ایوانکوویچ می کوشد تا نسخه و نقشه خودش، قلعه نویی و گل محمدی را در پرسپولیس جا بیاندازد و پرسپولیس را بعد از سال‌ها به قهرمانی نزدیک کند اما آیا هواداران پرسپولیس این پروسه زمان‌بر را تحمل می‌کنند؟

به گزارش خبرنگار مهر، برانکو ایوانکوویچ پروسه‌ای را در پرسپولیس دنبال می‌کند که بیش از بالفعل بودن، بالقوه است؛ او در واقع با تمام وجود همان نقشه‌ای را جلو می‌برد که در تیم ملی و در بوسان برنامه‌ریزی کرد.  در واقع برانکو یک ایدئولوژی تغییرناپذیر دارد و آن جوان‌گرایی و دست نزدن به ترکیب تا رسیدن به بهترین شرایط است و بس.

در بوسان هم او همین کرد که امروز در تهران و با پرسپولیس انجام داد، او تیم را در حد تیم امید جوان کرد و از بوسان تا آلمان و جام جهانی با کمترین تغییر جلو رفت و البته به اوج هم رسید و شاید اگر مهدوی‌کیا و جباری و علی کریمی «با تجربه‌تر ها و لزیونر هایش» مصدوم نمی‌شدند حتی می‌توانست با پیروزی بر مکزیک و آنگولا به مرحله دوم جام جهانی هم برسد.

حالا در پرسپولیس هم او همان نسخه را که مبتنی بر دویدن بیشتر نسبت به حریف با اتکا به جوانگرایی است تکرار می‌کند، برای او بنگر پا به سن گذاشته و یا مسلمان نا آماده و محمد نوری  پیر شده یعنی توقف و ایوانکوویچ این مهم را دوست ندارد.

در واقع او کامیابی‌نیا و کفشگری و عالیشاه و احمد‌زاده را به نامدارانی که کمتر می‌دوند ترجیح می‌دهد و این سلاح به نظر می‌رسد باید در نهایت جواب بدهد و پرسپولیس را در حد تیم‌های قهرمان بالا بیاورد اما واقعیت این است که او در پرسپولیس زیاد زمان ندارد.

شاید اگر قرعه او ساده‌تر از این بود که امروز هست راه با دشواری های کمتری پیموده می‌شد اما حالا این مهم بسیار سخت است و چالش‌های زیادی دارد چرا که هواداران پرسپولیس چندان صبور نیستند مخصوصا این روزها که هفت سال از آخرین قهرمانی آنها می‌گذرد.

با تمام این حرف‌ها اما دو نمونه می‌توان برای استفاده از همین سیستم و به نتیجه رسیدن آن مثال آورد. مثال اول امیر قلعه‌نویی است که در سال ۱۳۸۳ وقتی به استقلال آمد، سیزده بازیکن استقلال را کنار گذاشت و از جوان‌هایی استفاده کرد که بعد‌ها ستاره شدند.

بازیکنانی مثل جباری، قربانی، صادقی، طالب لو و ... بسیار جوان بودند و تازه از تیم امید استقلال به تیم بزرگسالان آمده بودند، آنها کار را فوق‌العاده جلو می‌بردند و البته که قهرمان هم نشدند.

در واقع امیر قلعه نویی سه سال طول کشید تا اولین جام خود را به دست بیاورد اما چون تیمش خوب فوتبال بازی می‌کرد، هواداران استقلال آن را می‌پذیرفتند. او همیشه درمیان چهار تیم اول لیگ برتر بود و حتی به فینال جام حذفی هم رسید.

نمونه دیگر که زمان کوتاه‌تری نیاز داشت، یحیی گل محمدی بود، به او در پرسپولیس زمان داده نشد ولی در همان شش ماهی که سرمربی این تیم بود، پرسپولیس را به فینال حذفی رساند و البته مقابل سپاهان شکست خورد. با این وجود همه کارشناسان می‌توانستند تغییرات را در همان شش ماه احساس کنند و روند رو به جلوی پرسپولیس را ببینند.

پرسپولیس اما یحیی را با فشار تماشاگران عصبانی خود کنار گذاشت تا گل محمدی به ذوب آهن برود، او در ذوب آهن تاکتیک‌های خودش را پیاده کرد و اینجا هم شش ماه زمان برد تا به نتیجه برسد و ذوب آهن را تیمی قدرتمند و خطرناک و قهرمان حذفی کند.

حالا برانکو همان راه را می‌رود، او تیمی دارد که می‌کوشد از حریفش سریعتر فوتبال بازی کند، او می‌کوشد تا هم توپ را بیشتر بدواند و هم خودش بیشتر بدود.  این پروسه زمان بر است اما منتج به نتیجه خوبی می‌شود.

این کارعلاوه بر اینکه جوانگرایی می‌کند و نسل جدیدی را به پرسپولیس می‌دهد تیمی را که هفت سال است قهرمان نشده را  بالاخره به اوج می‌رساند البته اگر تماشاگران پرسپولیس تحمل کنند و جوان‌های این تیم هم با بازی خوب خودشان را ثابت کنند. آیا برانکو چنین زمانی را در اختیار خواهد داشت؟  

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.