تيم ملي كشورش بازيكند. سن بالا ميرود و ما هم بايد برويم. بزرگتر از ما از تيم ملي رفتهاند.
* اگر كروش را از دست بدهيم،چه اتفاقي براي فوتبال ما ميافتد؛ اساساً چيزي تغيير ميكند؟
۵ سال و نيم است كه كروش درتيم ملي حضور دارد. ۱۰۰ تا كار خوب براي تيم ملي و فوتبال كرده، يكي آمد از اوتشكر كند؟ من طرف كسي را نميگيرم ولي ما از كروش ۱۰۰ تا كار خوب ياد نگرفتيم. شكنكنيد فردا هم كه او از اين فوتبال برود، چيزي تغيير نميكند، تازه شرايط بدتر همميشود. به قول معروف ميشود همان آش و همان كاسه. الان تيم ملي مشكلات دارد. فوتبالما مشكلات دارد. طرف آمد ۷۰۰ ميليون تومان به تيم ملي ايران كمك كرد، يك بار كسياز او تشكر كرد؟ الان اشخاصي هستند كه دوست دارند به مملكت خدمت كنند و جان بدهند.هر امكانات مادي و معنوي هم باشد به تيم ملي ميدهند ولي بعضيها نميخواهند باآنها كار كنند. مگر ميشود؟ اگر بد هستند نگذاريد كمك كنند، اگر خوب هستند بگذاريدجلو بيايند و كار را به دست بگيرند.
* الان بحثي كه بين تيم اميدو بزرگسالان وجود دارد سر همين امكانات است. خيليها ميگويند چرا همان امكاناتي كهتيم اميد دارد، تيم كروش ندارد؟
ببين ما هيچي نميخواهيم. بهترين پول و بهترينپاداش را نميخواهيم، همين اردوي تركيه ما را ببرند كافي است. ۳ ساعت پرواز است وويزا هم نميخواهد. (با نيشخند) بابا همين را هم به ما نميدهند و اردو لغو ميشود.انشاءا... تيم اميد بهترين اردو و بهترين امكانات و بهترين بازي تداركاتي راداشته باشد. آنها آينده فوتبال ما هستند و در آينده ميشوند سرمايههاي همين تيم ملي.تيمهاي ملي بايد كنار هم باشند نه اينكه روبهروي هم قرار بگيرند. نميشود بگوييمچون مثلاً ما آمريكا رفتهايم، آنها هم حتماً بايد بروند فرانسه. اگر ما دبي رفتهايم،آنها هم حتماً بروند تركيه. اينطور نيست ولي بايد برنامهها يكسان باشد. همه جايدنيا تيم ملي اميد و فوتبال پايه كشور، همان غذا، برنامه تمريني، لباس، برنامه تاكتيكيو... را دارند كه تيم ملي بزرگسالان دارد. چون بازيكن از ۱۶ سال به ۱۸ سال ميرودو بعد ۲۱ سال و سپس به تيم ملي ميرسد. در بهترين باشگاههاي دنيا هم اين شكلياست ولي در كشور ما فرق دارد.
همين عراق و افغانستان اگر به ما زمين اجاره بدهند
* خيلي بحث است درباره اينكهقطريها دارند به شدت پيشرفت ميكنند و شايد تا چند سال آينده ديگر شكست آنها برايمانامكانپذير نباشد. امارات هم پيشرفت كرده و به طور كلي اين پيشرفت در كشورهايمختلف ديده ميشود.
ما ايرانيها فوتبال اماراتو قطر را قبول نداريم و ميگوييم ضعيف هستند. من سال قبل با تراكتورسازي در ليگقهرمانان آسيا حضور داشتم. چطور همه تيمهاي ايراني غير از نفت حذف شدند و تمام تيمهايقطري و اماراتي از گروهشان صعود كردند؟ معمولاً هر سال هم دارد اين اتفاق ميافتد.يك سال ميگوييم شانسي، دو سال ميگوييم شانسي؛ الان چند سال است شانسي دارندموفق ميشوند؟ شانسي قطريها قهرمان آسيا ميشوند؟ آنها بازيكن از برزيل ميآورندو ۵ سال او را در ليگ استفاده ميكنند، سپس برايش پاس قطري ميگيرند و عضو تيم مليميشود. الان تاباتا كه ژاپني- برزيلي است و براي الريان بازي ميكند، عضو تيم ملياست. اندرسون بازيكن الجيش كه به الغرافه رفت، در تيم ملي عضويت دارد. اينها ميآيندو براي تيم ملي قطر بازي ميكنند. مگر فوتبال آنها ۱۰ سال از ما عقبتر نبود؟الان ۵ سال جلوتر افتادهاند. از نظر سختافزاري فوقالعاده هستند. كدام باشگاهما زمين اختصاصي دارد؟ كدام باشگاه ما هم زمين تمريني اختصاصي دارد و هم ورزشگاه؟شما به همين زمين سه و چهار ورزشگاه آزادي برو. خندهدار است. خانمها ميآيند وآنجا تمرين ميكنند. تازه زمينها را اجاره هم ميدهند به اين تيم و آن تيم. مگرميشود استاديوم بينالملليات را اجاره بدهي؟ اين زمينها براي تيم ملي ايراناست. درست شده كه تيمهاي ملي ايران تمرين كنند. الان كشور عراق و چينتايپه وافغانستان هم به ايران آمدهاند تا بازي كنند. خيلي خودمان امكانات داريم آنها راهم ميآوريم تا اينجا بازي كنند. اشكالي ندارد، بيايند بازي كنند ولي اگر ما زميننداشته باشيم، همين كشورها به ما زمين اجازه نميدهند كه بازي يا تمرين كنيم.
* الان زمين شماره يك كمپ تيمملي مشكلاتي دارد كه هنوز برطرف نشده است.
من از شما يك چيز ميخواهم.بياييد از زمين كمپ عكس بگيريد و در روزنامهتان بگذاريد.
* اين كار را كردهايم.
در چمن پر از گل و سنبل است.قارچ درآمده، باور ميكنيد؟ به قول بچهها قارچ و پنير! اين زمين از ۱۰ سال گذشتهتا به حال وضعيتش بدتر شده است. زمين تمريني تيم ملي يك كشور چنين وضعيتي دارد وقارچ در آن رشد ميكند!
* آندرانيك تيموريان بهخاطر همين چيزهايي كه ميگويد، از فوتبال ايران رفت؟
من پيشنهاد داشتم و تصميمگرفتم بروم. با تراكتور يك سال و نيمه بسته بودم ولي از اولين روز به عباسي مديرعاملتراكتور گفته بودم اگر پيشنهاد خوب باشد از كشور خارج ميشوم، وگر نه كه در تراكتورسازيميمانم. پيشنهاد رسيد و من تصميم گرفتم كه دوباره از ايران بروم.
* ولي به نظر ميرسيد گاهياينقدر عاصي ميشوي كه دوست داري بروي. در استقلال هم يك بار به قطر رفتي تا قراردادببندي اما لحظه آخر نشد.
راستش دوست دارم بيرون ازفوتبال ايران باشم. به خاطر راحتي و آسايشي كه آنجا وجود دارد. اينجا واقعاً حاشيهزياد است و گاهي آسايش نداريد.
* گفتي در فوتبال ايران همهچيز شده رابطه. آيا آندرانيك تيموريان ميتواند با اين شرايط در فوتبال ايران كار كند؟
من هيچ وقت وارد رابطههانميشوم. اگر يك روز مربي شوم و ببينم هنوز همه چيز رابطه است، قطعاً جايي نميرومو در خانهام مينشينم. من از اين بازيها خوشم نميآيد. بيرون ميمانم و مشكليندارم.
* پس قاطي همان نسلي ميشويكه الان بيرون هستند.
فكر كنم بشم عابدزاده وشاهرودي و هاشميان و خداداد و علي كريمي و... اينها استعدادهاي فوتبال اين مملكتبودند. بعضيهايشان نزديك به ۱۰ سال در فوتبال اروپا بازي كردهاند. مگر ميشودآنها داشتهاي براي فوتبال ما نداشته باشند؟ ميشود كه در اين سالهاي زياد چيزياز فوتبال ياد نگرفته باشند؟ هر كدام از اين عزيزان با مربيان مختلف و بزرگ كار كردهاند.در فوتبال اروپا بازيكن براي مربي بازي ميكند ولي در آسيا و فوتبال ايران بازيكنبراي خودش بازي ميكند. چند تيم در ايران تاكتيكي بازي ميكنند؟ شايد فقط سه، چهارباشگاه. چرا در اين شرايط نبايد از تجربيات كساني كه با مربيان بزرگ كار كردهاند،استفاده كنيم؟ من به شما حقيقت را ميگويم. اين فوتبال دارد به سمت تباهي كشيده ميشود.فوتبال ايران در ۵ سال آينده ريشهاش زده ميشود.
نميتوانم زياد جدي باشم
* درباره كاپيتاني تيم مليهم با تو يك بحثي داشتيم. كارلوس كروش در مصاحبهاي گفت بازيكناني چون تيموريان، سيدجلاليا منتظري كه باتجربه هستند نياز به زمان دارند تا رهبر تيم ملي شوند.
در وهله اول بايد بگويم كاپيتانيبراي من در اولويت دوم قرار دارد و اول از همه اين دوستي و رفاقت در تيم ملي برايممهم است. ما سالها كنار هم بازي كردهايم. حالا بر حسب قديمي بودن و باتجربه بودن،اين افتخار به من رسيده كه كاپيتان تيم ملي ايران باشم. اگر من بازوبند را ميبندمبه آن معنا نيست كه تفاوتي با ديگران دارم ولي بيشتر بحث احترام است و اينكه مابهتر و صميميتر باشيم. به نظر من بازوبند يك پارچه است، مهم همان احترام و ديسيپلينياست كه گفتم. من دوست دارم هميشه خيلي خوب باشم و نهايت تلاشم را ميكنم.
* ولي بحث اين است كه كاپيتانهابايد جدي باشند و از اين حرفها؛ تو اصلاً به چنين چيزي اعتقاد داري؟
من نميتوانم زياد جدي باشمچون با اكثر بچهها دوست هستم ولي معتقدم بايد اين بازيكنان جواني كه آمدهاندهرچه زودتر پيشرفت كنند و پختهتر شوند. تيم ملي جاي اشتباه كردن نيست. وقتي پيراهنايران تنتان است نبايد سهلانگاري كنيد. تيم ملي مثل تيم باشگاهي نيست كه شما يكسال زمان داشته باشيد و جبران كنيد. وقتي در تيم ملي هستي، اگر خوب باشي ميمانيوگرنه بايد بروي. من دوست دارم براي بچهها يك دوست و همبازي خوب باشم. با اكثر اينبازيكنان هم قبلاً بازي كردهام و دوست دارم به اين جواناني هم كه آمدهاند، كمك كنم.اميدوارم بتوانيم يك تيم باكيفيت و موفق باشيم.
* ميگويند كاپيتانها بايدكت و شلواري و اتو كشيده باشند ولي تو اينطوري نيستي و خيلي شوخي ميكني.
كساني كه با من زندگي كردهاندخصوصيتهاي اخلاقي من را خوب ميشناسند. شايد از ديدگاه مردم من يك آدم جدي باشم واين هم به خاطر چهره و فرم صورتي است كه دارم ولي من در زمين و بيرون از زمينكاملاً فرق دارم. سعي ميكنم در زمين هميشه شوخي و خنده كنم و با بچهها رفيق باشماما هميشه موقع كار كاملاً جدي هستم. اگر شوخ هستم دليل نميشود كه در كار جدينباشم. به وقت شوخي، شوخي ميكنيم و به وقت كار هم كار.
* سؤال آخر ما هم دربارهوضعيت پيراهن تيم ملي است. فكر نميكني بعد از اين همه حاشيه و اتفاق بهتر نبود تيمملي ايران با برندهايي چون آديداس و نايك و... كار كند؟
در شأن و شخصيت بازيكن تيمملي ايران نيست كه آلاشپورت تنش كند. ما ۱۰ سال قبل پوما ميپوشيديم و الان بايدآلاشپورت بپوشيم. در شخصيت بازيكن تيم ملي نيست كه پيراهن منيريهدوز را در بازيهايبينالمللي تنش كند!
|
|
|
|