کاربر عزیز فوتبالی‌ترین، به کمک شما نیازمندیم!

ما برای یک پروژه‌ی مرتبط با فوتبال، شدیداً نیازمند کسب بازخورد از گروهی از کاربران فوتبال‌دوست می‌باشیم. چنانچه تمایل دارید چند دقیقه‌ای از وقت‌تان را در اختیار ما قرار دهید، لطفاً از طریف «واتساپ» یا «تلگرام» برای شماره‌ی زیر یک پیام کوتاه ارسال‌کنید تا یکی از اعضای تیم فوتبالی‌ترین در اولین فرصت با شما تماس بگیرد. لطفاً همچنین کشور محل اقامت‌تان را به همراه زمان مناسب برای پاسخگویی برای‌مان بفرستید. پیشاپیش از همراهی و محبت شما سپاسگزاریم.

شماره‌ی تماس (واتساپ و تلگرام): 00447512109091

لینک‌های ارسالی توسط کاربران فوتبالی‌ترین فرستاده می‌شوند و محتوای آنها الزاماً بیانگر دیدگاه مدیریت فوتبالی‌ترین نمی‌باشد. چنانچه لینکی را در تضاد با قوانین سایت می‌دانید، لطفاً به ما اطلاع دهید.
در فارسی ضرب المثلی است که میگوید " افاده ها طبق طبق/ سگها به دورش وغ و وغ" این ضرب المثل را جایی به کار میبرند که میخواهند بگویند کسی که اصلا در حد و اندازه های موقعیتی نیست بیخودی اداعاهای بزرگی میکند. البته در زبان عامیانه معادل آن است که میگوید " فلانی لاف علی گلابی میزند." حالا حکایت سردار سوخت خودمان است. ایشان که دانشش در زمینه فوتبال آنقدر نیست که به قول نویسنده سایت گل فرق دنیزلی و ابراهیم تاتلیس را تشخیص دهد یک مدت است که "چادر چارقد" کرده و از چین و ماچین تا روم باستان را گز کرده تا شاید یک مربی برای تیمش انتخاب کند. در این شلنگ تخته انداختن اما آنچه نصیب آمد، با توجه به جوابهای سر بالایی که مربیان از رده خارج شده و بیکار تا کنون به سردار سوخت ما داده اند، تحقیر فوتبال ایران است. آن ترک تبار ناموفق که در طی حضورش در ایران هرگز نتوانست به قهرمانی دست یابد جواب سردار!!! را منوط به موافقت پدر زنش میداند و لابد آن توریست هم پس از سیر و سیاحت مجانی در سواحل زیبای کیش جواب سردارمان را منوط به موافقت مادر زنش کرده. حالا که قرار است تکلیف تیم در حال سقوط سرداران افتخار آفرین ما را خواهر شوهرها،باجناقهای، پدر زنها و شوهر ننه های!!! مربیان بیکار و از رده خارج شده اروپایی تعیین کنند بهتر است این تیمها و سردارانش سقوط کنند که بزرگان ادب ما گفته اند: دیگی که برای ما نمیجوشد، همان بهتر که کله سگ در آن بجوشد. باری البته ظریفی میگفت:دلیل اینکه این مربیا تاریخ مصرف گذشته هم جواب رد داده اند، این است که به محض آنکه سردار سوخت ما دهان باز میکند، آنها اینقدر مجرب هستند که تشخیص بدهند این سردار فرق توپ را با قارپوز تشخیص نمیدهد. به همین دلیل هم هست که حاظر نیستد آن نیمچه آبروی باقی مانده را هم در کف این سردار به تاراج بگذارند. البته حکایت همه مربیانی که گالیور خورجین به دوش ما مطرح میکند یکی نیست. یک عده شان هستند که سردار کنارشان عکس انداخته؛ اینها همانهایی هستند که جواب را منوط به پذیرش پدر زن، زن بابا،کدخدای ده، بقال و قصاب سر کوچه و غیره کرده اند. بعضیهاشان هم هستند سردار فقط کنار اسمشان عکس انداخته اند. حکایت این دسته حکایت همان ماکتهایی از اماکن مقدس است که در شهر های مذهبی مردم با بستن یک چفیه و دست بسینه کنار این ماکتها عکس میانداختند. به قول معروف " کی به کیه" ما هم میتوانیم برویم سایت باز کنیم و بنویسیم: اهالی تیم قرمز تپه از میان گواردیولا و مورینو، یکی را برای مربیگری انتخاب کنید. به هر حال دهات زادگاه مورینو هم حتما یک کدخدایی دارد که بعدا ما مدعی شویم: اهالی روستای قرمز تپه ما تلاشمان را برای آوردن مورینو به تیم روستای قرمز تپه انجام دادیم اما کدخدای ده مورینو با همدستی شوهر ننه اش!!! اجازه نداد. باری حکایت کوتاه کنیم که " افاده ها طبق طبق، سگها به دورش وغ و وغ"
نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۳ )