بازی پرسپولیس و الغرافه با تمام حساسیت های کذابش تمام شد و تنها بازمانده اش فکر مشغولی ما طرفداران پرسپولیس است که چگونه میشود که ما برای سر بلندی ایران هر کاری انجام میدهیم ولی دیگران نه. همین چند ماه پیش بود که اسطوره پرسپولیس خودش را استقلالی دانست و برای دفاع از تیم ایرانی تمام تعصبش را در کف دست گذاشت و به استادیوم رفت. چند سال پیش در نیمه نهای باشگاهای آسیا تیم دالیان چین به ایران آمد برای بازی با استقلال , در این تیم یک چهره شناخته شده وجود داشت, بازیکنی با افتخار برای تیم ملی, رضا شاهرودی معروف به رضا مالدینی. بازیکنی که قبل از بازی برای مربی تیم ایرانی هدایای از چین آورده بود و قبل از بازی برای ورود به زمین از مربی تیم رقیب کسب اجازه کرد, برای تماشاگرانش دسته گل پرت کرد و در آخر بسیار ناسزا شنید ولی هرگز اجازه نداد که هم بازیانش شکسته شدن یک ایرانی را ببینند. بسیار ناراحت بود ولی نه حرفی زد ونه کاری کرد. دوست دارانش برای دیدن بازی او و البته تشویق تیم ایرانی به استادیوم رفته بودن ولی در کمال ناباوری دیدن که چگونه به بازیکن ملی کشورش اهانت میشود و وقتی از طرفداران تیم استقلال خواست که سکوت کنند در عوض کتک خورد. دوست دارانش نه با لباس دالیان و نه با لباس شماره ۱۶ قرمز بلکه با پرچم ایران پا به استادیوم گذاشته بودن. امروز که دیدم طرفداران استقلال برای دیدن بازی فرهاد مجیدی با لباس آبی و زرد تیم حرف در استادیوم هستن و دیدم که چگونه فرهاد مجیدی برای طرفداران تیم پرسپولیس شکلک در میاورد بفکر فرو رفتم که چگونه است که طرفداران و اسطوره های تیم پرسپولیس آنگونه اند و طرفداران واسطوره های تیم استقلال اینگونه. برایم جالب بود که دوستانی دم از این میزدن که مگر مجیدی ایرانی نیست که باید بدترین حرفهارا بشنود که ناگهان یاد بازی استقلال و دالیان افتادم, یاد کتکهای که تنها بخاطر دوست داشتن شاهرودی خوردم مگر من و رضا شاهرودی ایرانی نبودیم, یاد این افتادم که چگونه است که پرسپولیسیها وطن دوست و استقلالیها وطن فروش هستن. مگر چند سال پیش نبود که همین اسطوره توخالی بر عکس شیخ عرب بوسه زد.
من همان دوست دار ایران و عاشق پرسپولیس هستم که در سن ۱۷ سالگی فقط بخاطر دفاع از بازیکن محبوبم ۳ روز در بیمارستان بودم.
زنده باد ایران و خدارا شاکر که مرا یک پرسپولیسی آفرید.
و در آخر چه لذتی داشت زمانی که امروز دیدم بازیکنان تیم قطری برای داشتن لباس کریمی و مهدوی کیا چه کوششی میکنند.
مهدی جلیلوند