کامران احمدپور
چهارشنبه هفته پیش محمد مایلیکهن لباس رفتگری به تن کرد و به استادیوم انزلی رفت تا مسابقه ملوان بندرانزلی – استقلال را از نزدیک ببیند و البته جدا از این حرکت بسیار شایسته به چند عکاس هم کمک کرد تا از سد ماموران بگذرند و از او عکس بگیرند! مایلیکهن انسان فوقالعاده با هوشی است و به مصداق ضربالمثل «تا «ف» را بگیره میره یک راست فرحزاد» تا کلمه رفتگر از دهان علی دایی بیرون آمد، یک راست به فرحزاد قصه ما یعنی همان ورزشگاه تختی بندرانزلی رفت تا بار دیگر سوژه رسانهها بشود، البته در فصل بیکاری، مردی که معمولا در فصول بیتیمی و بیکاری زیاد دست به این کارها میزند.
پوشیدن لباس اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه و همدردی با آنها خیلی خوب است اما اول باید دید افراد در نیات خود چقدر صاف هستند و مهمتر از همه متخلص شدن به اخلاق آن قشر و صنف است نه ملبس شدن به آن، که در این صورت نه یک قدم بلکه صدها گام جلو رفتهای.
پرواضح است که من، مایلیکهن و امثال من که غرق در رفاه هستیم هیچگاه توانایی درک و لمس سختیها و محرومیتهای یک رفتگر را نداریم یعنی حداقل از نظر ظاهر زندگی هم نمیتوانیم زندگی آنها را درک کنیم اما از نظر باطنی چی؟ من خودم تجربه زندگی و همسایگی با چند رفتگر در جنوب شهر را دارم، آنها از نظر اخلاقی جزو خاضعترین، خاشعترین، با گذشتترین، کمادعاترین و مظلومترین اقشار جامعه هستند و اینقدر بر نفس خود چیره گشتهاند که حاضرند دست به زبالهها و واپسماندههای مردم بزنند و در میان آن همه آشغال و گند و کثافت و بوی بد کار که چه عرض کنم زندگی کنند چرا که شاید بیشترین لحظات عمرشان در همان محل کارشان سپری میشود تا در خانه، اما آیا این نفس غره ما اجازه این کار را به ما میدهد؟ آیا این نفس خیرهسر ما، به ما اجازه میدهد در مقابل تیکهها و بیاحترامیها و بعضا توهینهای بعضی از افراد جامعه به رفتگران زحتمکش که فقط میایستند و سکوت میکنند و نگاهت میکنند، ما هم اینچنین باشیم و در مقابل توهینها و طعنهها و کنایههای دیگران خشم و کینه خود را فرو بخوریم؟ رفتگران هیچگاه با کلام و عضله زبان خود دیگران را نرنجاندهاند اما آیا من و مایلیکهن هم در لباس رفتار و نه در لباس و پوشش ظاهری اینگونه بودهایم؟
مایلیکهن در مصاحبههایش فردوسیپور را شومن، قلعهنوعی را شعبان بیمخ، کوتوله، نوچه پرور، گنده باقالی، گروهبان قندلی و عوام فریب، مقداد نجفنژاد را بیمقدار نجفنژاد، علی دایی را آقای خاله، اسطوره پولپرستی، فروشنده اجناس بنجل به مردم و خصوصا به مراکز دولتی آن هم با نرخهای چند برابر، حبیب کاشانی را مرد هزار چهره و مرفه بیدرد که سرش را مثل کبک زیر برف فرو برده، فیروز کریمی را دلقک، مهدی تاج را آدم دو رو و ریا کار و... خطاب میکند اما آیا واقعا مردم، دوستان، همسایگان و همکاران یک رفتگر هم اینقدر در معرض آماج حملات لفظی و کلامی او هستند و از زبان او در آزارند؟
رفتگران هیچگاه با زبانشان دیگران را نمیزنند، رفتگران آستانه تحمل بالایی دارند اما آیا من و محمد مایلیکهن هم چنین آستانهای داریم؟ همین چند ماه پیش محمد مایلیکهن به جرم نوشتن چند مقاله و یک مصاحبه از اصغر شرفی، نگارنده یعنی بنده را به ۹۱ روز زندان محکوم کرد و نام مرا در سیاهه سابقهداران قرارداد! میدانید چرا؟ چون سردبیر ما نوشته بود آقای مایلیکهن! مگر تو داروغه فوتبال هستی که به همه توهین میکنی! به زعم محمد مایلیکهن کلمه داروغه یعنی پلیس، توهین است و او به دادگاه شکایت میبرد و دادگاه نیز کلمه داروغه را توهین تلقی میکند! دیگر مطلبی که مایلیکهن از آن رنجیده بود مصاحبه یکی از پیشکسوتان بود که گفته بود به مسجد رفتم تا احترام به پیشکسوتان را به مایلیکهن یاد بدهم و این جمله هم به زعم مایلیکهن توهین تلقی شده بود و البته دادگاه هم آن را وارد دانست!! مایلی کهن مصاحبهای کرده و اصغر شرفی را دائمالخمر خطاب کرده بود و اصغر شرفی هم جوابش را داد و مایلیکهن هم به خاطر مصاحبه اصغر شرفی از ما شکایت کرد و به خاطر همین جملات من یعنی کامران احمدپور به ۹۱ روز زندان محکوم شدم! واقعا اگر قرار بود کسی از جملات و توهینهای خود مایلیکهن شکایت کند این جملات و توهینها چند قرن زندانی داشت؟ راستی آقای مایلیکهن! شما به جز شباهت لباس رفتگری، در اخلاق و باطن چقدر به خصوصیات اخلاقی رفتگران شباهت دارید، به سادگی آنها، به گذشت آنها، به بیادعا بودن آنها، به صبر و متانت آنها؟
SHOOT
هر روز که پیامبر از آنجا رد میشد از بالای پشت بام شکمبه شتر و زباله روی سر حضرت میپاشید. ۳-۲ روزی از آن مرد خبری نبود و حضرت از اصحاب سراغ آن مرد یهودی را گرفت. خبر دادند مریض است. پیامبر با اصحاب به در منزل مرد یهودی مراجعه کرد مادرش و خودش وحشتزده شدند، گفتند پیامبر مسلمانان و یارانش برای جبران و تلافی به در خانه ما آمدهاند اما وقتی که فهمیدند برای عیادت بیمار آمدهاند، جوان یهودی شرمنده شد، به دست و پای پیامبر افتاد و اسلام آورد، این است الگوی واقعی مسلمانان و هر که به اخلاق او نزدیکتر است مسلمانتر.
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمنان نظر داری