اسکوچیچ، لغو بازی با مجارستان و باقی ماجرا
زد و خوردهای سیاسی – ورزشی – فنی – اخلاقی با اسم رمز «جام جهانی قطر» همچنان ادامه دارد. برخلاف گذشته‌های نسبتاً دور که این زد و خوردها در چند روزنامۀ ورزشی و یکی دو برنامۀ تلویزیونی و بدون دخالت گسترده مردم انجام می‌شد، امروز شیوع و پیشرفت وسایل ارتباط جمعی شدت و وسعت این زد و خوردها را به حد انفجار رسانده. مردم کوچه و بازار هم حالا وارد میدان شده‌اند و نظرات خود را بروز می‌دهند. احنمالاً عده‌ای گمان می‌کردند که پس از خاتمۀ پنجرۀ اول فیفا، آرامشی نسبی حکمفرما شود تا مربیان و مدیران تیم ملی با تمرکز بر روی نقاط ضعف برای پنجرۀ دوم برنامه‌های خود را تنظیم و سپس اعلام نمایند. ولی اینطور نشد. از نظر مدیریتی بحث و تبادل نظر مفید است، ولی زمانی که از حد بگذرد می‌تواند مانع هرگونه توافق و حرکت رو به جلو می‌شود.

مقصر بسیاری از این نابسامانی‌ها خود فدراسیون است. هر روز یکی از چهره‌های این سازمان بطور خودجوش و یا با تصمیم قبلی وارد صحنه می‌شود و اطلاعاتی می‌دهد – راست یا دروغ. جراید هم طبیعتاً تمام آن‌ها را منعکس می‌کنند. شاید بهتر می‌بود که فدراسیون فکری برای این موضوع می‌کرد و مطلقاً به هیچکس جز سخنگوی سازمان مطلقاً اجازۀ هیچگونه اظهار نظر غیر رسمی دربارۀ تیم ملی نمی‌داد. واقعیت موجود، اما، غیر از این‌ست. اخبار یا درز پیدا می‌کند و یا عمداً «درز داده می‌شود». مقداری از این زد و خوردهای بی‌فرجام بواسطۀ شیوع بیش از اندازۀ اطلاعات است.

جنگ «حیدری – نعمتی» نیز بین حامیان اسکوچیچ و طرفداران کیروش همچنان ادامه دارد. به نظر نمی‌رسد که این جنگ حتی تا بعد از جام جهانی تمام شود. ریشه این جنگ، هم سیاسی است و هم فنی. پیش‌بینی نگارنده این‌ست که این جنگ تا چند ماه دیگر با فرا رسیدن دومین پنجرۀ فیفا به اوج خود بر‌سد. شخصاً متعجب شده بودم از اینکه در آن فرصت تیم ملی می‌خواست به مصاف مجارستان برود. ایران تا کنون سه بار با مجارستان بازی کرده که هر سۀ آن‌ها را باخته. با توجه به بازی‌های اخیر مجارستان در اروپا، بازی مقابل این تیم می‌توانست یک چالش بسیار جدی برای ایران باشد. امروز خبر رسید که این مسابقه انجام نخواهد شد. چرا؟ دقیقاً معلوم نیست. حدس نگارنده این‌ست که مربیان احساس کرده‌اند که انجام این بازی می‌تواند تتمۀ روحیه بازیکنان و مردم را به باد دهد. مردم ایران در حال حاضر ظرفیت بسیار پایینی برای باخت دارند. هرگونه باخت جلوی مجارستان تیم اسکوچیچ را با سه شکست مقابل کره جنوبی و الجزایر و مجارستان مواجه می‌کرد که چیزی جز دامن زدن به بحث تغییر سرمربی و زیر سؤال بردن بازیکنان در بر نمی‌داشت. بر همین اساس، می‌شود از حالا تصور کرد که حریف تمرینی آیندۀ ایران تیمی خواهد بود که ایران مقابل آن از بخت جدی پیروزی برخوردار باشد. اسکوچیچ و بازیکنان و فدراسیون و مردم هیچکدام در وضعیت فعلی ظرفیت باخت ندارند. و این البته کار را برای همه مشکل کرده است. تصور بفرمایید که ایران بازی تدارکاتی بعدی را هم ببازد. اگر چنین اتفاقی بیافتد، صدمه‌ای جدی قبل از آغاز جام جهانی به روحیه مجموعۀ تیم ملی و مردم وارد خواهد شد.

مشکل، اما، اینجاست که اگر در بازی‌های تدارکاتی آینده تیم ملی به مصاف تیم‌های ضعیف برود و آن بازی‌ها را ببرد، باز هم افکار عمومی راضی نخواهد شد. امروز به نظر می‌رسد که دستیابی اسکوچیچ به یک مقبولیت نسبی نزد ایرانیان تنها از راه شکست دادن یکی دو تیم متوسط و یا قوی به دست آید. آیا اسکوچیچ بالاخره خطر بازی با تیم‌های صاحب نام را به جان خواهد خرید؟ از این گذشته، آیا اصلاً تیم‌های صاحب نام میل و فرصت بازی با ما را دارند؟ راه نجات سرمربی محترم احتمالاً از همین سؤال دوم خواهد گذشت. چنانچه تیم‌های صاحب نام به هر دلیلی به مصاف ایران نروند، آنوقت ایرادی هم شاید متوجه اسکوچیچ نشود. شاید بهتر باشد که مردم از حالا خود را برای یکی دو بازی تدارکاتی نیم-بند آماده کنند.
نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۲ )