من بازیكن اسبق تیم تاج بودم و در سال ۱۳۴۷ با پیراهن این تیم از فوتبال خداحافظی كردم اما نكته اینجا بود كه من استقلالی بودم ولی مرا متهم به پرسپولیسی بودن میكردند!* من عاشق علی پروین بودم اما ناصر حجازی را هم دوست داشتم. این دو هرگز تكرار نخواهند شد و فوتبال ما دیگر چنین چهرههایی به خود نخواهد دید.* در دربی سال ۱۳۶۶ چندین بار فرشاد پیوس را داخل محوطه جریمه استقلال سرنگون كردند. حاجیلو بود كه پیوس را میزد اما من چون ترسیدم جو ورزشگاه به هم بریزد و اوایل بازی بود، پنالتی نگرفتم. به نوعی اگر پرسپولیسی بودم سریعاً نقطه پنالتی را نشان میدادم.* من برخلاف گفتهها خارج از زمین فوتبال رفاقتی با پروین نداشتم. هرچه بود داخل زمین بود و پس از آن تمام میشد.* من یك عمر معلم ورزش بودم. شاگردان زیادی داشتم مثل بهتاش فریبا، حمید درخشان، سعید مراغهچیان و حتی مرحوم ناصر حجازی از شاگردان من بودند.* یك بار حمید درخشان را در مدرسه تا میخورد كتك زدم چون كار بدی كرده بود و من هم گفته بودم پروندهاش را بگذارند زیر بغلش تا برود!* چون من اكثر بازیهای پرسپولیس را در طول فصل قضاوت میكردم، مرا متهم به پرسپولیسی بودن میكردند. آن روزها كسی جرأت سوت زدن بازیهای پرسپولیس را به غیر از من و یكی، دو نفر دیگر نداشت.* كسی جرأت نداشت به من پیشنهاد رشوه بدهد. بودند كسانی كه با یك پرس چلوكباب عوض میشدند اما من اگر كسی پیشنهادی میداد، بلایی سرش میآوردم كه آن سرش ناپیدا بود.* من هرگز پس از گلی كه پرسپولیس در بازی با هما به ثمر رساند، از خوشحالی به هوا نپریدم! فیلم آن بازی هست. این ادعا واقعاً مسخره است.* یك بار بهتاش فریبا در جریان بازی استقلال و ابومسلم آمد و یقه مرا گرفت و اعتراض كرد. من هم به او گفتم خجالت بكش، من معلم تو بودهام و این چه حركتی است كه انجام میدهی!* من از سال ۱۳۵۰ وارد دنیای داوری شدم اما این را بدانید كه ورودم به دنیای فوتبال به ۶ سالگیام برمیگشت.