|
||||||
|
||||||
به گزارش خبرنگار مهر، رمان پلیسی «خوابگرد قاتل» نوشته مجتبا هوشیار محبوب بهتازگی توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب را میتوان دنباله یا جلد دوم رمان «امارت شر» ایننویسنده دانست که زمستان سال پیش منتشر شد.
مجتبا هوشیار محبوب متولد سال ۱۳۶۶ و دانشآموخته رشته زبان و ادبیات فارسی است. او علاوه بر روزنامهنگاری، داستاننویسی و مطالب ادبی، در زمینه ترجمه شعر هم فعالیتهایی در کارنامه دارد. هوشیار محبوب پیش از «امارت شر»، دو رمان «آقای مازنی و دلتنگیهای پدرش» و «آنها با شاعری که خیلی دوستش داشتند بد تا کردند» را به چاپ رسانده است.
در «خوابگرد قاتل» هم داستان در همانبستر مکانی «امارت شر» جریان دارد. قاتل و شخصیت منفی اینداستان با خواب و دنیای رویاهای مقتولانش کار دارد و پیش از ارتکاب جنایت، ابتدا وارد کابوسهای قربانیان خود میشود. شخصیت اصلی و در واقع کارآگاه اینداستان هم مانند جلد اول، شمس رودکناری است که باید در جستجوی قاتل مرموز داستان بربیاید؛ قاتلی که با صوفیان نالی ارتباط دارد و ...
«خوابگرد قاتل» چهاربخش اصلی دارد که فصول مختلفی را در خود جا دادهاند. پیش از شروع داستان هم اینبیت از مولانا درج شده است: «همچو آنوقتی که خواب اندر روی/ تو ز پیش خود به پیش خود شوی»
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
خیابان نوزدهم، اینوقتِ روز، خیابان پر رفتوآمدی به حساب نمیآمد. بیشتر از همه محل خرید لباس و کیف و کفش و مغازههای کوچکی بود که کمی دیرتر شروع به کار میکردند. برای همین مشتریهای محدودِ اولِ صبح کافه ترنج بیشتر مردان و زنانی بودند که میخواستند صبحانهشان را بخورند و راهی سر کارشان شوند.
بارمان، وردستِ نوجوانش، از دیشب چندظرف نشسته باقی گذاشته بود، تا اولین کارِ مونا شستن همانها باشد. بعد، یک عود هندی آتش زد و شروع کرد به درستکردن اولین قهوه روز. بوی قهوه که در هوا پخش شد، به یاد آورد که همیشه عاشق کافه و کافهنشینی بود. هر وقت پا میگذاشت تو کافهای _ البته نه از آن کافه روشنفکریها که دودِ سیگار مثل مه انبوه و ناتمامی نشسته باشد روی فضا و تمام چیزها _ همین بوی قهوه بود که حالش را خوب میکرد. حتا یک روز بعدازظهر که پشت پیشخوان نشسته بود و به یکی دو مشتری که نشسته بودند و گپ میزدند، توجه میکرد، به این فکر کرد که چقدر آدمهایی را که میروند کافه دوست دارد. تقریبا در خلق و خوی تکتکِ کافهروها و آدمهایی که به ترنج میآمدند، یک جور خوشی و مهربانی میدید که برایش جذاب بود.
اینکتاب با ۲۹۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۲ هزار تومان منتشر شده است.
|
|
|