غروب ۱۵ اردیبهشت سال ۹۲ پایان یک فصل کابوسوار برای پرسپولیس بود؛ پایان یک فصل پرهزینه؛ پایان ریختوپاشهای آنچنانی؛ پایان افسانه پورشهسواران؛ پایان تئوری اینکه « من پول دارم، پس موفق میشوم.» پرسپولیس در این فصل هیچ چیز نداشت و هر آنچه را هم که داشت از دست داد؛ مهدویکیا و کریمی را داشت که آنها را هم از دست داد. حالا از این تیم چه مانده جز سرافکندگی هوادارانش و جز بر باد رفتن اعتبارش که البته این دو، مدتهاست که با پرسپولیس عجین شده است.