معلم محبوبمان
آقایان گودرزی، اسدی، کفاشیان، قلعه نویی، درخشان

سلام

اگر روزی کریس رونالدو را از نزدیک دیدید، سر گرفتن لباسش با هم دعوا می کنید؟ کارلوس ما کریس را دعوا می کرد.
کارلوس ما معلمی بود که کریس رونالدو را از تیم بیرون گذاشت تا بهش بیاموزد هیچکس بالاتر از تیم نیست. کارلوس ما معلمی بود که به وریا غفوری، سردار آزمون، پورعلی گنجی جوان و ... اینقدر اعتماد به نفس داد که از هیچ چیز نترسند. کارلوس ما معلمی بود که با کرنر هایش، منطقی بازی کردنش، مبارزه با بازیکن سالاری اش، مشت گره کرده اش جلوی مربی کره، لباس خیسش در بازی بوسنی، تعظیمش در برنامه نود، لبخندش از شادی مردم و ... حس غرور را به ما برگرداند. مگر غیر این است که انسانیت مرز ندارد؟ ما را قضاوت می کنید می گویید طرفدارش هستیم چون خارجی است؟ مربی شدنش در منجستر، سرمربی بودنش در مادرید و ... را وقتی بدست آورد که برای آنها هم خارجی بود. در وطنش هم بالاترین فرد بود و روی نیمکت تیمی می نشست که بازکنانش بهترین های دنیا بودند. یادتان می آید وقتی در برنامه تلویزیونی خودمان می گفت مورینیو در دانشگاه شاگردم بود؟ می گفت فلانی و فلانی و فلانی که پوسترشان روی دیوار اتاق های خیلی ها در دنیا آویزان است معلماش بوده؟

کارلوس ما معلمی بود که اگر چه ناظم و مدیر مدرسه بدرفتاری را سرلوحه کارشان قرار دادند اما شاگردان مدرسه دوستش داشتند، وقتی وارد مدرسه می شد گل به گردنش می انداختند و به احترامش در کلاس ساکت بودند و شش دنگ حواسشان به معلمشان. روز معلم تنها روز او بود.

آقایان مدیر، اگر سالها بعد در کوچه یا خیابانی دیدیمتان، از سر خاطرات بد راهمان را کج می کنیم که مبادا چشم در چشم شویم. اگر معلممان را از دور هم دیدیم با شوق سویش می دویم و سفت در آغوش می گیریمش و بارها و سالها برای آنچه انجام داده تشکر می کنیم.
نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۳ )