یک اشنایی داشتیم لندن زندگی میکرد سالها. گفت یبار خواستم برم المان گفتم یکم المانی بخونم میرم اونجا بکارم میاد. گفت رسیدم المان تو فرودگاه شروع کردم دست پا شکسته با افسر گذرنامه المانی حرف زدن . یارو که دید وضعم خیلی خرابه گفت میشه انگلیسی صحبت کنی؟ :) حالا سعید جان میشه شما همون فوتبال بازی کنی؟