بلاتكليفي ديدارهاي تداركاتي تيم ملي فوتبال ايران در آستانه شروع مسابقات حساس انتخابي جام جهاني 2010 تا كي ادامه دارد؟ اين سوال اين روزها ذهن جامعه فوتبال ايران را به خودش درگير كرده است.


در شرايطي كه تمام تيم‌هاي ملي فوتبال دنيا حتي تيم كره‌شمالي هم براساس يك برنامه‌ از پيش‌ تعيين شده با همكاري ايجنت‌هاي مشخص باتجربه اقدام به فراهم كردن بازي‌هاي تداركاتي براي تيم‌هايشان مي‌كنند اما فدراسيون فوتبال ايران هرچند در فراهم كردن امكانات لازم براي تيم ملي اقدامات گسترده‌اي انجام داده و حتي پارافراتر گذاشته و مسووليت‌هاي مديريتي عجيب و غريبي هم به كارلوس كي‌روش در راس تيم ملي سپرده اما در يكي از مهمترين موضوع‌ها يعني فراهم كردن ديدارهاي تداركاتي از نبود برنامه و سيستم مديريتي مشخص رنج مي‌برد!

پيش از آنكه آخرين مرحله رقابت‌هاي انتخابي جام جهاني قرعه‌كشي شود، مسوولان فدراسيون و كارلوس كي‌روش دليل قانع‌كننده‌اي براي به تعويق انداختن مذاكره با حريفان تداركاتي داشتند اما برگزاري اين قرعه‌كشي در اسفند تقويم رقابت‌هاي ملي مشخص شد تا كادر فني بتواند اردوها را زمان‌بندي كرده و بر اساس نياز تيم بتواند درخواست‌هايش را براي باز‌ي‌هاي تداركاتي در زمان‌هاي فيفاديت و غيرفيفاديت به فدراسيون ارايه دهد اما اين عمليات با كنار رفتن عباس ترابيان از مسووليت كميته روابط بين‌الملل و سرپرستي تيم ملي هم همراه شد و كي‌روش خواسته بود خودش تمام مسووليت‌هاي اجرايي تيم را مديريت كند! مسووليت‌هايي كه هيچ كدام با نوع كار او و تمركزي كه از او براي صرف در تيم ملي انتظار مي‌رود، همخواني نداشت.

تصور كنيد كي‌روش كه يك مربي غيروطني است از نظر فدراسيون مي‌بايست مسووليت‌هاي فوق را برعهده داشته باشد:

سرمربيگري تيم ملي، برنامه ريزي براي اردوها و تمرينات تيم، زيرنظر گرفتن رقابت‌هاي ليگ برتر، سنجش بازيكنان جديد، نظارت بر تيم زير22 سال، آناليز حريفان تيم ملي، مديريت كادر فني، مديريت سرپرستي تيم از قبيل تقسيم و كنترل وظايف كادر تداركاتي، هماهنگ‌كننده و...، مديريت پروسه فراهم كردن ديدارهاي تداركاتي و بعضا نماينده فدراسيون براي مذاكره با فدراسيون‌ها و تيم‌ها، مسوول برآورد هزينه‌ها و هماهنگ‌كردن با بودجه فدراسيون، دادن يا ندادن مجوز به مسوولان اجرايي مختلف در تيم ملي و حتي فدراسيون براي انجام مصاحبه، دادن نظر درباره تيم هاي ملي پايه و...

حالا ببنيد كي‌روش با اين همه مسووليت چه راه سختي را براي موفقيت تيم ملي و اجراي صحيح و زمان‌بندي شده تمامي برنامه‌هاي جانبي برعهده دارد! اين سوال مطرح مي‌شود كه آيا اين مسووليت‌ها به كي‌روش تحميل شده است يا او خود با اتكا به اعتبار بين‌المللي‌ و البته استفاده از فضاي بهم‌ريخته كميته‌هاي فدراسيون درخواست گرفتن كليه مسووليت‌هاي فوق را داشته است؟

در اين كه سرمربي تيم ملي نبايد اين همه وظيفه داشته باشد شكي نيست، پس ايراد از كيست و ضعف كجاست؟! جز اين است كه در هر دو حالت فوق فدراسيون مقصر است؟! چه اينكه مسووليت‌ها را به كي‌روش تحميل كرده باشد و چه آنكه مديريت تمام اين موارد را حتي به درخواست كي‌روش به او سپرده باشد. نتيجه چه مي‌شود؟

با وجود مشخص بودن حريفان و زمان‌هاي دقيق ديدارهاي تيم ملي هنوز اقدامي براي بستن تقويم يكساله مسابقات تداركاتي نشده است! ديدار تداركاتي تيم ملي مقابل امارات كه در آن مذاكره شفاهي كي‌روش با يوسف سركال در دوبي نقش داشت، به خاطر عدم عقد قرارداد رسمي به راحتي به دلايل سياسي لغو شد! بازي با موريتاني در شرايط نامتعادلي از روي اجبار صرفا بخاطر جبران ديدار لغو شده در برنامه قرار گرفت! كادر فني پس از ماه‌ها از امكان برگزاري ديدار تداركاتي با تيم ملي سوئد مطلع مي‌شود اما زماني كه دير شده بود و چنين امكاني وجود نداشت! تيم موزامبيك بدون لژيونرها و فقط با يك دروازه‌بان حريف تداركاتي ايران مي‌شود! بازي با عراق كه از هفته‌ها پيش به استناد مذاكرات شفاهي فراهم شده بود و كي‌روش هم با قاطعيت از آن صحبت كرد هم بخاطر عدم عقد قرارداد رسمي با مخالفت زيكو سرمربي اين تيم در زمان‌هماهنگ شده مواجه شده و لغو مي‌شود! معلوم نيست چرا فدراسيون يا بهتر بگوييم كادر فني تيم ملي بدون توجه به تاريخ درخواستي عراق كه در تضاد با برنامه‌هاي تيم ملي بوده خبر از انجام اين مسابقه مي‌داد! و بالاخره اينكه ظاهرا كي‌روش هم از برخي خلق‌ و خوهاي ايراني كه كار را براي دقيقه 90 مي‌گذارند تاثير گرفته و در آخرين لحظات اقدام به مذاكره با حريفان تداركاتي انتخابي مي‌كند! نتيجه‌ چيست؟ بي‌ترديد وقتي چنين مشكلي در برنامه‌هاي تيم ملي ايجاد مي‌شود، حداقل يكي از مسووليت‌ها كارش را به درستي انجام نداده و بدون توجه به حساسيت جايگاهش به روند آماده‌سازي تيم ملي خدشه وارد كرده است. جز اين است؟ حال در خوشبينانه‌ترين حالت و بدون انتقاد از فرد خاصي حداقل مي‌توان گفت بهم‌ريختگي، نبود نظم كافي در مسووليت‌ها و مديريت‌ها، اينكه هر رابط يا آشنايي براي تيم ملي بازي تدركاتي جور مي‌كند، اينكه صرفا بخاطر آشنايي بعضي دوستان با اينجنت‌هاي داخلي و خارجي به قول شفاهي آنها اتكا كرده و اعتبار فدراسيون را زيرسوال مي‌برند، اينكه كميته روابط بين‌الملل هنوز رييس قطعي خودش را نمي‌شناسد و امكان نفوذ افراد مختلف در اين كميته را مي‌دهد و... از عوامل جدي اين مشكلات هستند. مشكلاتي كه فقط بايد اميدوار باشيم تاثير زيادي در روند آماده‌سازي تيم ملي وارد نكرده و دوباره اين مردم در حسرت جام جهاني نمانند!

هفده روز تا شروع رقابتهاي انتخابي جام جهاني زمان باقي مانده اما هنوز تيم ملي حريف تداركاتي پيدا نكرده، هر چند كه شنيده مي‌شود آلباني تيمي است كه اين روزها مورد توجه فدراسيون فوتبال ايران قرار گرفته اما بايد ديد آيا سرنوشت اين بازي هم به سرنوشت ديگر ديدارهاي دوستانه دچار مي‌شود يا خير.

ايسنا/