پیشکسوت فوتبال تبریز با صدور بیانیه‌ای نسبت به خیلی از اتفاقات که در فوتبال این شهر و پیرامون تیم تراکتورسازی روی داده انتقاداتی را وارد دانست.

به گزارش خبرنگار مهر، انتقال تیم تراکتورسازی از بخش نظامی به بخش خصوصی با اتفاقات و حواشی گوناگونی مواجه بود. این انتقال منتقدانی را هم داشت. یکی از این منتقدان ستار همدانی پیشکسوت فوتبال تبریز و عضو تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۹۸ فرانسه بود. وی با صدور بیانیه ای که آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد انتقاداتی بر فوتبال تبریز وارد دانست. در این بیانیه آمده است؛

هشدا ربرای فوتبال تبریز

زنگ خطر برای فوتبال تبریز خیلی وقت پیش به صدا در آمده است اما کسی توجه نمیکند. هرچند تراکتورسازی به بخش خصوصی منتقل شد، اما تغییر در روند اداره این تیم دیده نمی شود و کماکان همان روال سابق در این تیم حاکم است. بزرگی می گفت؛ «خطاهایت را نمیتوانی پاک کنی، مادامیکه در همان مسیر قدم بر میداری.» و این مصداق این روزهای تراکتورسازی است.

در سنوات گذشته مشکلات زیادی اعم از مدیریت، بازیکنان، برنامه ریزی و هدف گذاری وجود داشته که در نهایت موفقیت فوتبال تبریز دچار تزلزل و افول شدید شده است.

به راستی این مشکلات از کجا نشأت گرفته و چرا آذربایجانی که در گذشته ستاره های بی بدیلی به فوتبال ایران معرفی می کرد، در حال حاضر برای داشتن یک تیم بومی به مشکل برخورد کرده است.

تاریخ فوتبال آذرباییجان سرشار از ستاره هایی است که بعنوان نمونه می توان به؛ مرحوم صدقیانی، بیوک صباغ حبیب دایی اوغلو، بهمن بهلولی، عزیز اصلی، یعقوب اباذری، احد شتربانی، احد شیخ لاری، باغ آبادی، کیان پورفاضل، فیروز شیخ شایان، کریم باقری، برادران دین محمدی، برادران خطیبی، استاد اسدی، هلالی، باهنر، سالک جباری، اکبرپور، بخشی زاده و .... اشاره کرد.

در گذشته مدیران دلسوزی در راس ورزش استان داشتیم که بی پولی و کمبود امکانات را با برنامه ریزی جبران می کردند و سعی داشتند خروجی خوبی در ورزش به ویژه فوتبال استان داشته باشند.

مرحوم مهندس گوهر خانی مصداق این مدعاست که همین ورزشگاه یادگار امام که امروز آبروی استان محسوب میشود را بنا نهاد و باعث آرامش امروز تیمهای استان شد. در صورتی که آقایان از نگهداری همین هم عاجز هستند.

اخیرأ رفتار یکی از مربیانی که در تبریز شاغل می باشد و توهینی به کارمند زحمتکش تربیت بدنی، که جوابیه رئیس تربیت بدنی رو هم به همراه داشت را شاهد بودیم.

از دکتر بهتاج عضو کوچکی از کهن شهر تبریز کمال تشکر را دارم که به این موضوع توجه لازم را داشتند و سعی کردند در مقابل بی حرمتی هایی که در حق تبریز میشود بایستند و خواستار احترام گذاشتن به بزرگی تبریز باشند. این کار ایشان بسیار ستودنی است. اما این در مقابل اتفاقات بزرگی که تیشه به ریشه آذربایجان زده، قطره ایی در مقابل دریاست.

اخیرأ زنوزی که انسانی علاقه مند به ورزش و فوتبال هستند و این را به طور عاشقانه هم در عرصه ملی و هم باشگاههای مختلف ثابت کرده اند پا به عرصه مالکیت تراکتورسازان گذاشتند که این به سان از چاله به چاه افتادن است.

بعنوان یک پیشکسوت و علاقه مند به آذربایجان از الان زنگ خطر را برای فوتبال تبریز به صدا در می آورم.

مادامیکه نیروهایی از جنس تبریز در عرصه های مختلف مدیریت، آکادمیک، ساختاری به کار گرفته نشوند و این پتانسیل به سطح تبریز باز نگردد، نه شاهد شکوفایی ورزش و فوتبال تبریز خواهیم بود و نه موفقیتی رقم خواهد خورد و روز به روز شاهد مشکلات خاص در سکوها خواهیم بود.

فوتبال تنها تفریح سالم مردم تبریز است که موجب آرامش روح و روانشان است و باید به ان بیشتر بها داد. چرا که فوتبال امروز دیگر تنها یک ورزش و یک تفریح نیست و ابعاد کلان تری دارد.

توانایی افراد مهم نیست بلکه افرادی مهم هستند که از تمام توانایی و انرژی و پتانسیل موجودشان استفاده کنند.

نگاه مدیریت در تبریز تنها در شعار حرفه ای است نه در عمل. زمانی که تراکتورسازی بعد از ۸ سال به لیگ برتر بازگشت مردم تبریز نشان دادند با فوتبال زندگی می کنند اما در این شهر کاملا فوتبالی هم هستند عده زیادی که به قول مردم ترک زبان از فوتبال چورک می خورند و در این سال ها با پول های میلیونی و میلیاردی بار خود را بسته اند.

حضور این افراد در فوتبال ایران اجتناب ناپذیر است و در این سال ها با توجه به نقش پررنگ تبریز در لیگ برتر پای این افراد و به اصطلاح دلال ها به شهر ستارخان و باقرخان هم باز شده است! همین چند سال قبل بود که تراکتور در لیگ یک برای صعود به لیگ برتر دست و پا می زد و نمی توانست به لیگ برتر صعود کند اما در آن روزهای سخت هم تبریزی ها به ورزشگاه می رفتند و عشق خود را به تراکتور نشان می دادند.

این عشق همیشه همراه تراکتور و مردم تبریز بوده و هست اما متاسفانه مسائل غیرفوتبالی و پررنگ تر شدن نقش دلال ها در فوتبال تبریز این عشق پاک را روز به روز کمرنگ و کمرنگ تر می کند،.

هنوز فکر نمیکنم که اتفاقات چند سال پیش که باعث شد، تیم خوب شهرداری تبریز با آبروریزی به دسته های پایین تر انتقال پیدا کند و شهر تبریز که مهد آدمهای بزرگ بوده و هست را در یک برنامه پربیننده تلویزیون مورد مضحکه قرار دادند را مردم فراموش کرده باشند.

متاسفانه دلالیسم کالبد فوتبال شهر تبریز را در بر گرفته و قصد ترک این منزل که بی دعوت واردش شده را ندارد. میهمانانی که به تبریز آمده اند و نمی دانند که فوتبال در تبریز متفاوت است. آن ها نمی دانند که مردم شهر تبریز عاشق فوتبال هستند اما تراکتورسازی را از خود فوتبال بیشتر دوست دارند!

نگاهی به ریزش عجیب هوداران در تبریز به خوبی نشان می دهد که مردم تبریز این ماشین سازی و تراکتور را نمی خواهند! شاید جذب ستاره های ملی پوش چند هفته ای دوباره شور و شوق را در ورزشگاه یادگار امام (ره) زنده کند اما شک ندارم که جذب این ستاره ها مسکنی بیش نیست و آرام بخشی کوتاه مدت و مقطعی خواهد بود و دیری نخواهد کشید که دوباره سکوهای خالی ورزشگاه تراکتور را خواهیم دید، چرا که، نگاه، اصولی و منطقی نباشد و دنبال درمان اساسی و ریشه کن کردن تمام معضلاتی که گریبان گیر فوتبال آذربایجان شده است نباشیم افسوس گذشته را خواهیم خورد.

به عنوان یک تبریزی خوشحالم که بعد از سال ها آقای زنوزی به عنوان یک دل سوخته از دل تبریز آمده تا فرمان تراکتور را در دست بگیرد اما به همان اندازه که خوشحالم، می‌ترسم ونگرانم! نگران اینکه مبادا داستان استیل آذین تکرار شود. تراکتور به پشتوانه سرمایه مالی خوب دست روی ستاره هایی گذاشته که اگر بدبینانه نگوییم فوتبالشان تمام شده حداقل می توانیم ادعا کنیم که دیگر ستاره های سابق نیستند. آیا با همین پول نمی توان ستاره جوان و آینده دار را به تبریز آورد؟

اتفاقاتی که در تبریز رخ داده از اتفاقات نقل و انتقالات گرفته تا داستان تغییر نام گسترش به ماشین سازی همه و همه نشان می دهد که فوتبال در تبریز به بی راهه رفته و مشاواران خوبی در کنار مالک جدید تراکتور قرار ندارند و شک ندارم که با ادامه این مسیر تجربه خصوصی سازی در فوتبال ایران یکبار دیگر شکست خواهد خورد؛ اینبار به قیمت از دست رفتن ۲ تیم مردمی و محبوب تبریز!

چند هفته قبل در پرواز خدمت بزرگمرد و خادم و محبوب تبریز جناب پزشکیان عزیز بودم و همه اینها رو تیتر وار خدمت ایشان عرض کردم همراه با مسائل فرهنگی که در گوشه و کنار تبریز اتفاق می افتد، وقتی یأس و نا امیدی را در کلام و رفتار ایشان دیدم (با توجه به اینکه دکتر به قوی بودن و مقتدر حرف زدن شهره خاصی دارند) بیشتر نگران شدم.

در آخر امیدوارم که اتفاقات خوبی برای شادی دل مردم تبریز رقم خورده تا همشهریان خوب من هم لذت لازم را ببرند و شاهد حضور پرشورها در یادگار امام تبریز باشیم انشالله

عیبی یوخ، صبور باشید.

ستار همدانی

نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱ )