از اينستاگرام سوشا مكانى
بايد عبور كنی
از كنار احساساتى كه نجاتت نميدن
از عمق فكرهايى كه فکر می کنی رهات نمی کنن
خیلی وقتا همون حسِ قویِ درونت
بهت می گه:
فلان کار، اشتباهه
فلان آدم، اشتباهه
فلان راه، اشتباهه
چون ارزشِ “ارزش گذاشتن” رو نداره
چون فقط انرژیتو تحلیل می بره
چون ، چون ، چون....اما باز بهش می چسبی
فکر می کنی رها کردن اون کار، اون‌ آدم ،
اون رابطه یا اون راه ، غیرممکنه
می ترسی امنیتِ احساسیت از بین بره
جرات تحمل دردی که بعدش باید بِکِشی رو نداری...
چون مثل یه مخدر مسخ ات کرده
چون تغییر رو‌ تهدید می بینی...
چنان به یه راه غلط ، رابطه ی غلط،کار غلط، آدم غلط
می چسبی که تمام فرصتای خوبت رو از دست می دی
و بازم فکر می کنی این چسبیدن
ارزش رنج کشیدنو داره چون ناخوداگاه
به رنج بودنش عادت کرده ای اما نمی فهمی این رنج
با رنجِ رها کردن خیلی متفاوته
این رنج روحتو زخمی می کنه و تو تا وقتی که به این نبایدهای بی فایده ی زندگیت بچسبی
روحت عمیقاً رنج می کشه اما
رنج رهاکردنِ به موقع، رُشدت می ده
تو رو از لب پشت بوم یه امنیت کاذب میندازه توی اتمسفر آگاهی و بزرگ شدن...
اونجاس که تلاشات برای زمین نخوردن
می شن بالهات برای بالا رفتن
حتا اگه زمینم بخوری دردشو می کشی اما ناخوداگاه
اوج می گیری چون پرواز رو بلد شده ای ...
ماهیچه های معنوی روح و قلبتو قوی کنُ
با خودت روراست باش
برای داشتن چیزی که می خوای تلاش کن اما اونجا که
اون احساس قوی درونت می گه: “نه ارزششو نداره”
به موقع از دست بده و قوی تر شو
رنج چسبیدن رو رها کن و به راهت ادامه بده...
برای باز شدن درهای جدید
باید به موقعْ-عبور کردن رو
یاد بگیری...
← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.