آتش سوزی مشکوکی که باشگاه عبدو رو با خاک یکسان کرد.صحبت از مطالبه ۲ میلیون دلاری از بیمه و فروش زمین به یک فروشگاه زنجیره ای به مبلغ ۲۰ میلیون دلار خیلی زود دلیل آتش سوزی و نشت گاز از آشپزخانه را مشکوک تر نیز کرد,درست در زمانی (۱۳۵۶)که بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ با هشدارهای تغیرات بزرگی برای ایران در راه هست از سوی شرکتهای انگلیسی و آمریکایی قبل از شروع شورش ۵۷ احساس ناامنی میکردند.فیدل با زبردستی و در عین حال اشک تمساح ریختن در اینور و آنور وانمود میکرد که هیچ قصد و مرضی در آتش سوزی وجود نداشته و خود را متاثر و غمگین نشان میداد اما خبرهای مالی و نفوذ شرکا حکایت از چیز دیگری میکرد.اما با شروع برق آسا شورش ۵۷ دست فیدل از نقد کردن به موقع باشگاه کوتاه ما ند در حالیکه مطبوعات از دولت بحران زده وقت تقاضای کمک به بازسازی باشگاه عبدو رو داشتند عبدو ایران را برای همیشه ترک کرد.ایکاش عبدو امروز زنده بود.معماهای بسیاری که پاسخی ندارند.از اتهام سازمان مجاهدین در دست داشتن در قتل شادروان تختی تا دریافت پول بیمه برای آتش سوزی.ماجرای ایرانپاک و رقابت با سرمایه داران ایرانی و حضور در دربار,قدرتمندی و استفاده از نام شریک فاطمه پهلوی,قمارخانه تاسیس نشده در جزیره کیش,ماجرای چاقو خوردن و نجات توسط کارمندان آمریکایی سفارت آمریکا در تهران و بسیار سوالات دیگر که هرگز به فکر ما نرسید تا عبدو زنده بود سراغش برویم,عبدو نه هیولا بود نه قدیس.اما بسیار خوشفکر,باهوش و مردی زیرک که به راحتی در هر سیستمی نفوذ میکرداز فوتبال چیزی نمیدانست ولی تاریخ نام او را به فردی تاثیر گذار در فوتبال و ورزش ایران ثبت کرد.آرزوی آرامش و مغفرت برای مرحوم عبدو