صمد ابراهیمی که دوست علی کریمی و وکیل امیر قلعه نویی است دیروز از یک کمک ویژه کریمی به یک پیرزن و پیرمرد پرده برداشت. اتفاقی که کریمی از شنیدنش خوشحال نمی شود و از کمک میلیونی شماره ۸ به یک خانواده فقیر خبر می دهد.
ترمز زد. پیاده شد و سریع به سمت پیاده رو دوید. پیرزن را از روی زمین بلند کرد. تصور کردم او را می شناسد. اما نه. زمین خوردنش را دیده بود. مثل من که همراهش بودم و مانند همه عابران آن پیاده رو آمیخته با جغرافیای مشابه کوفه.
گفت: «مادر پیر شی. بذار اینجا نفسی چاق کنم.» کیسه داروهایش را برانداز کرد. خدا را شکر آمپولش نشکسته بود.. دستش را گرفت و به سمت ماشین آورد. او را نشاند روی صندلی عقب ماشین و آدرسش را پرسید. پیرزن سر درد دلش باز شد.
علی را نمی شناخت اما نشانی بنده های خدا سر راست است. یک شباهت و یکسان بودن آسمانی. دلها پل می زنند به همدیگر. او را تا...