(من اینها را گفتم تا بگویم دوست ندارم به هر قیمتی مربیگری كنم. مربیگری را دوست دارم اما نباید گذشتهام و خاطراتم در ذهن مردم را خراب كنم چون ممكن است ضررهایی نصیبم بشود كه نشود جبرانش كرد.)جادوگری روی نیمكت! این هدفی است كه علی كریمی حالا بهدنبال آن است. آقای شماره هشت كه تا همین چند وقت پیش بحث بازگشتش به فوتبال و پرسپولیس مطرح بود حالا مربی تیمملی و دستیار كارلوس كیروش شده است و به همراه تیمملی در اردوی پرتغال اولین روزهای مربیگری خود را تجربه كرد. كریمی به مربیگری با دیده تردید نگاه میكند و با بیان اینكه مربیگری از بازیگری بسیار سختتر است، معتقد است اگر به این نتیجه برسد كه به درد مربیگری نمیخورد، نمیماند.
اولین حضورت در تیمملی به عنوان مربی چطور بود؟
من اولین روزهای عمرم را به عنوان مربی در تیمملی پشت سر گذاشتم. چیزی كه میتوانم بگویم این است كه تجربه خیلی خوب و منحصر به فردی بود و امیدوارم در آینده ثمراتش را ببینیم.
بازیگری سختتر است یا مربیگری؟
بازیگری از مربیگری سادهتر است. خیلی سادهتر. من قبل از اینكه با آقای كیروش كار كنم فكر میكردم لازم نیست اینقدر وقت بگذاریم اما یك مربی حرفه ای مثل آقای كیروش روزی ۸ تا ۱۰ ساعت برای كارش وقت میگذارد و كمك او هم باید همین قدر درگیر كار باشد. من از ۱۰ صبح تا ۶، ۷ بعدازظهر درگیر كار بودم. از آنالیز تمرینات گرفته تا برنامه ریزی برای تمرین بعدی، صحبت كردن درباره ویژگیهای بازیكنان و خیلی چیزهای دیگر. البته مربیگری برای خیلیها كار سختی نیست اما یك مربی حرفهای با شكل متفاوتی كارش را انجام میدهد. در كل برای من تجربه جذاب، خوب و سختی بود.
سابقه حضور در بایرنمونیخ چقدر در مربیگری تو تاثیرگذار است؟
من در دوران حضور در بایرنمونیخ سطح اول مربیگری دنیا را به عنوان یك بازیكن دیدهام اما همه چیز به شدت تغییر كرده است. فوتبال رشتهای است كه هر روز پیشرفت كرده و حالا شكل برنامه ریزی، آنالیز، تكنولوژی تمرین و... نكاتی است كه كاملا متفاوت از قبل شده است و فوتبال امروز را نمیشود با چند سال پیش مقایسه كرد.
منظورت از اینكه گفتی مربیگری برای خیلیها كار سختی نیست چه بود؟
اینكه من از كار كردن در كنار آقای كیروش تعریف میكنم نباید باعث سوءتعبیر بشود. من این را برای خودم میگویم. به هر حال من قبلا بازیكن بودم و به عنوان یك بازیكن به همه چیز نگاه میكردم اما در مربیگری شرایط خیلی متفاوت است. بنابراین خواهش میكنم كه كسی از من ناراحت نشود و كسی جبهه نگیرد. من این حرفها را به این دلیل نمیزنم كه در تیم كیروش هستم، نه. به نظر من كار كردن با یك مربی مثل كیروش خیلی فرق میكند تا مربیان شاغل در ایران. البته این درباره همه مربیها نیست، اما خیلیها هستند كه هیچ اعتقادی به كلاس و دوره ندارند. حتی به كلاسهای كوتاهمدت. البته این مساله به خودشان ربط دارد.
فكر میكردی مربیگریات اینگونه شروع شود؟
خدا دوستم داشته كه شروع كارم با یك چنین شرایطی باشد. امیدوارم بتوانم از این فضا استفاده كنم و كمكی برای تیمملی و فوتبال ایران باشم. اگرچه همكاران شما مدام از من میپرسند كه چرا بدون مدرك روی نیمكت تیمملی نشسته ام؟ در حالی كه در تیمملی آدمی داشتهایم كه بدون هیچ مدركی سرمربی شده است. به هرحال این حرفها به من انگیزه میدهد و به یادم میآورد كه باید كارم را درستتر و بی غلطتر پیش ببرم.
فكر میكنی بتوانی به یك مربی موفق تبدیل شوی؟
من نمیتوانم مطمئن باشم كه این شغل را ادامه میدهم یا نه. این مساله احتیاج به زمان دارد و شاید نظر من به طور كلی عوض بشود و این حرفه را رها كنم. شاید هم برعكس تا جایی كه بتوانم پیش بروم، طبیعتا كار سختی است و اینطور نیست كه سر تمرین بیایی، تیم را تمرین بدهی و بروی خانه. به هر حال من باید مطمئن بشوم كه برای مربیگری ساخته شدهام و باید اطمینان پیدا كنم كه آیا میتوانم سالها در این حرفه بمانم یا نه؟ به هر حال این حسن كار كردن با آقای كیروش است. شما باید جدی و كمالگرا بشوید. شاید اگر با آدم دیگری كار میكردم، این ذهنیت را پیدا نمیكردم.
خودت چقدر انتظار داری موفق شوی؟
انتظار من از خودم بالاست. همانطور كه فكر میكنم انتظار مردم هم از من زیاد است پس اگر بخواهم وارد این مسیر بشوم باید زمان بگذارم، مطالعه كنم، دوره ببینم و... تا موفق بشوم.
یعنی اگر در مربیگری موفق نشوی ادامه نمیدهی؟
آدم نباید به هر قیمتی باشد. اینكه هر كسی بازیكن بوده، مربی هم بشود نظر درستی نیست. من نمیخواهم مقایسه كنم اما یك كسی مثل مارادونا میشود كه بهترین بازیكن دنیا بوده اما مربی موفقی نشده، یك نفر هم میشود مورینیو كه با مترجمی میآید بالا و پله پله به جمع سه مربی برتر جهان میرسد. فوتبالیست بودن ملاك خوبی نیست اگرچه كمك میكند، مثلا شما در برخوردها یا در تصمیمها تجربیاتی دارید كه از آن استفاده میكنید. من اینها را گفتم تا بگویم دوست ندارم به هر قیمتی مربیگری كنم. مربیگری را دوست دارم اما نباید گذشتهام و خاطراتم در ذهن مردم را خراب كنم چون ممكن است ضررهایی نصیبم بشود كه نشود جبرانش كرد.