کیروش و گل هایی که شکوفا میشود
در پنج سال گذشته فشار بر روی سرمربی کشورمون همواره زیاد بوده. از اعتراض به تاکتیک و زشت بازی کردن یا عدم بازی های دوستانه با تیم های قوی تا خصوصیات اخلاقی و تند بودن این مربی شناخته شده ی پرتقالی. حتی بعد از پیروزی ۶-۰ مقابل بحرین, همچنان منتقدانی بودند که آن پیروزی رو بر حسب شانس میدونستن و اخراج دقایق ابتدایی بازیکن بحرین رو دلیل آن پیروزی اعلام کردن. اما اوج سراشیبی این مربی وقتی بود که با شکست مقابل ازبکستان در تهران, خاطرات تلخ مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ مقابل عربستان رو زنده کرد و با موج شدید انتقادات تماشاگران و بزرگ های فوتبال ایران, کیروش همانند علی دایی, تا مرز اخراج رفت. شاید اگر قرارداد میلیاردی کیروش همانند قلعه نویی ها, افشین قطبی ها یا شهریار فوتبال کشورمون بود, کیروش رفتنی میشد اما از اونجایی که اینبار بر خلاف گذشته, کفاشیان توانایی جدا کردن این لیوان گران قیمت رو از دستش نداشت, کیروش موندگار شد و برای اولین بار نیمکت تیم ملی بعد از یک زلزله از هم نپاشد.
بسیاری از منتقدان مربیان خارجی معتقدند, آنها توانایی فهم روحیات بازیکنان و تماشاگران ایرانی رو ندارند. حضور مربیان بزرگی از جمله ژوزه, آری هان یا وینگادا و اخراج سریع آنها کاملا گویای این مساله هست. این انتقاد اما بر کیروش هم وارد بود. شکست مقابل ازبکستان زنگ خطر جدی برای سرمربی تیم ملی کشورمان بود. بعد از حضور نا موفق و جنجالی وی روی نیمکت پرتقال, حالا اعتبار او بیشتر از هر موقعی در خطر بود. کیروش با تغیر فلسفه خودش نسبت به ایران , یک پروژه بلند مدت رو در تیم ملی پیاده کرد که این روزها در حال شکوفایی است. دستیار سابق الکس فرگوسن با پایان دادن به بازیکن سالاری, ورود دیسلیپین به تیم, استفاده از تاکتیک با توجه به داشته هایش و مهم تر از همه, کار کردن روی روحیه و ذهنیت بازیکناش انقلابی در تیم ملی به راه انداخت که حالا درست بعد از گذشت ۴ سال از آن شکست تلخ آبان ماه سال ۱۳۹۱ شمار منتقدان تیم ملی از اوج بی اعتمادی به عدد سفر رسیده هست.
همچنان کسانی هستند که معتقدند کره و یا حتی ازبک ها در حد خودشون ظاهر نشدن, اما نگاهی به نتایج خیره کننده ی ازبک ها و توانایی تهاجمی شیاطین سرخ آسیا نمایان واضح پیشرفت بی چون چرای فوتبال کشورمون در برنامه ی بلند مدت کارلوس کیروش برای فوتبال کشورمون هست. برنامه ای که حالا یکی از جوان ترین تیم های ملی تاریخ کشورمون رو به بلوغ در انسجام تیمی و کارهای دفاعی رسونده, و حالا با اضافه شدن کارهای ترکیبی و بازی با توپ روان تر در حال تکمیل هست.
برای رسیدن به این تکامل راه زیادی داریم, اما بدون شک با کمی حمایت بیشتر, به خصوص از فوتبالی ها, بار دیگر سلطه گری در آسیا همانند اسپانیا ی ۲۰۰۸-۲۰۱۲ دور از دسترس نیست و همه ی اینها نتیجه اعتماد بلند مدت به رهبر تیم ملی هست که متاسفانه در فوتبال ما به ندرت اتفاق میوفته.
نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۸ )