صحبتهای به اصطلاح «کشکی» معمولاً پایه و اساس درستی ندارند. این نوع صحبتها میتواند به دلیل بیاطلاعی گویندۀ آن از موضوع بیان شود. گاهی هم صحبتهای کشکی اهداف دیگری را نشانه میروند؛ از جمله سرگرم کردن شنونده برای پیشبردن موضوعات دیگر، گیج کردن مخاطبین و یا صرفاً برای جلب مخاطب – بخوانید برای جلب «کلیک». فلان روزنامۀ ایتالیایی از سرخوردگی ایتالیاییها سوءاستفاده میکند و اعلام میدارد که فلان کشور بخت برگشته در آن سر دنیا قرار است از جامجهانی حذف شود و تیم ملی ایتالیا به جای آن صعود کند. رواج این صحبت کشکی آنقدر زیاد میشود که مسئولین ارشد کشور مجبور به دخالت شده و به صراحت میگویند «آقا جون، ما از جام جهانی حذف شدیم و تمام شد رفت پیکارش! اینقدر ذرت بو ندهید!». ولی تا زمانی که مسئولین دخالت کنند میلیونها کلیک در سرتاسر دنیا بابت این کشکیات رد و بدل شده. تازه، همین صحبت مسئول ایتالیایی هم به صدر اخبار میرود و دهها هزار کلیک دیگر نصیب کلیکدزدان محترم میکند. برای ما ایرانیها که خارج از آن دایرۀ احساسی بودیم (چون برای ما فرقی نمیکرد که ایتالیا به جامجهانی بیاید یا نیاد) این بحثها باعث تفریحمان شده بود و به اصطلاح آنها را در بخش کشکیات طبقهبندی کرده بودیم و در همین سایت فوتبالیترین کلی با هم میخندیدیم.
اما همین ایتالیاییها اگر محتویات این روزهای نشریات فوتبالی ما را از طریق مترجم گوگل بخوانند، احتمالاً بسیاری از مطالب ما را کشکیات به حساب میآورند و کاملاً با ما تفریح میکنند. آنها در این دایرۀ سیاسی-عاطفی که نزد ایرانیان از دوگانۀ کیروش-اسکوچیچ بوجود آمده نیستند و شاید کمی بهتر واقعیاتی را که گاهی از دست ما در میرود ببینند. به هر سایتی سر زدم، هیچ استدلال متکی بر واقعیتی نیافتم که بازگشت کیروش به تیم ملی را بتوان از آن نتیجه گرفت. در یکی از سایتهای «معتبر»، یک فرد بسیار جوان که از کاربران سایت هم هست سه مقاله در عرض چند ساعت با چنان شوق و ذوقی منتشر کرده که تمام سایت را تحت تأثیر قرار داده و سیل کلیک است که به جیب صاحبان محترم سایت سرازیر کرده. با چه استدلالی؟ هیچ! و یا بی ربط و خندهدار. سایت شناختهشدۀ دیگری هم از قافله عقب نمانده و بدون تأیید خبر یک «نظرخواهی» گذاشته تا شاید از آن طریق مقداری کلیکسازی کند و از این دریای احساسات مقداری ماهی بگیرد. سایت دیگری که معمولاً محتاطانهتر موضوعات را ارزیابی میکند آمده از این بازار شایعات یک گزارش تهیه کرده که باز به نظر معقولتر میآید چون حداقل تنها یک گزارش دربارۀ این طوفان شایعات پیرامون تیمملی منتشر کرده.
ادعای نگارنده در اینجا این نیست که کیروش نمیآید و یا اسکوچیچ نمیرود. فقط پیشنهاد میکنم که «تحلیلگران» گرامی قبل از انتشار مطالبشان مقداری به استدلال خود فکر کنند تا حداقل کمتر موجب خندۀ ایتالیاییها شویم.