به جام جهانی که نزدیک میشیم دارم استرس میگیرم

مجری می پرسه کلا نظرتون چیه خخخ

اجنبی پرست و پر از تناقض

مجری جان مگه آقا امیر در اتریش هست که باید در مورد آمادگی بازیکنا نظر بده؟ آفرین امیر حاج رضایی که بهترین جواب را به کم سوادانی نظیر این آقای مجری داد! وقت از دست رفته هشداری بود که کروش از لحظه رفتن به جام جهانی داد و همین مربی های وطنی تا میانه های اردوی آفریقا "زوده زوده" سر داده بودند.

بابا خسته شدیم از بس کریمی شندیم. بابا کریمی مگر در روند صعود به جام جهانی موثر بود. من ترجیح دو تا هافبک باشه که بتونند یه 10 کیلومتر بدوند. که خدای نکرده اگر اشکان , آندو, آسیب دیدن یه کسی بتونه بیاد تو دوندگی نشون بده. کریمی در اوج بازیهاش از سال 2001-2005 هم حتی زیاد دوندگی نداشت. حالا در سن 35 سالگی چه کار میتونه بکونه.

دیدین گاهی یه چیزایی از بس تکرار میشه میره تو ذهن آدم بدون این که بهش فکر کنه؟ ببینم ما که هی می‌گیم زمان رو از دست دادیم، مگه قرار بوده چکار بکنیم از یک سال قبل از یک تورنمنت فوتبال؟ فقط بازی تدارکاتی نداشتیم دیگه! وگرنه قرار نبوده از یک سال پیش هر از گاهی اردو داشته باشیم برای جام جهانی که! اون مربیا هر کی بودن خب راست می‌گفتن دیگه! قرار نیست که کل مملکت تعطیل بشه برای جام جهانی فوتبال چون حالا آبروی ملیه فلانه...! آبروی ملی حفظ کردن زمانی ارزش واقعی داره که رلکس این کارو بکنی نه با فنا کردن چیزهای دیگه! (مثل پروژه هسته‌ای که دیگه برای نظام فقط جنبه حیثیتی پیدا کرده). حتی زمان جنگ هم همه چیز مملکت تعطیل نشد به این بهانه که جنگه! با این حال اینها بازم لیگ و جام حذفی رو به هر طریقی بود سر و تهش رو پیش از زمان معمول همه لیگهای دنیا هم آوردن. من فکر می‌کنم بر خلاف تصوری همه ما که ای داد دیره، اتفاقن کافی باشه. حالا باز خوب شده، یادمه یه زمان امتحانات مدارس و دانشگاه‌ها رو هم با تقویم جام جهانی تنظیم می‌کردن! در نظر بگیرید که حتی همین امروزش هم اردوی خیلی از تیم‌ها برای جام جهانی هنوز شروع نشده! و تازه می‌رن اونجا قهرمان هم می‌شن! در حالی که ما همین الانش 1 ماه و نیمه تو اردوییم. دقت کنید: ما از یه سال قبل داریم برای جام جهانی تو سر خودمون می‌زنیم که «در بهترین حالت» اونجا آبروداری کنیم، اینها تا 20 روز مونده به جام جهانی اصلن به ندرت درباره‌اش حرفی می‌زنن، بعد هم می‌رن توش قهرمان می‌شن! چون تهش براشون یه تورنمنت فوتبال (صدالبته با اهمیت ملی)ـه و همه چیز کشور یا فوتبال کشور رو نمیخوابونن براش! همه چیزشون سر جاش و به اندازه خودش اهمیت داره؛ نه ذره‌ای کمتر، نه ذره‌ای بیشتر. ایرانی جماعت از اونجا که از قدیم به «ظاهر» مسایل خیلی اهمیت می‌داده، حتی اگر در موردی ضعیف هم باشه برای این که یه وقت از تک و تای عرض‌اندام‌های دهن‌پرکنو موفقیتهای ولو سطحی نیفته، روش گلخانه‌ای رو شگرد داره: مثلن نفرات نخبه دروس مختلف رو از زمان راهنمایی در مدارس خاصی جمع میکنه، بعد در دوره دبیرستان از بین همون‌ها ممتازترین‌هاش رو تازه می‌بره تحت اردوها و دوره‌ها و کلاس‌ها و آموزش‌های مخصوص در شرایط شبه قرنطینه و در نهایت می‌بره تو المپیادهای علمی جهانی جایی که شاگردان یا دانشجویان صرفن ممتاز مدارس یا دانشگاه‌های معمولی شرکت دارن رقابت میده و همیشه هم مدال طلا و نقره مال ایرانه و کلی هم ذوق می‌کنه واسه خودش بدون این که یک بار از خودش یپرسه خب اگرمن خدای فیزیک و شیمی و ریاضی و... هستم پس چرا وضع علمی مملکت ما اینه و مثلن هنوز محتاج واردات داروییم؟! یکی دو سال پیش یه بار تیم ملی فوتبال نونهالان رو برده بودن تو مسابقات آموزشگاه‌های جهان شرکت داده بودن و به همه 20 تا زده بودن و عشق هم می‌کردن! تازه از یه تیمم باخته بودن گمونم! تا اینجاش شاید عیبی نداشته باشه که با برنامه‌ریزی و کار مضاعف بتونیم ضعفمون رو بپوشونیم و تو دنیا یه هارت و پورتکی بکنیم. اما مشکل اینه که اغلب خودمون هم گول نقشه‌مون رو می‌خوریم و تو باد این موفقیتهای پوشالیمون می‌خوابیم...

علی کريمی بازيکن معمولی نبود که فقط روی دوندگيش بشه حساب کرد. البته قبول دارم که ديگه ديره برای بازگشت کريمی و رحمتی.

آقای SARABADANI اون برنامه ها قرار نبود لیگ رو تعطیل کنه! تقویم لیگ همینی بود که اجرا شد فقط گفتند پول نداریم! اگر میخواهید ما هم 20 روزه بریم جام جهانی و موفق باشیم ... باید خیلی چیزها را عوض کنیم که خودتان بهتر میدانید ... آن طلاهای المپیادی اتفاقی و گلخانه ای نیستند! ما ساختاری داریم که از سنین دبستان نخبه های علوم پایه را غربال میکند. وضع آکادمیک بسیار خوبی هم داریم! در حالیکه برای ورزش و برای صنعت سالهاست که کار خاصی نکرده ایم.

مصاحبه آقای کویالا مربی فیزیکال فیتنس تیم ملی‌ را با یکی‌ از سایتهای رادیو و تلویزیون فنلاند را در رابطه با امادهسازی تیم‌ ملی‌ را خواندم ییشون گفت اردوی آفریقا دو هدف داشت یکی‌ بخاطر مسلهٔ آب و هوای و دیگر آمده سازی بدنی بازیکنانی که فقط در لیگ ایران بازی میکنند. چون تمرینهای باشگاهی که توی ایران است از استنادرد‌ها لازم بر خوردار نیست و کیروش میخواست در وهلهٔ اوّل توان فیزیکی‌ بازیکنان شاغل در ایران را به استاندارد لازمه برساند. یعنی‌ آقای کیروش اصلان اعتقادی به کیفیت تمریناتی که در باشگاهی ایران داده میشود ندارد.

جناب سراباداني اولا كه يك زماني تو المپياد ها حرف اول رو مي زديم الان كه چندين ساله هر بار كه نگاه كنيد در بهترين حالت هفت يا هشت جهانيم، در ثاني نسبت به فوتبال ما نه امكانات نه علم و نه خيلي چيزهاي ديگه رو نداريم كه بخوايم با ٢٠ روز بتونيم نتيجه بگيريم، ما بازي كناي نخبمون تازه نزديك ٢٠ سال ظهور مي كنند در حاليكه بازيكناي ١٧ ساله دارن تو تيم هاي بزرگ بازي مي كنند، پس بايد قضيه ايران رو با تمامي كشور ها جدا كرد

ae001h بله خب، تقویم لیگ رو از اول طوری چیدن که تا خرداد تموم شه نه این که وسطش به این منظور عوضش کردن. جام حذفی رو که اصلن میخواستن برگزار نکنن و بعدش هم طوری برگزار کردن که فینالش هفته ها زودتر از پایان لیگ باشه و هفته‌های آخر لیگ رو به هم بریزه. در مورد 20 روزه جام جهانی رفتن بله خب موافقم که الان امکانش رو نداریم ولی فکر میکنم همین کاری که الان داریم می‌کنیم کافیه. حالا نه 20 روزه نه یک ساله! دو ماه کافیه به خدا! نه این که بگیم کمه و باید از پارسال در همه چیز رو تخته می‌کردیم تا تیم ملی رو بفرستیم قرنطینه! بر خلاف شما من معتقدم که اون موفقیتها (نه این که بدن ولی) حاصل کار گلخانه‌ای هستن و نشون دهنده کاردرستی سیستم آموزشی ما و مشتی نمونه «خروار» آموزش دیده‌های سیستم ما نیستن. اگر کشورهای دیگه هم چنین روشی در پیش می‌گرفتن مطمئن باشید ما نمی‌تونستیم سال‌ها در اون المپیادها اینقدر مدال بیاریم. شما خودتون هم همین اعتقاد رو دارید منتها معنی گلخونه‌ای رو ظاهرن نمی‌دونید. جرا که توضیحی که شما در ادامه جمله‌تون در مورد «ساختار» آکادمیک تبعیض‌محور کشور (که تصور می‌کنید صحیحه) می‌دید، ناقض جمله اول خودتون و دقیقن تعریف کار گلخانه‌ایه که از جمله نتایجش چند تا دانشگاه عین شریف و... داشتن و طلا آوردن در المپیادها با سالی یکی دو هزار دانشجوه و خبر نداره که به جای این کار در اصل می‌باید کیفیت آموزشی رو متعادل توزیع می‌کرده.من از شما می‌پرسم اون مدال‌ها نشون دهنده سطح بالای آموزش در «ایرانه» یا در مدارس سمپاد؟

Rezahn007 اگه بدنینانه نظر بدم باید بگم شاید از اونجا که به هر حال خود کار گلخانه‌ای هم یک «برنامه»‌اس، بی‌انضباطی در این زمینه هم کار خودش رو کرده و در اون کار در اصل اشتباهی که توش خوب بودیم هم متوقف شدیم یا شاید مملکت به قدری خودش رو (به دلیل رویکرد اشتباه به همه چیز از جمله خود همین موضوع) به دردسر انداخته که مساله‌اش چیزهای پیش‌پاافتاده‌تری شده، و اگر خوشبینانه نگاه کنم باید بگم شاید دست از «هدف» قرار دادن مدال‌آوری و کار گلخانه‌ای به این منظور برداشتیم و هفتم و هشتم شدن اونم در بهترین حالت عیار واقعی آموزش کشور ماست. در مورد 20 روز هم باهتون موافقم که ما نمیتونیم اما نه چون امکانات یا علم نداریم. بلکه به این دلیل که از امکانات و علممون درست استفاده نمی‌کنیم. تازه خودم هم گفتم که کار گلخانه‌ای و موفقیت مقطعی به خودی خود بد نیست. بده اگر ما خودمون هم باور کنیم که این موفقیتهامون ریشه در کار اساسی داره و باعث شه از کار اساسی باز بمونیم. البته حساب اون چیزایی که توش کار اساسی کردیم مسلمه که جداست. من در مورد موفقیتهای والیبال چنین نظری ندارم. اونجا واقعن سالها کار شد. نکته آخر این که در این که بازیکنای ایرانی دیر به بلوغ فوتبالی میرسن باهاتون موافقم منتها با عددهاش نه. بازیکن 17 ساله در کشورهای دیگه هم اونقدرها نریخته. شاید متوسطش در کشوهای قوی همون 20 باشه در حالی که برای ما حدود 25 سالگیه. بله اینم مشکلیه که احتمالن به دلیل آموزش ناکافی یا غلط به وجود اومده.

@SARABADANI من نخبه پروری را واژه ای مناسب تر از کار گلخانه ای میدانم. در کشتی یا علوم پایه ما سیستمی داریم که از سالها قبل نخبگان را آموزش و جداسازی میکند و سپس در یک دوره فشرده آنها را برای مسابقه آماده میکند (که من اردوی پیش از مسابقه و شما کار گل خانه ای می نامیدش). مساله این است که در فوتبال ما این دبستان تا راهنمایی یا گود زورخانه یا باشگاه پولاد را نداریم! در دو میدانی و شنا و ... هم نداریم. تفاوت این است که در دو مورد اول در اردو تنها تیم تراش داده میشود و در مورد فوتبال هم باید شکل گیرد و هم تراش داده شود.

این ساختار نخبه پرور برای داشتن افراد موفق در علوم پایه و رشته هایی با بار سنگین تیوری نظیر گرایشهای مهندسی برق یا مکانیک لازم است و من مشکلی در آن نمیبینم. در خبرها داشتیم که مسوولین دانشگاههایی نظیر برکلی و استنفورد هم با این سیستم موافق هستند و از نتایج آن استفاده میکنند. آیا این مدلی است که باید به تمام حرفه ها تامین داده شود؟ خیر در این مورد من این سیستم را درست نمیدانم! خیلی از نیازهای یک جامعه باید با آموزشهای کوتاه و کاربردی تربیت شوند که هیچوقت اتفاق نمیفتد. در نهایت یک دانشجوی المپیادی فقط انواع خاصی از مسایل را خوب و سریع حل میکند. معمولا این افراد یا استاد دانشگاه میشوند یا جذب اقتصاد کاربردی (معمولا در آمریکا) از این افراد نمیتوانید انتظار داشته باشید که کار آفرینی کنند یا چرخ صنعت را بچرخوانند. اگر صنعتی باشد ... صنعت ما هم مثل باشگاههای تاج و پرسپولیسمان مصادره شد و به یغما رفت. آنچه جاری است در آنجا هم رانتی است برای سرداران سپاه و سودجویان چینی!

مجری جان مگه آقا امیر در اتریش هست که باید در مورد آمادگی بازیکنا نظر بده؟ آفرین امیر حاج رضایی که بهترین جواب را به کم سوادانی نظیر این آقای مجری داد! وقت از دست رفته هشداری بود که کروش از لحظه رفتن به جام جهانی داد و همین مربی های وطنی تا میانه های اردوی آفریقا "زوده زوده" سر داده بودند.

مجری می پرسه کلا نظرتون چیه خخخ

بابا خسته شدیم از بس کریمی شندیم. بابا کریمی مگر در روند صعود به جام جهانی موثر بود. من ترجیح دو تا هافبک باشه که بتونند یه 10 کیلومتر بدوند. که خدای نکرده اگر اشکان , آندو, آسیب دیدن یه کسی بتونه بیاد تو دوندگی نشون بده. کریمی در اوج بازیهاش از سال 2001-2005 هم حتی زیاد دوندگی نداشت. حالا در سن 35 سالگی چه کار میتونه بکونه.

به جام جهانی که نزدیک میشیم دارم استرس میگیرم

اجنبی پرست و پر از تناقض

دیدین گاهی یه چیزایی از بس تکرار میشه میره تو ذهن آدم بدون این که بهش فکر کنه؟ ببینم ما که هی می‌گیم زمان رو از دست دادیم، مگه قرار بوده چکار بکنیم از یک سال قبل از یک تورنمنت فوتبال؟ فقط بازی تدارکاتی نداشتیم دیگه! وگرنه قرار نبوده از یک سال پیش هر از گاهی اردو داشته باشیم برای جام جهانی که! اون مربیا هر کی بودن خب راست می‌گفتن دیگه! قرار نیست که کل مملکت تعطیل بشه برای جام جهانی فوتبال چون حالا آبروی ملیه فلانه...! آبروی ملی حفظ کردن زمانی ارزش واقعی داره که رلکس این کارو بکنی نه با فنا کردن چیزهای دیگه! (مثل پروژه هسته‌ای که دیگه برای نظام فقط جنبه حیثیتی پیدا کرده). حتی زمان جنگ هم همه چیز مملکت تعطیل نشد به این بهانه که جنگه! با این حال اینها بازم لیگ و جام حذفی رو به هر طریقی بود سر و تهش رو پیش از زمان معمول همه لیگهای دنیا هم آوردن. من فکر می‌کنم بر خلاف تصوری همه ما که ای داد دیره، اتفاقن کافی باشه. حالا باز خوب شده، یادمه یه زمان امتحانات مدارس و دانشگاه‌ها رو هم با تقویم جام جهانی تنظیم می‌کردن! در نظر بگیرید که حتی همین امروزش هم اردوی خیلی از تیم‌ها برای جام جهانی هنوز شروع نشده! و تازه می‌رن اونجا قهرمان هم می‌شن! در حالی که ما همین الانش 1 ماه و نیمه تو اردوییم. دقت کنید: ما از یه سال قبل داریم برای جام جهانی تو سر خودمون می‌زنیم که «در بهترین حالت» اونجا آبروداری کنیم، اینها تا 20 روز مونده به جام جهانی اصلن به ندرت درباره‌اش حرفی می‌زنن، بعد هم می‌رن توش قهرمان می‌شن! چون تهش براشون یه تورنمنت فوتبال (صدالبته با اهمیت ملی)ـه و همه چیز کشور یا فوتبال کشور رو نمیخوابونن براش! همه چیزشون سر جاش و به اندازه خودش اهمیت داره؛ نه ذره‌ای کمتر، نه ذره‌ای بیشتر. ایرانی جماعت از اونجا که از قدیم به «ظاهر» مسایل خیلی اهمیت می‌داده، حتی اگر در موردی ضعیف هم باشه برای این که یه وقت از تک و تای عرض‌اندام‌های دهن‌پرکنو موفقیتهای ولو سطحی نیفته، روش گلخانه‌ای رو شگرد داره: مثلن نفرات نخبه دروس مختلف رو از زمان راهنمایی در مدارس خاصی جمع میکنه، بعد در دوره دبیرستان از بین همون‌ها ممتازترین‌هاش رو تازه می‌بره تحت اردوها و دوره‌ها و کلاس‌ها و آموزش‌های مخصوص در شرایط شبه قرنطینه و در نهایت می‌بره تو المپیادهای علمی جهانی جایی که شاگردان یا دانشجویان صرفن ممتاز مدارس یا دانشگاه‌های معمولی شرکت دارن رقابت میده و همیشه هم مدال طلا و نقره مال ایرانه و کلی هم ذوق می‌کنه واسه خودش بدون این که یک بار از خودش یپرسه خب اگرمن خدای فیزیک و شیمی و ریاضی و... هستم پس چرا وضع علمی مملکت ما اینه و مثلن هنوز محتاج واردات داروییم؟! یکی دو سال پیش یه بار تیم ملی فوتبال نونهالان رو برده بودن تو مسابقات آموزشگاه‌های جهان شرکت داده بودن و به همه 20 تا زده بودن و عشق هم می‌کردن! تازه از یه تیمم باخته بودن گمونم! تا اینجاش شاید عیبی نداشته باشه که با برنامه‌ریزی و کار مضاعف بتونیم ضعفمون رو بپوشونیم و تو دنیا یه هارت و پورتکی بکنیم. اما مشکل اینه که اغلب خودمون هم گول نقشه‌مون رو می‌خوریم و تو باد این موفقیتهای پوشالیمون می‌خوابیم...

مصاحبه آقای کویالا مربی فیزیکال فیتنس تیم ملی‌ را با یکی‌ از سایتهای رادیو و تلویزیون فنلاند را در رابطه با امادهسازی تیم‌ ملی‌ را خواندم ییشون گفت اردوی آفریقا دو هدف داشت یکی‌ بخاطر مسلهٔ آب و هوای و دیگر آمده سازی بدنی بازیکنانی که فقط در لیگ ایران بازی میکنند. چون تمرینهای باشگاهی که توی ایران است از استنادرد‌ها لازم بر خوردار نیست و کیروش میخواست در وهلهٔ اوّل توان فیزیکی‌ بازیکنان شاغل در ایران را به استاندارد لازمه برساند. یعنی‌ آقای کیروش اصلان اعتقادی به کیفیت تمریناتی که در باشگاهی ایران داده میشود ندارد.

علی کريمی بازيکن معمولی نبود که فقط روی دوندگيش بشه حساب کرد. البته قبول دارم که ديگه ديره برای بازگشت کريمی و رحمتی.

آقای SARABADANI اون برنامه ها قرار نبود لیگ رو تعطیل کنه! تقویم لیگ همینی بود که اجرا شد فقط گفتند پول نداریم! اگر میخواهید ما هم 20 روزه بریم جام جهانی و موفق باشیم ... باید خیلی چیزها را عوض کنیم که خودتان بهتر میدانید ... آن طلاهای المپیادی اتفاقی و گلخانه ای نیستند! ما ساختاری داریم که از سنین دبستان نخبه های علوم پایه را غربال میکند. وضع آکادمیک بسیار خوبی هم داریم! در حالیکه برای ورزش و برای صنعت سالهاست که کار خاصی نکرده ایم.

ae001h بله خب، تقویم لیگ رو از اول طوری چیدن که تا خرداد تموم شه نه این که وسطش به این منظور عوضش کردن. جام حذفی رو که اصلن میخواستن برگزار نکنن و بعدش هم طوری برگزار کردن که فینالش هفته ها زودتر از پایان لیگ باشه و هفته‌های آخر لیگ رو به هم بریزه. در مورد 20 روزه جام جهانی رفتن بله خب موافقم که الان امکانش رو نداریم ولی فکر میکنم همین کاری که الان داریم می‌کنیم کافیه. حالا نه 20 روزه نه یک ساله! دو ماه کافیه به خدا! نه این که بگیم کمه و باید از پارسال در همه چیز رو تخته می‌کردیم تا تیم ملی رو بفرستیم قرنطینه! بر خلاف شما من معتقدم که اون موفقیتها (نه این که بدن ولی) حاصل کار گلخانه‌ای هستن و نشون دهنده کاردرستی سیستم آموزشی ما و مشتی نمونه «خروار» آموزش دیده‌های سیستم ما نیستن. اگر کشورهای دیگه هم چنین روشی در پیش می‌گرفتن مطمئن باشید ما نمی‌تونستیم سال‌ها در اون المپیادها اینقدر مدال بیاریم. شما خودتون هم همین اعتقاد رو دارید منتها معنی گلخونه‌ای رو ظاهرن نمی‌دونید. جرا که توضیحی که شما در ادامه جمله‌تون در مورد «ساختار» آکادمیک تبعیض‌محور کشور (که تصور می‌کنید صحیحه) می‌دید، ناقض جمله اول خودتون و دقیقن تعریف کار گلخانه‌ایه که از جمله نتایجش چند تا دانشگاه عین شریف و... داشتن و طلا آوردن در المپیادها با سالی یکی دو هزار دانشجوه و خبر نداره که به جای این کار در اصل می‌باید کیفیت آموزشی رو متعادل توزیع می‌کرده.من از شما می‌پرسم اون مدال‌ها نشون دهنده سطح بالای آموزش در «ایرانه» یا در مدارس سمپاد؟

@SARABADANI من نخبه پروری را واژه ای مناسب تر از کار گلخانه ای میدانم. در کشتی یا علوم پایه ما سیستمی داریم که از سالها قبل نخبگان را آموزش و جداسازی میکند و سپس در یک دوره فشرده آنها را برای مسابقه آماده میکند (که من اردوی پیش از مسابقه و شما کار گل خانه ای می نامیدش). مساله این است که در فوتبال ما این دبستان تا راهنمایی یا گود زورخانه یا باشگاه پولاد را نداریم! در دو میدانی و شنا و ... هم نداریم. تفاوت این است که در دو مورد اول در اردو تنها تیم تراش داده میشود و در مورد فوتبال هم باید شکل گیرد و هم تراش داده شود.

جناب سراباداني اولا كه يك زماني تو المپياد ها حرف اول رو مي زديم الان كه چندين ساله هر بار كه نگاه كنيد در بهترين حالت هفت يا هشت جهانيم، در ثاني نسبت به فوتبال ما نه امكانات نه علم و نه خيلي چيزهاي ديگه رو نداريم كه بخوايم با ٢٠ روز بتونيم نتيجه بگيريم، ما بازي كناي نخبمون تازه نزديك ٢٠ سال ظهور مي كنند در حاليكه بازيكناي ١٧ ساله دارن تو تيم هاي بزرگ بازي مي كنند، پس بايد قضيه ايران رو با تمامي كشور ها جدا كرد

این ساختار نخبه پرور برای داشتن افراد موفق در علوم پایه و رشته هایی با بار سنگین تیوری نظیر گرایشهای مهندسی برق یا مکانیک لازم است و من مشکلی در آن نمیبینم. در خبرها داشتیم که مسوولین دانشگاههایی نظیر برکلی و استنفورد هم با این سیستم موافق هستند و از نتایج آن استفاده میکنند. آیا این مدلی است که باید به تمام حرفه ها تامین داده شود؟ خیر در این مورد من این سیستم را درست نمیدانم! خیلی از نیازهای یک جامعه باید با آموزشهای کوتاه و کاربردی تربیت شوند که هیچوقت اتفاق نمیفتد. در نهایت یک دانشجوی المپیادی فقط انواع خاصی از مسایل را خوب و سریع حل میکند. معمولا این افراد یا استاد دانشگاه میشوند یا جذب اقتصاد کاربردی (معمولا در آمریکا) از این افراد نمیتوانید انتظار داشته باشید که کار آفرینی کنند یا چرخ صنعت را بچرخوانند. اگر صنعتی باشد ... صنعت ما هم مثل باشگاههای تاج و پرسپولیسمان مصادره شد و به یغما رفت. آنچه جاری است در آنجا هم رانتی است برای سرداران سپاه و سودجویان چینی!

Rezahn007 اگه بدنینانه نظر بدم باید بگم شاید از اونجا که به هر حال خود کار گلخانه‌ای هم یک «برنامه»‌اس، بی‌انضباطی در این زمینه هم کار خودش رو کرده و در اون کار در اصل اشتباهی که توش خوب بودیم هم متوقف شدیم یا شاید مملکت به قدری خودش رو (به دلیل رویکرد اشتباه به همه چیز از جمله خود همین موضوع) به دردسر انداخته که مساله‌اش چیزهای پیش‌پاافتاده‌تری شده، و اگر خوشبینانه نگاه کنم باید بگم شاید دست از «هدف» قرار دادن مدال‌آوری و کار گلخانه‌ای به این منظور برداشتیم و هفتم و هشتم شدن اونم در بهترین حالت عیار واقعی آموزش کشور ماست. در مورد 20 روز هم باهتون موافقم که ما نمیتونیم اما نه چون امکانات یا علم نداریم. بلکه به این دلیل که از امکانات و علممون درست استفاده نمی‌کنیم. تازه خودم هم گفتم که کار گلخانه‌ای و موفقیت مقطعی به خودی خود بد نیست. بده اگر ما خودمون هم باور کنیم که این موفقیتهامون ریشه در کار اساسی داره و باعث شه از کار اساسی باز بمونیم. البته حساب اون چیزایی که توش کار اساسی کردیم مسلمه که جداست. من در مورد موفقیتهای والیبال چنین نظری ندارم. اونجا واقعن سالها کار شد. نکته آخر این که در این که بازیکنای ایرانی دیر به بلوغ فوتبالی میرسن باهاتون موافقم منتها با عددهاش نه. بازیکن 17 ساله در کشورهای دیگه هم اونقدرها نریخته. شاید متوسطش در کشوهای قوی همون 20 باشه در حالی که برای ما حدود 25 سالگیه. بله اینم مشکلیه که احتمالن به دلیل آموزش ناکافی یا غلط به وجود اومده.