سر این ریسمان را امضای یک حکم در دست ما قرار میدهد. روز ۲۶ آذر ۱۳۹۸، خبرگزاری «ایرنا» گزارش داد «مهدی رسولپناه» به عنوان جانشین مرحوم «جعفر کاشانی» در هیات مدیره باشگاه «پرسپولیس» انتخاب و بلافاصله به ریاست هیات مدیره این باشگاه رسیده است.
اما مهرداد رسولپناه کیست؟ جواب این سوال را روزنامه «گل» یک روز بعد پیدا کرد. خبرنگار این روزنامه از جستوجوی خود در ساختمان وزارت ورزش و جوانان به یک جواب کوتاه رسیده بود؛ رسولپناه دندانپزشک اختصاصی «مسعود سلطانیفر»، وزیر ورزش و جوانان ایران است!
یک دندانپزشک، بدون هیچ سابقه ورزشی یا مدیریتی، نه تنها وارد هیات مدیره باشگاه پرسپولیس میشود که حتی بالاتر از «مهدی محمدنبی»، «ایرج عرب»، «مهرداد هاشمی» و «علی رغبتی»، اعضای هیات مدیره و «محمدحسن انصاریفرد»، مدیرعامل این باشگاه قرار میگیرد.
سوال دوم این است که چه کسی یا چه کسانی مهرداد رسولپناه را برای این پست انتخاب کردند؟ جواب اول، دمدستیترین پاسخ ممکن است؛ مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان.
اما یک مصاحبه از رییس تازه وارد هیات مدیره باشگاه پرسپولیس، ابهامهای تازهای را ایجاد کرد. او روز ۲۷ آذر ۱۳۹۸ به روزنامه گل گفت: «پرسپولیس شرکت سهامی عام است و طبق قانون تجارت در مورد اعضای هیات مدیره آن هم تصمیمگیری میشود. اگر قرار باشد تغییری در هیات مدیره باشد، دژپسند به عنوان رییس مجمع، آوایی به عنوان عضو و سلطانیفر به عنوان دبیر مجمع تصمیمگیری میکنند.»
مهرداد رسولپناه نام کامل اعضا مجمع باشگاه پرسپولیس را به زبان نیاورد. این بخش از گفتههای او به صورت کامل فراموش شد. آنچه بیاهمیت ماند، این است که مگر هیات مدیره باشگاههای «استقلال» و پرسپولیس به صورت مشخص و مستقیم از سوی وزیر ورزش و جوانان انتخاب و معرفی نمیشوند؟ جواب این سوال در اذهان عمومی مثبت است اما دقیقا و قطعا باید به این سوال، پاسخ منفی داد.
هیچ یک از اعضای هیات مدیره باشگاه پرسپولیس با نظر مستقیم و نهایی مسعود سلطانیفر انتخاب نمیشوند. این وظیفهای است که اعضای مجمع دو باشگاه، به عنوان سایه بالای سر دو باشگاه برعهده دارند. وزیر ورزش و جوانان تنها عضو مشترک هر دو مجمع به حساب میآید.
نقش هیات مدیره باشگاههای استقلال و پرسپولیس چیست؟ تقریبا هیچ، تنها مصاحبه، رونمایی از آرزوها و آمال و البته مذاکره با مدیران برنامه مربیان و بازیکنان است. این اعضای مجمع هستند که به صورت نمونه، حکم به حضور «اسماعیل خلیلزاده»، مالک هتل «کادوس» رشت یا مهرداد رسولپناه، دندانپزشک اختصاصی وزیر ورزش میدهند.
مهرداد رسولپناه بدون آن که بداند، از اعضای نامریی باشگاه پرسپولیس رونمایی کرده است. از زمان کنار رفتن دولت «محمود احمدینژاد» تاکنون، هرگز وزارت ورزش و جوانان اعضای مجمع این دو باشگاه را به صورت رسمی اعلام نکرده بود. حتی در تصاویری که از نشست اعضای مجمع باشگاه پرسپولیس با هیات مدیره در سایت رسمی این باشگاه منتشر شدهاند هم نمیتوان تصویری از مردان مجمع پرسپولیس را دید.
بخشی از چرایی این ماجرا به سیاستگذاری کلی نظام برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس برمیگردد. در دولت «حسن روحانی» که ورزش ایران به صورت کاملا امنیتی اداره میشود، اراده به مدیریت دو باشگاه در پشت درهای بسته گذاشته شده است.
رسولپناه از دو نفر نام برد؛ «فرهاد دژپسند» و «علیرضا آوایی»؛ رییس و عضو مجمع باشگاه پرسپولیس. این دو نفر کنار سلطانیفر که دبیر این مجمع است، مینشینند.
شناخت اعضای مجمع باشگاه پرسپولیس را میتوان با نام فرهاد دژپسند آغاز کرد. او تحصیلات آکادمیک خود را در مقطع کارشناسی اقتصاد نظری و کارشناسی ارشد برنامهریزی سیستمهای اقتصادی در دانشگاه «شهیدبهشتی» گذراند. مدرک دکترای اقتصادش را هم در «دانشگاه آزاد» گرفت.
اما او خیلی زود به مدیران اقتصادی دولت اصلاحات، یعنی «فرهاد رهبر» و «علی طیبنیا» نزدیک شد. محصول این ارتباط و ائتلاف، فرهاد دژپسند را به یکی از سیاستگذاران کلان اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بدل کرد.
دژپسند در دولت «سیدمحمد خاتمی»، معاون برنامهریزی اقتصادی وزارت بازرگانی بود و «قانون تجارت» و «قانون تجارت الکترونیکی» را نوشت. سپس با انتصاب «فرهاد رهبر» به ریاست سازمان مدیریت و برنامهریزی، به عنوان معاون تولید و برنامهریزی این سازمان انتخاب شد.
در دولت حسن روحانی نیز به پستهایی مانند معاونت امور اقتصادی و هماهنگی سازمان برنامه و بودجه، مدیر مرکز آموزش و پژوهشهای توسعه و آیندهنگری و سرانجام وزارت امور اقتصاد و دارایی رسید. یعنی یکی از مهندسان اقتصاد کنونی دولت ایران، عضو مجمع باشگاه پرسپولیس است؛ باشگاهی با ۳۰ مبلیون نفر هوادار و البته بدهیهای همیشگی انباشته شده قبلی و فعلی.
فرهاد دژپسند از وزرای میانی دولت حسن روحانی محسوب میشود. او نه به شکل جدی سابقه امنیتی دارد که محبوب رییسجمهوری باشد و نه اختیار تام در وزارتخانهاش خواسته است.
اما در مجمعی که به صورت مستقیم از سوی رییسجمهوری گزینش میشود، جای یک نیروی امنیتی خالی است؛ علیرضا آوایی.
در مورد مرد ۶۳ ساله مجمع باشگاه پرسپولیس میتوان از یک اتفاق آغاز کرد: «اعتراض و ترک جلسه هنگام سخنرانی علیرضا آوایی در شورای حقوق بشر».
بعد به این خبر رسید: «گروهی از معترضان به حضور علیرضا آوایی، مقابل دفتر سازمان ملل در ژنو تجمع کردند.»
علیرضا آوایی از مرداد ۱۳۹۶ تاکنون وزیر دادگستری دولت حسن روحانی است؛ کسی که هنوز پروندههایی در مورد کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ دارد. او آن زمان از اعضای موسوم به «هیات مرگ» در زندانهای دزفول و اهواز بود و گفته میشود در اعدام بیش از ۱۵۰ زندانی سیاسی دست داشته است.
در سیاهه مدیریتش میتوان رد پای یک حکم قضاوت در جمهوری اسلامی را دید. از سال ۱۳۵۹ به صورت بیوقفه به عنوان دادستان عمومی و انقلاب شهرهایی مانند دزفول، اهواز، کردستان، لرستان، مرکزی، اصفهان و تهران شاغل بود تا این که سال ۱۳۹۳ به دیوان عالی کشور رفت. پس از آن، در سال ۱۳۹۴ معاونت وزیر کشور و ریاست سازمان ثبت احوال ایران را در دست گرفت. سال ۱۳۹۵ به عنوان رییس دفتر بازرسی ویژه رییسجمهوری انتخاب شد و از آغاز دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی هم به وزارت دادگستری ایران رسید.
آذر ۱۳۹۸، «سازمان عفو بینالملل» نام علیرضا آوایی را در ردیف متهمان اعدامهای فراقانونی قرار داد و او را «ناقض حقوق بشر» نامید. اما جالب این که هشت سال قبل از آن، یعنی مهر ۱۳۹۰، علیرضا یکی از ۳۲ مقام ایرانی بود که از سوی سازمان اتحادیه اروپا به دلیل نقض قوانین حقوق بشر مورد تحریم قرار گرفت و ممنوعالورود شد.
در بیانیه حقوق بشر در مورد آوایی از دلایلی مانند «مشارکت در دستگیریهای خودسرانه»، «نقض حقوق بشر»، «انکار حقوق زندانیان» و «افزایش اعدامها» در ایران نام برده شده بود.
با این حال، او اسفندماه سال ۱۳۹۶ وارد قاره اروپا، کشور سوییس و شهر ژنو شد تا در مقر «شورای حقوق بشر» سازمان ملل متحد، در مورد حقوق شهروندان ایران و جهان صحبت کند. او در کنار سخنرانی در این شورا، ریاست هیات ایران را هم برعهده داشت.
حضور آوایی در سوییس نه تنها اعتراض اعضای شورای حقوق بشر و شهروندان ایرانی را به همراه داشت که حتی «نیکی هیلی»، سفیر امریکا در سازمان ملل متحد به حضور وزیر دادگستری ایران در این نشست اعتراض کرد و او را مسوول برخی از بدترین موارد نقض حقوق بشر در ایران دانست.
علیرضا آوایی یکی از مقاماتی است که پیشنهاد ایجاد «دادگاه ویژه مفاسد محیط زیست» را ارایه کرده بود؛ دادگاهی که البته فعالان محیط زیست را بیش از متخلفان زیر فشار گذاشت.
او بخشی از موفقیتهای کنونی خود را مدیون برادر بزرگترش، «احمد آوایی» است؛ کسی که در سالهای قبل از انقلاب، عضو گروه «منصورون» بوده و در جنگ هشت ساله ایران و عراق و پس از آن، در لبنان کنار «حزبالله» نیز حضور داشته است.
احمد آوایی، واسطه نظامی وزارت امور خارجه ایران در سوریه، قائم مقام بنیاد تعاون کل کشور و نماینده حوزه دزفول در مجلس هفتم و هشتم شورای اسلامی هم بود. اما بخش مهمی از ماموریتهایش، در حوزه راهاندازی شرکتهای کشت و صنعت برای سپاه پاسداران بوده است.
برادرزاده علیرضا آوایی هم به تازگی خبرساز شده است. آذر امسال، «علی آوایی»، فرزند «اسدالله آوایی»، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در شهر منچستر، نامزد انتخابات پارلمان بریتانیا شد. علی آوایی خودش را «مستقل» و خط فکری خود را جدا از خانوادهاش اعلام کرد اما در انتخابات این شهر شکست خورد. شرکت او در این انتخابات نشان داد که خانواده آوایی حتی تا عمق حزب «لیبرال دموکرات» بریتانیا هم پیش رفتهاند.
علیرضا آوایی حالا با این رزومه، کنار فرهاد دژپسند و البته مسعود سلطانیفر، خط و مشی کلی باشگاه پرسپولیس را تعیین میکنند. وزارت ورزش و جوانان همچنان از اعلام اسامی اعضای مجمع دو باشگاه استقلال و پرسپولیس طفره میرود.