مریم ایراندوست به واسطۀ موفقیت بینظیری که چندی پیش در جام قهرمانی زنان آسیا با تیم ملی فوتبال ایران داشت نیازی به معرفی ندارد. ولی اشتباه میکنید. اتفاقاً حتماً باید مقداری به معرفی او پرداخت چون بسیاری از فوتبالدوستان ایرانی ممکن است که حتی نام او را نشنیده باشند.
ایراندوست ۴۴ ساله است و در بندر انزلی متولد شد. مریم از یک خانوادۀ فوتبالی است. نصرت ایراندوست، پدر وی، سرمربی سالهای دور تیم مردان ملوان بود. مریم ایراندوست سالها در تیم ملی فوتبال بانوان توپ زد و سپس به سرمربیگری تیم ملی رسید. در باشگاه ملوان هم سابقۀ بازی دارد. از افتخارات او به عنوان مربی و بازیکن میتوان به یک قهرمانی و هفت نایب قهرمانی در لیگ برتر بانوان ایران اشاره کرد. در سال ۱۳۸۷ عنوان بهترین مربی کشور را کسب کرد و در سال ۱۳۹۰ با تیم ملی فوتبال بانوان ایران به عنوان نایب قهرمانی غرب آسیا در ابوظبی رسید. از موفقیتهای اخیر او بگوییم. سحر رضایی، خبرنگار، مینویسد که «خانم ایراندوست توانست صعود تاریخی فوتبال زنان به جام قهرمانی زنان آسیا را رقم بزند که بازتاب بی سابقهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت. هر چند تیم تحت هدایت او در مرحله نهایی با دو شکست از چین و تایوان از جام خداحافظی کرد، اما او هدایت تیمی را برعهده داشت که کمتر از سه ماه از تشکیل دوباره آن میگذشت و بدون بازی تدارکاتی وارد مسابقات شده بود.» این تنها چکیدهای از کارنامۀ مریم ایراندوست بود.
مریم ایراندوست یک بار از تیم ملی کنار گذاشته شده بود ولی دوباره برگشت. چرا؟ به نوشتۀ آتوسا ایرانمهر، خبرنگار، «ایراندوست زمستان ۱۳۹۲ در ماجرایی مبهم و اسرار آمیز از سرمربیگری تیم ملی کنارهگیری کرد. در حقیقت او را مجبور به استعفا کردند؛ البته به دلیل فنی! گفته میشد یکی از مربیان شاغل در فوتبال زنان در اقدامی غیر اخلاقی، دست به جمعآوری اطلاعات و عکسهایی از روابط خصوصی چند مربی، بازیکن، داور، ناظر و مسوول در فوتبال زنان زده بود و همه را به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال تقدیم کرد. پس از آن، یکایک این بازیکنان و مربیان، از جمله مریم ایراندوست با این که به حریم خصوصی آنها تجاوز شده بود، مجبور به استعفا یا تغییر محل کار خود شدند. در آن مقطع، «علی کفاشیان» به فوتبال ایران ریاست میکرد.»
مریم ایراندوست بعدها دوباره به فوتبال ایران برگشت و اینبار در بیست و سوم خرداد ۱۴۰۱، همین چند روز پیش، درصفحه اینستاگرام شخصیاش از «خداحافظی اجباری» خود از سرمربیگری تیم ملی فوتبال بانوان ایران خبر داد. به نظر میرسد که دلیل برکناری مجدد این مربی باسابقه و موفق چیزی شبیه به برکناری اول او بوده باشد: تفاوت در سبک زندگی! به نوشتۀ سحر رضایی «او شنبه ۲۱ خرداد با مانتوی رنگ روشن و موهای چتری که خلاف عرف حراست فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش است، به جلسهای با حضور افراد کمیته زنان فدراسیون فوتبال رفت. ایراندوست نفرات مورد نظرش را برای اردوی تیم ملی و ترکیب کادر فنی معرفی کرد. در این جلسه، با تمامی برنامههای خانم ایراندوست موافقت شد. سپس با رضایت از جلسه بیرون آمد و بعد از آن گروه «واتساپی بازیکنان تیم ملی» را برای هماهنگی با شاگردانش تشکیل داد. اما یکشنبه ۲۲ خرداد «حسن کامرانیفر» با او تماس گرفت و گفت از «بالا دستور آمده» که بودن شما «به صلاح» نیست.»
اما، جدا از تفاوت در سبک زندگی، مریم ایراندوست عقایدی پیشرو هم دارد. او از طرفداران پر و پا قرص ورود زنان به ورزشگاهها است. به عدم پخش مستقیم مسابقات بانوان از تلویزیون هم اعتراضات درخوری کرده بود. تبعیض جنسیتی را در ورزش نمیپذیرد. به رفتاری که با بانوان کشور در ورزشگاه مشهد در بازی ایران و لبنان شده بود سخت معترض بود. مریم ایراندوست از نسل زنانیست که تاب ضایع شدن حق خود را ندارد و آشکارا انتقادات خود را بیان میکند. وی در مصاحبهای با ایسنا میگوید «۱۲ نفر کادر فنی و سرپرستی قراردادی را با فدراسیون فوتبال بستهایم اما در طول فعالیت ۱۰ماهه یک میلیون هم دریافتی نداشتهایم. در مورد پاداشهای تیم ملی ۲۳ نفر، نفری ۲۷ میلیون تومان گرفتند اما پاداش کادر فنی از ۶ تا ۲۷ میلیون بود که از ۱۲ نفر فقط به هشت نفر پرداخت شد.» برای پی بردن به تفاوت حقوقی بین مردان و زنان در مجموعۀ تیم ملی آمار و ارقام مدیران و بازیکنان تیم ملی مردان در اینترنت موجود است که برای پرهیز از اطاله کلام از تکرار آن در اینجا چشم میپوشیم. در واقع، مریم ایراندوست در این زمینه همگام با بسیاری از بانوان فوتبالیست کشورهای دیگر به دنبال برابری حقوق بین زنان و مردان و یا حداقل متعادل کردن آن بود.
در عوض، خانمی که جای ایشان را گرفته، مریم آزمون، بدون دستمزد قرارداد میبندد و حقوقی طلب نمیکند. طبق اظهار نظر کسانی که او را میشناسند کارنامۀ وی پربار نیست و از نظر فنی هم حرفی در سطح تیم ملی برای گفتن ندارد. با حکومت ساخت و پاخت میکند و در راهپیماییهایی نظیر آنچه در عکس بالا میبینید با علاقه شرکت میجوید. سحر رضایی مینویسد « به تازگی تصویری از خانم آزمون در راهپیمایی روز قدس منتشر شد. عکسی که خودش در صفحه شخصیاش گذاشته بود و از برخی از نزدیکانش هم خواست این عکس را در صفحات اینستاگرام خود بازنشر کنند.»
در یکی از یادداشتهایم تحت عنوان «مسیح نمیآید!» در همین سایت (فوتبالیترین) در بخشی به «قومی – قبیلهای» بودن شیوۀ مدیریت در فدراسیون فوتبال اشاره داشتم. در آنجا نوشتم که روابط جای ضوابط نشسته. شفافیت موجود نیست. پاسخگویی هم در کار نیست. مشکل فقط مادی نیست، اصلاح این وضعیت در گرو اصلاح جهانبینی مدیریتی در کل نظام جمهوری اسلامی است. برای بهبود این وضعیت باید منتظر تعویض حکومت باشیم. پرداختن به موضوع خانم مریم ایراندوست، در عین حال، مقداری از مطالبی را که در آن یادداشت نوشته بودم روشن میکند.