باری...
دوست خوبمان سمندر زیر آخرین یادداشت‌ من نوشته بود که « من از طرفداران پروپا قرصِ کارلوس کیروش هستم ولی اصلا دوست ندارم به این شکل و در این رژیم کنونی به ایران بازگردد... این فدراسیون از پای بست ویران است.» حرف سمندر درست است. من دقیقاً نمی‌دانم منظور او چه بوده، ولی استنباطم این است که ما در وضعیت فعلی قابلیت استفادۀ بهینه از این مربی را نداریم – به دلایل گوناگون که جای شرح آن اینجا نیست.

امروز، فیلمی از مراسم رونمایی جام‌جهانی با اجرای جواد خیابانی در برج میلاد دیدم که بی‌ربط با نظر سمندر نیست. خلاصه بگویم، چه شما دوست داشته باشید و چه نه، ما حتی یک جلسۀ رونمایی را هم بدون حاشیه و بی‌نظمی و ندید پدید بازی نمی‌توانیم برگزار کنیم. این درحالی‌ست که همسایگان ما در خلیج فارس جام جهانی برگزار می‌کنند. ممکن است که با خواندن این چند خط رگ ایراندوستی شما متورم شود، ولی این واقعیت حال حاضر ماست.

داستان خیلی ساده‌ست و خودتان در این چند ماه گذشته شاهد همه ماجراها در فوتبال ایران بوده‌اید – نیاز به یادآوری نیست. فوتبال، ورزشی که در دوران تجدد پدید آمد و به یکی از پرطرفدارترین ورزش‌های جهان تبدیل شد، بر محور کار گروهی و همکاری و مشارکت می‌چرخد. اصلاً یکی از علل تشویق ملت‌های گوناگون به پرداختن به فوتبال همین تقویت کار گروهی و همکاری بین افراد بوده تا باعث شکوفایی این روحیه برای پیشبرد اهداف کلان کشورها باشد. و متأسفانه همکاری و کار گروهی و مشارکت دقیقاً همان چیزی‌ست که عمداً از ما گرفته شده. می‌گویم «از ما گرفته شده» چون ما نمونه‌ای در سال ۱۹۷۴ داشته‌ایم که در آنجا توانسته بودیم بخوبی از پس برگزاری بازی‌های آسیایی در تهران برآییم. آن هم در آن زمان که بعضی کشورهای واقع در خلیج فارس تازه تأسیس شده بودند! بحث من اینجا بر سر شاه و مصدق و این موارد خسته کننده نیست. فقط خواستم اشاره‌ای داشته باشم به کسانی که کیروش و اسکوچیچ و یا برانکو را راه نجات ما در فوتبال می‌دانند. اگر دوست داریم سرگرم شویم، مشکلی نیست. فقط بدانیم که داریم سرگرم می‌شویم.
نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۵ )