یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۰
فوتبال ایران > تیم ملی - در دنیای متمدن و مدرن امروز باید خیلی چیزها را یاد بگیریم. ما باید در راستای متمدن شدن جهان کنونی، خودمان را با علم روز پیش ببریم.
این که هنوز متوسل به روشهای قدیمی شویم یا با شیوههای تاریخ مصرف گذشته بخواهیم در عصر مدرنیسم برخورد کنیم، طبعاً این ما هستیم که پذیرای شکست خواهیم بود.
نمونه دمدستی شکست همه ما در مراودات روزمره، همین آقای کروش است. او از دنیای مدرنیسم وارد جهان به شدت سنتی ما شد و در روزگاری که فوتبال را در دنیای پسا مدرن آموخته بود، حالا باید با افرادی نشست و برخاست میکرد که هفتهای، دوهفتهای آبگوشتخوران و کلهپاچهخورانشان به راه است.
از کروش که گذشت. این مربی مثل آقای برانکو که بعد از جامجهانی ۲۰۰۶ آلمان از همانجا رفت و دیگر برنگشت، پس از برزیل به اروپا میرود و دیگر به ایران نخواهد آمد. از کروش گذشت اما رفتار ما در آینده با امثال کروش که از تمدن اروپا وارد کشورمان میشوند، چگونه خواهد بود؟
ما مهدی رحمتی را به دلیل یک مشکل ادبیاتی و یک ادعای کودکانه از دست دادیم و حالا اگر هزار بار دیگر او را مقابل دوربین بیاوریم و با پخش یک کلیپ، گریهاش را دربیاوریم و مردم را احساساتی کنیم، کروش او را دعوت نمیکند.
این رفتارها در دنیای متمدن امروزی منسوخ است چرا که در اروپا زندگی به صورت اتوماتیک و یک نظام دوار و حساب شده است. رفتارها در جامعه و خانواده بر اساس نظمی عمیق است و کسی از این چارچوب خارج نمیشود. آنها مثل ما نیستند که هر بار اشتباه میکنیم، به طرفهالعینی با یک معذرتخواهی ساده تصور میکنیم که کار تمام است. بخشش در اروپا بیمعناست. این انسان است که باید در چارچوب یک نظم نوین به زندگیاش ادامه بدهد و در این راه مرتکب خطا نشود.
کروش از جهانی دیگر وارد فوتبال ایران شد و همان رفتارهای اروپایی و دیسیپلین خشک و عصبی را با ما ادامه داد. ما همچنان در رفتار با او دچار چالشهای مختلفیم. پس از ۳ سال همچنان یاد نگرفتهایم که با یک اروپایی چگونه باید برخورد کنیم. هنوز منتقدان آقای کروش میگویند او کجا برود بهتر از فوتبال ایران و کروش آیا نباید به اینها بخندد که شما واقعاً چه میگویید؟
نمونه آشکار این ادبیات سخیف را در جاهای دیگر هم سراغ داریم. آنجا که همکاران ما در یک کنفرانس مطبوعاتی از کروش در باره چلوکبابهای ایرانی پرسیدند و او تنها سرش را به علامت تأسف تکان میداد.
زمان گذشته است دوستان. زمان بیرحمانه میگذرد. دنیا متمدنتر از همیشه میشود و تعداد آنارشیستها در دنیا کم و کمتر میشود. جهان پسا مدرن در عصر مدرنیسم، آدمهایی مانند کروش را با هزینههای گزاف وارد فوتبال ما میکند. از کروش که گذشت اما اگر مثل کروش به فوتبال ما آمد، رفتارهای خود را اصلاح کنیم. کمی وارد عصر مدرنیسم شویم. باور کنید ما دیگر بزرگ شدهایم...