خبر دوپینگ چند بازیکن از جمله بازیکنان یکی از تیم های مطرح تهرانی در یکی دو روز گذشته نقل محافل ورزشی شده است.
مصاحبه های متعدد و مناظره گونه پزشک استقلال و رییس کمیته ضد دوپینگ فدراسیون فوتبال ، در واقع مهر تاییدی است بر شایعات پیرامون اتهام انجام این عمل توسط بازیکنان باشگاه استقلال.
سهم هواداران پرسپولیس از این ماجرا افسوس است و خشم و البته افتخار. لزوم پیگیری این موضوع و صدور احکام تعیین شده قانونی برای مرتکبین این عمل شنیع که مانند روز روشن است ، خصوصا رفتاری که در تمامی جوامع ورزشی محکوم است و برخورد قاطع با آن رویه شده است و از مدیران پرطرفدارترین تیم آسیا انتظار می رود که مانع پایمال شدن حق و حقوق میلیونها طرفدار سرخدل باشند.
اما افتخار ؛ افتخار برای آنکه هوادار پرسپولیس بیش از پیش سرش را بالا بگیرد. افتخار برای هواداران تیمی که اگر بازنده دربی ۷۳ لقب گرفتند ، شرافت خود را به حراج نگذاشتند.
افتخار برای هواداری از تیمی که با شانزده بازیکن سالم و پاک به مصاف تیمی تا بن دندان مسلح رفت. تیمی که تغییر تاریخ دیدار و داوری های مغرضانه و محرومیتهای بی دلیل و... هم برای برتری اش کافی نبوده، لاجرم به استفاده از دارو برای گرفتن جانی تازه در وقت های اضافی روی آورد.
افتخار برای هواداری از تیمی که نود دقیقه جانانه در مقابل رقیبش ایستادگی کرد و زمانی دست های خود را به نشانه تسلیم بالا برد که حریف انرژی مضاعف و کاذب رقیبش نشد. توانی که نه به وسیله تمرینات و کار گروهی و فنی به دست آمده باشد بلکه ماحصل استفاده از داروهای نیروزا بوده است.
به راستی اینجا کجاست؟ اینجا قیمت شرافت چقدر است؟ مبارزه مردانه و پاک کیمیای این روزهای فوتبال ماست و جای خود را به دوپینگ و حمایت های پشت پرده و سرپوش گذاری های مکرر داده است.
اینجا کجاست؟ مگر می شود در فوتبال یک کشور تیمی با بازیکنان محروم برنده شود، تیمی دیگر بازیکن سه اخطاره به میدان بفرستند و تیمی با مدد جستن از دارو های نیروزا به فینال جام حذفی برسد اما کسی نباشد که در جستجوی جایگاه قانون و نظر آن باشد؟
هوادار پرسپولیس امروز بیش از دیروز به خود می بالد. افتخار می کند که بازنده سربلند و پاک در قبال ناپاکی و کژی بوده و به اخلاق تیمش می نازد. امروز هوادار می داند که در فوتبال پر از تبانی و دلالی و دوپینگ ایران ، جایگاه تیم هایی که مردانه پای به میدان مبارزه می گذارند بالاتر از این نیست و حتی به جایگاه کنونی تیمش هم افتخار می کند چرا که با تلاش و کوشش بازیکنان خودش به دست آمده و نه توسط مکمل های انرژی آفرین..
سوال اصلی این است ، برد با چه قیمتی و قهرمانی به چه وسیله ای؟ آبا در تفکر آقایان "هدف وسیله را توجیه میکند؟" آیا برای جبران ناکامی های تیمی ناز پرورده، باید متوسل به راه های فراانسانی شد؟ به راستی ارزش قهرمانی اجباری با کمک داور و کمیته انضباطی و داروهای نیروزا چقدر است؟ جایگاه انسانیت و شرافت و قانون در فوتبال ایران کجاست؟
مسئولان با چه توجیهی قصد حضور در ورزشگاه و اهدای جام قهرمانی به تیمی دارند که همگان به نوع حضورش در فینال اشراف کامل دارند؟ آیا کسب این جام آن هم به این طریق لذت بخش است؟ آیا اهدای این جام یک آبروریزی کلان در سطح مدیریت ورزشی برای مدیران مدعی اخلاق مداری ورزش ما نیست؟
با این شرایط و این همه ناملایمات ، قانون شکنی ، تبعیض ، اعمال نفوذ و تخلفات جاری ؛ آیا اسم این ورزش که در ایران انجام میگیرد "فوتبال" است؟؟!