این یادداشت به بهانۀ صحبتهای خداداد عزیزی است که در بخش ویدیوهای همین سایت قابل دسترسیست. شالودۀ صحبتهای عزیزی اینست که مدیریت فوتبال در ایران در دست فوتبالیستها نیست و برای درآمدن از گردابی که فوتبال ایران در آن گیر افتاده باید مدیریت را به دست اهل آن (یعنی فوتبالیستها) سپرد. عزیزی معتقد است که اهل فوتبال تعارف و زد و بند بازی نخواهد کرد، مشکلات این ورزش را به طور شفاف با مردم درمیان خواهد گذاشت و در راستای حل مشکلات قدم برخواهد داشت. عزیزی معتقد است که در حال حاضر «فوتبال ما یک فوتبال غیر فوتبالی است و ورود به آن هیچ دردی را دوا نخواهد کرد.» عزیزی در همین رابطه مثال علی کریمی را میزند که خواست به مدیریت فوتبال «ورود» کند، ولی رأی نیاورد و یا عدهای راه او را بستند.
به نظر میرسد چیزی که عزیزی به آن توجه نمیکند عامل «سیاست» در مدیریت است. سیاست در مدیریت را باید اینجا به معنای گستردۀ آن یعنی «روابط قدرت» ترجمه کرد و نه طرفداری از احزاب سیاسی و یا یک جهانبینی خاص. در واقع، سیاست (روابط قدرت) بخشی مهم از مدیریت است که یک مدیر توانا حتماً باید به آن بپردازد. روابط بین افراد و گروههای گوناگون و توانایی متحد کردن کارکنان برای پیشبرد اهداف یک سازمان و امثال اینها مربوط به عامل «سیاست» در مدیریت است. پس، در این زمینه کاری نمیشود و نباید کرد. اصولاً مدیریت چنین مقولهای است. هر فوتبالیستی که ادعای مدیریت دارد باید بتواند بخوبی از پس روابط قدرت (سیاست) در فدراسیون فوتبال برآید. اما آشنایی با سیاست به تنهایی کافی نیست. شخصیت و اخلاق مناسب، اطلاعات کافی، توانایی تجزیه و تحلیل، قدرت قضاوت صحیح همه و همه از ویژگیهایی هستند که یک مدیر باید از آن بهرهمند باشد. چند فوتبالیست در ایران کنونی میشناسیم که این ویژگیها را دارا باشد؟ مصاحبهها و صحبتهای فوتبالیستها در رسانهها و صفحات شخصی آنها موجود است. قضاوت با خودتان.
گذشته از این، در یک فوتبال تقریباً دولتی، یک فوتبالیست مثلاً چه گلی قرار است به سر فوتبال بزند؟ در اینباره کمی فکر کنید. سیاستهای خرد و کلان در جمهوری اسلامی از جای دیگری دیکته میشود نه از داخل فدراسیون. فکر نمیکنم در اینباره نیاز به قلم فرسایی باشد.
آقای عزیزی و امثال ایشان، به عنوان اهل فوتبال، اگر دلشان به حال این رشتۀ ورزشی میسوزد، خیلی رک و پوست کنده و بدون تعارف باید به ریشۀ اصلی مشکلات فوتبال ایران بپردازند. پنهان شدن پشت علی کریمی و علی دایی و امثال اینها بهانه هستند. هیچکدام از این فوتبالیستها اگر به ریاست فدراسیون برسند حریف نظام مافیا-محور اسلامی نمیشوند چنانچه تا به امروز هم نشدهاند.
پیشنهاد من اینست که بجای حرفهای تلویزیون-پسند و مصاحبه با میثاقی که خود عضوی از مافیای صدا و سیما است، فوتبالیستهای سرشناس مستقیماً به اعتراضات مردمی علیه حکومت بپیوندند. دوران وسط-بازی گذشته. در وضعیت کنونی حرفهای در لفافه محصولی جز کسالت نخواهد داشت. آقای عزیزی، یا بدون هیچ اعتراضی مثل بسیاری از فوتبالیستها به ساز دولت برقصید و پولتان را دربیاورید یا اگر دلتان برای این فوتبال میسوزد شما هم مثل مردم مستقیماً و بدون ترس باعث و بانی اصلی این ویرانی را هدف قرار دهید.