|
||||||
|
||||||
به گزارش خبرنگار مهر، جوانگرایی در فوتبال مسألهای است که سالهای سال مورد توجه مسئولان و مربیان و کارشناسان فوتبال در کشور قرار دارد اما همواره شاهد این بودیم که فوتبال ایران از نبود بازیکنان جوان رنج برده و در سالهای اخیر، تیم ملی فوتبال ایران به یکی از تیمهای پیر جهان تبدیل شده است.
نکته قابل توجه این است که صدها آکادمی فوتبال در کشور فعال هستند و باشگاههای لیگ برتری و لیگ یکی هم آکادمیهای مختص به خود را دارند اما با این وجود، سالانه بازیکنان جوان کمی به فوتبال کشور معرفی میشوند.
دکتر حسین صالح مدرس، مربی و کارشناس AFC و سرمربی اسبق تیمهایی فوتبال نونهالان ایران و امید (المپیک) افغانستان، در گفتگو با خبرنگار مهر، به بررسی وضعیت جوان گرایی در فوتبال ایران پرداخت و پیش نیازهای پرورش بازیکنان جوان را برای تقویت باشگاهها و تیم ملی مورد ارزیابی قرار داد.
تیم ملی فوتبال ایران دومین تیم پیر جهان
حسین صالح در ابتدا در ابتدا به مقایسه میانگین سنی تیم ملی فوتبال ایران با دیگر تیمهای ملی جهان پرداخت و گفت: اگر به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر برگردیم میبینیم که تیم ملی ایران با ۲۹.۷۵ سال دومین تیم پیر جام جهانی قطر بود و غنا جوانترین تیم را داشت. در مقایسه با سه همگروه ایران یعنی، آمریکا، انگلیس و ولز، تیم ملی فوتبال آمریکا با ۲۵.۲ سال دومین تیم جوان جام بود. تیمهای ملی انگلیس و ولز هم با ۲۶.۴ سال هشتمین و نهمین تیمهای جوان جام بودند.
نیازهای جوانگرایی در فوتبال مدرن
اگر بخواهیم فوتبال را توسعه بدهیم چه در سطح لیگ برتر و چه در سطح تیم ملی جوانگرایی کنیم نیاز به پیش نیازهایی داریم که باید کاملاً بررسی بشوند. در اینجا اشارهای به فرمول فرگوسن برای منچستر یونایتد داشته باشم. فرگوسن وقتی در سال ۱۹۸۶ در منچستر مشغول شد نیاز به بازیکن جوان را حس کرد. امروزه در فوتبال مدرن به بازیکن جوان بازیکن وفادار میگویند چون میتواند سالهای سال نیازهای باشگاه را برآورده بسازند.
در منچستریونایتد، فرگوسن دو مرکز فوتبال تأسیس کرد و به گزینش بازیکنان بالای ۹ سال پرداخت و با کمک استعدادیاب های معتمد، این بازیکنان را انتخاب کردند و در اختیار باشگاه گذاشتند. فرگوسن میگوید سه دسته بازیکن را شناسایی کردیم. بازیکنان بالای ۳۰ سال که نیاز به تجربه آنها داریم. بازیکنان بین ۲۳ تا ۳۰ سال را که مد نظر قرار دادیم و باید روی نقاط ضعف و قوت آنها کار میکردیم و یک دسته بازیکن زیر ۲۳ سال که شروع به تربیت آنها کردند.
شناخته شده ترین بازیکنی که در آن زمان معرفی شد دیوید بکهام بود و بازیکنانی مانند رایان گیگز، گری نویل و پل اسکولز هم از این دسته بودند و با این برنامه ریزی، هسته اصلی باشگاه را در سال ۲۰۰۱ و بعد از آن تشکیل دادند.
لزوم تشکیل هسته مرکزی برای فوتبال پایه
با توجه به این تفاسیر، اینکه ما بخواهیم الان تیم ملی یا تیمهای باشگاهی را جوان کنیم با قاطعیت می گویم که این مساله امکان پذیر نخواهد بود و جز با بررسی نیازهای فوتبال مدرن و ایجاد گروه تحقیقاتی و تشکیل هسته مرکزی گروههای پژوهشی راه دیگری وجود ندارد. این مساله باید مورد ارزیابی قرار بگیرد که هر بازیکن چه شاخصههایی باید داشته باشد که به درد تیم ملی یا باشگاهها بخورد. این شاخصها هم پیش از این در فوتبال مدرن جهان بررسی شده است و شامل دارا بودن شخصیت، تکنیک و مهارت بالا، آمادگی جسمانی و توانایی پشت سر گذاشتن تمرینات و چهارمین مساله هم که از همه مهمتر است هوش بازیکن است که باید مدنظر استعدادیاب ها قرار بگیرد.
راهکار تحقق جوانگرایی
این مسائل چیزهایی نیست که صرفاً با مصاحبه و شعار برطرف بشود و به راهکار و امکانات نیاز دارد. اینکه بازیکنان جوان را در تیمهای باشگاهی و تیمهای ملی میبینیم اتفاق خیلی مثبتی است اما این بازیکنها به وضوح فوتبال مدرن را بلد نیستند و دلیل این امر هم نداشتن هویت مدرن در باشگاهها است. این کار به جرأت و برنامه ریزی نیاز دارد و فرایند توسعه بازیکنان جوان از سن ۱۷ سال به بالا باید به طور کامل انجام بشود. اما این فرایند در سنین زیر ۱۷ سال که مختص آموزش دیدن است جواب نمیدهد. اگر بازیکنی مثل یامال در جهان وجود دارد استثنا است. از ۱۷ سال به بالا، بازیکنانی میتوانند در فوتبال به باشگاههای لیگ برتر کمک کنند که ۱۰ سال آموزش را بر اساس استانداردهای لازم طی کرده باشند.
تیم ملی ایران دومین تیم پیر دنیا است. میخواهیم این تیم را جوان کنیم اما زمانی برای جوانگرایی تا جام جهانی ۲۰۲۶ نداریم. آمریکا ۲۰ سال است که برنامه ریزی برای جوانگرایی و آموزش را آغاز کرده است و قطعاً یکی از تیمهایی خواهد بود که میتواند در جام جهانی آینده، شگفتی ساز بشود.
برنامه رؤسای فدراسیون برای جوانگرایی چیست؟
ما الان یک برنامه ۴ ساله نداریم. تمام کسانی که به صدا و سیما می آیند و میگویند میخواهیم رئیس فدراسیون بشویم که به نیازهای فوتبال رسیدگی کنیم اگر یک برنامه ۲۰ صفحهای بنویسند و راجع به برنامهها صحبت کنند و چند کارشناس هم این برنامه را بررسی کنند بهتر میتوان فهمید که چه شناختی از توسعه فوتبال پایه دارند.
یکی از مسائل دیگری که باید به آن پرداخت دانش مربیان است. مربیان ایرانی را باید بیشتر با دانش روز دنیا آشنا کرد. آموزش و تجربه مدیران و مربیان از نکات اصلی است که باید به آن اهمیت داد و در طول ۶ ماه و یک سال محقق نمیشود. اگر فدراسیون میخواهد کار اساسی انجام بدهد و هر کاندیدایی که برای ریاست فدراسیون فوتبال آمده باید ببینیم چه برنامهای برای توسعه فوتبال دارند و این برنامه چند ساله است.
معضل غیبت تیمهای لیگ برتری در فوتبال پایه کشور
مشکل دیگری که در فوتبال پایه وجود دارد این است که خیلی از تیمهای لیگ برتری بزرگسالان فوتبال کشور در فوتبال پایه کشور نماینده ندارد. تیمهای استقلال و پرسپولیس در فوتبال پایه کشور حضور ندارند. تیمهایی که در این مسابقات حضور دارند تیمهایی از شهرستانها هستند که قهرمان مسابقات استانی شده اند و با پولهایی که به سختی از خانوادهها فراهم میکنند و با اتوبوس و مشکلاتی از این دست در مسابقات کشوری حاضر میشوند و هیچ تفکر مدرنی ندارند.
در فوتبال ایران شرایطی باید فراهم شود که اگر پرسپولیس و سپاهان در لیگ برتر بازی دارند قبل این بازی، تیمهای پایه این دو تیم هم با هم مسابقه بدهند. اگر تمام باشگاههای لیگ برتر در فوتبال پایه کشوری سهمیه داشته باشند و در آن مسابقات تلاش کنند فوتبال ما به سمت توسعه حرکت خواهد کرد.
جوانگرایی کار سرمربی تیم ملی نیست
کاری که آقای قلعه نویی در خصوص جوانگرایی میخواهد انجام بدهد کار دو سال و سه سال نیست. نمیتوان بازیکن جوان ۱۸ ساله را که ۲۰ بازی در تیم جوانان انجام داده و در تیم بزرگسالان به زور دو بازی انجام داده در تیم ملی استفاده کرد. بازیکن جوانی را میتوان به تیم ملی دعوت کرد که یک دوره کامل در لیگ برتر بزرگسالان بازی کرده باشد. علاوه بر این، بازیکنان جوان ما آموزشهای لازم را ندیده اند. ما به بازیکن جوان با تجربه نیاز داریم که حداقل در طول یک سال ۵۰ الی ۶۰ بازی برای تیم رده سنی خودش و تیم بزرگسالان انجام داده باشد. آیا ما در فوتبال ایران چنین بازیکنی را داریم؟ نداریم و اگر نداریم چرا چنین مسألهای را به سرمربی تیم ملی تحمیل میکنیم؟
جوانگرایی از آکادمی شروع میشود نه تیم ملی
فرایند جوانگرایی در تیمهای ملی از پایان جام جهانی آغاز میشود نه اینکه وسط مسابقات انتخابی و جام ملتهای آسیا دنبال پایین آوردن میانگین سنی بازیکنان باشیم. چنین مسألهای نمیتواند وجود داشته باشد و اگر آقای قلعه نویی هم چنین کاری میکند میخواهد بر انتقاد منتقدین سرپوش بگذارد. فرایند جوانگرایی از آکادمیها و باشگاهها باید شروع بشود و نمیتوان الان به مربی تیم ملی گفت که باید برای جام جهانی ۲۰۲۶ تیم را جوان بکنی. اگر این تیم قرار باشد بدون برنامه ریزی جوان بشود حتی از گروه هم صعود نمیکند. ما الان باید به فکر تقویت تیم باشیم و ببینیم بازیکن جوانی داریم که در طول یک دوره لیگ برتر ۲۰ بازی باشگاهی داشته باشد؟
لزوم تربیت بازیکن جوان باتجربه
ما به بازیکنانی نیاز داریم که فوتبال بازی کرده باشند و تجربه کافی را به دست آورده باشند و فوتبال مدرن دنیا را بشناسند. درست است که تیم ملی به بازیکن جوان نیاز دارد اما در کنار آن به اردوهای آماده سازی و بازی تدارکاتی با تیمهای بزرگ نیاز دارد. به کادر فنی و یک گروه آنالیز قوی نیاز است که به آقای قلعه نویی کمک کنند و اینها مسیری است که علاوه بر بازیکن جوان، باید برای تقویت تیم برای جام جهانی ۲۰۲۶ و ۲۰۳۰ برداشته بشود.
|
|
|