مهدی نفر ثروتمند نبود، پول زیادی نداشت، اما اعتبار و نام نیکی داشت که وزیر و معاون رئیس جمهور و مسئول و سردبیر و خبرنگار و لیدر و بازیکن و مربی و پیشکسوت و کارمند و حتی یتیمان را به تشییع پیکرش کشاند.
به گزارش خبرگزاری فارس، مرحوم مهدی نفر خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس که پنجشنبه شب در یک سانحه رانندگی دار فانی را وداع گفته بود،‌ امروز به خاک سپرده شد. رضا خسروی سردبیر گروه ورزشی خبرگزاری مهر در همین رابطه یادداشتی به خبرگزاری فارس ارسال کرده که متن آن را در زیر می خوانید:

 

مهدی که دوست همه بود و غمخوار خانواده‌اش، در خانه ابدی‌اش آرام گرفت و به آغوش پدر مهربانش پر کشید. پدری که سالها پیش رفته بود تا مهدی از همان روزهای نوجوانی نان آور خانه شود و مردی باشد برای خودش. سالها گذشت. مهدی قد کشید و برای قد کشیدنش سختی های زیادی هم کشید اما هیچگاه دم برنیاورد و به هیچ چیز اعتراض نکرد. زبانش گرم و مهربان بود و لبش خندان و دستش باز.

مهدی را سالهاست می شناختم. نزدیک به دو دهه. جوان و پرانرژی و مودب و خونگرم. خصوصیاتش را همه گفته‌اند در این چند روز. آنقدر هم خوب گفته‌اند و به درستی اشاره کرده‌اند که آنهایی هم که او را نمی شناختند لب به تحسینش گشودند.

خبر رفتنش برای همه تلخ بود و داغ فراقش فراموش نشدنی. اما برای ما که در تیم رسانه ورزش سالها کنار هم بودیم و غم و شادیهایمان را با هم تقسیم می کردیم، داغ دیگری است. حالا مانده ایم بدون مهدی ادامه دهیم یا نه. مانده ایم بدون مرد شماره ۲۲ رسانه ورزش چه کنیم؟ شادی های پس از گلش از یادمان نمی رود. آخرین بارش همین پنجشنبه گذشته بود که قبراق و سرحال وسط زمین توپ می گرفت و می چرخید و گل می زد و کاورش را در می آورد و شادی می کرد. نه یک بار بلکه چند بار. بعد از هر گل هم کری می خواند برای حریف.

این دنیای بیرونی مهدی بود که تمایل نداشت دوستانش را ناراحت کند. اما در دل دردهای زیادی داشت. غصه هایی داشت که برای همه بازگو نمی کرد، اما روزهای آخر تا توانست برای دوستانش از غصه ها و قصه هایش گفت و از دردهایش. او سالها بود با خود این دردهای روحی را داشت و صدایش در نمی آمد. شاید هم ما دوستان خوبی نبودم و لایق درددل های مهدی نبودیم که بخواهد کمی دلش را سبک کند.

مهدی امروز - یکشنبه ۲۶ مرداد ماه - در خانه ابدی آرام گرفت و امشب دیدار با پدر را تازه می کند. حالا او خوشحال است که می تواند دوباره چهره پدر را ببیند. آنهم پس از سالها دلتنگی و دوری. مهدی از این بابت خوشحال است و امشب همه دردهایش را فراموش می کند و می خوابد. اما ما مانده ایم و داغ بر دل نشسته. ما مانده ایم هق هق گریه هایی که تمامی ندارد. پسرش مانده و روزهای سختی که باید مثل پدرش طی کند.

مهدی را فراموش نمی کنیم. او ثروتمند نبود، پول زیادی نداشت، اما اعتبار و نام نیکی داشت که وزیر و معاون رئیس جمهور و مسئول و سردبیر و خبرنگار و لیدر و بازیکن و مربی و پیشکسوت و کارمند و حتی یتیمان را به تشییع پیکرش کشاند. او از این حیث از خیلی از آنهایی که پولشان از پارو بالا می رود و در مراسم تشییع اش غایب بودند، ثروتمندتر بود. مهدی دردهای زیادی داشت و غصه های ناتمامی که خیلی ها را با خودش برد و فرصت پیدا نکرد یک دل سیر گریه کند و سبک شود.

اما امروز دوستانش برایش یک دل سیر گریه کردند و اشک ریختند و برادری را در حقش تمام کردند... و من که مهدی را مثل همه به عنوان یک برادر دوست داشتم زیر لب زمزمه کردم: بخواب آرام، مهدی جان در مزارت - که پایان شد تمام دردهایت.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.