لینک‌های ارسالی توسط کاربران فوتبالی‌ترین فرستاده می‌شوند و محتوای آنها الزاماً بیانگر دیدگاه مدیریت فوتبالی‌ترین نمی‌باشد. چنانچه لینکی را در تضاد با قوانین سایت می‌دانید، لطفاً به ما اطلاع دهید.
روزی روزگاری حدود دو دهه دورتر از امروز، یکی از ستاره‌های فوتبال ایران از آسمان پایین می‌آمد تا زیر پل ستارخان با تاکسی نارنجی رنگش بایستد و فریاد بزند: «آزادی دو نفر، آزادی!» بعد مسافرانی که او را می‌شناختند را سوار کند، با آنها در مورد بازی آخری که مقابل عربستان با پیراهن ملی داشته حرف بزند. کرایه راه را تعارف بزند و گاهی حتی چند بچه مدرسه‌ای یا پیرزن را هم میهمان خودش بکند. آن روزها، امروز نبود. خیلی دور نیست اما دور است! آنقدر دور نیست که یادمان نیاید روز بعد از بازی‌ها، زیر پل سیدخندان همه خدا خدا می‌کردند «فلانی» به تورشان بخورد که با او در مورد بازی شب قبل حرف بزنند و آنقدر هم دور شده که نتوانیم دنده جا زدن یک ملی‌پوش پشت رل تاکسی را باور کنیم. ملی‌پوشان‌ آن روز دنبال پول خرد در کاسه زیر فرمان می‌گشتند و ملی‌پوش‌های امروز تراول پنجاه هزار تومانی را جزو پول خردهای جیب‌شان کرده‌اند. خدا بدهد برکت!‌ همان روزها صدای مسافران ستارخان به آزادی هم درآمده بود. می‌گفتند این بدبخت (!) کی تمرین کند؟ کی بازی کند؟ همتایش آنطرف آب در ناز و نعمت است، این در صف تاکسی. آن یکی برای توپ می‌دود، این یکی برای نان!‌ حرفه ای شدن فوتبال، نه فقط خواسته قشر پا به توپ یا حتی سیاست کلی دولتی‌ها که دقیقا خواست عمومی بود. اینکه یک قهرمان ملی حرفه‌ای جز دویدن برای توپ نداشته باشد را «جامعه» می‌خواست. خواسته‌ای که به صورت عملی نشان داده می‌شد. نه کسی برای حرفه‌ای شدن فوتبال و بالا رفتن دستمزدها در خیابان راهپیمایی کرد، نه اعتصابی به چشم فوتبال ایران آمد و نه لیگ و بازی و حتی تمرینی برای رسیدن به چنین هدفی تعطیل شد. جامعه به سمتی می‌رفت که فوتبال بیش از هر رویداد اجتماعی در تیررس نگاه‌ها و انتظارها بود. فوتبال را نگاه جامعه متمول کرد وگرنه چرا تا همین امروز دستمزد هنرور تئاتر و موزیسین و نقاش‌های تجسمی و ... در تناسب با پیشتر‌ها رشدی نکرده؟ آن روزها، غم نان فوتبالیست جای غم شکست‌های فوتبال را می‌گرفت. فردای باخت به عربستان در دوحه و حذف شدن از انتخابی جام جهانی در آخرین گام (همان سال ۹۳ که فقط دو تیم از آسیا به جام جهانی رسید) همه از غیرت فنونی‌زاده و رشادت دایی حرف زدند و از ناداوری. غم بود اما گلایه نبود. باخت بود، تاسف بود اما حقارت نبود. آن روزها می‌دانستند همان فوتبالیستی که از چهل متری توپ را به تور الدعایه چسبانده فردای پیاده شدن از هواپیما، تاکسی‌اش را استارت زده. چرا باید انتظاری بیشتر می‌داشتند؟ همین جامعه، برای داشتن انتظاری بیشتر، فوتبال را حرفه‌ای کرد. حالا اما داستان کمی فرق کرده!‌ فوتبالیست ایرانی امروز نه مثل دایی سر می‌زند، نه مثل فنونی‌زاده سر و پایش را جلوی توپ عربستانی‌ها می‌اندازد، نه مثل کریم باوی با پای شکسته بازی می‌کند و نه مثل آن دروازه‌بان و آن هافبک هجومی و آن دفاع وسط تیم ملی مسافرکشی می‌کند. فوتبالیست امروز نه مثل آن روزها مظهر غیرت می‌شود که هوادار برایش جان بدهد، نه مثل دو نسل پیش‌ترها سرش به درآوردن یک تکه نان در خیابان‌ها گرم است که «جامعه» به او حق بدهد. فوتبالیست امروزی ما، نه آن مفلس محبوب دیروز است و نه ستاره‌ دوست داشتنی و محبوب امروز! با چنین شاهکاری چه باید کرد؟ به خصوص وقتی تمرین تیمش را رها می‌کند و به بهانه نگرفتن حقوقش تمرین را ترک می‌کند. حقوق بازیکن پرسپولیس براساس قراردادی که تعیین شده، باید پرداخت شود ولی همین بازیکن که امروز برای گرفتن حقش اعتصاب می‌کند، تمرین نمی‌کند و قبل از خروج از سالن فریاد می‌زند که کرایه خانه‌اش مانده، کمی با خودش خلوت کند و ببیند چقدر با همان ملی‌پوش دهه ۶۰ که زیر پل ستارخان فریاد می‌زد: «آزادی... آزادی» فرق دارد. بالاتر است یا پایین تر. چه فنی، چه مالی. همین و بس!
بگذارید جمله آخر این گزارش را همان خط اول بیاوریم: «اوضاع پرسپولیس خیلی خراب است». این خراب بودن اوضاع البته ربطی به جایگاه تیم در جدول رده‌بندی، کیفیت تیم و بازیکنان، کار فنی دایی و همکارانش و مسائل مربوط به تیم ندارد اما متاسفانه با تمام این مسائل مثل زنجیر گره خورده و در نهایت ربط پیدا می‌کند. امروز اوضاع باشگاه پرسپولیس خراب است؛ خراب‌تر از آنچه تصورش را بکنید.
میراث محمد رویانیان برای پرسپولیس، ۶۰ میلیارد بدهی و یک دنیا وعده توخالی بود. او که با شعار‌های فراوان و طرح‌های پرطمطراق روزها را سپری کرد، حالا که استعفا داده پس از رفتنش معلوم شده پرسپولیس نه تنها در دوران مدیریت رویانیان رو به جلو حرکت نکرده بلکه با این بدهی میلیاردی رو به عقب حرکت کرده است. پیش از رفتن او، متولیان باشگاه که از توخالی بودن وعده‌های رویانیان مطلع بودند، بیم آن داشتند که با رفتن این مدیر چگونه باید این باشگاه ورشکسته را اداره کرد. حالا این نگرانی رنگ واقعیت به خود گرفته. علی‌رغم افشا شدن فجایعی که در این ۱۸ ماه رخ داده، رویانیان همه چیز را تکذیب می‌کند و واقعیت را نمی‌پذیرد...
امیر قلعه‌نویی سرمربی تیم‌ ملی در ماجرای جدال رسانه‌ای با کارلوس کروش، خطاب به او گفت: «من بچه نازی‌آبادم و کم نمی‌آورم.» قلعه‌نویی در تقابل با سرمربی تیم‌ ملی این جمله را به زبان آورد تا کارلوس کروش سریعاً در این زمینه تحقیقات لازم را صورت بدهد. او آدمی است که روی جزئیات هم حساس است و به همین دلیل تک‌تک جملات مصاحبه سرمربی استقلال را خوانده و به تحلیل آنها پرداخته است اما کروش وقتی به این جمله قلعه‌نویی رسید، مکث کرد و چیزی از آن متوجه نشد. سرمربی تیم ‌ملی روز گذشته از برخی از دوستان ایرانی‌‌اش درباره نازی‌آباد پرسید و گفت منظور امیر قلعه‌نویی را متوجه نمی‌شود. دوستان او هم به کروش گفتند که نازی‌آباد نام محله‌ای در تهران است که فوتبالیست‌های زیادی به ایران معرفی کرده و این فوتبالیست‌ها هم معمولاً جلوی کسی کم نمی‌آورند!
بعد از آن مصاحبه‌های تند اول هفته کروش و قلعه‌نویی علیه هم و موضع‌گیری‌های تندی که سرمربی تیم ملی و مربیان باشگاهی در قبال یکدیگر داشتند، کارلوس همه را غافلگیر کرد. در حالی که می‌شد انتظار داشت او باز هم در یک گپ جدید رسانه‌ای در مورد مشکلاتش در فوتبال ایران حرف بزند، او در قبال سوالاتی در مورد کریمی و رحمتی، غیرقابل پیش بینی‌ترین پاسخ ممکن را داد. او درهای تیم ملی را به روی کریمی باز شده دانست و این بار با موضعی نرم‌تر از قبل در قبال رحمتی حرف زد. تفاوت آنچه کروش در قبال کریمی و رحمتی به زبان آورد هم مقبول بود. کریمی و رحمتی به اشکالی متفاوت از تیم ملی جدا شدند و البته مواضعی متفاوت از هم در قبال تیم ملی کشورشان بعد از دعوت نشدن از سوی کروش به اردوهای ملی داشتند. پس کریمی با دری کاملا باز و البته رحمتی با دری که بسته شده ولی قفلی روی آن نیست روبرو می‌شوند. چراغ سبز کروش و واکنش سریع کریمی، می‌تواند آینده را همین امروز به تصویر بکشد. کریمی همان جملاتی را به زبان آورده که کروش می‌خواهد. اینکه در تیم ملی می‌توان یک سرباز بود. کریمی با علم بر اینکه به احتمال قریب به یقین در تیم یازده نفره کروش جای ثابتی نخواهد داشت و فقط فرصتی کوتاه برای نمایش‌های مختصر و مفید در دقایق پایانی (آن هم براساس اقتضای بازی) به دست خواهد آورد خود را به‌عنوان سرباز تیم ملی معرفی کرده تا نه تنها از شأن خود چیزی کم نکند که حتی ارزشی که برای پیراهن ملی قایل شده را نشان دهد اما سوال اینجاست که امروز مهدی رحمتی دستش را روی دستگیره دری که به نظر می‌رسد دیگر قفل نیست می‌اندازد و در را باز می‌کند؟ آیا او هم موانعی که پیش روی او و تیم ملی (براساس اشتباه خودش) قرار گرفته را برمی‌دارد و پالس معنی‌‌دار کروش در مورد خودش را می‌گیرد و به تیم ملی برمی‌گردد؟ آیا او این بار بدون نگرانی از حضور دنیل داوری و اینکه ممکن است در تیم ملی حتی طعم نشستن روی نیمکت این بوندس‌لیگایی را بچشد دست روی دستگیره می‌اندازد و در را باز می‌کند؟ بازگشت کریمی (به‌عنوان یک کاپیتان و بزرگتر قابل) و رحمتی به‌عنوان یکی از مطمئن‌ترین دروازه‌بان‌های کنونی فوتبال ایران خوشایندترین اتفاقی است که می‌توان نشانه‌های آن را در حرف‌های کروش و البته واکنش کریمی دید. می‌توان همانطور که کروش گفته منتظر لیست تازه او نشست. آیا همه درها باز خواهد شد؟
من هم ضعف‌هایی دارم و کامل نیستم اما اسم من خداداد است و در زندگی با خداوند پیش می‌روم، حقیقت را می‌گویم اگر چه می‌دانم به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آید صحبت‌های کارلوس کی‌روش سرمربی تیم ملی ایران برعلیه دو تن از مربیان موفق لیگ شاید به جرات بحث روز فوتبال ما باشد. در همین رابطه با خداداد عزیزی یکی از اسطوره‌های فوتبالمان و کسی که شاید یک جام جهانی را مدیون او هستیم، صحبت کردیم. خداداد که از حرف‌های کی‌روش متعجب شده بود مثل همیشه رک و بی‌پرده حرف‌هایش را می‌زند. مصاحبه جنجالی و بحث‌برانگیز خداداد عزیزی بازیکن سابق تیم ملی و اف‌ث کلن آلمان با خبرنگار سایت گل قطعا می‌تواند اتفاقات تازه‌ای را رقم بزند. عزیزی در این رابطه می‌گوید:« کی‌روش صحبت از قانون می‌کند ما که نه خوانده‌ایم و نه شنیده‌ایم، مگر ایشان چه قانونی دارد که گفته است قانون را من نوشته‌ام، شاید قانون یک ... قانون دو ... قانون کی‌روش من با صدای بلند می‌گویم اگر کی‌روش در فوتبال دنیا خدا هم باشد من طرف قلعه‌نویی هستم. برای حرف‌هایم دلیل دارم، امثال قلعه‌نویی و دایی برای فوتبال ایران زحمت کشیده‌اند. امثال کی‌روش می‌آیند و می‌روند، امیر قلعه‌نویی در درجه اول ایرانی است و در درجه دوم پیشکسوت فوتبال ایران است. امیر یکی از موفق‌ترین مربیان تاریخ فوتبال ایران بوده است و حتی دشمنان او هم این را می‌دانند. » خداداد عزیزی صحبت‌های جنجالی‌اش را ادامه می‌دهد و می‌گوید:« کی‌روش در حدود ۷ تا ۱۰ میلیارد تومان پول گرفته است تا تیم را به جام جهانی ببرد اگر نمی‌برد جای تعجب داشت، اگر قرار بود تیم را به جام جهانی نبرد به من ۱۰۰هزارتومان می‌دادند و من هم تیم را اوت می‌کردم. اینقدر افسار را به دست کی‌روش سپرده‌اند که خودش را همه کاره فوتبال می‌داند. البته مقصر فدراسیونی‌ها هستند که بعضا فوتبالی نیستند. کی‌روش در حقوق کارمندان فدراسیون هم دخالت می‌کند و آشپز و آبدارچی فدراسیون را هم او تعیین می‌کند. در ضمن آقای کی‌روش یادت باشد تو تیم ملی کشور من که همه می‌دانند سرم را هم برای ایران عزیز می‌دهم پس از آنکه در تاکتیک‌ات تغییر روش دادی و لیگی فوتبال بازی کردی با بازیکن‌های استقلال و افکار استقلالی به جام جهانی رفتید، دست‌تان هم درد نکند. اما اینکه خودت را همه کاره فوتبال بدانی درست نیست، آقای کی‌روش مردم ایران فهیم و باهوش هستند و همه چیز را تشخیص می‌دهند تو کارت را انجام داده‌ای پس دیگر با این افکار منفی و ستیزه‌جویی خرابش نکن.» خداداد عزیزی در پایان در مورد شرایط ابومسلم که این روزها که در عین بی‌پولی خوب هم نتیجه می‌گیرد می‌گوید:« شرایط ما که از نظر مالی تغییری نکرده و افتضاح است. متاسفانه مسئولین استان این لحظه پای کار نیامدند و بعضی‌ها فقط شعار می‌دهند. اول فصل برخی از نماینده‌های مجلس برای ابومسلم خودشان را می‌کشند و با تماس با مجلس، فدراسیون، وزیر ورزش تلاش کردند تیم را به رفیقشان بدهند، نه خداداد اما خب خدا زورش بیشتر بود و تیم را به ما دادند. آنها هم چون از ابتدا هدفشان کمک نبود و به دنبال منافع رفیقشان و خودشان بودند الان جبهه گرفته‌اند و از ابومسلم حمایت نکردند. این‌ها را می‌گویم تا مردم مشهد و خراسان بدانند که در ابومسلم چه می‌گذرد و چه کسانی دلسوز ان هستند و چه کسانی پی منافع خودشان هستند.» خداداد عزیزی همچنین در پایان افزود:« هیچ انسانی در زندگی‌اش کامل نیست و من هم ضعف‌هایی دارم اما اسم من خداداد است و یاد گرفته‌ام همیشه با خدا پیش بروم. من همیشه حقیقت را می‌گویم و با صداقت زندگی کردم اگر چه می‌دانم به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آید.»
( یک خبرنگار ورزشی مقیم ایران به شرط افشا نشدن نامش به وب سایت فارسی صدای آمریکا می گوید «مربی ها و فوتبالیست ها به دلال هایی بدل شده اند که به همراه مقامات و مدیران فدراسیون های ورزشی و مقامات بانفوذ حلقه های اصلی مافیای ورزش کشور را شکل داده اند». او می گوید «یک مربی بساز و بفروش شده و مربی دیگری برای همکاری با یک بازیکن در یک تیم ٥٠ میلیون تومان می گیرد، مربی دیگری در خارج از کشور به خرید و فروش املاک و مستغلات مشغول است و یک مسئول دیگر مقامات و نهادهای مستقل را تهدید به اخراج می کند». ) جنگ برای کسب قدرت، ثروت و نفوذ بیشتر طی چندین دهه گذشته به محافل ورزش ایران نیز رسیده است. در شرایطی که ایران ورزشکاران موفقی دارد که درآمدهای بسیار خوبی کسب می کنند و از محبوبیت و شهرت در داخل و خارج از کشور برخوردارند اما طی سال های اخیر رسانه ها از شکل گیری محافل قدرتمند و ثروتمندی در لایه های مختلف ورزش کشور به ویژه در رده های مختلف فوتبال خبر داده اند. برخی از مقامات، تصمیم گیران و دست اندرکاران ورزش کشور در مورد فعالیت چهره های پرنفوذ، دلال های قدرتمند در تیم های فوتبال ایران افشاگری کرده اند. ایران نهادی به نام هیات رسیدگی به تخلفات حرفه ای در فوتبال دارد که نام رسمی آن «منشور اخلاقی فوتبال ایران» است. مسئول فدراسیون فوتبال ایران حجت الاسلامی است که ادبیات سخن گفتن او شباهتی به مقامات بلندپایه ورزش کشورهای دیگر ندارد. طی سال های گذشته نیز مقاماتی به این بخش های مختلف این فدراسیون های ورزشی منصوب شده اند که پیشینه و سابقه مدیریت ارگان های ورزشی و یا مربی گری نداشته اند. دکتر سید مهدی آقاپور، مدیر گروه جامعه شناسی ورزش و استادیار دانشگاه تهران اخیراً در سمیناری زیر عنوان «جامعه شناسی ورزش در ایران» گفته است: «صف مدیران غیر ورزشی به اندازه‌ای است که نوبت به ما ورزشی‌ها نمی‌رسد. این قضیه سال‌هاست که در ورزش وجود دارد و شاهد مدیریت از سوی غیرورزشی‌ها در ورزش هستیم و هیچ گاه متخصصان متعهد ورزش مانند برخی بخش‌های دیگر در جایگاه اصلی خود قرار نگرفته‌اند.» این جامعه شناس گفته است «تحقیقات نشان می دهد (در ایران) سیاست حرف اول را در ورزش می زند ... در بخش های کلان جامعه شاهد گرایش های دوگانه هستیم و این گرایش های متضاد سیاسی در ورزش و به ویژه در فوتبال کشور برجسته است». نابسامانی و آشفتگی و باندبازی در ورزش ایران، به ویژه در فوتبال که مسابقات آن از جمله پرطرفدارترین و پربیننده ترین برنامه های تلویزیون دولتی کشور است سبب شده که نهادهای قانونی مربوطه به جای تمرکز بر چالش های پیش روی ورزش و از میان برداشتن موانع موجود برای حضور ورزشکاران ایرانی در رقابت های جهانی و مهم سراسر دنیا به دعواهای داخلی و مجادلات لفظی و کسب درآمد و سوء استفاده از موقعیت شغلی و نفوذ خود مشغول هستند. دکتر آقاپور جامعه شناس دانشگاه تهران در این مورد گفته است «هم‌اکنون شرایطی را شاهد هستیم که افرادی که دارای قدرت زیادی هستند و پول زیادی دارند، به راحتی می‌توانند ورزش را بخرند». بنا به گزارش رسانه های ایران به دلیل بحث های حاشیه ای در مورد وجود مافیای فعال در عرصه ورزش و به ویژه فوتبال تعداد تماشاگران این مسابقه ها به طور چشمگیری کاهش یافته اند. هواداران تیم های مختلف سرمربی های یکدیگر را به اخلال در روند عادی برگزاری مسابقه ها متهم می کنند. بنا به گزارش روز ٨ دی سال جاری خبرگزاری مهر، در مسابقه بین تیم های فوتبال استقلال و ملوان، هواداران استقلال سرمربی تیم پرسپولیس را مافیای فوتبال ایران خوانده بودند. حجت الاسلام علیرضا علیپور، دبیر هیات رسیدگی به تخلفات حرفه ای فوتبال اوایل شهریور سال جاری با اشاره به مافیا و پدرخوانده های فعال در تیم های فوتبال ایران گفته است «جریان مافیایی و پدرخوانده‌های فوتبال ایران که در چند هفته اخیر با جریان‌سازی رسانه‌ای در پی انحراف اذهان عمومی از تخلفات و جریان‌های متخلف بودند کور خوانده‌اند چرا که ما با این جریان‌سازی ها کوتاه نخواهیم آمد و با قدرت و قاطعیت با متخلفان برخورد می‌کنیم». او گفته بود «اگر افراد جرات مقابله با تخلفات جریان ها و افراد اسم و رسم دار را ندارند، بهتر است از مناصب خود کنار بروند». آقای علیپور در جای دیگری در مورد فعالیت های «ستاد منشور اخلاقی» فدراسیون فوتبال گفته بود «به کمک ستاد منشور اخلاقی، باندهای مافیای فوتبال را اذیت کردیم و حلقه اتحاد آنها را شکستیم. البته هنوز این باندها منهدم نشده‌اند ولی ما نیاز به ساختار جدید داریم. متاسفانه در ٢٠ سال گذشته حلقه مربیان ما بسیار محدود بوده و یک عده مدیر با یک عده مربی خاص کار کرده‌اند. ما خیلی تلاش کردیم این حلقه را بشکنیم.» در شرایطی که جدال لفظی مقامات فدراسیون های مختلف ورزشی به ویژه فوتبال ایران در مورد وجود مافیا از چندین سال پیش ادامه داشته اما طی ماه های اخیر شدت بیشتری گرفته اند. صاحبنظران معتقدند این مافیا از سال های پیش در قالب یک شبکه منسجم در ورزش کشور فعالیت کرده و با سرازیر شدن ثروت و نفوذ و قدرت، فعالیت های غیرقانونی و غیرمتعارف به بخشی از ماهیت این فدراسیون و مقامات دست اندرکار آن بدل شده است. از سویی دیگر برخی از آگاهان به فوتبال ایران می گویند مافیا و دلال‌ها در کمیته انضباطی و مسئولان برگزاری مسابقات داخلی و خارجی هم رخنه کرده‌اند و سالانه ده ها تا صدها میلیون تومان از این راه درآمد کسب می کنند. برخی رسانه های ایران حتی از اعمال نفوذ مافیا و دخالت افراد در قضاوت داوران مسابقه های فوتبال کشور نیز خبر داده اند. لغو اردوهای تیم ملی فوتبال ایران و سفرهای خارجی بازیکنان و یا دعوت از آن ها برای پیوستن به تیم های فوتبال جهان یکی از چالش های عمده و دعواهای دائمی مقامات فدراسیون فوتبال ایران است. یک خبرنگار ورزشی مقیم ایران به شرط افشا نشدن نامش به وب سایت فارسی صدای آمریکا می گوید «مربی ها و فوتبالیست ها به دلال هایی بدل شده اند که به همراه مقامات و مدیران فدراسیون های ورزشی و مقامات بانفوذ حلقه های اصلی مافیای ورزش کشور را شکل داده اند». او می گوید «یک مربی بساز و بفروش شده و مربی دیگری برای همکاری با یک بازیکن در یک تیم ٥٠ میلیون تومان می گیرد، مربی دیگری در خارج از کشور به خرید و فروش املاک و مستغلات مشغول است و یک مسئول دیگر مقامات و نهادهای مستقل را تهدید به اخراج می کند».
یک منبع آگاه در فدراسیون فوتبال آفریقای جنوبی به سایت گل گفت که توافقات بین دو طرف صورت گرفته و کی روش از روز ۱ جولای هدایت تیم ملی این کشور را برعهده می گیرد. به گزارش ورزش و مردم و به نقل از بخش آفریقای جنوبی سایت گل، کارلوس کی روش، سرمربی تیم ملی ایران، با فدراسیون فوتبال آفریقای جنوبی به توافق رسید و از تابستان آینده هدایت تیم ملی این کشور را برعهده خواهد گرفت.یک منبع آگاه در فدراسیون فوتبال آفریقای جنوبی به سایت گل گفت که توافقات بین دو طرف صورت گرفته و کی روش از روز ۱ جولای هدایت تیم ملی این کشور را برعهده می گیرد. این منبع همچنین فاش کرد که فدراسیون فوتبال آفریقای جنوبی خواهان آغاز همکاری از همین ماه بود اما کی روش اعلام کرد می خواهد با تیم ملی ایران، حضور در جام جهانی را تجربه کند. او به گل گفت:" کارلوس بار دیگر سرمربی بافانا بافانا خواهد شد. البته قرارداد او از روز ۱ جولای آغاز می شود زیرا او مایل بود به کارش در تیم ملی ایران با حضور در جام جهانی پایان بدهد." کی روش تیم ملی آفریقای جنوبی را به جام جهانی ۲۰۰۲ رسانده بود اما اختلافات او با فدراسیون فوتبال آفریقای جنوبی باعث شد تا پیش از این رقابت ها، از هدایت این تیم کنار برود. او به خاطر عدم رسیدن آفریقای جنوبی به مرحله یک چهارم نهایی جام ملت های آفریقا در آن سال تحت فشار بود اما پس از آن دوره، آفریقای جنوبی در جام ملت های آفریقا و راهیابی به جام جهانی توفیقی نداشت.
مهم نیست که در تیم رقیب بازی کنی یا همبازی باشی. مهم این است که همدیگر را قبول داشته باشی. علی کریمی به‌دلیل سال‌ها حضورش در سطح اول فوتبال ایران و تجربه حضور در تیم‌های بزرگ اروپایی همیشه برای بازیکنان جوان‌تر از خود به عنوان کسی که می‌توان از تجربیاتش استفاده کرد مطرح بوده است. آندرانیک تیموریان هم وقتی پیشنهاد الاهلی قطر را دریافت کرد و به جمع‌بندی نرسیده بود با علی کریمی مشورت کرد. به همین بهانه با او در این مورد و بحث‌های مختلف این روزهای فوتبال صحبت کردیم. * در بازی با داماش، دو امتیاز بازی خانگی را از دست دادید. البته ظاهرا زمین کیفیت مناسب را نداشت. - زمین در نیمه اول شرایط خوبی داشت اما در نیمه دوم برف‌های کنار زمین هم یخ زده بودند و زمین هم کامل سفت و یخ زده شده بود. هر چه از زمان مسابقه می‌گذشت وضعیت زمین بدتر می‌شد. طبیعتا روی این جور زمین‌ها هم نمی‌توان فوتبال خوبی را ارائه کرد. * حالا با این شرایط باید مقابل فولاد هم در مرحله نیمه نهایی جام حذفی بازی کنید. البته اگر بارندگی‌ها ادامه پیدا کند شاید کیفیت زمین از این هم پایین‌تر بیاید. - این مساله برای فولاد هم هست. در واقع تیم‌هایی که روی زمین بازی می‌کنند با این زمین‌ها به مشکل می‌خورند و کاری هم نمی‌توان کرد. امیدوارم در نهایت هم اتفاقات طوری رقم بخورد که تیم خوشبخت و خوشحال این بازی ما باشیم. * این روزها تعدادی از ملی‌پوشان به لیگ قطر می‌روند و در مورد تک‌تک‌شان این حرف وجود دارد که قرارداد دارند و ... - من که در جریان قرارداد بازیکنان نیستم اما باید دید در برگه قرارداد آنها چه مواردی وجود دارد که بازیکن به خودش این حق را می‌دهد هر زمان که خواست از تیمش جدا شود. شما خوب یادتان هست من زمانی که برای بازی خداحافظی کاپیتان الاهلی با میلان به امارات رفتم وقتی برگشتم اخراجم کردند. بعد چطور یک بازیکن بدون اینکه مفادی در قراردادش باشد این حق را به خودش می‌دهد. پس حتما بازیکن مشکلی برای جدایی نداشته که این تصمیم را گرفته است. * آندرانیک تیموریان هم با مسئولان الاهلی قطر به توافق رسیده بود اما شنیدیم که پس از مشورت با شما منصرف شده است. - آندو با من صحبت کرد و من گفتم با توجه به اینکه جام جهانی ۵ ماه دیگر آغاز می‌شود ارزش ریسک کردن دارد که به لیگ قطر نرود. آندو خودش بعد از جام جهانی ۲۰۰۶ مثل چند بازیکن دیگر به اروپا رفت و اگر در برزیل هم عملکرد خوبی داشته باشد خیلی راحت به اروپا ترانسفر می‌شود. * آندو هم قبول کرد؟ - من گفتم تصمیم نهایی با خودت است و بعد هم شنیدم منصرف شده است الان هم برای او خوشحالم که شانس خودش را خراب نکرد. یک مثال بزنم. * بفرمایید. - اوون هارگریوز هافبک بایرن مونیخ قبل از جام جهانی ۲۰۰۶ از چند تیم پیشنهاد داشت اما عجله کرد. شاید خیلی‌ها هم فکرش را نمی‌کردند که او در آن جام درخشش خوبی را از خود نشان دهد. اما این اتفاق افتاد و بعد از مسابقات پیشنهاد منچستریونایتد را دریافت کرد و با مبلغ قابل توجهی به این باشگاه رفت. * شاید این ریسک جواب ندهد! - ببینید، بازیکنانی که زندگی ورزشی‌‌شان برایشان مهم باشد در بزرگترین تورنمنت فوتبال دنیا که همان جام جهانی است با آمادگی کامل حاضر می‌شوند تا در این ویترین بزرگ فوتبال قابلیت‌هایشان را نشان دهند. با این تفکر هم برای خودشان و هم برای فوتبال مملکت افتخارآفرینی می‌کنند. من امیدوارم بعد از ۲۰۱۰ طلسم ترانسفر نشدن بازیکنان ما به اروپا شکسته شود. * به جام جهانی اشاره کردید. کارلوس کی روش نسبت به نداشتن بازی‌های تدارکاتی و آماده‌سازی تیم ملی گلایه و اعتقاد دارد برخی از مربیان در این مسیر با نقدهای غیرمنصفانه کار را برای تیم ملی سخت می‌کنند. - شاید الان برای فراهم کردن بازی‌های تدارکاتی مناسب سخت باشد چون تقویم تیم‌های مطرح و بزرگ دنیا حتما پر است. از روزی که ما به جام جهانی صعود کردیم تا امروز حدود هشت ماه گذشته و به‌نظرم باید یکی دو روز بعد از صعود رایزنی‌ها خیلی‌ جدی انجام می‌شد. البته اینطور که شنیدم تا حدودی این‌کار انجام شده است اما دیگر نباید به عقب برگردیم. ما قدم اول را که صعود به جام جهانی بود به‌خوبی برداشتیم، به‌نظرم الان کسانی هم که به برنامه‌های کروش نقد دارند باید به‌خاطر منافع تیم ملی کوتاه بیایند و به تفاهم برسند. ما زمان زیادی را از دست دادیم و باید از حداقل زمان باقی مانده نهایت استفاده را ببریم. به‌هرحال منافع تیم ملی به باشگاه‌ها ارجحیت دارد. * چند روز پیش باشگاه بایرن مونیخ، صد بازیکن برتر تاریخ خود را معرفی کرده بود که نام شما هم در میان آنها قرار داشت. - به عنوان یک ایرانی، به این مساله افتخار می‌کنم. باشگاه بایرن، بازیکنان بزرگ را طی سالیان گذشته داشته و از اینکه مرا هم در این لیست صدنفره قرار دادند خوشحالم. * شما زمانی که در شالکه هم بودید در بازی با بایرن به‌شدت مورد تشویق هواداران این تیم قرار گرفتید. - یکی از معدود خاطرات خوب من در زمان حضورم در شالکه، حضور مجدد در ورزشگاه آلیانتس آره‌نا بود. برخلاف فوتبال ما که وقتی یک بازیکن تیمش را عوض می‌کند (به‌دلخواه) و دوباره برمی‌گردد و خیلی برخورد خوبی با او نمی‌شود، اما آنجا خیلی مرا تشویق کردند که جزو خاطرات خیلی خوب من طی ۶ ماه حضورم در شالکه بود. * صحبت پایانی. - ما بازی بسیار حساسی را مقابل فولاد داریم که امیدوارم با حضور هواداران بتوانیم تیم خوب فولاد را شکست دهیم.
آیا این چوب باعث میشود که پرسپولیس به سمتِ قهرمانی غش کند ؟؟؟
عامل بزرگ در راه بازگشت تیموریان به استقلال تماسی بود که علی کریمی با این بازیکن گرفت. کریمی که رابطه خوبی با تیموریان دارد از این بازیکن خواسته به خاطر هواداران استقلال بازگردد و تا پایان قراردادش در استقلال به فوتبال ادامه دهد. تماس کریمی با آندو برای ماندن دراستقلال اما هیچ ارتباطی با سابقه این بازیکن ندارد. همه می‌دانند که کریمی سال‌ها بازیکن پرسپولیس بوده و اینکه او غیرمستقیم به نفع استقلالی‌ها کار کرده قدری سوال برانگیز است. در پاسخ به این ابهام دو دلیل را می‌توان برشمرد. نخست شاید استقلالی‌ها با علم به اینکه آندو با کریمی رو دربایستی دارند با این بازیکن تماس گرفته‌اند و از او خواسته‌اند با آندو تماس بگیرد و نظرش را تغییر دهد. احتمال دوم می‌تواند به منافع تیم ملی بازگردد. شاید کروش از کریمی خواسته با آندو ارتباط برقرارکند و مانع از جدایی این بازیکن شود تا شاید اردوهای آینده تیم ملی طبق برنامه برگزار شود و آندو هم مانند جباری، منتظری، نکونام و دیگر لژیونرها درمعذورات با باشگاه‌هایش قرارنگیرد.
صحبت‌های کارلوس کی‌روش در برنامه ورزش و مردم مبنی بر اینکه لیگ برتر به خاطر منافع قلعه‌نویی و فتح‌الله‌زاده به تعویق افتاد واکنش باشگاه استقلال را درپی داشت. علی فتح‌الله‌زاده در این مورد گفت: کی‌روش به ما تهمت زده است. به همین دلیل بخش حقوقی باشگاه در این زمینه فعال شده و از او به فیفا شکایت خواهیم کرد. کی‌روش باید در فیفا به خاطر تهمتی که به ما زده از خودش دفاع کند. حالا معلوم نیست این موضوع چه ربطی به فیفا دارد؟
محمود گودرزی پس از پایان نشست با کارلوس کی‌روش و کفاشیان اظهار کرد: اولویت ما تیم ملی است. همه مربیان باید به تیم ملی بازیکن بدهند. تیم‌های زیرنظرمان را نیز اجبار می‌کنیم به تیم ملی بازیکن بدهند، اما درباره اضافه شدن لژیونرها باید طبق نظر فیفا عمل کنیم. امیدوارم که تیم ملی به عنوان اصلی‌ترین محور قرار بگیرد و کلیه امکانات در اختیار آنها قرار گیرد. وی با بیان این که بخش عمده از گلایه‌های کارلوس کی‌روش منطقی بود، خاطر نشان کرد: کی‌روش بیشتر حمایت معنوی می‌خواهد به ویژه از کسانی که در سطح باشگاهی مانع ایجاد می‌کنند. امیدوارم که کمک شود تا مشکلات حل شود. وزیر ورزش و جوانان در واکنش به خبرنگاری که گفت اظهارات باشگاه استقلال در قبال تیم ملی زیبنده نبود، تاکید کرد: من توصیه می‌کنم که محیط ورزش باید آرام باشد و همه باید در جهت آرام سازی تلاش کنند. باید تا حد امکان از حاشیه‌ها بپرهیزیم. محیط آرام برای رشد و توسعه بهتر است. در فضای تضاد، تعارض و جنگ رسانه‌ای پاسخی نمی‌گیریم. این مساله باعث تضعیف روحیه مردم و ورزشکاران می‌شوند. وی در واکنش به اظهار نظر فتح‌الله‌زاده مبنی بر این که علیه کی‌روش به فیفا شکایت می‌کند، خاطر نشان کرد: این را من نمی‌پسندم که به برخی می‌گویند که به خارج از مرزها شکایت می‌کنند. تیم‌های استقلال و پرسپولیس متعلق به دولت هستند. باید با مجوز دولت و نظارت هیات مدیره این بحث‌ها مطرح کنند. همه باید در جهت حمایت از تیم ملی حرکت کنند. هر کسی که این بحث‌ها را عنوان کند مورد توجه است و در موردش تجدید نظر می‌کنیم و به نحو دیگر با او برخورد خواهیم کرد. گودرزی در واکنش به خبرنگاری که گفت کی‌روش از ملاقات با شما خوشحال و راضی به نظر نمی‌رسید؟ تاکید کرد: این تشخیص شماست. من در جلسه به او قول کمک دادم و همواره این کار را می‌کنیم و باید در جهت منافع تیم ملی حرکت کنیم. کی‌روش سر جایش است و محکم کار می‌کند. باید همه بازیکنان در اختیار تیم ملی باشند تا موفق شویم. وزیر ورزش و جوانان در پاسخ به این پرسش که آیا به فدراسیون کمک مالی می‌کنید؟ یادآور شد: به زودی از طریق فدراسیون فوتبال به تیم ملی کمک می‌کنیم و امیدوارم کفاشیان پیگیری کند و کمک منابع مالی کند تا مشکلات حل شود. وی در پاسخ به این پرسش که جشنواره ورزش‌های رزمی قرار است تا چند روز دیگر به میزبانی ایران برگزار شود با این حال با وجود دعوت از ۱۰۰ کشور در این مراسم فعلا تکلیف مسابقات مشخص نشده است؟ تصریح کرد: هر جا که مجوز رسمی داشته باشند و اجازه گرفته باشند، مشکلی در این زمینه ندارند. ما با سازمان‌های تصمیم‌گیر و رسمی موافق هستیم. اگر چیزی بدون هماهنگی سازمان‌های رسمی ورزشی باشد موافق آن نیستیم. فدراسیون اگر طبق تقویمش جلو برود با آن موافقیم.
پس از پیروزی دو بر صفر پرسپولیس مقابل سپاهان و در صورتی که خبرنگاران منتظر شنیدن نظر قرمزها در مورد این پیروزی ارزشمند بودند،شاگردان دایی بخش اعظمی از صحبت های خود را به مشکلات مالی شان و همچنین کنایه به رویانیان اختصاص دادند. مدیرعامل سابق پرسپولیس در تازه ترین مصاحبه اش عنوان کرده بود که بازیکنان بی جهت ادعا می کنند طلب زیادی از این تیم دارند. او حتی تهدید کرده بود به زودی لیست پرداختی ها را در اختیار رسانه ها قرار می دهد تا مشخص شود هر کسی تا امروز دقیقا چند تومان از تیم گرفته است. رویانیان همچنین در برنامه ورزش از نگاه که شب جمعه پخش شد مدعی شد تنها خودروهایی که در یک ماه اخیر به بازیکنان داده مشکل سند دارند و این مشکل را هم او بزودی حل می کند. پس از این صحبت ها بود که بازیکنان پرسپولیس با اتحادی کم سابقه رو در روی خبرنگاران قرار گرفتند و همگی شان علیه رویانیان و مدیریت او صحبت کردند. در این بین میثم حسینی با کنایه به رویانیان، گفت ایشان زمانی که در باشگاه بود مشکل ما را حل نکرد و پولی نداد حالا که نیست چگونه می خواهد این کار را انجام دهد! محسن بنگر و سید جلال حسینی هم تقریبا با چنین ادبیاتی در مورد مدیرعامل سابق قرمزها حرف زدند. در این بین بنگر اعلام کرد سه ماه قبل دو خودرو که هر کدام ارزش شان حدود ۱۲۰ میلیون تومان است از باشگاه گرفته و هر دوی خودروها مشکل سند دارند. این حرف مدافع پرسپولیس ثابت کرد که رویانیان در مورد خودروها چندان راست نگفته است. مدیرعامل سابق ادعا کرده بود تنها خودروهایی که در یک ماه اخیر داده شده مشکل دارند اما بنگر اعتراف کرد سه ماه قبل دو ماشین تحویل گرفته است. حالا باید منتظر واکنش رویانیان نشست و دید او لیست پرداختی ها را رسانه ای می کند یا نه. البته چند تن از بازیکنان از این امر استقبال کردند و گفتند اگر این لیست واقعی باشد مردم می فهمند خیلی از آنها تنها ۲۰ درصد مطالباتشان را وصول کردند. رویانیان که با شعار کارهای اقتصادی همواره خودش را یک مدیر موفق می دانست حالا می بیند که تنها میراثش در پرسپولیس بدهی بوده و وعده های بی عمل.این هم عاقبت پروژه پرسپولیس جهانی او.
کارلوس کی‌روش با تمجید از تعهد وزیر ورزش برای انجام برنامه‌های تیم ملی گفت که اکنون زمان جنگ داخلی نیست. كی روش پس از نشست با كفاشیان و وزیر ورزش به جمع خبرنگاران امد و در مورد خروجی این نشست صحبت كرد. سرمربی تیم ملی فوتبال پس از دیدار با وزیر ورزش و جوانان اظهار کرد: می‌خواهم ابتدا از وزیر ورزش و جوانان قدردانی کنم. باید بگویم که ما جلسه مهمی با هم داشتیم . این نشست هم برای من و هم برای تیم ملی بسیار اهمیت داشت. بسیار مهم بود که وزیر ورزش تعهد کامل برای اجرای برنامه‌های تیم ملی داشت. وی ادامه داد: نسبت به تعهد وزیر ورزش و جوانان برای حمایت از تیم ملی هیچ شکی ندارم. وزیر پیشنهاد کردند که فدراسیون و ما باید برای آماده سازی برنامه‌های تیم ملی تمرکز کنیم که این مساله را نیز بیش شک قبول دارم. کی‌روش در واکنش به این اظهار نظر که وزیر ورزش و جوانان از شما حمایت کرد و گفت اجازه شکایت به فتح‌الله‌زاده داده نمی‌شود، خاطرنشان کرد: همان طور که گفتم تاکید می‌کنم که اکنون باید دست به دست هم دهیم. اکنون زمان جنگ بین خودمان نیست و باید با آرژانتین، نیجریه و بوسنی و هرزگوین بجنگیم. من خیلی وقت است که به ایران آمده‌ام و همیشه تاکید داشتم که نوع نگرش من همین بوده و همین خواهد بود. ما در مقابل آنها نه ما در مقابل ما! سرمربی تیم ملی فوتبال در واکنش به این که شما دیروز خیلی نگران بودید، تاکید کرد: من ایمان دارم با دستور وزیر ورزش و جوانان برنامه‌هایمان بسیار شفاف‌تر خواهد بود. باید برنامه‌های‌مان را پیاده کنیم و هر کاری که از دستمان بر می‌آید انجام دهیم. وی در پایان در واکنش به درخواست قلعه‌نویی برای برگزاری مناظره با کی‌روش یادآور شد:هیچ نقطه‌ نظری در این باره ندارم.
رضا قوچان‌نژاد از قطعی شدن قرارداد ۲.۵ ساله خود با باشگاه چارلتون انگلیس خبر داد. مهاجم تیم ملی ایران در فصل ۲۰۱۳ عملکرد خوبی در رده ملی داشت اما در رده باشگاهی در تیم استاندارد لیژ به عنوان بازیکن سکونشین و ذخیره از او استفاده شد. به گزارش ایسنا،با توجه به نزدیکی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، رضا قوچان‌نژاد تصمیم گرفت که با جدایی از استاندارد لیژ به تیمی ملحق شود که بتواند در آن به صورت ثابت بازی کند تا فرصت حضور در جام جهانی را به عنوان بازیکن ثابت از دست ندهد. رضا قوچان نژاد با قطعی شدن انتقال خود به تیم چارلتون انگلیس در نقل و انتقالات ژانویه با سایت voetbal international گفت: انتقال من به تیم چارلتون قطعی شده است. چارلتون باشگاه بزرگی است و بی‌صبرانه منتظر هستم تا برای این تیم به میدان بروم. مهاجم ۲۶ ساله تیم ملی ایران که در ۸ سالگی از ایران به هلند مهاجرت کرد درباره میزان قرارداد خود با تیم هلندی اعلام کرد که قرارداد او ۲.۵ ساله خواهد بود. او در این باره ادامه داد: مسائل جزئی قراردادم به زودی اعلام خواهد شد اما قراردادم با استاندارد لیژ ۲.۵ ساله است. امیدوارم بتوانم اول هفته آینده اولین بازی خود را برای چارلتون در لیگ دسته یک انگلیس انجام دهم. چارلتون شنبه بازی حساسی برابر ویگان دارد و من دوست دارم بتوانم در ترکیب تیم جدیدم به میدان بروم. دوشاتلت رولان، رئیس باشگاه استاندارد لیژ اواخر سال ۲۰۱۳ باشگاه چارلتون انگلیس را خرید و پس از آن چندین بازیکن استاندارد لیژ از جمله رضا قوچان نژاد به این تیم انگلیسی پیوستند.
پرسپولیس نیوز : پسر عابدزاده یک بار دیگر خاطره بازی تاریخی ایران و استرالیا را برای اوریلیو ویدمار تداعی کرد. یم ‌ملی زیر ۲۲ سال ایران در کشور عمان به سر می‌برد و پس از تساوی پر گل برابر ژاپن در بازی نخست به مصاف استرالیا رفت و در دیدار بعد با کویت رقابت می‌کند اما در حاشیه حضور ملی‌پوشان در مسقط اتفاق جالبی افتاد. دوشنبه شب و پس از صرف شام امیر عابدزاده و اوریلیو ویدمار سرمربی تیم‌ ملی استرالیا گفت‌وگوی خاصی با یکدیگر داشتند! اوریلیو ویدمار که در بازی رفت و برگشت ایران و استرالیا در تهران و ملبورن با شماره ۱۰ به میدان رفت و زننده گل دوم استرالیا به تیم کشورمان بود، حالا سرمربی تیم زیر ۲۲ سال این کشور است. پسر احمدرضا عابدزاده که در انگلیس و آمریکا تحصیل و زندگی کرده و تسلط کاملی به زبان انگلیسی دارد، در هتل محل اقامت تیم زیر ۲۲ سال با سرمربی استرالیا کری‌خوانی کرده است! پس از اطلاع از این اتفاق به هر طریقی بود امیر را در عمان یافتیم و دقایقی با او صحبت کردیم. * شما اوریلیو ویدمار را می‌شناختی؟ بله. گل دوم استرالیا را در دقیقه ۴۸ او به ثمر رساند، البته چند موقعیت دیگر هم داشت که پدرم مهار کرد. * شنیده‌ایم با او دیالوگ به خصوصی داشته‌ای؟ در هتل دیدمش، رفتم جلو سلام کردم و گفتم مرا می‌شناسی؟ خندید و جواب داد نه! گفتم من پسر احمدرضا عابدزاده هستم که ناگهان شوکه شد و گفت لعنتی! پدرت ما را بدبخت کرد ولی سریع به خودش مسلط شد و گفت عابدزاده یک گلر فوق‌العاده بود و الان کجاست. * خب؟ گفتم فعلاً ایران است ولی در آمریکا آکادمی دارد. اوریلیو ویدمار کمی درباره بازی‌های قهرمانی آسیا صحبت کرد و در آخر گفت سلام مرا به پدرت برسان و بگو تو مدتی کابوس ما بودی. * چه شد یکدفعه هوس کردی بروی جلوی سرمربی استرالیا را بگیری و تجدید خاطره کنی؟ گفتم با این کار قبل از بازی تیم زیر ۲۲ سال ایران و استرالیا خاطرات تلخش را زنده کنم و شاید با این یادآوری کمی تمرکزش به هم بخورد! * دقیقاً مثل شوک‌هایی بود که پدرت زمان بازیگری به تیم خودی و تیم حریف می‌داد! به هر حال مرا همان پدر پرورش و تعلیم داده است. وقتی در آمریکا بازی می کردم و پدر آمده بود دیدنم، دروازه‌بان دوم تیم استرالیا در سال ۹۷ در لس‌آنجلس بود و با دیدن پدرم او را در آغوش گرفت و گفت لعنت به آن روز، تو ما را بدبخت کردی!
این ویدئو کوتاه پیشکش به مدیرانِ سایت و دوستانِ فوتبالیترین ...
نظرم به خاطر كامنت‌های توهین‌آمیز نسبت به مردم ایران تغییر نكرد... فرناندا لیما مجری برزیلی برنامه قرعه‌كشی جام جهانی ۲۰۱۴ كه صفحه فیسبوكش مورد حمله شدید ایرانیان قرار گرفته بود در گفت‌وگو با فرانس ۲۴ عنوان كرد: «هر فردی محصول فرهنگی است كه در آن زندگی می‌كند.» البته او نظرش در مورد مردم ایران با این كامنت‌ها تغییر نمی‌كند: «در مورد مردم ایران باید بگویم نظر من به خاطر كامنت‌های توهین‌آمیز نسبت به آنها تغییر نكرده است. من همچنان به فرهنگ و همه انسان‌ها احترام می‌گذارم.» این مدل برزیلی كه خودش درس روزنامه‌نگاری هم خوانده معتقد است برای اجرای این مراسم محقق بوده است: «من فارغ‌التحصیل رشته روزنامه‌نگاری هستم و ۱۵ سال است كه در رسانه‌ها مشغول به كارم، در نتیجه معتقدم آماده مجری‌گری چنین برنامه‌هایی هستم. من بسیار خوشحال بودم كه مجری‌گری برنامه بین‌المللی دیگری را بر عهده داشتم؛ برنامه‌ای كه در سرتاسر جهان به نمایش در می‌آید و كار من بیشتر دیده می‌شود. این برنامه به نوعی به رسمیت شناختن توانایی‌های من بعد از سال‌ها تلاش در این زمینه بود و البته فرصتی برای به چالش كشیدن خودم.» در حالی كه كاربران ایرانی به مدل لباس او گیر داده بودند خودش مدعی است این طرح و رنگ لباس با سفارش برگزاركنندگان مراسم بوده: «از من خواسته شد تا برای اجرای این برنامه، لباسی طلایی‌رنگ بپوشم كه تا زانوی من بود؛ لباسی كه به نوعی مناسب آب و هوای «باهیا» هم بود. بنابراین من لباسی را پوشیدم كه از من خواسته شده بود. من یك حرفه‌ای هستم و آنچه را كه عرف است دنبال می‌كنم. نه من و نه هیچ‌كس دیگری در این برنامه فكر نمی‌كرد چنین اتفاقی رخ دهد وگرنه معتقدم می‌شد تیپ و ظاهر دیگری نیز انتخاب شود. من در مورد حملات و عذرخواهی‌ها شنیدم، البته شبكه‌های اجتماعی را خیلی دنبال نكردم. هر فردی محصول فرهنگی است كه در آن زندگی می‌كند، در نتیجه همان‌گونه كه یك زن غربی در یك برنامه عظیم بین‌المللی لباس می‌پوشد، من هم لباس پوشیدم. باهیا هم جایی است كه دمای هوای آن غالبا بالاست.» او با احترام حركت زشت كاربران ایرانی را تقبیح می‌كند: «معمولا اظهار نظرهای خشونت‌آمیزتر باعث جلب توجه بیشتری می‌شوند و این خود به گستاخی بیشتر منجر خواهد شد. اما من ترجیح می‌دهم فكر كنم انسان‌های بیشتری با قصد و نیت خوب و خوش‌قلب وجود دارند؛ كسانی كه تفاوت را بین انسان‌ها به رسمیت می‌شناسند و با ذهنی بازتر و هوشمندانه‌تر از كسانی كه حمله می‌كنند، به مخالفت و مناظره می‌پردازند.» این مدل مشهور برزیلی تاكید كرد: «من می‌خواهم بگویم به خاطر تمام اتفاقاتی كه افتاده متاسفم. من به هیچ‌وجه قصد نداشتم هیچ كشور، فرهنگ و یا مردمی را به هر شكلی مورد حمله و بی‌احترامی قرار دهم. من به هیچ‌وجه قصد نداشتم باعث نوعی از جنجال و یا رفتار خجالت‌آور شوم. من اطمینان می‌دهم كه این اتفاق را به عنوان یك درس یاد خواهم گرفت و در انتخاب لباس برنامه «توپ طلا» آن را در نظر خواهم داشت تا همه بتوانند آن را تماشا كنند.»
سرمربی راه آهن در پاسخ به این سوال که اسطوره‌های پرسپولیس در این چند سال همیشه مورد هجمه قرار گرفته‌اند، نظر شما در این مورد چیست، گفت: اول از همه نمی‌خواستم جواب این آقا را بدهم فقط برای روشن شدن اذهان پرسپولیسی‌ها حرف می ‌زنم. همه علی دایی را می‌شناسند این آقایانی که یکباره پیدا شده‌اند و دایه مهربانتر از مادر شده‌اند آیا به غیر راهنمایی و رانندگی در جایی دیگر این آقایان را دیده‌اید. اگر به دنبال حقم هستم کسی نباید ناراحت شود. هرچه دارم از خداست. من توانایی داشتم در سال ۹۳ بهترین گلزن مقدماتی جام جهانی شدم. وی افزود: اگر پرسپولیس ۲۰ تومان به من داده ۱۰ برابرش را از طریق ترانسفر به این تیم برگرداندم یاخدا و یازهرا گفتنم را رقص و پایکوبی می‌دانی اما بدان مسلمانی به ریش نیست واعتقاد به ریشه است. تو هستی که توسط بنده خدا یک روز است به این فوتبال آمده‌ای و یک روز هم که آن بنده‌خدا برود می‌روی. من از یک من ریش تو نمی ترسم. شما آمده‌اید کهکشان به راه انداخته‌اید تا برای خودت تبلیغ کنی، این آدم‌ها از کجا‌ها آمدند، دایی از کجا آمده است. من از آن بالایی می‌‌ترسم. در مسلمانی نباید به مردم دروغ بگویند. شما نگاه کنید به امثال دایی بدهکار است اما می‌خواهند خودشان را نشان بدهند قهرمان وزنه‌برداری و پرتاب دیسک را به پرسپولیس می‌آورند. بدبختی ورزش ما همین است. آن بنده خدا برود تو هم رفتنی هستی امثال علی دایی و علی کریمی‌ها در این کشور می‌مانند. وی ادامه داد: باید یه خرده معرفت داشته باشید و مرد باشید. ادعا می‌کنید فوتبال ما ناپاک است و می‌خواهیم جلوی خیلی چیزها بایستیم. نمی‌توانید علی کریمی و علی دایی را خراب کنید. گنده‌تر از تو هم نمی‌توانند دایی را خراب کند. هیچ احدی نمی‌تواند من را خراب کند تا زمانی که آن بالایی نخواهد.
همه بازیکنان بیکار، مستأجر و زیرِ بارِ قرض . --- آفرین جمهوری اسلامی
سایت فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا) در گزارشی در مورد تیم ملی فوتبال ایران، تحت عنوان «لژیونرهایی که امیدهای تیم ملی فوتبال ایران را بالا بردند»، اشکان دژاگه و رضا قوچان نژاد را دو جواهر تازه کشف شده این تیم دانست. تیم ملی فوتبال ایران که جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی را از دست داده بود، تحت مربیگری کارلوس کی روش و با کمک دو جواهر تازه کشف شده خود موفق شد در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ دوباره به صحنه این رقابت ها بازگردد. فیفا در ادامه افزوده است: دژاگه و قوچان نژاد دو لژیونر اروپایی ایران در این دیدارها به عنوان دو تن از درخشان ترین بازیکنان ظاهر شدند. آنها با وجود اینکه در یک سال گذشته به تیم ملی پیوسته اند، خیلی زود جایگاه خود را در بین بازیکنان ثابت کی روش تثبیت کردند. دژاگه اولین بازیکنی بود که در اولین حضور ملی خود در جریان تساوی ۲ بر ۲ ایران مقابل قطر درخشید. قوچان نژاد نیز ناجی تیم در مراحل پایانی شد و ایران را به جام جهانی رساند. کی روش نخستین بار در جریان پیروزی تیم ملی فوتبال ایران مقابل کره جنوبی در تهران از این بازیکنان استفاده کرد که این اولین حضور ملی قوچان نژاد در تیم ملی بود. اما دژاگه به دلیل مصدومیت در ماه آوریل تحت عمل جراحی از ناحیه زانو قرار گرفت و حضور در ادامه مسابقات را از دست داد. قوچان نژاد بعد از به ثمر رساندن گل پیروزی ایران مقابل کره جنوبی در سئول که صعود ایران به جام جهانی را در پی داشت، در این باره گفت: حیف شد که دژاگه در سه بازی آخر با ما نبود. او بازیکن بزرگی است که می تواند در جام جهانی به تیم کمک کند. او سریع است، قدرت پاسکاری بالایی دارد، دفاع در مقابل او واقعا سخت است و مهمتر از همه اینکه کار کردن با وی لذت بخش است. بی صبرانه منتظر بازی دوباره در کنار او هستم. دژاگه که فصل گذشته از وولفسبورگ به فولام انگلیس پیوست هم منتظر بازگشت است و در این خصوص اظهار داشت: دلم برای هم تیمی ها و کی روش تنگ شده است. بازی در مقابل هواداران ایران فوق العاده است. وقتی فهمیدم در سه مسابقه آخر ایران نمی توانم بازی کنم، خیلی ناراحت شدم. ** تجدید دیدار در مسابقات قاره ای این دو بازیکن ماه گذشته در مسابقه مقدماتی جام ملت های ۲۰۱۵ آسیا دوباره شانس بازی در کنار هم را یافتند. قوچان نژاد همچنان تک مهاجم در سیستم ۴-۲-۳-۱ کی روش بود در حالیکه دژاگه بازیکن راستی بود که نقش هجومی هم داشت. هر دو بازیکن در بازگشت خود عملکرد خوبی داشتند به طوریکه قوچان نژاد در جریان برتری ۲ بر یک ایران مقابل تایلند گل پیروزی را زد و تیم ایران را با فاصله دو امتیازی در صدر گروه قرار داد. آنها در بازی برگشت که با نتیجه ۳ بر صفر به سود ایران به پایان رسید هم بازی کردند. دیداری که دژاگه به خاطر بازی خوبش در آن مورد توجه قرار گرفت. این هافبک ۲۷ ساله در دقیقه ۲۸ موفق به گلزنی شد. قوچان نژاد بازیکن استاندارد لی یژ نیز قبل از پایان نیمه نخست گل دوم را به ثمر رساند و علیرضا جهانبخش زننده گل سوم در وقت های تلف شده بود. این دو بازیکن یک هفته بعد در بیروت نیز عالی ظاهر شدند به طوریکه هر دو در جریان برتری ۴ بر یک ایران مقابل لبنان در مقدماتی جام ملت های آسیا، گل زدند. سایت فیفا در ادامه پیشرفت تیم ایران در قدرت تمام کنندگی را مهمتر از نتیجه دانسته و تاکید کرد: این موضوع همان چیزی که پیش از این شانس ایران برای صعود به جام جهانی را به مخاطره انداخته بود. هواداران تیم ملی ایران حتی بعد از صعود این تیم به جام جهانی ۲۰۱۴، نسبت به قدرت گلزنی ایران نگران هستند. چراکه تیم کی روش در این مسابقات تنها با به ثمر رساندن هشت گل، کمترین تعداد گل در بین چهار تیم آسیایی به جام جهانی راه یافته است. ولی تیم ملی اکنون با حضور قوچان نژاد و دژاگه در خط حمله، به روزهای گذشته خود به عنوان یکی از تیم های قدرتمند آسیا بازگشته که این امر نور امیدی برای رقابت های سال آینده جام جهانی است. قوچان نژاد افزود: از هم تیمی هایم خیلی راضی هستم. همه تلاش کردن را دوست دارند و از یکدیگر در داخل و خارج از زمین حمایت می کنند. اگرچه به موفقیت در جام جهانی فکر نمی کنم ولی واقعا به این تیم اطمینان دارم.
مدافع پیشکسوت پرسپولیس گفت: رویانیان صداقت نداشت و به خاطر دروغگویی او در دیدار مقابل میلان به میدان نرفتم. افشین پیروانی که در دیدار مقابل پیشکسوتان پرسپولیس و میلان به میدان نرفته بود در این خصوص گفت: در طول هفته به احترام پیشکسوتان سکوت کردم و حرفی نزدم. در این دیدار هم به خاطر مردم به ورزشگاه آمدم اما باید همه مردم باشیم و حرف دل و دهانمان یکی باشد. وی ادامه داد: در این مسابقه به خاطر دروغگویی رویانیان بازی نکردم با این حال به خاطر هواداران به ورزشگاه آمدم تا این دیدار را از نزدیک تماشا کنم. پیروانی تأکید کرد: کاش در آینده مدیر عامل پرسپولیس صادق باشد تا من هم بتوانم در چنین دیدارهایی بازی کنم.
در حالی كه كشمكش‌های رویانیان و كریمی در مرحله فینال خود قرار گرفته و در شرایطی كه سرخ‌ها تا چند روز دیگر باید آماده دیدار با پیشكسوتان آث میلان شوند، اتفاق‌های جلسه رویانیان و علی پروین مسایل جدیدی را در این مناقشه به وجود آورد. پرسپولیسی‌ها با توجه به محرمانه بودن جلسه‌شان تمایل نداشتند كه خبرهای مربوط به این جلسه به بیرون درز كند ولی ماجرای حمایت پروین از علی كریمی آن هم در حضور مدیرعامل پرسپولیس اتفاق جالب و قابل‌توجهی بود. علی پروین كه این روزها خیلی صریح و بدون رودربایستی صحبت می‌كند، در این جلسه هم خیلی زود سر اصل مطلب رفت و سنگ‌هایش را با سردار واكند:«آقای سردار... اگه می‌خوای من باشم باید یكسری چیزها درست بشه. اگه می‌خوای من باشم و كمك كنم باید یه كاری بكنی كه همه دور هم جمع بشن.» دلایل سلطان آنقدر جالب بود كه همه فقط به صحبت‌های او گوش دادند و حتی جوابی نداشتند:«آقای سردارخان! چه به این تیم آث میلان ۱۰ تا بزنیم و چه ۱۰ تا بخوریم، هیچ ایرادی ندارد. مهم پولی بود كه دادیم رفته! اگه می‌خوای كار بزرگ و خوبی انجام بدی، دنبال این باش كه چهار تا رو با هم آشتی بدی. چهار تا بزرگتر رو باید دعوت كنیم كه بیان دست بقیه رو توی دست هم بذارن.اگه می‌خوای یك كار بزرگ بكنی، مایلی و علی كریمی رو هم بیار... بیارشون و با بقیه آشتی بده!» رویانیان كه با پیشنهاد عجیب و قابل‌توجه سلطان روبه‌رو شده بود معتقد بود كه علی كریمی برای این بازی و تیم پیشكسوتان پرسپولیس پایش را هم به تهران نمی‌گذارد ولی پروین نظر دیگری داشت:« آقاجون شما چی كار به این كارا داری! من بهش زنگ می‌زنم، اگه حرف منو زمین زد هم ایرادی نداره. شما دلت شور نزنه و نگران نشو. من خودم به علی كریمی زنگ می‌زنم و می‌گم یه توك پا بیاد تهرون!» آنهایی كه می‌خواستند سلطان را از دعوت جادوگر پشیمان كنند بار دیگر همزمانی بازی پرسپولیس – میلان را با دیدار پرسپولیس – تراكتورسازی بهانه كردند و البته سلطان حتی برای این قضیه هم جواب قانع‌كننده‌ای داشت:«اصلا شما درست می‌گین! من می‌خوام به علی كریمی بگم كه حتی اگه شده توی یك جلسه تمرینی پرسپولیس شركت كنه. همین كه علی كریمی بیاد سرتمرین این تیم خیلی خوب می‌شه و یكسری از این حرف و حدیث‌ها می‌خوابه! من می‌خوام از روز سه‌شنبه چند جلسه تمرین برای این تیم بذارم كه بچه‌های قدیمی دور هم جمع بشن و می‌خوام به علی كریمی بگم كه حتی اگه برای بازی هم نمی‌تونه بیاد، روز سه‌شنبه و توی تمرین این تیم شركت كنه.» رویانیان و اعضای حاضر در جلسه پرسپولیس با صحبت‌های پروین در مورد دور هم جمع شدن قدیمی‌های پرسپولیس رضایت داشتند و به همین دلیل بود كه مدیرعامل پرسپولیس پس از ترك جلسه در مصاحبه‌هایی كه با چند خبرگزاری داشت، اعلام كرد كه ملاك انتخاب بازیكنان پرسپولیس برای این بازی فقط پرسپولیسی بودن است و انتقاد بعضی از بازیكنان به باشگاه و مسوولان آن ربطی به این قضیه ندارد. علی پروین دیروز در تكاپوی مشغله‌های شخصی‌ای كه داشت، بارها سراغ شماره تلفن جدید كریمی را گرفت و حتی پیگیر دعوت چند پرسپولیسی به این بازی شد. سلطان سرخ‌ها دیروز با مایلی‌كهن برای شركت در تمرینات و بازی با آ‌ث‌میلان تماس گرفت و سرمربی سابق تیم‌ملی نیز حرف سلطان را زمین نزد. از سوی دیگر سلطان ساعت ۱۳:۳۰دیروز نیز با سرپرست سابق پرسپولیس تماس گرفت تا حداقل در این بازی دوستانه هم كه شده خوردبین این شانس را داشته باشد تا ۸۰دقیقه روی نیمكت سعید شیرینی بنشیند! پروین پس از جلسه دیروزش با رویانیان، منتقمی، جاسمیان و چند پیشكسوت دیگر، چند چهره دیگر را به جلسه امروز دعوت كرد. سلطان دیروز از جاسمیان، بیوك و رضا وطنخواه، جعفر كاشانی، حسین كلانی، محمود خوردبین، ابراهیم آشتیانی، فریدون معینی، همایون بهزادی، هادی طاووسی و... دعوت كرد تا در جلسه امروز شركت كنند. پروین كه قصد دارد به بهانه این بازی دوستانه و نمادین، پیشكسوتان پرسپولیس را به هم نزدیك كند، امروز می‌خواهد به قدیمی‌های پرسپولیس پیشنهاد جدیدی بدهد. سرمربی پرسپولیس در صحبتی كه با نزدیكانش داشته، اعلام كرد كه می‌خواهد از قدیمی‌های پرسپولیس برای نشستن روی نیمكت رخصت بگیرد و اگر اتفاق خاصی بیفتد حتی این احتمال وجود دارد كه سلطان با دیگر قدیمی‌های پرسپولیس و رفقایش از روی سكوها این بازی را تماشا كند.
این چند تا عکس و فیلم رو حیفم اومد نبینید ! حیفه حالا که خود علی کریمی ، اهل این نیست که بگه چه کارهایی کرده و میکنه ، ما این کار رو نکنیم !! بله اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام
پروفسور مارک ویلیامز ، یکی از برجسته ترین دانشمندان اروپا در روانشناسی ورزشی ، علم فراگیری مهارت ها و تخصص و تحلیل عملکرد بازیکنان است. او یکی از شاخص ترین چهره های علمی در زمینه انتشار مقالات مرتبط با فراگیری مهارت است و بیش از ۱۲۰ مقاله علمی بین المللی ، ۱۳ جلد کتاب ، سخنرانی و مشاوره در ۳۰ کشور مختلف در دنیا را در کارنامه دارد. مارک ، هم اکنون به عنوان مدیر و موسس گروه مطالعه متخصصین و نخبه های دانشگاه برونل لندن ، مشاورر دوره های مربیگری و بهبود عملکرد یوفا ، فیفا و فدراسیون فوتبال انگلستان و مدیر پروژه فدراسیون تنیس انگلستان فعالیت میکند. می خواهم نظرت را در مورد علت کیفیت یک بازیکن در آسیا بپرسم که نمونه ای شبیه او قبلا نبوده است و بعید هم می دانم هرگز تکرار شود ، اسم او علی کریمی است و در اروپا هم سابقه بازی در بایرن مونیخ را دارد ، ریشه این تفاوت او در کجاست ؟ ( برای این سوال ، یک کلیپ ۴ دقیقه ای از بهترین مهارت ها و گل های علی کریمی در پرسپولیس ، تیم ملی و بایرن مونیخ را تماشا می کند ). مارک : او قطعا در خیابان فوتبال یاد گرفته است ، درست است ؟ او محصول آکادمی نیست. فوتبالی خیابانی (منظورش همان کل کوچک خودمان است) به خاطر فضای کمتر ، جنس بازی و هیجانی که برای نوجوانان و جوانان دارد یک ضرورت به تمام معنا است ، بازیکنانی که فوتبال را از فوتبال خیابانی اغاز میکنند سرعت و کیفیت بهتری در یادگیری مهارت دارند ، ما در انگلیس این مسئله را اخیرا در تمرینات اکادمی پرورش استعدادهای انگلستان در نظر گرفته ایم . آنجا نوجوانان ما باید با توپی کوچک تر از توپ حرفه ای فوتبال در زمینی به مراتب کوچک تر با نفرات کمتر فوتبال یا شاید فوتسال بازی کنند
یادداشتی در مورد حرف های عجیب علی دایی در برنامه ورزش و مردم - آقای دایی دیروز در برنامه ورزش و مردم حاضر شد و در مورد اینکه چرا مبلغ قرارداد بازیکنان در ایران بالا ست حرف‌های حیرت‌انگیزی زد. حرف‌هایی که البته بی‌سابقه نیست و از دیگرانی هم شنیده‌ایم اما صراحت دایی و در عین حال‌شان و مرتبه‌ای که او در فوتبال دارد این حرف‌ها را متفاوت می‌کند. مرد دنیادیده فوتبال ایران در مورد این دستمزدهای بالا و انتقادبرانگیز می‌گوید: « متاسفانه تورمی که در کشورمان وجود دارد مسائلی را به وجود می‌آورد. زمانی که من بازی می‌کردم دلار ۸۵۰ تومان بود اما هم‌اکنون تا ۳۹۰۰ تومان هم رسید. اگر بخواهیم این گونه نگاه کنیم این پول زیاد نیست اما باید روی همین پول هم مدیریت شود. شما ببینید فوتبالیستی که بخواهد خوب بازی کند ۶-۷ سال خواهد بود و چنین پول‌هایی را می‌گیرد. هم‌اکنون در تهران در منطقه‌ای متوسط خانه متری زیر ۱۲ میلیون نداریم! یک فوتبالیست هم با زن و بچه خود حداقل یک خانه ۲۵۰ متری احتیاج دارد! در دنیا تمام امکانات را برای فوتبالیست فراهم می‌کنند. یک بازیکن با قرارداد یک ساله‌اش می‌تواند بهترین ویلاها را بگیرد. » چند تا سوال داریم: یک- آقای دایی الان به خاطر تورم حقوق و دستمزد همه چهار برابر شده که فوتبالیست‌ها باید چهار برابر بگیرند؟ الان کارگر و کارمند آدم نیستند؟ فقط فوتبالیست‌ها باید پول میلیاردی بگیرند چون دلار گران شده؟ دو- آقای دایی خبر دارید مردم در چه خانه‌هایی زندگی می‌کنند یا فکر می‌کنید همه مثل شما در کاخ به سر می‌برند؟ حداقل ۲۵۰ متر برای یک بازیکن فوتبال؟ از زندگی مردم خبر دارید یا نه؟ سه- آقای دایی متوسط قیمت خانه زیر متری ۱۲ میلیون نداریم؟ واقعا خبر ندارید یا دارید خودتان را به کوچه علی‌چپ می‌زنید؟ خانه متری ۴-۵ میلیون در تهران نداریم؟ یا فوتبالیست‌ها حتما باید روی قله قاف گرانترین و بزرگ‌ترین خانه‌ها را بخرند؟ چهار- با حساب شما یک خانه ۲۵۰ متری به قیمت متری ۱۲ میلیون می‌شود سه میلیارد. یعنی کف قرارداد از نظر شما سه میلیارد است؟ واقعا فکر می‌کنید در تمام دنیا فوتبالیست‌ها همینقدر بی‌حساب و کتاب پول می‌گیرند؟ وقتی می‌گویید در تمام دنیا یعنی در افغانستان و آنگولا و نیجریه و قبرس هم همه بازیکنان قرارداد میلیون دلاری می‌بندند. واقعا اینطوری فکر می‌کنید یا دیده‌اید این فوتبال انباشته از پول یامفت است و باید آن را دوشید؟ که مردم و مدیران چیزی بارشان نیست و هر چی بالاتر بگویی بهتر است. پس باید رقم‌های بالا را همینطوری توی هوا پرت کرد و ادعا کرد که در همه دنیا هم قراردادها بالاست و از کیسه بیت‌المال کند برای چند تا بازیکن و مربی؟ همین است آقای دایی؟ یعنی واقعا دارید از روی بی‌اطلاعی این حرف‌ها را می‌زنید (که اگر اینطور باشد جای تاسف است) یا آگاهانه چنین حرف‌های غیرواقعی را در رسانه تحویل مردم می‌دهید. همان حرف‌هایی که لابد به مدیران کم‌سواد فوتبال یا مدیران نادرست هم تحویل می‌دهید و با آن چرخ فوتبال مالامال از پول حق‌الناس را می‌چرخانید؟ آقای دایی همه شما را می‌شناسند و می‌دانند که هر جا لازم باشد فوتبال ایران را با بالاترین سطح فوتبال دنیا مقایسه می‌کنید. این جمله‌تان که می‌گویید: «کجای دنیا... ؟ » دیگر برای همه آشناست و تبدیل به طنز شده است. اما همه این مقایسه‌ها فقط برای اوقاتی است که مصلحت ایجاب کند. مثل حالا که مصلحت ایجاب می‌کند تا دوباره از فوتبال دنیا مثال بیاورید که چه دستمزدهایی به فوتبالیست‌ها می‌دهند و ما هم باید پول زیادی به پای فوتبالیست‌ها- و البته مربی‌ها-‌یمان بریزیم. اما یادمان هم هست که وقتی موقع بازخواست می‌شود چطور دوباره یادتان می‌افتد که اینجا ایران است و اصلا با آنجاها قابل مقایسه نیست. اگر به شما بگویند چرا تیم‌تان به اندازه تیم‌های بزرگ تمرین نمی‌کند، چرا تیم‌تان همان کیفیت را ندارد، خیلی راحت می‌گویید که چه چیز اینجا با جاهای دیگر قابل مقایسه است؟ که چرا باید اینجا هم توقع‌مان به اندازه اروپا باشد؟ آقای دایی اگر خبر ندارید، بد نیست بدانید که این دستمزدهای سرسام‌آور فقط مال باشگاه‌های پولدار اروپایی و احیانا دوسه کشور در آسیاست. کشورهایی که میانگین درآمد شهروندانش اصلا قابل قیاس با ما نیست که شما می‌خواهید دستمزد فوتبالیست‌هایشان را با ما مقایسه می‌کنید. آقای دایی اگر نمی‌دانید خوب است بدانید که حتی در ایتالیا و اسپانیا هم تیم‌های بزرگ هستند که دستمزدهای کلان می‌دهند و تیم‌های کوچک و پایین جدول قراردادهایشان بسیار ناچیز است. تازه اینها ایتالیا و اسپانیا هستند. در کشوری مثل چک، یا در رومانی و صربستان و کرواسی، یعنی تیم‌هایی که بعضی‌هایشان رنگینگ‌های بالای فیفا را هم دارند، مگر دستمزدها گقدر است و کدام تیم‌ها و به چند بازیکن حقوق چند صدهزار دلاری و میلیون دلاری می‌دهند که شما می‌گویید در ایران هم باید همین حقوق‌ها را داد. اگر از این خبرها بود الان کدام بازیکن ایرانی می‌ماند و به این قراردادهای میلیادری و بخور و نمیر تن می‌داد؟ الان از مسعود شجاعی بپرسید که قرارداد بعدی‌اش چقدر خواهد بود. از جهانبخش که به هلند رفته بپرسید چقدر می‌گیرد – که بارها گفته بسیار کمتر از ایران درآمد دارد-. پس مردم را گول نزنیم و به آنها آدرس غلط ندهیم. این خبرها که شما می‌گویید نیست آقای دایی. این پول هم پول مردم است. اگر به خاطر خدا و آن دنیا کمی رعایت نمی‌کنیم، وجدان که داریم. نداریم؟
۱- روز گذشته یك حاشیه تلخ و آزاردهنده تمرینات باشگاه پرسپولیس را تحت تاثیر قرار داد. ماجرا از این قرار است كه علی دایی هنگام خروج از درفشی فر، با دو فرد متكدی روبه رو می شود كه از او تقاضای كمك داشته اند. در این میان به ویژه نفر دوم كه فرد مسنی هم بوده، اختلال بیشتری به وجود می آورد؛ چرا كه مقابل اتومبیل دایی روی زمین دراز می كشد و تهدید می كند كه در صورت بی اعتنایی سرمربی پرسپولیس، خودش را به كشتن خواهد داد. سرانجام اما با مداخله حراست ورزشگاه، این مشكل حل می شود تا با پایان یافتن صحنه های تكان دهنده، ماشین دایی از میان جمعیت عبور كند. این البته اولین باری نیست كه چنین حوادثی برای پرسپولیسی ها رخ می دهد. در واقع مكان تمرینات تیم های مهم فوتبال در كشورمان، مدت هاست كه به محل مراجعه و تجمع افراد نیازمند تبدیل شده است؛ مردان و زنانی كه خیلی های شان واقعا از تنگناهای مالی به ستوه آمده اند، اما تعدادی از آنها هم از سر سودجویی و فرصت طلبی چنین درخواست هایی مطرح می كنند. ۲- اگر چه سازوكار برگزاری مسابقات خیریه و نیز هدفمند كردن كمك های ورزشكاران به افراد نیازمند در كشور ما چندان منظم و سیستماتیك نیست، اما انصافا خیلی از فوتبالیست های ایرانی اهل خیرات هستند و سعی می كنند هرازگاهی به مراجعان محتاج یاری برسانند. با این وجود اما، كثرت وحشتناك و روزافزون چنین افرادی مانع از آن می شود كه موضوع توزیع كمك بین آنها سیر منطقی خودش را طی كند. غیر از این، چنین اجتماعات متاثركننده ای اصولا زیبنده اماكن عمومی در یك جامعه سالم نیست و موجبات رنج و عذاب سایر شهروندان را فراهم می آورد. در این میان آنچه در نگاه اول جلب توجه می كند، این است كه اصولا چرا كشور ثروتمندی مثل ایران باید این همه فقیر داشته باشد؟ چرا توزیع ثروت در كشور ما چنان ناعادلانه است كه عده ای در اوج جوانی در قدرت و مكنت غرق می شوند و عده ای دیگر باید همه حیثیت شان را كف دست شان بگیرند و برای لقمه ای نان، زیر لاستیك ماشین آقای ستاره بخوابند؟ چرا وقتی ما در خاك خودمان این همه فقیر دست به نقد داریم، منابع داخلی را در جایی مثل كمیته امداد خرج سیر كردن مردم هفت كشور دیگر دنیا از قبیل تاجیكستان و آذربایجان و كومور می كنیم؟ این مسایل البته سال هاست كه ذهن بسیاری از مردم كشورمان را درگیر كرده، اما افسوس كه در قبال چنین حقایق آزاردهنده ای، كسی میل به پاسخگویی ندارد. ۳- فوتبال اتفاقا یكی از مهم ترین پدیده هایی است كه همه جای دنیا برای مبارزه با فقر به شكل جدی روی آن حساب می شود؛ اما نه با ذبح آبروی یك انسان پای تایر چند میلیونی لكسوس! تجربه ده ها كشور مدرن دنیا نشان داده است در صورتی كه این رشته ورزشی به درستی اداره شود، می تواند نقش مهم و پررنگی در باز توزیع ثروت جامعه ایفا كند. وقتی فوتبال به شكل واقعی در اختیار بخشی خصوصی قرار بگیرد، قادر خواهد بود منابع مالی را جذب كند، یك قدرت شگفت انگیز اقتصادی تشكیل بدهد و سپس به دولت در مسیر اهداف انساندوستانه اش یاری برساند. به این ترتیب بخش قابل توجهی از پولی كه از اسپانسرهای گردن كلفت گرفته می شود، در قالب مالیات در اختیار دولت قرار می گیرد تا آن را به مصرف نیازمندان برساند. در این شیوه منطقی، فوتبال بدون آنكه نیازی به تحمل تقابل لخت و زجرآور فقرا و اغنیا داشته باشد، یاری موثری به نیازمندان حقیقی می رساند و دین خودش را به شكل نظام مند به طبقه فرودست ادا می كند. در ایران اما نه تنها چنین رویه ای برقرار نیست، بلكه شكل دولتی اداره فوتبال باعث می شود عملا لقمه از گلوی محتاجان بیرون كشیده و به سفره رنگین ستارگان افزوده شود. بگذریم از اینكه در فاز بازپخش منابع اقتصادی هم، تردیدهای زیادی پیرامون عادلانه و عاقلانه بودن تخصیص اعتبارات مالیاتی وجود دارد و كسی مطمئن نیست از اینكه چنین وجوهی، دقیقا خرج مهم ترین اولویت های مردم خودمان می شود یا نه؟ ۴- اینكه فوج فوج انسان فقیر و نیازمند هر روز در محل تمرینات تیم های فوتبال تجمع می كنند، البته می تواند قابل توجه برخی از دولتمردان كشورمان هم باشد؛ همان ها كه سال هاست با شعار فقرزدایی پست می گیرند، اما خودشان هرگز از مركز شهر پایین تر نیامده اند تا تجسم واقعی آنچه حرفش را می زنند به چشم ببینند. امثال دایی در واقع جور آنها را می کشند و آخرین پناهگاه گرسنگانی هستند كه دست شان به مدیران جامعه و مسوولان مستقیم اداره كشور نمی رسد.
بر خلاف شایعه های مطرح شده در خصوص شماره ۸ تیم تراکتورسازی امروز مرتضی اسدی کاپیتان با اخلاق تیم تراکتورسازی تبریز رسما شماره ۸ را به علی کریمی اعطا نمود. اسدی از این پس شماره ۸۸ را برتن می کند . این تصمیم در روزهای اول حضور کریمی در تبریز گرفته شده بود ولی بدلیل عدم وجود سایز مناسب علی کریمی با شماره ۸ تا به امروز اجرایی نشده بود .
فیلم؛ جشن فوتبال: سرود ای‌ ایران و شعار نه غزه نه لبنان کرج، ۲۸ خرداد ۹۲ - اعتراض جوانان معترض در میان صدای شلیک گاز اشک آور
فیلم؛ جشن فوتبال: سوریه رو ولش کن، فکری به حال ما کن کرمانشاه؛ سوریه رو ولش کن فکری به حال ما کن-۲۸ خرداد ۱۳۹۲
فیلم؛ جشن پیروزی فوتبال در قلب تهران: جوانان معترض: بدون هیچ دلیلی، خاک تو سر جلیلی (نماد حکومت اسلامی) / امشب شب شادیه، جای ندا خالیه
لازم به ذکر است، در این مراسم تنها آقایان می‌توانند حضور داشته باشند و از بانوان درخواست می‌شود تا از آمدن به استادیوم آزادی خودداری کنند....آن دختر خانوم های زیبا روی و بدون حجاب که درست ۴ روز پیش به خاطر آقای حسن روحانی رئیس جمهور عزیز در خیابانها پایکوبی میکردند و از خود بیخود شده بودند کجا هستند،،،؟ چرا تنها در عرض ۴ روز بعد انتخابات ، عذرشان را برای ورود به استادیوم ورزشی ! خواستند...؟؟؟؟ جای خنده نیست ...؟
در تهران بلافاصله پس از صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی خیابان های شهر پر شد از جمعیت که با رقص و شادی این پیروزی را جشن گرفتند. رفته رفته با افزایش جمعیت در خیابانها ترافیک سنگین ایجاد شد و خودروها و موتورها شروع به بوق زدن های ممتد کردند. در میدان ولیعصر مردم سرود "یار دبستانی" و "ای ایران" می خواندند و می گفتند: "نترسید نترسید ما همه با هم هستیم". میزان جمعیت به حدی بود که نیروی انتظامی ترجیح داد دخالت نکند. حدود ساعت ۱۹ جمعیت در بسیاری از نقاط تهران موج می زد. فلکه آریاشهر، میدان پونک، میدان کاج، میدان ولیعصر، میدان ونک و تجریش، نارمک و تهرانپارس شاهد بیشترین گردهمایی مردم بود. با تاریک شدن هوا مردم راحت تر شعار می دادند. در برخی نقاط از جمله شهرک غرب به رغم حضور گسترده نیروهای انتظامی و لباس شخصی جوانان شعار "مرگ بر دیکتاتور" سر دادند. اما بسیجی ها و لباس شخصی ها وارد کارزار شدند و تظاهرات به خشونت کشیده شد. ساعت ۲۲ میدان ونک هزاران نفر از مردم با سر دادن شعار "مرگ بر دیکتاتور" و "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" دست به اعتراض زدند که با هجوم نیروی انتظامی و بسیج مواجه شد و تعدادی دستگیر و به کلانتری گاندی منتقل شدند.
بازیکن سابق تیم فوتبال پرسپولیس گفت: کار فنی جدید پرسپولیس اگر مرا می‌خواست حداقل یک بار تماس می گرفت. علی کریمی درباره وضعیتش با باشگاه پرسپولیس و اختلافاتی که با این تیم به وجود آمده، عنوان کرد: من برای پرسپولیس و سرمربی این تیم آرزوی موفقیت می‌کنم. وقتی افرادی که سر کار می‌آیند کارشان را بلد نیستند و به قول فوتبالی‌ها جوگیر می‌شوند این اتفاقات هم رخ می‌دهد. هم‌اکنون همه چیز دست آنهاست، البته می‌گویم هم‌اکنون، شاید دو سه روز بعد اتفاقات دیگری رخ بدهد، الله‌ و اعلم. وی در پاسخ به این سوال که «چه تصمیمی برای ادامه فوتبال خود دارید؟»، گفت: وقتی که اعلام خداحافظی از فوتبال کردم احساس می‌کنم کمی احساساتی تصمیم گرفتم و عجله کردم. اصلا چرا من باید از فوتبال بروم،‌ بهتر است آنهایی که مال این فوتبال نیستند عرصه را ترک کنند. کریمی ادامه داد: برای چک‌هایی که باشگاه محبوب و با سابقه پرسپولیس صادر می‌کند متاسفم. صدور چنین چک‌هایی از این باشگاه کار بسیار زشتی است. امیدوارم چنین چک‌هایی برای بازیکنان و کادر فنی آینده صادر نشود که البته تصور نمی‌کنم مسئولان باشگاه جرات داشته باشند برای کادر فنی جدید چک بی‌محل صادر کنند. وی در مورد چکی که مطرح کرده خاطرنشان کرد: من به خاطر مبلغ این موضوع را عنوان نکرده‌ام، شما می‌توانید این چک را به هر کارشناس دادگستری نشان بدهید و او کاملاً در مورد این موضوع توضیح می‌دهد که منظور من چیست. واقعاً برای پرسپولیس زشت است که چنین کارهایی را انجام دهد. امیدوارم که از اینگونه چک‌ها به بازیکنان و کار فنی دیگر ندهند، البته جرأت ندارند دیگر چنین کاری کنند. بازیکن سابق تیم ملی در مورد اینکه کی‌روش اعلام کرده تیم ملی خانه اوست، تصریح کرد: هر موقع کادر فنی اراده کند و مرا دعوت کند با کمال میل این موضوع را قبول می‌کنم البته هم‌اکنون تیم ملی به من هم نیاز ندارد. در دو بازی اخیر خوب نتیجه گرفته و امیدوارم در بازی آخر هم نتیجه مطلوب را کسب کند و به جام جهانی راه یابد. وی درباره تکلیفش برای فصل آینده گفت: خداوند بزرگ است، سعی می‌کنم که بهترین انتخاب را داشته باشم. کریمی در مورد اینکه اگر اختلافش با باشگاه حل شود به خاطر هواداران به تیم ملی بازخواهد گشت، گفت: شما اگر با جایی مشکل داشته باشید به آنجا می‌روید؟ نمی‌توانیم با هم کار کنیم، ما با هم اختلاف نظر داریم. البته ایشان نمی‌تواند در فوتبال ما کار کند، زمانی که فردی جنبه نداشته باشد جوگیر می‌شود. متأسفانه در فوتبال ما چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد. کریمی درباره حضور پنجعلی به عنوان سرپرست در پرسپولیس اظهار داشت: این مسائل مربوط به کادر فنی می‌شود و حق طبیعی هر مربی است که کادر فنی خود را انتخاب کند. اگر کادر فنی مرا می‌خواست حداقل یک بار تماسی با من می‌گرفت. شما ببینید پرسپولیس این همه بازیکن گرفته است حتی کادر فنی یک‌بار هم به من زنگ نزده حال و احوال بپرسد. این موضوع حق طبیعی باشگاه و مدیرعامل است. وقتی کادر فنی پرسپولیس هیچ تمایلی برای جذب من نشان نمی‌دهد چگونه می‌توانم خودم را به آنها تحمیل کنم؟ آنها حتی با من تماس نگرفتند تا برای دور هم نشستن و احوالپرسی با هم رودررو شویم. با این شرایط من که نمی‌توانم به زور از باشگاه درخواست کنم با من قرارداد ببیندند. من برای آنها آرزوی موفقیت می‌کنم. بازیکن سابق پرسپولیس در مورد اینکه شاید شعارهایی که سال گذشته علیه پرسپولیس با سر دادن شعار علی دایی مطرح می‌کردند امسال هم تکرار شود، خاطرنشان کرد: امیدوارم این مسئله دیگر به من نسبت داده نشود. کریمی در پاسخ به این سوال که «فصل آینده با پیراهن کدام تیم فوتبال خود را ادامه خواهید داد؟»، گفت: مهم نیست با کدام تیم فوتبالم را ادامه دهم. مهم این است که یک انتخاب خوب داشته باشم فعلا که سر نخواستن من دعواست. وی در مورد اینکه باشگاه‌های مختلفی از جمله فولاد و تراکتورسازی خواهان جذب او هستند، یادآور شد: جا دارد از همه آنها تشکر کنم، آنها با من لطف داشته‌اند. من با آنها صحبت کرده‌ام، به هر حال باید وضعیت مرا درک کنند و به من حق دهند. از آنها زمان خواسته‌ام، اگر هم‌اکنون با تیمی قرارداد ببندم بعداً خواهند گفت کریمی قرارداد بسته بود، هم‌اکنون همه چیز در کنار خانواده و دوستان خوب است.
سرمربی تیم ملی ایران به در اواخر بازی به شدت بازیکنان را به بازی رو به جلو فرا می خواند؛ در این ۵-۴ فریم می توانید جوش و خروش متعصبانه او را ببینید سایت گل -آقای سرمربی ، در آستانه یک پیروزی بزرگ ، از اهمال بازیکنان عصبانی است . از اینکه لحظه ها ی تکرارناشدنی نکند که از دست بروند . این چند فریم ، تعصب مربی ای را می رساند که کاش زودتر در این موج مثبت غوطه ور می شد . موجی که همه فکر می کنند ما را به جام جهانب می رساند و کارلوس را تاریخی تر می کند . به شرط توجه به چرایی این عصبانیت دوست داشتنی البته. کی روش از بازیکنان انتظار دارد هیچ چیز را به امان خدا رها نکنند و اگر این آموزه به گوش آنها برود ؛ چه عالی است.
این که مشهدی ها استاد گلزنی در فضاهای کوچک هستند ، دوباره اثبات شد . این بار نوبت رضا قوچان نژاد بود که در صحنه ای مشابه امید را به ایران بازگرداند و روی پاس جباری دروازه قطر را باز کرد . نویسندگان سایت گل عقیده دارند این گل کپی گل خداداد عزیزی مقابل استرالیا بود ؛ آن هم مقابل چشم خود عزیزی که در ورزشگاه حاضر بود و از این گل عشق کرد. تصویرها را ببینید و مقایسه کنید:
خداحافظی پیرمرد اسکاتلندی با "شیاطین سرخ" / سر الکس فرگوسن پس از ۲۶ سال حضور موفق در منچستر یونایتد پر طرفدار که بدون شک خود او هم در افزایش طرفداران این تیم بی‌ تاثیر نبود، بازنشستگی خود را اعلام کرد. این مربی‌ اسکاتلندی در طول بیش از دو دهه حضور موفق خود در لیگ انگلیس موفق به کسب سیزده جام قهرمانی لیگ برتر، دو جام باشگاه‌های اروپا، پنج جام حذفی و چهار جام اتحادیه شد که این رکورد بی‌ نظیر مختص به فردی است که از یک تیم معمولی‌، غولی‌ قدرتمند و قابل ستایش با فوتبالی تماشائی ساخت. فرگوسن که با قهرمانی در لیگ برتر به کار خود در منچستر پایان داد، گفت که به نظر او بهترین زمان برای بازنشستگی را انتخاب کرده است. او معتقد است منچستر یک تیم با پایه‌های قوی است که آینده‌ای روشن در پیش دارد. سرمربی منچستر یونایتد ضمن تجلیل از این تیم اضافه کرد که از نظر او امکانات این باشگاه در حد بهترین‌های جهان است، او گفت که بازیکنان و همه کارکنان باشگاه در تمام این سال‌ها به او کمک کردند و سهم بسزائی در پیروزی‌های بزرگ منچستر یونایتد داشتند. سر الکس از همسرش کتی هم قدر دانی کرد که همواره کنار و همراه او بوده است. فرگوسن همچنین طرفداران بی‌شمار این تیم را از جمله امتیازات آن دانست و گفت آنها در همه این سالها همراه تیم بودند و در بعضی‌ موارد از خود صبوری نشان دادند تا چنین موفقیت هایی نصیب این تیم شمالی انگلستان شود. البته این به معنی‌ خداحافظی از دنیای فوتبال نیست، بلکه او می‌‌خواهد سمت اجرایی در زمینه فوتبال را بر عهده بگیرد و احتمالا به اعضای اتحادیه فوتبال انگستان خواهد پیوست. اما پس از رفتن این مربی‌ اسکاتلندی محبوب در انگستان، همه چشم انتظار روزهای آینده هستند تا ببیند چه کسی‌ به عنوان جانشین او در این تیم انتخاب خواهد شد، کسی‌ که راه سختی را پیش رو خواهد داشت. امروز رسانه‌‌های انگلیسی‌ از جمله روزنامه "گاردین" از دوید مویز، سرمربی اورتون، و ژوزه مورینیو به عنوان جانشینان احتمالی‌ فرگوسن نام بردند که با توجه به سابقه خوب و محبوبیت مورینیو در لیگ برتر و نیز ابراز علاقه او طی‌ هفته‌های اخیر بعید نیست که این مربی‌ پرتغالی یکبار دیگر به فوتبال جزیره‌ برگردد. مدیران تیم منچستر اعلام کرده اند که پیش از اردوی استرالیا و ژاپن و به زودی سرمربی جدید را معرفی خواهند کرد، کسی‌ که بدون شک حضورش، مثل رفتن فرگوسن پر سر و صدا و برای طرفداران این تیم پر هیجان خواهد بود.
مهدی مهدوی کیا اعلام کرد دیگر در میادین فوتبال حضور نخواهد داشت و تنها در صورتی که پرسپولیس به فینال جام حذفی برود با پوشیدن پیراهن پرسپولیس برای همیشه از فوتبال خداحافظی خواهد کرد. پس از آن که با وجود آمادگی مهدوی کیا بعد از رفع مصدومیت، کادر فنی پرسپولیس به کاپیتان پرسپولیس بازی نداد، در جلسه ای که بین او و یحیی گل محمدی برگزار شد، مهدوی کیا به این جمع بندی رسید که دیگر کادر فنی پرسپولیس به او نیازی ندارد و به همین خاطر در گفت وگویی اعلام کرد دیگر در میادین فوتبال حاضر نخواهد شد. البته به گفته مهدوی کیا در صورتی که پرسپولیس به فینال جام حذفی صعود کند کاپیتان قرمزها برای دقایق کوتاهی با پیراهن این تیم بازی خواهد کرد تا این چنین با هوادارانش خداحافظی کند. با این حال با صحبت های انجام شده قرار است مهدوی کیا در تمرین ها و در کنار تیم حضور داشته باشد و با رفتار همیشگی اش کار خود را به دور از هر گونه حاشیه به پایان برساند.