پرسپولیس و استقلال اعتصاب کردند، تیم نفت زمین تمرین نداشت و تمرین را تعطیل کرد. در این شرایط اما نه بازیکن و نه باشگاه مقصر صد در صد نیستند بلکه موضوع ساختاری است.

به گزارش خبرنگار مهر، پشت پرده شعارهایی که در دیدار پرسپولیس با ذوب آهن علیه بازیکنان تیم قهرمان سر داده شد شاید تشکیل جبهه ای بوده باشد از سوی هواداران این باشگاه در کنار مدیریت علیه بازیکنان. این البته یک جور تخمین است چرا که معمولا وقتی بازیکنان اعتصاب می کنند خیل عظیم تری از هواداران علیه مدیران جبهه می گیرند نه علیه بازیکنان. با این وجود اما بحث ما این نیست که جبهه ها را شناسایی کنیم بلکه آن است که بازیکنان حق دارند اعتصاب کنند یا نه؟

باشگاه پرسپولیس چند هفته قبل اعلام کرد که ۸۰ درصد رقم قراردادها را پرداخت کرده است، این اعلام در نهایت موجب اعتصاب ۵ روزه بازیکنان استقلال هم شد با این وجود ظاهرا آن حرف درست نبوده و یا اینکه بدهی های به جا مانده از سال قبل را محاسبه نکرده بودند. هر چه هست نشان از یک تناقض دارد اما واقعیت این است که به هر حال بازیکنان هم تنها یک حرفه دارند و آن همین فوتبال است آن هم برای مدتی بسیار محدود.

در واقع اگر بازیکن مصدوم نشود و همیشه روی دور بماند تنها چهار یا پنج سال معمولا می تواند از راه فوتبال خوب پول درآورد و در باقی سال های عمرش چون کار دیگری بلد نیست و همه نوجوانی و جوانی اش را به دنبال توپی دویده که به سن و سال و شناسنامه افراد برای گل شدن نگاه می کند به نوعی بیکار خواهد بود.

حالا بحث این است که چرا باشگاه ها معمولا طوری قرارداد می بندند که خودشان از ثانیه صفر می دانند که نمی توانند آن را پرداخت کنند؟ بازیکنان چرا تن به قراردادهایی می دهند که خودشان می دانند برای گرفتن آن پول دستشان به هیچ کجا بند نیست؟

باشگاه ها هم مقصرند و هم مقصر نیستند

البته هستند و بوده اند باشگاه هایی که تمام و کمال پول بازیکنان و مربیان خود را پرداخت می کنند. باشگاه هایی تماما دولتی که وابسته به کارخانه های بزرگ هستند اما در اکثر موارد پول بازیکن و مربی پرداخت نمی شود و به این ترتیب تناقض همیشه وجود دارد و به این ترتیب اصطکاک بی پایانی به وجود می آید. گاهی عدم پرداخت ها می تواند حتی تمرینات را به گونه ای دیگر تمرین کند، به عنوان مثال تیم نفت تهران تمریناتش تعطیل شد در حالی که باشگاه نفت پول زمین تمرین را پرداخت نکرده بود و به این ترتیب علی دایی در آستانه فتح جام حذفی فوتبال ایران تمرین تیم راتعطیل کرد!

آیا در این شرایط بازیکن و مربی باید مسیر را ادامه بدهند؟ مدیرانی که تیمشان را رها کرده اند و از اعتبار امثال دایی و برانکو استفاده می کنند مقصر نیستند؟

پاسخ از صفر تا صد مثبت نیست چرا که باشگاه ها منهای برخی از آنها در ایران منبع درآمدی ندارند. نه حق پخش تلویزیونی می گیرند و نه کپی رایت دارند که لباس و کلاه و کفش بفروشند و برخی مواقع حتی به دلیل مشکلات خاص اقتصادی مجبورند سر بزنگاه ها بلیط فروشی را هم رایگان کنند. در این فضا باشگاه صد در صد مقصر نیست اما مقصر هست.

بازیکنان هم مقصرند و هم مقصر نیستند

بازیکن سال ها زحمت کشیده تا به اوج برسد و حالا و پس از سالها درست غذا نخوردن، بعضا در خوابگاه دور از پدر و مادر در شهرهای غریب ماندن بالا آمده اند و حالا نتیجه همه سال ها تلاش نوجوانی خود را می خواهند ولی باشگاه ها حق آنها را نمی دهند، شاید در برخی مواقع دلال ها قیمت برخی بازیکنان را بالا ببرند که البته منظور آنها نیستند اما بازیکنانی هستند که حقشان نسبت به دنیای فوتبال بالاتر از این است که در ایران دریافت می کنند. به عنوان مثال نکونام و تیموریان هر دو پنج سال قبل بیش از پنج میلیون دلار می ارزیدند که مدارک رسمی آن موجود است اما با رقمی کمتر با فشار باشگاه و خسته از دربه دری در غربت می خواستند در ایران بمانند و تخفیف دادند اما این به معنای آن نیست که آنها قیمتشان این بوده است.

با این وجود همان مبالغ هم بعضا پرداخت نمی شود. به عنوان مثال طارمی درآستانه ثبت دومین آقای گلی در ایران است و مسلما قیمت پایینی ندارد و حقش را می خواهد، نه تنها حقش را می خواهد بلکه با احتساب قراردادش بعضا خانه یا اتومبیلی می خرد و بعد که با بدقولی باشگاه مواجه شد با طلبکاران مواجه می شود و به این ترتیب عصبی راهش را ادامه می دهد و جایی می رسد که رسما مقابل کارفرما می ایستد و حقش را می خواهد.

در واقع اینجا حق و ناحق صفر و یکی نیست و سیاه و سفید هم محسوب نمی شود بلکه خاکستری است. هم بازیکن حق دارد و هم باشگاه چون هم بازیکن قرارداد بسته و حقش را می خواهد و هم هیچ مدیر باشگاهی نمی تواند کل هزینه ها را پوشش بدهد چون ساز و کار درآمد وجود ندارد.

چه کسی مقصر است؟

شاید بزرگترین تقصیر با وزارت ورزش یا صدا و سیما و یا مجلس و دولت باشد که اولی و آخری ردیف بودجه به باشگاه ها نمی دهند، دومی حق پخش را قبول نمی کند اما برای سریال های بی محتوی پول زیادی هزینه می کند و آنها را روی آنتن می برد و مجلس هم اجازه کمک به باشگاه ها نمی دهد. در واقع هم بازیکنان باید با شرایط موجود قرارداد معقول تری ببندند و آن را بگیرند و هم مدیران باشگاه ها باید بهتر مدیریت کنند.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.