ایرانم آرزوست...🖤🙏
برای من که در بندم چه اندوه آوری ای تن
فراز وحشتِ داری، فرود خنجری ای تن
غم آزادگی دارم به تن دلبستگی تا کی
به من بخشیده دلسنگی‌ شکستن‌های پی در پی
در این غوغای مردم‌کش در این شهر به خون خفتن
خوشا در چنگ شب مردن ولی از مرگ شب گفتن
چرا تن زنده و عاشق کنار مرگ فرسودن
چرا دلتنگ آزادی گرفتار قفس بودن
قفس بشکن که بیزارم از آب و دانه در زندان
خوشا پرواز ما حتی به باغ خشک بی‌باران
در این غوغای مردم‌کش در این شهر به خون خفتن
خوشا در چنگ شب مردن ولی از مرگ شب گفتندر آوار شب و دشنه چکد از قلب من خوناب
که می‌بینم من عاشق چه ماری خفته در محراب
خوشا از بند تن رستن پی آزادی انسان
نمی‌ترسم من از بخشش که اینک سر که اینک جان
در این غوغای مردم‌کش در این شهر به خون خفتن
خوشا در چنگ شب ماندن ولی از مرگ شب گفتن
اگر پیرم اگر بُرنا اگر بُرنای دل پیرم
به راه خیل جان برکف که می‌میرند می‌میرم
اگر سرخورده از خویشم من مغرور دشمن شاد
برای فتح شهر خون تو را کم دارم ای فریاد
در این غوغای مردم‌کش در این شهر به خون خفتن
خوشا در چنگ شب مردن ولی از مرگ شب گفتن
در این غوغای مردم کش در این شهر به خون خفتن
خوشا در چنگ شب مردن ولی از مرگ شب گفتن
#مهسا_امینی
نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱ )