|
||||||
|
||||||
آنچه ورزش یک کشور را توسعه میدهد و باعث پیشرفت آن میشود، بیش از حضور ستارهها و قهرمانان، وجود مدیریت ساختارمند و اصولی است، کما اینکه در بستر مدیریت صحیح و اصولی، ستارهها هم رشد میکنند و استعدادها شکوفا میشوند.
ماجرای تلخ جمعه آخر فصل چهاردهم لیگ برتر فوتبال زنگ خطر بود؛ زنگ خطر برای همه کسانی که دلشان برای فوتبال ایران میسوزد. در طول یک فصل، مجموعه فوتبال ایران تلاش زیادی کرد که لیگ برتر به بهترین شکل ممکن – با وجود تمام نواقص و کمبودها – برگزار شود.
به گزارش ایسنا، آن طور که مربیان و بازیکنان و حتی کارشناسان فوتبال جسته و گریخته گفتهاند، برگزاری لیگ چهاردهم نسبت به سالهای قبل چندین درجه بهتر بوده است. تلاشهای زیاد سازمان لیگ، فدراسیون و زیرمجموعه هایش و تمام عوامل برگزاری مسابقهها در شهرهای مختلف دست به دست هم داد تا لیگ برتر با سر و شکل بهتری برگزار شود.
امسال وقفهها کمتر بود و تنش بین مربیان باشگاهی و کادر فنی تیم ملی بر سر تداخل برنامههای تیم ملی و لیگ به مراتب کمتر و در حد صفر بود. همه چیز به ظاهر بهتر از سال قبل و سالهای قبلتر بود تا اینکه هفته آخر فرا رسید.
تنها هشت دقیقه کافی بود تا تمام آنچه خانواده فوتبال در طول یک فصل طولانی ساخته بود ویران شود؛ لحظاتی که علیرضا منصوریان، سرمربی نفت تهران آن را "هشت دقیقه تلخ تاریخ فوتبال ایران" نامید.
در یک لحظه اتفاقی رخ داد که همه خوبیهای لیگ را زیر سایه خود گم کرد. اگر چندین سال بعد تاریخچه لیگ برتر را جستوجو کنند، روبهروی فصل چهاردهم عبارت "پایان تلخ"، "اتفاقات عجیب و غیر منتظره در تبریز"، "اتفاق نادر در تاریخ فوتبال"، "دو قهرمان در یک جام"، "عصبانیت مردم از فریب عمومی" و دهها عبارت تلخ مانند اینها را خواهند دید.
اما دلیل این اتفاق ناخوشایند چه بود؟ وزیر ورزش و جوانان در سفر به تبریز اشتباه داوری را "محرز" دانسته و گفته بود که فغانی در دیدار تراکتورسازی و نفت تهران بد قضاوت کرده است. مسئولان تراکتورسازی پسر سرمربی پرتغالیشان را مقصر دانستند و گفتند که اول بار او خبر کذب تساوی سپاهان و سایپا را به نیمکت تیمش رسانده است. نفتیها از رفتار تراکتورسازان گله داشتند که چرا بدون تحقیق دل به یک شایعه سپردند و سرنوشت بازی را به آن وابسته کردند. مردم تبریز هم تمام مجموعه فوتبال را متهم کرد که نمیخواستند تراکتورسازی قهرمان شود!
هر کس، دیگری را متهم کرد و فضا به قدری غبارآلود شد که رییس جمهور مستقیما دستور پیگیری مساله را صادر کرد. آش آنقدر شور شد که همه مزهاش را چشیدند و کامشان تلخ شد.
فدراسیون فوتبال همواره داعیه استقلال داشته و هر گاه سخن از دخالت دولت در مسائل فوتبال مطرح بوده، فدراسیوننشینها بحث مستقل بودن فوتبال را پیش کشیدهاند. حالا چه شده که یک ماجرای فوتبال به آن جا کشیده شود که وزیر ورزش و رییس جمهور وارد مساله شوند؟
این تنها به دلیل ضعف مدیریت مجموعه فوتبال است. حرمت امامزاده را متولیاش نگه میدارد پس در چنین مسئلهای فدراسیون و مجموعههای مرتبط با آن نباید از کسی گله کنند. مدیریت صحیح هفته آخر لیگ برتر میتوانست خاطرهای شیرین از تمام فصل به یادگار بگذارد و تلاشهای فراوان مجموعه مدیریت فوتبال را به ثمره بنشاند اما افسوس که شاید یک تصمیم نابجا همه رشتهها را پنبه کرد.
میگویند یک دیوانه سنگی به چاه میاندازد که صد عاقل از بیرون آوردنش عاجزند. کسی که جمعه آخر فصل در ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز آن سنگ را به چاه انداخت، شاید نیت خیری داشته و شاید حتی هدفش چیز دیگری جز جلوگیری از قهرمانی تراکتورسازی بوده ولی آنچه مسلم است این است که ترفندش به بار ننشسته و بر عکس فاجعه آفریده است. فعلا یکی باید روح و روان آزرده هواداران تراکتورسازی را آرام کند؛ کاری آنقدر دشوار که از عهده صد عاقل هم برنمیآید.
|
|
|
|