بازی روزبه چشمی، مدافع سابق تیم ملی فوتبال ایران و بازیکن فعلی باشگاه استقلال، را میپسندم. بازیکن محکمیست. البته، مثل اغلب ورزشکاران او هم فراز و نشیبهایی در زندگی ورزشی خود داشته است. یکی از بهترین خاطرههایی که از بازیهای چشمی دارم مربوط به مسابقۀ ایران و مراکش در جام جهانی ۲۰۱۸ است. خوب و محکم بود. در همان دوره، کارلوس کیروش دربارۀ این بازیکن گفته بود که «روزبه چشمی مدرنترین دفاع وسط ایران است.» اما، صحبت من در این یادداشت دربارۀ عملکرد روزبه روی چمن نیست.
دیروز، خبرنگاری پس از اینکه چشمی قراردادش را با استقلال تمدید کرد از او دربارۀ جدایی وریا غفوری پرسید. چشمی گفت «حرفه ای نیست بخواهم درمورد بازیکن دیگری نظر بدهم. چه کسی جای دیگری قرارداد ببندد و چه در تیم ما ماندگار شود حرفه ای نیست که بخواهم درموردش نظر بدهم و این موضوع در حیطه کاری من نیست.» در خصوص اینکه به تازگی با اعتراض هواداران فرا-باشگاهی در توئیتر نام وریا غفوری «ترند» شده هم خاطرنشان کرد که «من توئیتها را ندیدهام.»
بدون اینکه بخواهم وارد دنیای «حرفهای» این بازیکن شوم، چند سؤال را با روزبه عزیز در میان میگذارم.
اول اینکه، در رابطه با جدایی کاپیتان محبوب استقلال شما گفتید که حرفه ای نیست که بخواهید درمورد او نظر بدهید. همینطور اشاره کردید که «چه کسی جای دیگری قرارداد ببندد و چه در تیم ما ماندگار شود حرفه ای نیست که بخواهم درموردش نظر بدهم و این موضوع در حیطه کاری من نیست.» پس چطور در همان مصاحبه به خبرنگار در مورد جدایی دانشگر از استقلال شما اینگونه پاسخ دادید : شاید برخی هواداران از این اتفاق ناراحت شده باشند اما فوتبال حرفهای است و هیچکس نمی تواند تضمین بدهد دانشگر ۱۰ سال در استقلال باشد. شاید زمانی برسد که باشگاه من روزبه چشمی را نخواهد. این انتقال و جا به جایی ها یک بحث حرفه ای است و محمد هم امسال تصمیم گرفت چنین اتفاقی بیفتد.
در واقع صحبت شما دربارۀ غفوری با صحبت شما دربارۀ دانشگر متفاوت است. شما دربارۀ دانشگر اطلاعاتی را بر ملا کردید و در حقیقت دربارۀ آن نظر دادید، ولی همین کار را برای غفوری نکردید. اولاً اشاره کردید که شاید برخی از هواداران از جدایی دانشگر ناراحت شده باشند. ثانیاً، گفتید که هیچ تضمینی نبود که دانشگر ۱۰ سال در استقلال بماند. ثالثاً، فرمودید که محمد دانشگر خودش تصمیم گرفت که امسال چنین اتفاقی بیفتد. شما، اما، دربارۀ غفوری کاملاً سکوت کردید. آقای چشمی، آیا ناراحتی هواداران از جدایی غفوری بیشتر بود یا از جدایی دانشگر؟ وریا هم خودش تصمیم گرفت که چنین اتفاقی بیافتد؟ آیا این دودوزه بازی هم از باب «حرفهایگری» در فوتبال است؟ آیا بهتر نبود که، حداقل، دربارۀ دانشگر هم چیزی نگویید که به «حرفهایگری» شما لطمهای نخورد؟
اما سؤال مهمتر نگارنده این است که زمانیکه روزبه چشمی از رفتار «حرفهای» دَم میزند منظورش کدام حرفه است؟ بخاطر دارم که بعد از شکست استقلال مقابل تراکتور در فینال جام حذفی ۹۹–۱۳۹۸ روزبه چشمی فوتبال ایران را به سیرک تشبیه کرده بود. آقای چشمی، شما بالاخره فوتبالیست هستید و یا سیرکباز؟ چون بعد از اینکه فوتبال ایران را به سیرک تشبیه کردید تصمیم به ترک آن نگرفتید و به کارتان ادامه دادید. شما در مصاحبهتان از رفتار «حرفهای» در سیرک صحبت میکنید یا در فوتبال؟
کسی از شما انتظار نداشت که با به خطر انداختن منافع مالی و کاری خود تمام قد پشت کاپیتان سابق تیمتان بایستید چون این کارها مقداری از خودگذشتگی و جنم و جربزه نیاز دارد. حداقل میتوانستید با چند کلمه محبتآمیز از همکارتان، که مدتها در کنار وی کار کردید، تشکر کنید. آقای چشمی، آیا یک تشکر خشک و خالی از همکاران هم در دنیای «حرفهای» شما مرسوم نیست؟