داستان بسیار جالب رفاقت های دروازبانان پرسپولیس با حجازی ( کنایه با حال و احوالات امروز)
این پست در رابطه با رفاقت های آنزمان دروازبانان تیم ملی با یکدیگر است , که در مورد آن توضیح داده بودم .دوستان تصویری که مشاهده میکنید سمت چپ مهدی عسگر خانی ( سابقه دروازبانی در پیکان و پرسپولیس - لژیونری- ابومسلم) سمت راست بهرام مودت ( شاهین - پیکان - پرسپولیس - سپاهان {که البته سپاهان خود ریشه شاهینی داشت تا دهه قبلتر به نام شاهین اصفهان) که هر دو به همراه از باشخصیت ترین دروازبانان تاریخ ایرانند _ درواقع این دو دروازبانان عمده فوتبالیشان را صرف پرسپولیس کردند و معرف حضور دوستان هستند مخصوصا مودت ._ _ رفاقت عسگرخانی با حجازی برمیگردد به خیلی قبلتر وقتی در تیم فوتبال مدرسه بودند و رایکوف هر دوی این عزیزان را دید و به تیم ملی جوانان برد و گفت از این دو بهترین دروازبان ایران میسازم. حجازی و عسگرخانی در اردو تیم ملی جوانان سال 48 سنگربانان این تیم بودند. روزی حجازی دیر به تمرین آمد و این باعث ناراحتی رایکوف شد که به سختگیری معروف بود . عسگرخانی با سرهم کردن دروغی به رایکوف میگوید که حجازی تصادف کرده بوده و به حجازی میگوید که همین را به مربی بگوید. از قضا فردای آنروز رایکوف ماشین حجازی را میبیند و متوجه میشود که.. هردو را از اردو اخراج میکند که با پادرمیانی بزرگان برطرف میشود ___ در مسابقات المپیک 1972 که فدراسیون حجازی را از آن مسابقات منع کرده بود(برخی نیز مشکلات با رنجبر را درمیون میگذارند ولی خود حجازی دلیلش را بیان نکرد) و قصد داشتند مودت - رشیدی را به تیم ملی دعوت کنند. این خبر وقتی به گوش مودت که رفاقت زیادی با حجازی داشت و به احترام ایشان اعلام دعوت را نپذیرفت وتیم ملی را همراهی نکرد! که منجر به محرومیت چند ماهه ایشان گردید بدین ترتیب رشیدی و قفلساز تیم ملی را در مسابقات المپیک تابستانی 1972 همراهی کردند. ( به نقل از قلیچخانی به دکتر ملایر) که البته چند ماه بعد اینبار در جام ملت های اسیا 1972 به همراه حجازی تیم ملی را همراهی کرد ولی چیزی که هست ایشان فرصت دروازبانی اولی تیم ملی را به خاطر رفاقت با حجازی نپذیرفت . این در حالی بود که آنزمان رشیدی هنوز دروازبان دوم نشده بود تا سال بعد از ان 1352 و تا پایان دوره فوتبالیشان که قبل از جام جهانی بود که معمولا رشیدی در کنار حجازی تا زمان فوتبالیشان که دروازبان دوم ایران بودند.__ خود حجازی در رابطه با رشیدی میگوید : من با رشیدی رفیق بودم..رشیدی ذخیره من بود که گاهی اوقات میگفتم من بازی نمی کنم تا دوستم بازی کند اما الان طرف روی نیمکت که می نشیند، می گوید که هم تیمی اش پایش بشکند تا به او بازی برسد.. | دوستان همه ی این موارد و مخصوصا مورد آخری این از مواردی است که متاسفانه امروزه گریبان فوتبال ما را گرفته و این روزا تیتر اول روزنامه ها راجع به این موارد است. و تازمانی که فوتبال ما مثل قدیم همدل نشود به موفقیتی نخواهیم رسید - نمیرسیم که نمیرسیم ! __ این موارد فقط در فوتبال نبود ! همین خدابیامرز پهلوان علیرضا سلیمانی که 2 روز پیش درگذشت ( خدارحمتشان کند و برای شادی روحشان صلوات بفرستید) رفاقتی بسیاررر زیاد با رقیب خود سوخته سرایی داشت . سلیمانی قهرمان جهان به همراه سوخته سرایی قدرت بلامانع وزن 100 کیلوگرم در آسیا بودند که به مدت 10 سال در وزن همدیگر یا سلیمانی قهرمان آسیا میشد یا سوخته سرایی. تا جایی که در یکی از مسابقات آسیایی سوخته سرایی تصمیم میگیرد فرنگی شرکت میکند قهرمان میشود و سلیمانی هم در آزاد قهرمان . یعنی در همان دوران رقابتی این دو رفاقتی بسیار داشتند و این رفاقت تا همین 2روز پیش ادامه داشت. یکی دامداری زد و دیگری مرغداری (اگر اشتباه نکنم).این دو از 2 برادر به هم نزدیکتر بودند و همواره از قدیم این 2 رو الگوی رفاقتی مینامیدند و شاید هیچموقع این دو را جدا از هم نمیدیدید.نماد رفاقت در رقابت بودند. (یه داستان جالب هم در رابطه با این 2 کامنت میکنم) . دهقانی
نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱۸ )