لینک‌های ارسالی توسط کاربران فوتبالی‌ترین فرستاده می‌شوند و محتوای آنها الزاماً بیانگر دیدگاه مدیریت فوتبالی‌ترین نمی‌باشد. چنانچه لینکی را در تضاد با قوانین سایت می‌دانید، لطفاً به ما اطلاع دهید.
خبرگزاری «سی‌ان‌ان» مدعی شد برخی از ورزشکاران قدیمی ایران نامه‌ای از یک مؤسسه حقوقی را امضا کرده‌اند که برای فیفا ارسال شده و خواهان حذف ایران از جام‌جهانی ۲۰۲۲ هستند. خبرورزشی: خبرگزاری «سی‌ان‌ان» مدعی شد، یک موسسه حقوقی به نمایندگی از جمعی از چهره‌های سابق و فعلی ورزش ایران با ارسال نامه‌ای به فیفا از نهاد حاکمیتی فوتبال خواسته است تا فدراسیون فوتبال ایران را تعلیق و از حضور در جام جهانی امسال در قطر محروم کند. اینطور که در خبر آمده در نامه به مسائل فعلی کشور ایران اشاره شده و همچنین آمده که فوتبال باید مکانی امن برای زنان یا حتی مردان باشد که در حال حاضر نیست. همچنین گفته شده که زنان به‌طور مداوم از دسترسی به ورزشگاه‌های سراسر کشور محروم شده‌اند و به‌طور سیستماتیک از اکوسیستم فوتبال در ایران محروم هستند، که به شدت با ارزش‌ها و اساسنامه فیفا مغایرت دارد. در این نامه آمده است که اقدامات فدراسیون فوتبال ایران خلاف اساسنامه و مقررات فیفا است و سی‌ان‌ان برای اظهار نظر با فیفا و فدراسیون فوتبال ایران تماس گرفت. نامه ارسالی از سوی شرکت حقوقی رویز هوئرتا و کرسپو اسپانیا توسط علی کریمی و مهدی مهدوی‌کیا، کاپیتان‌های سابق تیم ملی ایران، و مهرداد پولادی و بهشاد یاورزاده، ملی‌پوشان سابق تیم ملی ایران و افراد دیگر امضا شده است. جام‌جهانی از ۲۰ نوامبر (۲۹ آبان) تا ۱۸ دسامبر (۲۷ آذر) برگزار می‌شود. ایران در اولین بازی خود در گروه B در تاریخ ۲۱ نوامبر (۳۰ آبان) به مصاف انگلیس می‌رود و سپس در ۲۵ نوامبر (۴ مهر) برابر ولز بازی می‌کند. همچنین این کشور قرار است در سومین و آخرین بازی مرحله گروهی در تاریخ ۲۹ نوامبر (۸ آذر) به مصاف ایالات متحده آمریکا برود.
برخى سرداران سپاه که اداره کننده چند تیم فوتبال هستند، سالانه با خرج میلیاردها تومان از بودجه دولت و صنایع وابسته به سپاه پاسداران در فوتبال ایران زمینه فسادى را که این روزها همه از آن صحبت مى‌کنند به وجود آورده‌اند. وینفرید شفر سرمربی پیشین استقلال (تاج) وینفرید شفر سرمربى پیشین تیم فوتبال استقلال (تاج) ضمن اظهارات بالا به وبسایت T- Online آلمان گفته است: فوتبال ایران، فوتبال کاملا تحت تاثیر سیاست است. اعضاى کادر فنى من و خودم به دلیل آنکه باشگاه شش ماه حقوقمان را نداده بود، شکایت کردیم. اما متاسفانه چون مدیر باشگاه با حکومت رابطه نزدیک دارد، ما را مدت‌ها سر دوانیدند. شفر اضافه کرده: من هنوز با بازیکنان سابق و اعضاى کادر ایرانى خودم در ارتباطم ، آنها واقعا انسان‌هاى دوست‌داشتنى هستند. او ادامه داده: وقتى مى‌گویند خانم‌ها مى‌توانند به ورزشگاه بیایند، به این معناست که چند زن و دختر را که کارمند فدراسیون فوتبال هستند دستچین مى‌کنند و به استادیوم راه مى‌دهند. به این دلیل «فیفا» باید به جمهوری اسلامی ایران سخت بگیرد و به این کشور التیماتوم بدهد. شفر قبلا هم گفته بود، هیچکس در ایران از حجاب اجبارى و حکومت حمایت نمى‌کند. همه زن‌ها از ترس موهاى خود را مى پوشانند. وینفرید شفر از اکتبر ۲۰۱۷ تا آوریل ۲۰۱۹ (مهر ۹۶ تا فروردین ۹۸) سرمربی تیم استقلال تهران بود. او گفته، در این دو سال حتى با یک نفر برخورد نکردم که نظری مثبت نسبت به حکومت داشته باشد. من از انسان‌هایی با پیشینه‌های متفاوت حرف می‌زنم: صنعتگران، دانشگاهیان، بازیکنان فوتبال، رانندگان تاکسی و حتى وزیران. او تأکید کرد: افرادی که من با آنها آشنا شدم، به هیچ وجه در خط حکومت نبودند، چه پیر و چه جوان. شفر همچنین در معرفی باشگاه استقلال (تاج) به خوانندگان آلمانی گفته است: باشگاهی که سرمربی‌اش بودم تأسیس شاه است و نمادی از روزهای خوب قدیم به شمار می‌رود. هواداران و عاشقان میلیونی دارد چون این باشگاه نماد «ایران متفاوت» است. او تاکید کرده است استقلال، معنایی بسیار فراتر از فوتبال دارد و چیزی است که بسیاری از مردم ایران باور دارند از دست داده‌اند: ایرانی بهتر، نجیب و آزاد. مصاحبه با وینفرید شفر پس از انتشار گسترده‌ی خبر خودسوزی سحر خدایاری معروف به «دختر آبی» طرفدار تیم استقلال، در رسانه‌های غربی صورت گرفته است. او گفته است از اقدام بازیکنان استقلال در پوشیدن پیراهنی به یاد دختر آبی پیش از بازی با نفت مسجدسلیمان شگفت‌زده نشده و آن را «نمایانگر شخصیت عالی بازیکنان» خوانده است. همچنین وى در اینستاگرام خود براى کمک و حفاظت از فوتبالیست‌هاى ایرانى و واکنش به خودسوزى سحر مطالبى نوشت که بیش از ۴٠٠ هزار دنبال کننده دارد. او با انتقاد از واکنش فیفا در قبال جان باختن دردناک دختر آبی گفت: در ایران همه به روشنی می‌دانند در زندان‌ها چه خبر است. نمی‌توانم بپذیرم که فیفا از موضوع بی‌اطلاع بوده باشد. اینکه فیفا پس از حرکت عظیم در اینستاگرام بیدار شده باشد ناامیدکننده بود. به گفته این مربی آلمانی، فیفا باید دست به اقدامی جدی‌تر می‌زد و مثلا قبل از شروع لیگ می‌گفت، اگر قوانین برابری جنسیتی اجرا نشود باشگاه‌ها و تیم ملی محروم خواهند شد. با پیگیری فیفا، صدها زن ایرانی روز ۱۸ مهر برای نخستین بار توانستند به عنوان تماشاگر در ورزشگاه آزادی شاهد مسابقه دو تیم ملی فوتبال ایران و کامبوج باشند. جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا، این حضور زنان را «خاطره‌انگیز‌» خوانده و گفته است در این مسیر توقف و بازگشتی در کار نخواهد بود. آلیشا دختر وینفرید شفر که چهره‌ای مشهور در اینستاگرام برای هواداران ایرانی است، پیش از این درباره حضور در ورزشگاه و تماشای مسابقات استقلال گفته بود: وقتى به استادیوم مى‌روم که بقیه زنان ایرانی هم بتوانند. وینفرید شفر به عنوان مربی باشگاهی، قهرمانی جام اینتر توتو با کارلسروهه را در کارنامه خود دارد و قهرمانی لیگ امارات با الاهلی و سوپرجام امارات با العین هم به نام سرمربیگری او ثبت شده است. شفر در آلمان به عنوان یک مربی کاشف استعداد و پرورش‌دهنده آن شناخته شده‌ است. او بازیکنانی مانند اولیور کان، ینس نووتنی، مهمت شول و اولیور کرویتزر را به فوتبال آلمان معرفی کرد. او در حالی‌که بازیکن بروسیا مونشن‌ گلادباخ بود، سرمربیگری را در سال ۱۹۸۲ از تیم دوم بروسیا مونشن‌ گلادباخ آغاز کرد. شفر بین سال‌های ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۸ سرمربی کارلسروهه بود. وی در اولین فصل حضور خود در این تیم، آن را از بوندس‌لیگا ۲ به بوندس‌لیگا آورد و این تیم را به اوج خود رساند و محبوبیت زیادی نیز به دست آورد. شفر به همراه این تیم در سال ۱۹۹۶ نایب قهرمان جام حذفی آلمان و جام اینترتوتو شد. شفر چند سال بعد در مصاحبه با روزنامه بیلد اعلام کرد که در سال ۱۹۹۴ پیشنهاد سرمربیگری تیم بایرن مونیخ را دریافت کرد اما آن را نپذیرفت. او سپس سرمربیگری در تیم‌هایی چون اشتوتگارت، تنیس بروسیا برلین و تیم ملی کامرون را نیز داشت. شفر با کامرون به قهرمانی جام ملت‌های آفریقا در سال ۲۰۰۲ رسید و به جام جهانی ۲۰۰۲ صعود کرد و در جام جهانی با یک برد، یک مساوی و یک شکست در رتبه‌ی سوم گروه خود قرار گرفت. همچنین کامرون تحت مربیگری او در جام کنفدراسیون‌ها ۲۰۰۳ موفق به شکست برزیل در مرحله‌ی گروهی شد و در نهایت به نایب قهرمانی رسید. وی پس از آن هدایت تیم‌های الاهلی امارات، العین امارات، باکو، تیم ملی تایلند و تیم ملی جامائیکا را بر عهده داشت و در سال ۲۰۱۷ پس از استعفای علیرضا منصوریان سرمربیگری تیم استقلال (تاج) تهران را بر عهده گرفت
استقبال بی‌نظیر از نخستین حضور در ورزشگاه‌ها؛ زنان ایران آزادی را فتح کردند حضور زنان در پنج‌شنبه ۱۸ مهرماه، نتیجه تلاش‌های دختران ایرانی برای شکستن قفلی بود که بیش از چهل سال روی درهای ورزشگاه‌های ایران کوبیده بودند. شنبه, ۵ اکتبر ۲۰۱۹ پیام یونسی‌پور تقریبا چنین استقبالی از بلیت‌فروشی‌های آنلاین در ایران بی‌سابقه بود. ساعت صفر بامداد به وقت تهران، برای نخستین بار و بدون محدودیت‌های گزینشی همیشگی، سامانه بلیت‌فروشی ورزشگاه‌های ایران گزینه «زنان» را باز کرد. این یعنی دختران ایرانی می‌توانند برای ورود به ورزشگاه «آزادی» بلیت بخرند. اتفاق حیرت‌انگیز اما تمام شدن تمام سکوهای در نظر گرفته شده برای زنان در کمتر از دو ساعت بود. دخترانی که منتظر باز شدن سامانه بلیت‌فروشی بودند، از همان ثانیه‌های ابتدای ورود به روز جمعه، وارد سایت شدند. میزان درخواست‌ها به حدی بود که سایت بلیت‌فروشی ورزشگاه‌ها بارها از دسترس خارج شد؛ اتفاقی که پیش از این فقط در بازی برگشت فصل قبل دربی تهران میان استقلال و پرسپولیس و فینال لیگ قهرمانان آسیا شاهد آن بودیم. فدراسیون فوتبال ایران با توجه به بی‌اهمیت بودن دیدار تیم‌های ملی ایران و کامبوج در مسابقات انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ که روز پنج‌شنبه ۱۸ مهرماه برگزار می‌شود، تصمیم به اختصاص یک ردیف از سکوهای ورزشگاه آزادی به زنان ایرانی گرفت. این در حالی است که فدراسیون جهانی فوتبال در آخرین موضع‌گیری رسمی خود در قبال ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه‌های ایران، دو هفته قبل در بیانیه‌ای رسمی اعلام کرد: «در ادامه بحث‌ها، فیفا مجددا موضع قوی و واضح خود را مبنی بر این ‌که تمامی زنان باید اجازه ورود آزادانه به‌ تمامی مسابقات فوتبال داشته باشند را اعلام کرد. همین‌طور فیفا اعلام کرد که تعداد زنانی که وارد استادیوم می‌شوند، باید بر اساس تقاضا باشد و در نتیجه بلیت در اختیار زنان قرار بگیرد.» تاکید فیفا بر این‌ که میزان اختصاص بلیت به زنان باید براساس میزان تقاضا باشد، امکان گزینشی کردن یا محدود ساختن تعداد حضور زنان در ورزشگاه آزادی را از بین می‌برد. فدراسیون فوتبال در نخستین قدم، جایگاه شماره ۱۰ ورزشگاه آزادی که در بازی‌های باشگاهی لیگ ایران، محل حضور هواداران «تیفوسی» استقلال است را به زنان اختصاص داد. این جایگاه البته برای دوربین‌های صداوسیما هم بهترین گزینه ممکن است. زیرا دوربین‌های سیما این بخش از سکوها را پوشش تصویری نمی‌دهند. اما کمتر از شش ساعت بعد سامانه بلیت‌فروشی که ساعت‌ها از دسترس خارج شده بود، دوباره به روز شد؛ با این تفاوت که یک جایگاه دیگر هم به زنان ایرانی تعلق گرفت. سایت «ورزش سه» در گزارشی پیرامون روند بلیت‌فروشی در ورزشگاه آزادی برای بازی ایران و کامبوج نوشته است: «در حالی یک جایگاه دیگر به زنان تعلق گرفت که در قسمت روبه‌روی جایگاه کمتر از هزار بلیت به فروش رفته و در پشت نیمکت‌ها نیز هنوز تعداد زیادی از سکوها خالی مانده و بلیت چندانی فروخته نشده است.» عدم استقبال مردان از بازی بی‌اهمیت ایران و کامبوج قابل درک است. تیم «مارک ویلمتوس» قطعا مقابل حریف درجه سوم آسیایی خود کار سختی نخواهد داشت و حضور در ورزشگاهی که البته امکانات خاصی برای حضور تماشاگران ندارد هم برای این بازی چندان منطقی نیست. مردها گزینه‌های دیگری در پس و پیش این بازی دارند؛ لیگ و بازی‌های مهم‌تر ملی. اما زنان می‌توانند برای اولین بار طعم حضور در ورزشگاه آزادی را بچشند. ولی نکته قابل تامل این‌جا است که ساعت ۹ صبح تمامی دو ردیف از سکوهای اختصاص داده شده به زنان برای بازی ایران و کامبوج به فروش رفت. خبرگزاری دولتی «ایرنا» نوشت: «طبق وعده فدراسیون فوتبال و درخواست صریح فیفا، با آغاز بلیت‌فروشی در سایت رسمی، یک جایگاه با رنگ بنفش به زنان ایرانی اختصاص پیدا کرد. اما در کمتر از یک ساعت، تمام بلیت‌های جایگاه مربوطه به فروش رسید.» این خبرگزاری استقبال زنان را فوق‌العاده خوانده و خبر داده است که فدراسیون ایران سه جایگاه دیگر را نیز مطابق انتظار فیفا در سایت مربوطه برای بانوان در نظر گرفته است و تا ساعت ۱۲ به وقت تهران، تمامی این چهار ردیف به فروش رفته‌اند. ایرنا نوشته است که تا ظهر امروز (جمعه)، سه‌هزار و۵۰۰ دختر ایرانی بلیت این بازی‌ را به صورت آنلاین خریداری کرده‌اند. این رقم با تعداد درخواست مردان برای حضور در آزادی برای تماشای همین مسابقه غیرقابل مقایسه است. خبرگزاری دولت نوشته تا ظهر جمعه فقط چهار هزار مرد بلیت این بازی را خریده‌اند که انتظار می‌رود این تعداد افزایش پیدا کند. این حس شوق برای حضور در آزادی را می‌توان در توییت «مهتاب قلی‌زاده»، خبرنگار سابق روزنامه «شرق» دید. او دقایقی پس از خرید بلیت آنلاین بازی ایران و کامبوج، در توییتر خود نوشت: «دیدن اسم خودم پای اون بلیت چیز ساده‌ای نبود. به خودم برای سهم اندکم و همه زنایی که تو این راه هزینه دادن، فکر کردم؛ تصویر نگار و نیلوفر و منیژه و الهه اومد جلوی چشمم. ولی لیگ چی؟ زنای شهرستان چی؟ بازی‌های پرسپولیس چی؟ این همه محدودیت چی؟» او یکی از فعالان حضور در ورزشگاه‌های ایران بود؛ یکی از دخترانی که البته برای حضور در ورزشگاه‌ها، گریم مردانه نکرد. «سعیده فتحی»، خبرنگار ورزشی که بارها سابقه حضور در ورزشگاه‌های خارج از کشور در رقابت‌هایی مانند بازی‌های آسیایی را داشته است نیز بامداد روز جمعه از ذوق خود برای خریدن بلیت جایگاه زنان ورزشگاه آزادی در اینستاگرام نوشت. سایت «فوتبالدخت» که به صورت اختصاصی اخبار فوتبال زنان و همین‌طور روند حضور دختران در ورزشگاه‌ها را پوشش می‌دهد، اقدام جدیدی کرده است. در این سایت، زنانی که از شهرستان‌ها بلیت بازی ایران و کامبوج را خریداری کرده‌اند، می‌توانند برنامه حرکت اتوبوس‌ها از تمامی شهرستان‌ها به سمت تهران را پیدا کنند. همین‌طور چگونگی رسیدن به در غربی ورزشگاه آزادی، یعنی نزدیک‌ترین ورودی به جایگاه زنان هم به خوبی شرح داد شده است. سامانه بلیت‌فروشی زنان هم‌چنان مشکلاتی برای به روز شدن و فروش بلیت دارد و دلیل آن هم فقط میزان درخواست‌های دختران ایرانی برای خرید بلیت ورود به ورزشگاه است. در صورت افزایش درخواست‌ها، فدراسیون فوتبال چاره‌ای جز تخصیص بیشتر سکوها به زنان برای ورود به آزادی ندارد. حضور زنان در آزادی در روز پنج‌شنبه ۱۸ مهرماه نتیجه تلاش‌های دختران ایرانی برای شکستن قفلی است که بیش از ۴۰ سال روی درهای ورزشگاه‌های ایران زده بودند. هرچند که دیروز (پنج‌شنبه) باز هم برخی از تندروهای مذهبی در ایران فراخوان تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی برای جلوگیری از ورود زنان به ورزشگاه‌ها را در سطح شهر تهران پخش کردند اما بعید به نظر می‌رسد حاکمیت ایران از میان تعلیق ورزش کشور یا گوش جان سپردن به خواسته این تندروها، دومی را انتخاب کند. در این فراخوان آمده بود: «در راستای حمایت از حکم ولی فقیه و فتوای مراجع تقلید و در محکومیت برخی مسوولان دولتی در ورود زنان به ورزشگاه‌ها، اجتماع امت حزب‌الله برگزار می‌گردد.»
محرومیت و جریمه کفاشیان و ترابیان به اتهام پرونده فساد شرکت «MP-SILVA» June ۲۶, ۲۰۱۹ - خبرگزاری ایرنا در خبری اختصاصی از محرومیت پنج ساله کفاشیان رئیس پیشن فدراسیون فوتبال و ترابیان یکی از مدیران نزدیک به او خبر داد. -طبق رای دادگاه آنها جریمه مالی شده‌اند اما میزان آن مشخص نیست. چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸ برابر با ۲۶ ژوئن ۲۰۱۹ علی کفاشیان رییس سابق فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران و عباس ترابیان با رای کمیته اخلاق در پرونده فساد معروف به شرکت «MP-SILVA» به پنج سال محرومیت از هرگونه فعالیت فوتبالی محکوم شدند. کفاشیان اسفند ۱۳۹۷ بعد از یک دهه حضور در فوتبال استعفا داد خبرگزاری ایرنا، چهارشنبه پنجم تیرماه، با اعلام این خبر نوشت عباس ترابیان رئیس سابق کمیته فنی و توسعه فوتسال و فوتبال ساحلی از دیگر متهمان این پرونده است که او هم با حکم کمیته اخلاق به ۵ سال محرومیت از هرگونه فعالیت فوتبالی محروم شده است. کفاشیان و ترابیان در این پرونده علاوه بر محرومیت از فوتبال به پرداخت جریمه نقدی هم محکوم شده‌اند. با توجه به اینکه حقوق فدراسیون فوتبال در این پرونده تضییع شده است طبق این رأی حقوقی، فدراسیون مکلف شده است تا در مراجع قضائی دادگستری هم از کفاشیان و ترابیان اعلام شکایت کیفری و حقوقی جهت مطالبه وجه دهد. در دوران ریاست کفاشیان در فدراسیون فوتبال حق پخش مستقیم مسابقات فوتبال در ایران با زد و بند به شرکت MP-SILVA واگذار شده بود و کفاشیان و ترابیان پول خوبی به جیب زدند. فسادهای کفاشیان کم نیست اما فقط برخی از آنها علنی شده است از جمله سپردن طراحی پیراهن کاروان تیم المپیک ایران به مهناز آرمین! کفاشیان در دوران مدیرت خود بارها ادعا کرد با فساد و تبانی مقابله می‎کند.
تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی پخش مسابقه فوتبال بوندس‌لیگای آلمان میان بایرن مونیخ و آگسبورگ در شامگاه جمعه ۱۷ فوریه (۲۸ بهمن) را لغو کرد، زیرا داور این مسابقه یک زن، خانم بیبیانا اشتاین‌هاوس بوده است. خبر این اقدام صداوسیما بازتاب وسیعی در رسانه‌های آلمان داشته و در شبکه‌های اجتماعی آلمان آن را "مسخره" خوانده‌اند. به طور معمول خانم بیبیانا اشتاین‌هاوس، داور ۳۹ ساله این مسابقه شلوارکی بلند تا بالای زانو و جورابی بلند تا زیر زانو بر تن دارد و فقط زانوهای او بیرون است. اما همین امر از قرار معلوم برای شبکه صداوسیما ناقض "شئونات اسلامی" بوده است. یک علت دیگر عدم پخش بازی می‌تواند داوری بازی توسط یک زن باشد و جمهوری اسلامی چنین جایگاهی برای زنان قائل نیست. ناتالی امیری، گزارشگر شبکه اول تلویزیون آلمان در توییت خود نوشت که در آخرین دقایق پخش این بازی لغو شده است. او افزود: "حال چه کسی مسئول است؟ البته که باز هم بیبی..."
نایب رییس مجلس شواری اسلامی در اینستاگرام خود نوشت: «باخت ما در مقابل ژاپن نشان داد که تیم ملی فوتبال کشور ما، هم از نظر روحی و روانی آماده برای مسابقات بزرگ نبوده و هم از نظر اخلاقی و فرهنگی. تیمی که با خوردن یک گل از هم می‌پاشد و نمی‌تواند داشته‌های خود را به نمایش بگذارد، از نظر روحی و روانی آماده نیست و معلوم می‌شود از این جهت روی آن کار نشده است.» علی مطهری افزود: «همچنین تیمی که پس از باخت در مقابل تیم مقابل، عنان از کف می‌دهد و به افراد تیم حریف حمله‌ور می‌شود، علاوه بر فوتبال در اخلاق هم باخته است و ملت خود را هم در افکار عمومی جهان بازنده کرده است. رفتاری که آقایان آزمون و حاج‌صفی و رضائیان از خود نشان دادند و در مقابل چشم مردم جهان قرار گرفت، ضربه‌ای مهلک به ملت ایران بود و این افراد باید تنبیه شوند.»
کارلوس کی‌روش قبل از ترک ایران از کاپیتان سابق تیم ملی تشکر کرد. به گزارش وبسایت نود، کارلوس کی‌روش بامداد پنجشنبه تهران را به مقصد لیسبون ترک کرد. او در آخرین حرف‌های خود قبل از خروج از کشور گفت: «از کاپیتان جواد نکونام که بعد از آمدن ما از جام ملت‌های آسیا زحمت کشید و به دیدن من آمد، تشکر می‌کنم. دو نفر هستند که من دوست دارم باز هم از آن‌ها تشکر کنم. آقای مالک که در اوایلی که من به ایران آمدم زمان ریاست آقای کفاشیان هم در فدراسیون فوتبال حضور داشتند و برای خداحافظی پیش من آمدند. دیدار بسیار سمبلیک و با معنایی با سرمربی تیم ملی تنیس آقای سعید احمدوند و دستیار ایشان داشتم که برای خداحافظی آمدند. این دیدار خیلی برای من پر معنا بود. برای من همین اتفاقات، حضور افرادی مثل جواد نکونام، سعید احمدوند و آقای مالک که به اینجا آمدند خیلی با معنا است». کی‌روش در پایان حرف‌هایش گفت: «از طرف خودم، خانواده‌ام و کادر فنی تیم ملی مراتب تقدیر خودم را تقدیم می‌کنم. هیچ زمانی هم این مسائل و اتفاقات را فراموش نمی‌کنم و همیشه در قلب خودم نگه می‌دارم. مطمئنا درون قلبم با اشک اینجا را ترک خواهم کرد. اشک‌هایی که درون قلبم دارم را تنها کسانی که احساسات مشترکی با من دارند، آن‌ها را می‌توانند ببینند. آن‌ها می‌توانند ببینند و احساس کنند اشک‌هایی که درون قلبم دارم. از ایران تشکر می‌کنم».
وبسایت رسمی برنامه نود - رسانه های مختلف الجزایر از یک قدمی امضای قرارداد سرمربی تیم ملی ایران با فدراسیون الجزایر خبر دادند. به گزارش سایت نود و به نقل از خبرگزاری فارس، رسانه های مختلف الجزایر امروز به کارلوس کی روش، سرمربی پرتغالی تیم ملی کشورمان پرداختند و او را گزینه اول و شانس اول حضور در راس کادر فنی الجزایر عنوان کردند. قرارداد کی‌روش با ایران امروز به پایان می‌رسد. در هفت سال حضور این مربی در ایران البته بارها چنین اخباری منتشر شده است. سایت «football۳۶۵» مراکش خبر داد: رئیس فدراسیون فوتبال الجزایر اعلام کرد که سرمربی بعدی تیم ملی یک مربی جهانی خواهد بود و کارلوس کی روش قراردادش با ایران به اتمام رسیده است و مرد پرتغالی گزینه اول است. سایت «dzfoot» مراکش نیز با تیتر «کارلوس کی روش شانس اول هدایت تیم ملی الجزایر است» به این موضوع پرداخته است. این سایت با اشاره با قرارداد بالای کی روش عنوان کرد که او با دریافت سالیانه ۲ میلیون یورو دستمزد از مربیان گران قیمت دنیا است. سایت «lagazettedufennec» نیز این طور نوشت: رئیس فدراسیون الجزایر اعلام کرد که با سرمربی آینده تیم ملی دائما در حال مذاکره هستند و او یک سرمربی سرشناس است. با توجه به رد شدن تمام گزینه های روی میز الجزایر تنها کارلوس کی روش است که قراردادش با ایران در آستانه اتمام است و شانس اول هدایت تیم ملی است. سایت «الخضره» مراکش نیز تیتر زد: کارلوس کی روش با دستمزد ماهیانه ۱۰۰ هزار یورو سرمربی تیم ملی الجزایر شد».
فدراسیون فوتبال مذاکرات جدی را برای تمدید قرارداد کارلوس کی‌روش با این مربی پرتغالی انجام داده است. به گزارش وب سایت نود، فدراسیون فوتبال پیش از شروع مسابقات جام جهانی ۲۰۱۸، مذاکرات خود را با کارلوس کی‌روش برای تمدید قرارداد این مربی انجام داد. با این وجود، آنطور که در خبرها اعلام شد کی‌روش به دلیل اینکه فدراسیون، خواستار تمدید قرارداد با او برای مدت یک سال بود، تمایل چندانی برای انجام این مهم نداشت. کی‌روش ارائه پیشنهاد یک ساله را نوعی بی اعتقادی به عملکردش عنوان کرد. با این حال، با بازی های خوب تیم ملی در جام جهانی که در بازی اول موفق شد مراکش را شکست دهد و در دیدار دوم، مقابل اسپانیا باوجود نگرفتن نتیجه، فوتبال زیبایی را ارائه داد، بار دیگر مسئولان فدراسیون را بر آن داشت تا مذاکره جدی با سرمربی پرتغالی تیم ملی را مجددا از سر بگیرند. در این میان با ملاقات مسعود سلطانی‌فر با کارلوس کی‌روش پس از بازی با مراکش نشان داد که دولت و وزارت ورزش هم خواهان تمدید قرارداد مرد پرتغالی اند. در همین راستا؛ شنیده می شود محمدرضا ساکت، دبیرکل فدراسیون فوتبال به نیابت از مهدی تاج و فدراسیون فوتبال، مذاکرات متعددی با کارلوس کی‌روش برای تمدید قراردادش داشته است. ظاهرا این بار مسئولان فدراسیون پیشنهاد تمدید قرارداد این مربی برای مدت ۴ سال را به او داده اند که این مهم با موافقت کی‌روش همراه بوده است و در صورتی که مشکلی خاصی پیش نیاید، وی تا پایان ۲۰۲۲ سرمربی ایران باقی خواهد ماند. قبل از این، مسئولان فدراسیون تمایل به حفظ این مربی تا پایان جام ملت ها داشتند اما حالا عزم فدراسیون برای تمدید قرارداد ۴ ساله این مربی پرتغالی جزم شده است؛ نکته ای که کارلوس کی‌روش، خود امروز در مصاحبه اش با خبرنگاران حاضر در محل تمرین تیم ملی به آن اشاره داشت. کی‌روش در خصوص اینکه تاج رئیس فدراسیون فوتبال در مصاحبه روز گذشته تأکید کرد که با کی‌روش به توافق می‌رسیم تا در مسابقات جام ملت‌های آسیا به عنوان سرمربی حضور داشته باشد، گفت:« الان زمان، زمانی نیست که بخواهیم راجع‌به آینده صحبت کنیم. زمان حال است و من تمام تفکرم برای بازی با پرتغال است. ما یک صحبت رسمی با رئیس فدراسیون داشتیم ولی الان وقتش نیست که راجع‌به این موضوع صحبت کنم ولی یادتان باشد هیچ اختلاف و مشکلی بین من و فدراسیون فوتبال وجود ندارد، ولی اگر قرار است به توافق برسیم، نباید اتفاقات گذشته دوباره تکرار شود و همان افراد به تیم ملی لطمه بزنند، در این صورت هیچ توافقی بین من و فدراسیون صورت نمی‌گیرد. اجازه بدهید من به فکر بازی با پرتغال باشم، بعداً راجع‌به همه چیز صحبت می‌کنیم.» کارلوس کی‌روش از فروردین ۱۳۹۰ هدایت ایران را برعهده دارد و اگر قراردادش چهار سال دیگر تمدید شود با ۱۱ سال حضور روی نیمکت ایران یک رکورد بی نظیر ثبت می کند.
به گزارش وبسایت نود و به از روابط عمومی سازمان لیگ فوتبال ایران، سازمان امور مالیاتی کشور مبلغ ۴۵ میلیارد تومان بابت اصل مالیات بر ارزش افزوده و ۱۳۱ میلیارد تومان جریمه ماده ۲۲ و ۲۳ قانون مالیات و عوارض ارزش افزوده را لحاظ کرده‌اند. سازمان امور مالیاتی حساب‌های بانکی سازمان لیگ را مسدود کرده و مبلغ بیش از یک میلیارد تومان از این حساب‌ها بلوکه شده است در حالیکه این پول قرار بود به عنوان هزینه‌های جاری مسابقات لیگ و حق الزحمه داوران هزینه شود و اکنون با مسدود شدن حساب‌های سازمان لیگ، برگزاری تمامی مسابقات و لیگ‌های فوتبال کشور از جمله لیگ برتر با خطر تعطیلی مواجه شد‌ه‌اند زیرا امکان هیچ گونه دریافت و پرداختی در سیستم بانکی سازمان لیگ وجود ندارد. مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ در تلاش هستند که این مشکل را از طریق قانونی حل کنند و مسئولان امور مالیاتی هم قول رسیدگی دقیق به پرونده مالیاتی سازمان لیگ را داده‌اند اما مسدود کردن حساب‌های سازمان لیگ عملکردی شائبه‌برانگیز است که ظاهرا مسئولان سازمان مالیاتی می‌خواهند از طریق ورزش پرمخاطب فوتبال عملکرد خود را رسانه‌ای کنند و آن را به گوش افراد مختلف در جامعه برسانند! یکی از موارد حیرت انگیز در پرونده مالیاتی سازمان لیگ آن است که درآمد ۳۳۰ میلیون تومانی این سازمان را مسئولان امور مالیاتی کشور ۳۳۰ میلیارد تومان محاسبه کرده و براساس این درآمد میلیاردی چنین مالیات سنگینی را برای سازمان لیگ در نظر گرفته‌اند. در صورتیکه از زمان تاسیس سازمان لیگ تا امروز کلیه درآمدهای این سازمان ۲۴۰ میلیارد تومان بوده( که بخشی ازآن نیزمعاف ازمالیات بر ارزش افزوده میباشد) که ۵ درصد آن متعلق به سازمان لیگ و مابقی مربوط به کلیه باشگاه‌ها، هیات ها فوتبال و فدارسیون است. از سویی دیگر یکی از درآمدهای سازمان لیگ و تیم‌های لیگ برتری حق پخش تلویزیونی میباشد که چند سالی است محقق نشده که اکنون مسئولان مالیاتی، مالیات این درآمد حاصل نشده را هم طلب می‌کنند. سازمان لیگ ضمن تاکید بر قانون گرایی و عملکرد قانونی خود و مسئولان مالیاتی کشور اعلام می‌کند که فقط ۵ درصد از درآمد‌های حاصله به حساب این سازمان جهت برگزاری مسابقات منظور می‌شود و ۸۰ درصد این درآمداختصاص به باشگاه‌ها و ۱۰ درصد آن متعلق به فدراسیون فوتبال و ۵ درصد دیگر هم به هیات‌های فوتبال استان‌ها می‌رسد. با این حال از صدرصد پولی که وارد حساب‌های سازمان لیگ می‌شود، سازمان امور مالیاتی، مالیات کسر می‌کنند و از سویی دیگر از ۸۰ درصد پولی که به باشگاه‌ها نیز اختصاص داده می‌شود مجددا مالیات اخذ می‌شود! با همین رویه باشگاه‌ها بدهی سنگین مالیاتی دارند و به طور مثال استقلال ۶۴ میلیارد تومان و پرسپولیس ۹۳ میلیارد تومان بدهکار مالیاتی هستند. اشتباهات فاحش سازمان مالیاتی در برآورد مالیات و وصول چندین مرتبه آن از فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ و باشگاه‌ها باعث ورشکستگی باشگاه‌ها و مجموعه فوتبال کشور شده است و در روزهای آینده مستندات بیشتر در خصوص اشتباه‌های فاحش امور مالیاتی اداره کل ارزش افزوده منتشر خواهد شد و قطعا سازمان لیگ از طریق مقامات حقوقی و قضایی پیگیر موضوع در خصوص اشتبا‌هات فاحش خواهد بود و همچنین در این زمینه اطلاع رسانی دقیقی انجام می شود.
وب سایت رسمی برنامه نود- امروز پنج شنبه ۲۲ تیر، یک روز تاریخی برای فوتبال ایران است. به گزارش سایت نود، روزی که علیرضا اسدی دبیرکل برکنارشده فدراسیون فوتبال ایران به عنوان دبیرکل فدراسیون فوتبال ایران در جلسه میانجی گری دادگاه CAS به همراه وکیل سوئیسی فدراسیون فوتبال ایران شرکت می کند. ماموریتی که به قول محمدرضا ساکت سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال ایران از قبل یعنی پیش از برکناری برای علیرضا اسدی تعریف شده بود تا همانطور که همه می دانند او با دلخوری به سوییس برود. هرچند مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال ایران پس از برکناری جنجالی اسدی اعلام کرده بود دبیرکل برکنارشده به عنوان نماینده ایران به سوئیس می رود اما ۲۲ تیر قضات دادگاه بین المللی ورزش و البته طرف عربستانی مقابل دبیرکل برکنار شده ایران می نشینند. انگار که قرار است اسدی پس از آن برکناری پرسر و صدا، امروز استثنا دبیرکل فدراسیون فوتبال ایران باشد! در جلسه میانجی گری چه خبر است؟ همانطور که مهدی تاج در گفت و گویش با رسانه ها در روزقرعه کشی لیگ هفدهم تاکید کرده بود ایران با یک لایحه دفاعی به مصاف لایحه دفاعی عربستان می رود. لایحه ای که به نظر تاج آن قدر خوب تنظیم شده که برنده شدن ایران را تضمین کرده است. درست برخلاف لایحه ای که اواخر سال ۹۴ توسط وکلای ایرانی به فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا ارائه شد. لایحه ای که ۱۶۰ هزار دلار برای فدراسیون و چهارباشگاه ایرانی آن زمان لیگ قهرمانان آسیا آب خورد و در نهایت منجر به خارج شدن ۴ باشگاه ایرانی از ایران و انجام بازی در زمین بی طرف شد. هرچند فدراسیون وقت که اتفاقا دبیرکلش همین دکتر اسدی بود و رئیس فدراسیونش کفاشیان، پس از اعلام رای کنفدراسیون فوتبال آسیا عقیده داشتند در منازعه حقوقی با عربستان، این فدراسیون فوتبال ایران بود که برنده شد اما در واقع یک شکست بین المللی در کارنامه فدراسیون فوتبال ایران به ثبت رسید. دلیل شکست هم واضح بود. عربستانی ها می خواستند وارد ایران نشوند و در یک زمین بی طرف با تیم های ایرانی در رده های مختلف سنی (بازیهای ملی) و باشگاهی بازی کنند و اتفاقا بازی در یکی از کشورهای عربی با ایران بود. اما ما می خواستیم عربستانی ها به ایران بیایند و ما هم به عربستان برویم یا حداقل اگر نمی خواهیم به عربستان برویم اگر بازی رفت در زمین خودمان است، بازی برگشت را در زمین بی طرف بازی کنیم تا حداقل امتیاز میزبانی مان از دست نرود اما در نهایت چه اتفاقی افتاد؟ این عربستانی ها بودند که به خواسته شان رسیدند و تیم های ایرانی هم میزبانی را از دست دادند و هم مجبور شدند برای بازی در کشور های عربی (که بعدها عمان و قطر مشخص شد) هزینه های سنگین پرواز، هتل و زمین تمرین و دیگر هزینه ها را بپردازند و ازهمه مهمتر از نعمت داشتن تماشاگران شان محروم شدند. در جلسه امروز در لوزان سوئیس قضات دفاعیه ها را می بینند و می خوانند. وکیل ایران یک وکیل خوب سوئیسی است و قرار است پابه پای دکتر اسدی از منافع فوتبال ایران دفاع کند. ظاهرا همه چیز به نفع فوتبال ایران است. دلیل هم البته زیاد پیچده نیست. ایران یکی از کشور های با ثبات خاورمیانه است و آن قدر امنیت دارد که بارها و بارها میزبان تیم های ملی کشور های درگیر جنگ نظیر سوریه ،عراق وافغانستان باشد. یادمان نرفته استرالیا و ژاپن همین چند هفته پیش به ایران آمدند و تا با عراق در تهران بازی کنند. میزبانی از سوریه و افغانستان هم که بارها و بارها در شهرهای مختلف ایران اتفاق افتاده است. در هر حال ایران دلایل محکمی برای دفاع دارد و البته مهمترین بخش دفاع، بحث گرفتن غرامت از عربستانی ها است. اگر عربستانی ها محکوم شوند این فوتبال ایران است که یک پیروزی بزرگ و تاریخی آن هم بیرون از مستطیل سبز به دست آورده است. اما این اتفاق چطور باید بیفتد؟ قراراست غرامت چه چیزهایی را بگیریم؟ اگر ایران در این پرونده پیروز شود هر آنچه در این دو فصل باشگاه های ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا در بازی با حریفان عربستانی چه در عمان و چه در قطر هزینه کرده اند به حساب نمایندگان فوتبال ایران واریز خواهد شد. این هزینه ها شامل پرواز ،هتل،هزینه عدم حضور هواداران در ورزشگاه های آزادی ،فولادشهر اصفهان و یادگار امام (ره) تبریزو غدیر اهواز (ضرر از ناحیه عدم بلیت فروشی) و دیگر هزینه های مربوط به مارکتینگ و بازاریابی هر بازی خواهد بود. حتی ایران می تواند همان ۱۶۰هزار دلاری که اولین رای از دست داد را هم از عربستانی ها استرداد کند. رقم کل این غرامت آنقدر بالا است که می تواند مشکلات مالی باشگاه ها را حل کند. البته همه چیز به این هم بستگی دارد که طرف مقابل لایحه دفاعی ایران را بپذیرد و البته میانجی گران دادگاه CAS هم عربستان را راضی کنند تا بیشتر از این کار کش پیدا نکند. اما آیا عربستانی ها به این راحتی غرامت به فوتبال ایران غرامت می دهند؟ پاسخ کاملا مشخص است. مطمئن باشید طرف عربستانی پرداخت غرامت را به این راحتی ها قبول نخواهد کرد و رسیدن به توافق در روز ۲۲ تیر کاملا ایده آل به نظر می رسد. اما بوی توافق هم به مشام نمی رسد. سوال مهم دیگر این است که اگر توافقی صورت نگیرد چه اتفاقی می افتد؟ پرونده در دادگاه CAS باز می شود حالا که می دانیم به احتمال زیاد توافقی صورت نخواهد گرفت و مطمئنا" طرف عربستانی پرداخت غرامت سنگین را قبول نخواهد کرد. در این صورت قضات میانجی گر، پرونده را به دادگاه CAS ارجاع خواهند داد و سرو کار ایران و عربستان با قضات دادگاه CAS خواهد بود. آن وقت اگر آن دادگاه حکم به پرداخت غرامت بدهد عربستانی ها بی چون وچرا باید حکم CASS را بپذیرند. در صورت عدم توافق در جلسه پنج شنبه (امروز) نماینده های دو کشور در فصل آینده لیگ قهرمانان آسیا هم به احتمال زیاد در کشور ثالث به میدان خواهند رفت. موضوعی که عربستانی ها به دنبال آن هستند همین است. به زبان ساده تر عربستانی ها به دنبال طول کشیدن زمان دادرسی و خریدن زمان و حفظ وضعیت موجود هستند. مواردی که فوتبال ایران به دنبال آنها نیست و البته برای فوتبال ملی و باشگاهی چالش برانگیز خواهد بود. در حالت کلی، بهتر است اهالی فوتبال برای دکتر اسدی، امیر صدیقی و جناب لوویی وکیل سوئیسی فدراسیون فوتبال ایران برای جلسات پنجشنبه انرژی مثبت بفرستند تا بلکه بتوانیم عربستانی ها را محکوم کنیم و از آنها غرامت بگیریم و از این مناقشه سربلند بیرون بیاییم. گزارش از چیا فوادی
ین روزنامه اماراتی به بازی درخشان کایو، مهاجم برزیلی العین اشاره کرد و نوشت: کایو شب درخشانی برابر تیم فوتبال استقلال داشت و با دو گلی که به ثمر رساند کار نماینده ایران را تمام کرد. او توانست روی گل دوم العین به زیبایی توپ را از روی سر رحمتی عبور دهد و دروازه‌ نماینده ایران را باز کند. سایت رسمی باشگاه العین: "آنها وعده دادند و به خوبی به آن عمل کردند" سایت رسمی باشگاه العین نوشت: بازیکنان قبل از بازی قول داده بودند که شب درخشانی را رقم زنند و آنها به قول خود عمل کردند و توانستند با قاطعیت به پیروزی برسند. بازیکنان العین در تمام طول بازی تیم برتر میدان بودند و با شایستگی به دور بعد راه پیدا کردند. روزنامه جریدتی:"شش گل اماراتی درون دروازه‌ ایرانی" این روزنامه مصری نوشت:" العین با بازی درخشانی که به نمایش گذاشت به رویای تیم ایرانی پایان داد و با شایستگی به دور بعد صعود کرد. این دیدار در حالی برگزار شد که تیم فوتبال استقلال در دیدار رفت با یک گل به پیروزی رسیده بود، اما نماینده امارات با قاطعیت جبران کرد و به دور بعد راه پیدا کرد. البیان امارات: "العین، استقلال را شش تایی کرد" این روزنامه اماراتی هم با ستایش از عملکرد خوب العین نوشت: العین توانست با ارائه یک بازی یک طرفه و بسیار با کیفیت نماینده ایران را با نتیجه‌ شش بر یک در هم بکوبد و به دور بعد راه پیدا کند. شاگردان مامیج شکست دور رفت برابر استقلال را به بهترین نحو جبران کردند و با شایستگی به دور یک چهارم نهایی صعود کردند.
وبسایت رسمی برنامه نود - رامین رضاییان به خاطر شرط مسئولان باشگاه پرسپولیس قید حضور در جشن قهرمانی سرخپوشان را زد. به گزارش وب سایت نود و به نقل از خبرآنلاین، جعفر کاشانی، رئیس هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس، اعلام کرد دلیلی ندارد با توجه به اینکه رامین رضاییان زحمات زیادی برای تیم پرسپولیس کشیده و در قهرمانی این تیم نقش داشته در جشن قهرمانی روز چهارشنبه این تیم شرکت نکند. اما شرط مسئولان باشگاه پرسپولیس مبنی بر حضور وی فقط با لباس شخصی باعث ناراحتی رضاییان شده و او قید حضور در جشن قهرمانی پرسپولیس را زده است.
من و شجاعی باید دردها را بگوییم... من هم از اینجور عکسها گرفتم.
نوشته‌اند علی كریمی به این دلیل اردوی تیم ملی را ترك كرد كه بازیكنان او را مسخره كرده و دست می‌انداختند! احترام همه ملی‌پوشان واجب است ولی از قول من بنویسید گنده‌تر از این بازیكنان هم نمی‌توانند علی كریمی را مسخره كنند... به گزارش وب سایت نود و به نقل از خبرورزشی، همه چیز از ۸ دی ۱۳۹۳ شروع شد. روزی که علی کریمی به طور ناگهانی هتل آزادی و اردوی تیم ملی را ترک کرد و رفت. این موضوع آن هم برای ما خبرنگاران سوژه جذابی بود. همان روز باورتان نمی‌شود ۱۱ بار - شاید هم بیشتر!- با تلفن همراه جادوگر تماس گرفتم اما همه این تلاش‌ها بی‌فایده بود. ظاهراً علی كریمی با خود عهد كرده بود درباره تصمیم غیرمنتظره خود حرفی نزند كه حرفی هم نزد! سكوت علی كریمی فرصتی به وجود آورد برای شروع شایعات و گمانه‌زنی‌ها درباره علت جدایی ستاره محبوب از تیم ملی و هركس چیزی گفت و حرفی زد... عجبا، كریمی كه معمولاً در قبال این قبیل زمزمه‌ها خاموش نمی‌ماند و جواب دندان‌شكنی می‌داد، باز هم قفل سكوت خود را نشكست. در این میان دو، سه مرتبه به طور اتفاقی با جادوگر برخورد كردم ولی كریمی تصمیمی برای شكستن عهد خود نداشت. روزی هم كه به بهانه بازی نیکوکارانه برای کودکان مبتلا به سرطان در زمین چمن دانشگاه شهید بهشتی با كریمی مصاحبه كردم، شرط گذاشت سؤالی درباره فوتبال مطرح نشود كه نشد! دیروز (چهارشنبه) اما اتفاق جالبی افتاد. مصاحبه یك عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال علیه شماره ۸ دلیلی شد برای گفت‌وگو با علی كریمی و... اغراق نباشد این مصاحبه بعد از سكوت طولانی جادوگر، حكم پیدا شدن جعبه سیاه اتفاق ۸دی‌ماه پارسال را دارد كه مسلماً به خواندنش می‌ارزد. علی‌آقا، مدت‌ها سكوت پیشه كرده بودید و امروز كه شما را پیدا كردیم، می‌خواهیم با اجازه‌تان درباره خیلی چیزها صحبت كنیم. موافقید كه؟ اولاً از قول من بنویسید من مثل بعضی‌ها عقده بلیت‌ فرست‌كلاس و اكونومی ندارم. آمدم به تیم ملی كشورم خدمت كنم اگر كاری از دستم برمی‌آید و خیلی وقت‌ها هم كاری از دستمان برنیامده است. من نمی‌دانم چرا برخی‌ها كه معلوم نیست از كجا به فوتبال آمده‌اند، این حرف‌ها را می‌زنند تا خودشان را مطرح كنند! منظورتان شهرام دبیری است؟ (با لبخند عصبانی) من اسمی نیاوردم. شما بروید از بازیكنان حاضر در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان بپرسید علی كریمی در سفر برگشت بلیت فرست‌كلاس داشت یا اكونومی؟! اتفاقاً خودم در آن سفر همراه شما بودم و خاطرم هست دو، سه بار از آن قسمت، دست‌اندركاران تیم ملی آمدند و خواستند به بخش فرست‌كلاس بروید اما ترجیح دادید كنار مردم بنشینید. خدا رفتگان شما را بیامرزد. تداركات تیم چند بار آمد و از من خواست جلو بروم اما نرفتم. به اردوی آفریقای جنوبی هم با بلیت اكونومی رفتم و آقایان روی هوا یك حرفی می‌زنند و... از آن گذشته من اعتقاد دارم باید در یك تیم شخصیت همه حفظ شود. بعضی‌ها ماشاءا... به تداركات تیم جوری نگاه می‌كنند كه انگار خودشان از كره دیگری آمده‌اند در حالی كه ما همه یك تیم هستیم؛ از سرمربی، سرپرست، مربیان و بازیكنان بگیرید تا تداركات تیم كه همگی در موفقیت و ناكامی سهیم هستند. بحث اینكه علی كریمی به خاطر نگرفتن پاداش صعود به جام جهانی قهر كرده، تا چه حد صحت دارد؟ این حرف‌ها خنده‌دار است. من از دی‌ماه سال گذشته و قبل از سفر تیم ملی به جام ملت‌های آسیا یك كلمه هم حرفی نزدم ولی متأسفانه توی فوتبال این مملكت، حرف نزنی فكر می‌كنند ریگی به كفش داری كه سكوت می‌كنی. آنهایی كه هزار تا مشكل دارند ولی اهل هارت و پورت هستند و شلوغ می‌كنند، نازشان در فوتبال ایران همیشه خریدار دارد. شاید سكوت شما به این شایعات دامن زد و... من می‌گویم شما به عنوان مطبوعاتی و كسانی كه قلم به دست دارید و نقد می‌كنید، كلاه‌ خودتان را قاضی كنید. شما همین الان با حسین هدایتی تماس بگیرید و از او بپرسید علی كریمی از اردوی آفریقای جنوبی با شما تلفنی صحبت كرد، چه گفت؟ او شاهد زنده است. چه گفتید؟ خودتان بی‌زحمت می‌گویید؟! از ایشان تقاضا كردم در صورت امكان و برای روحیه دادن به بچه‌های ملی‌پوش در آستانه جام ملت‌های آسیا بیاید و در قالب پاداش صعود به جام جهانی مبلغی به آنها بدهد. چون فدراسیون این پاداش را نداده است. من هرگز برای خودم به كسی زنگ نمی‌زنم رو بیندازم ولی به خاطر تیم ملی مملكتم و بروبچه‌های این تیم به هدایتی رو انداختم. اصلاً من نقشی در صعود تیم ملی به جام جهانی برزیل نداشتم كه بخواهم توقع پاداش داشته باشم! بعد مگر من توی جام جهانی بودم؟! من می‌خواستم تیم از نظر روحی و روانی در آستانه جام ملت‌ها شرایط خوبی پیدا كند كه دست آقای هدایتی هم درد نكند كه حرف مرا زمین نگذاشت و بلافاصله پس از آن كه رسیدیم تهران، مبلغ خوبی به عنوان پاداش از جیب شخصی‌اش پرداخت كرد. شنیدیم این مبلغ حدود ۹۰۰ میلیون تومان بوده است. بله، هنوز هم رسید آن موجود است. این چندمین بار است بحث قهر علی كریمی به خاطر پاداش مطرح می‌شود و سكوت شما هم همان‌طور كه گفتم، به این حرف و حدیث‌ها دامن می‌زند. واقعاً خنده‌دار است. سكوت من فقط به خاطر تیم ملی ایران بود. اگر من حرفی می‌زدم و تیم می‌رفت جام ملت‌ها اوت می‌شد، همه را گردن من می‌انداختند كما اینكه بعد از اوت شدن تیم انداختند گردن علی كریمی و گفتند اگر فلانی می‌رفت تیم حذف نمی‌شد و... اصلاً چه ربطی به من داشت؟ اتفاقاً كارلوس كروش از سكوت شما تمجید كرد و گفت كریمی ظرفی را كه از آن غذا خورده بود،‌ برنگرداند! (كمی آرام‌ می‌شود) نه، به نظر من خود كروش اگر چیزی علیه من نگفته باید بیاید و... حرف‌های این افراد كوتوله را تكذیب كند. من نمی‌دانم این آقایانی كه امروز چنین حرف‌هایی می‌زنند تا به حال كجای فوتبال بودند؟ دوشنبه شب در برنامه ۹۰، حدود ۵۲ درصد مردم و بینندگان تلویزیونی به شما رأی دادند تا به عنوان محبوب‌ترین بازیكن دو دهه اخیر فوتبال ایران انتخاب شوید. شاید مصاحبه علیه علی كریمی آن هم فردای این اتفاق سروصدا می‌كرد و شهرتی به بار می‌آورد! این افراد صد بار هم علیه من مصاحبه كنند، نظر مردم عوض نمی‌شود. من نمی‌دانم برای چه اسم مرا می‌آورند؟ من این محبت و لطف مردم را یك‌شبه به دست نیاورده‌ام كه این آقایان بخواهند یك‌شبه مرا خراب كنند. (لحظه‌ای مكث می‌كند و سپس ادامه می‌دهد) آدم واقعاً می‌ماند. حالا اگر یك نفر درباره من چنین حرف‌هایی می‌زد كه سال‌ها توی فوتبال بود و مردم او را می‌شناختند، دلم نمی‌سوخت. با خودم می‌گفتم طرف سرد و گرم این فوتبال را چشیده است. بالاخره فوتبال ایران دارد به یك سمت‌هایی كشیده می‌شود. وقتی یك جوان با وجود داشتن استعداد فراوان توی روی كریم باقری می‌ایستد، چه می‌توان گفت؟ این برمی‌گردد به همین مدیریت غلط و آدم‌هایی كه این‌كاره نیستند و می‌آیند به فوتبال و پرسپولیس. وقتی یك بازیكن پرسپولیس كلی شلوغ می‌كند، كلی جنجال درست می‌كند، به دو روز نمی‌كشد برمی‌گردد سر تمرین، همین می‌شود. البته خانزاده ۹ ماه محروم شد. خبر دارید كه؟ ۹ ماه محروم می‌شود ولی كاش این ۹ ماه بعد از مدتی نشود ۳ ماه و ۴ ماه! مواردی بوده كه محرومیت كم‌كم نصف شده است. این حكم را فدراسیون داده است، در حالی كه معتقدم این حكم را باید باشگاه پرسپولیس می‌داد و خانزاده را محروم می‌كرد. حالا می‌خواهیم از علی كریمی بپرسیم. خود شما پیش آمد كه بروید و با هوادار درگیر شوید یا به جروبحث لفظی بپردازید؟ جروبحث نه، ‌بالاخره هوادار هم عصبانی است. بالاخره تحت فشار است. تیمش را دوست دارد. نه پرسپولیس بلكه شرایط همه تیم‌های پرطرفدار این‌طوری است. به این نكته هم توجه كنید كه خانزاده مدعی شده آن هوادار به او فحش ناموسی داده است. بعضی وقت‌ها واقعاً یك‌جاهایی است كه می‌گویند خون به مغز نمی‌رسد. یك اتفاقی می‌افتد. حالا طبعاً یك جاهایی آدم باید یك چیزهایی را نشنیده و ندیده بگیرد. بعدش باید پرسید چی باعث شده كه چنین اتفاقی بیفتد؟ عملكرد خودمان و رفتار خودمان هم لابد عامل بوده است. شاید اگر كریم باقری آنجا نبود و جلوی بازیكنان را نمی‌گرفت و وساطت نمی‌كرد، اتفاقات بدتری هم می‌افتاد! كاش آقاكریم زودتر به پرسپولیس می‌آمد. شنیدید باقری در رختكن بعد از بازی با سایپا هم حسابی داد و فریاد راه انداخته و... باید آقاكریم این كار را می‌كرد. اصلاً یكی باید باشد كه به عنوان بزرگتر جلوی برخی اتفاقات را بگیرد. بگذریم، علی‌آقا سكوت طولانی شما سیاست درستی بود؟ شاید، متأسفانه اینجا همان‌طور كه گفتم این‌جوری است. من سكوت كردم تا مثلاً به تیم ملی كمك كرده باشم آن وقت هركس از گرد راه رسید، یك حرفی علیه ما زد و داستانی برای خودش ساخت. همیشه حرف برای گفتن زیاد است اما من ترجیح دادم صحبت نكنم و همین سكوت باعث موج‌سواری بعضی‌ها شد! حالا این حرف‌ها گذشته، شما بگویید در نهایت فوتبال ما می‌خواهد چه شود؟ شما خودتان بگویید بهتر است. روز سه‌شنبه خود همین آقای دبیری به من زنگ زده و وقتی متوجه شده اوضاع مناسب نیست، حرفش را پس گرفته است. در حالی كه آدم یا حرفی را نمی‌زند یا پس نمی‌گیرد. من علی كریمی اگر علیه كسی حرفی بزنم، سرم بالای دار برود، حرفم را پس نمی‌گیرم. آدم باید پای حرفش بایستد. طرف به ۲۴ ساعت نرسیده، حرفش را عوض می‌كند. واقعاً جالب است. در یك چرخش ۱۸۰ درجه‌ای كلی هم از شما تعریف كرد و... من اصلاً احتیاجی به تعریف و تمجید این جور آدم‌ها ندارم. اسم من برای چی وسط آمد؟ (با حرارتی بیشتر) من الان توی این فوتبال چه‌كاره‌ام؟ من یك بازیكن بازنشسته هستم مثل صدها بازیكن دیگر. دنبال كار و زندگی خودم هم هستم. فلانی مدتی با تیم ملی همكاری كرد، بعد این همكاری به‌هم خورد و رفت. دیگر این چه حرف‌هایی است؟ من نمی‌خواهم همه حرف‌ها را بزنم ولی همین دوستان سال ۲۰۱۲ كه برای انتخابات بهترین‌های سال آسیا به مقر AFC رفتیم، همگی با بلیت فرست‌كلاس و با خانواده‌هایشان آمده بودند! جداً؟! بله، انگار كه سیزده به‌در آمده‌اند مالزی! دوستان فدراسیون‌نشین و سازمان لیگ از جیب فدراسیون سفر خانوادگی آمده بودند و حالا این حرف‌ها درباره علی كریمی زده می‌شود. حاضرم با تك‌تك آن افراد رودررو شوم و همین حرف‌ها را بزنم (با صدایی بلند این حرف‌ها را می‌زند!) بگذریم! من یك حرفی را می‌خواهم مطرح كنم. مجلس شورای اسلامی با این عظمت كه قانون‌گذار كشور است و تمام تصمیمات مهم باید در خانه ملت مصوب شود، به صورت علنی برگزار می‌شود ولی چرا آقایان جلسه هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال را به پشت درهای بسته می‌برند؟ چرا یك دوربین تلویزیونی یا خبرنگار را راه نمی‌دهند؟ شاید حرف‌هایی در این جلسات رد و بدل می‌شود كه نباید رسانه‌ای شود یا به صلاح نیست به گوش افكار عمومی برسد. آیا تصمیمات فدراسیون به اندازه مجلس شورای اسلامی حساس و مهم است یا آقایان چای، نسكافه و میوه میل می‌كنند و خبرنگاران را آن پایین و پشت درهای بسته نگه می‌دارند. چرا؟ جالب آن كه هركدام از اعضای هیأت رئیسه هم می‌آیند بیرون، یك حرف می‌زنند. به طور مثال درباره خود شما، دبیری یك صحبتی مطرح می‌كند و بلافاصله همین مصاحبه توسط علی كفاشیان تكذیب می‌شود! واقعاً تأسف‌برانگیز است. حداقل یك سخنگو برای خودشان بگذارند، مثل وزارت امور خارجه كه با وجود این همه مسئول و وزیر و معاون و ... یك سخنگو دارد. او می‌آید برنامه‌ها و سیاست‌های این وزارتخانه را برای رسانه‌ها بیان می‌كند. یعنی چی؟ پشت این درهای بسته چه تصمیماتی گرفته می‌شود كه فوتبال ما امروز موفق شده است؟! اجازه بدهید دو تا خبرنگار در این جلسات باشد. دو تا دوربین كه گوشه‌هایی را نشان دهد. چه اشكالی دارد؟! لابد اشكال دارد دیگر! من نمی‌دانم وقتی آنجا دارند برای فوتبال مملكت تصمیم می‌گیرند، چه اشكالی دارد مردم بدانند و جلسات با حضور رسانه‌ها برگزار شود؟ این یكی یك چیزی می‌گوید آن یكی چیزی دیگر ... دیروز كه با دبیری حرف می‌زدم می‌گفت در جریان خیلی چیزها نیستم. عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال هیچی نمی‌داند. شما یك زنگ به كمیته انضباطی بزنید، ببینید چند صد تا شكایت بابت طلب بازیكنان روی میز كمیته انضباطی است. به جای حرف زدن درباره من كه نه در پی طلب پول از فدراسیون فوتبال هستم و نه دنبال پست و مقام، بروید تكلیف قرارداد آل‌اشپورت را مشخص كنید. كیفیت لباس‌های آل‌اشپورت را چطور دیدید؟ اصلاً من یك چیزی بگویم. شما اگر می‌خواهید به فوتبال این مملكت خدمت كنید، بروید روی این قضیه كار كنید. اینكه علی كریمی با چه كسی مشكل دارد یا علیه كدام فرد حرف زده، مهم نیست. در دنیا هم این مسائل بزرگنمایی می‌شود. مورینیو همیشه با آرسن ونگر درگیر است و در ایران هم قرار نیست همه بازیكنان و مربیان با هم رفیق باشند. من می‌خواهم ببینم قرارداد یك اسپانسر لباس چه جوری باید باشد كه هیچ كس از آن سر درنمی‌آورد و فقط دو تا امضا پای آن دیده می‌شود؟! دنبال این باشید كه هر اردوی تیم ملی از چند روز قبلش در تكاپوی جور كردن لباس تمرین باشد. شنیدیم در اردوی آفریقای‌جنوبی حتی برای مایحتاج اولیه و خریدهای روزانه هم مشكل داشتید! مشكلاتی كه اسمش مشكل نبود. خنده‌دار بود! بازیكنان بابت نگرفتن پاداش صعود به جام جهانی ناراحت بودند و مرتب این حرف‌ها را در اردو می‌شنیدم. به همین خاطر گفتم اگر كاری از دستم برمی‌آید، انجام دهم. دم آقای هدایتی هم گرم كه روی مرا زمین نزد. آورد و پول را داد. من هیچ اطلاعی ندارم و هنوز نمی‌دانم حساب جام جهانی‌شان تسویه شد یا نه! ظاهراً یك روز قبل از پرواز تیم ملی به مقصد سیدنی و جام ملت‌های آسیا، حسین هدایتی چكی به عنوان پاداش به شما داده، درست است؟ ۱۱ صبح فردایش چك حسین هدایتی نقد شد و من هم همان مبلغ را بدون كم و كاست تحویل فدراسیون دادم. چرا علی كریمی این چك را نقد كرد؟ چون دو فقره چك پرداخت شد، یكی به مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان در وجه من كشیده شده بود و سیصد و خرده‌ای هم در قالب چكی دیگر... جالب شد! خب اگر دعوای علی كریمی بر سر پاداش ملی‌پوشان بوده می‌توانسته زمان نقد كردن چك، پول خودش را بردارد. این طور نیست؟ من نمی‌خواهم این حرف را بزنم اما بسیاری از همدوره‌هایم شاهدند كه بارها از حق خودم گذشتم. باور كنید از حقم گذشتم نه اینكه یك چیزی بوده باشد بخواهم بگویم، نمی‌خواهم. از قراردادم گذشتم ولی حالا این پاداش كه حق علی كریمی نبوده، درست هم نبوده كه سهمی از آن بخواهم را طلب کنم. حالا كه بحث به اینجا كشید می‌خواهیم به ۸ دی ماه ۱۳۹۳ برگردیم. روزی كه به نشانه قهر هتل آزادی و اردوی تیم ملی را ترك كردید. باز هم می‌خواهید به سكوت خود درباره این اتفاق ادامه دهید؟ می‌خواهم اینجا یك چیزی را بگویم كه اصلاً دلیل قهر آنچنانی نبوده است. ما آمدیم برای كمك كردن به تیم ملی این مملكت. آمدیم و گفتیم وضع خوب می‌شود اما نشد! از همان روز اول مشكل لباس بود. مشكل نمی‌دانم آب معدنی بوده است، مشكل X بوده، مشكل Y بوده است. مشكلات خیلی زیاد بوده است. من آدمی هستم كه واقعاً نمی‌توانم ببینم یك اتفاقاتی دارد می‌افتد، باز بمانم و کار کنم. شما ببینید برای موفقیت یك تیم خیلی فاكتورها باید وجود داشته باشد. سرمربی تیم چه كسی باشد، یك فاكتور است. انتخاب بازیكنان یك فاكتور است. در كنارش امكانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری هم باید باشد. زمین تمرین و ... هم كه ماشاءا...! آقا من مربی كه نباید هر روز صبح به صبح ببینم چمن زمین تمرین كوتاه شده یا نه؟ آبیاری شده یا نه؟ من بروم و ببینم لباس‌های تیم ملی شسته شده و چیده شده سرجایش است یا نه؟ باید همه چیز آماده باشد ... بحث دیگری كه بعد از ترك اردوی تیم ملی توسط شما مطرح شد، این بود كه علی كریمی وقتی متوجه شده نمی‌تواند در جام ملت‌ها روی نیمكت تیم ملی بنشیند و بالاجبار باید می‌رفته بالا، روی سكوها می‌نشسته دلخور شده و تصمیم به جدایی گرفته است. شما این حرف را تأیید می‌كنید؟ آنهایی كه این حرف را مطرح كردند كاش كمی تحقیق می‌كردند. من می‌توانستم به عنوان مشاور فنی روی نیمكت تیم ملی در جام ملت‌های آسیا بنشینم، آدم‌های بی‌سواد و شایعه‌سازی كه نمی‌دانند، بدانند توی آیین‌نامه برگزاری مسابقات این نكته آمده بود، شما بگویید خبیری روی نیمكت پرسپولیس با چه سمتی نشسته است؟ مدیر رسانه‌ای. چطور مگر؟ تمام شد و رفت. مطالعه كنید بعد حرف بزنید. من اصلاً مدرك مربیگری ندارم. مدرك B را كه فدراسیون به صورت افتخاری به من می‌داد. اصلاً مدرك هم نمی‌دادند می‌توانستم به عنوان مشاور فنی روی نیمكت تیم ملی بنشینم. ID كارت هم صادر می‌شد ولی متأسفم كه این شایعات مطرح شد. از آن گذشته اصلاً من می‌رفتم آن بالا روی سكوها می‌نشستم. چی می‌شد؟ مهم موفقیت تیم ملی بود. چطور تا وقتی آن سه بازی تیم ملی می‌برد همه چیز OK بود ولی بعد از حذف شدن مقابل عراق همه‌ كاسه و كوزه‌ها سر من شكسته شد؟ نبود من؟ نرفتن من باعث حذف تیم ملی شد؟ تا جایی كه حافظه‌مان یاری می‌كند، كسی در آن مقطع چنین حرفی علیه شما مطرح نكرد، نه رسانه‌ها و نه سرمربی تیم ملی و... الان سرمربی تیم ملی كارلوس كروش است. شما اگر بروید یواخیم لو سرمربی تیم ملی آلمان كه در خاك برزیل قهرمان جام جهانی شد را هم به ایران بیاورید ولی به او امكانات ندهید موفق نمی‌شود. پس برای رسیدن به موفقیت همه عوامل باید كنار هم باشد ولی فدراسیون فوتبال ما فاقد این پتانسیل و مدیریت برای رسیدن به موفقیت است. آن روز خاصی كه اردو را ترك كردید واقعاً قهر با شخص خاصی مطرح بود یا یك لحظه تصمیمی شخصی گرفتید؟ نه، قهری در كار نبود. من نمی‌توانستم با این شرایط بمانم و كار كنم. شاید دوستان بتوانند و قراردادشان را هم تمدید كنند اما واقعاً شرایط برای موفقیت تیم ملی مهیا نیست. پس فردا اگر من می‌رفتم و تیم نتیجه‌ای نمی‌گرفت تمام كاسه و كوزه‌ها باز هم بر سر من علی كریمی شكسته می‌شد. بنابراین رفتم تا با رفتنم به تیم ملی كمكی كرده باشم. متأسفانه نباید این حرف را بزنم اما هر چهار تا اردو به ملی‌پوشان لباس می‌دادند، كجای دنیا این طوری است؟ افغانستان هم این شرایط را ندارد! بعد همان لباس‌ها را در پایان اردو پس می‌گرفتند تا آن را شسته و در اردوی بعدی در اختیار ملی‌پوشان بگذارند! حال شما تصور كنید اردوی بعدی ملی‌پوشان جدیدی به تیم ملحق می‌شدند كه سایز آنها به قبلی‌ها نمی‌خورد و بالاجبار باید همان لباس كوچك یا بزرگ را می‌پوشیدند و واقعاً ‌مسخره است. شانس آوردیم كار خودمان به عنوان مربی به شستن لباس ملی‌پوشان كشیده نشد. البته اگر ادامه می‌دادیم شاید همین اتفاق می‌افتاد. شما به عنوان خبرنگار رسالتی بر عهده دارید. باید بروید و قرارداد آل‌اشپورت را بررسی كنید. برنامه‌های تلویزیونی آقای فردوسی‌پور چرا نمی‌آید قرارداد آل‌اشپورت را نشان بدهد؟ اصلاً‌ متن و مفاد قرارداد را منتشر كند. شنیدیم لباس‌ها بعد از شستن كوچك می‌شده است! بدتر از آن لباس را در پایان اردو پس می‌گرفتند. بالاخره بازیكن ملی‌پوش به خانه و محلش برمی‌گردد. هواداران، خانواده، برادر، خواهر، فك و فامیل و بچه‌محل‌ها لباس او را یادگاری می‌خواهند. همین الان با وجود خداحافظی‌ام توی كوچه و خیابان از من لباس می‌خواهند. خداوكیلی بازیكن ملی‌پوش باید خجالت بكشد كه لباس اضافی ندارد؟! یا بازیكنی كه جدید دعوت می‌شود شاید دیگر دعوت نشود. نباید آن بازیكن یك لباس تیم ملی را به عنوان یادگاری برای فرزندان و نوه‌های خود داشته باشد؟ واقعاً زشت است طرف با سایز اسمال می‌آمد و باید سایز لارج می‌پوشید! اگر در یك بازی رسمی یا دوستانه تیم ملی بازیكن حریف به رسم معمول درخواست تعویض لباس با بازیكن ایران را می‌كرد، تكلیف ملی‌پوش ما چه بود؟ نمی‌گذاشتند عوض كند! قبل از بازی آقایان سرپرست و مسئول فدراسیون اعلام می‌كردند كه كسی حق تعویض لباس خود با بازیكنان حریف را ندارد! چرا؟ خودشان می‌گفتند برای بازی بعد لباس نداریم و باید از همین لباس‌ها استفاده كنیم! همیشه حرفم این است كسانی كه نمی‌توانند یك مشكل لباس را حل كنند نباید از آنها انتظار كارهای بزرگتری را داشت. این هوادارانی كه به علی كریمی رأی دادند، انتظار دارند شما كلاس‌های مربیگری را پشت‌سر گذاشته و به فوتبال برگردید. من تا وقتی این جور آدم‌ها بالای سر فوتبال ایران هستند هیچ علاقه‌ای به بازگشت به این فوتبال ندارم. آدم‌هایی كه بعد از صعود به جام جهانی اولین پاداش را خودشان برمی‌دارند، اولین ماشین را خودشان برمی‌دارند، به درد فوتبال ما نمی‌خورند. علی كریمی زمانی به این فوتبال برمی‌گردد كه بداند مدیرانی آمده‌اند تا واقعاً به فوتبال ایران خدمت كنند نه به خودشان! هر موقع چنین آدمی آمد توی فوتبال، من هم می‌آیم و هر چه در توانم باشد برای مردم كشورم انجام می‌دهم. شما كه از مدیران فعلی انتقاد می‌كنید چه مدیرانی را قبول دارید؟ بالاخره می‌آیند. هر كدام از این آقایان غیرفوتبالی كه مدیر شده‌اند بالاخره یك تاریخ مصرفی دارند و تمام می‌شوند و می‌روند! یك روزی افرادی مثل صفایی فراهانی یا دادكان پیدا می‌شوند، كما اینكه همین الان هم همه می‌گویند خدا پدر و مادر صفایی‌فراهانی را بیامرزد كه همین كمپ تیم‌های ملی را ساخت، وگرنه ملی‌پوشان ما هر روز باید در یك زمین تمرین می‌كردند! یا همین‌طور دكتر دادكان كه برای فوتبال این مملكت كم زحمت نكشید. امیدوارم هر چه زودتر كسی بیاید و در رأس ‌این فوتبال قرار بگیرد كه برای خدمت كردن آمده باشد نه كسانی كه به پاداش تیم ملی هم رحم نمی‌كنند. چرا باید تداركات تیم كه نیاز مالی هم دارد، ۳ میلیون تومان بگیرد و آقایان بالاترین پاداش‌ها را به خود اختصاص دهند؟ ولی برخی‌ها شاید بگویند مسئولان فدراسیون فوتبال آلمان كه قهرمان جام جهانی شدند هم پاداش می‌گیرند! ببینید پاداش تیم ملی متعلق به بازیكنان است. فدراسیون فوتبال آلمان خزانه‌اش پر و پیمان است. در حساب بانكی فدراسیون آلمان آنقدر نقدینگی وجود دارد كه مشكلی پیش نمی‌آید. اینجا چطور؟ حقوق كارمندان فدراسیون با تأخیر ۱۰، ۱۵ روزه پرداخت می‌شود. منظورتان مهدی محمدنبی دبیركل سابق فدراسیون است؟ خیلی‌ها در فدراسیون پاداش گرفته‌اند كه حق‌شان نبود. تداركات تیمی كه از صبح تا شب و شب تا صبح زحمت می‌كشد، سرپا ایستاده و كار می‌كند، آن موقع فقط ۳ میلیون تومان باید بگیرد؟ این رواست؟ یك كسی مثل اشكان دژاگه كه به خاطر مصدومیت نتوانست در ۳ بازی مقدماتی جام جهانی برای تیم ملی بازی كند، باید از پاداش صعود به جام جهانی محروم شود؟ یكسری بازیكن كه فقط در ۲، ۳ تا بازی آخر بودند، پاداش گرفتند ولی به اشكان و همین ‌طور سیدمهدی رحمتی پاداش نرسید، چرا؟ آن افرادی كه بازی‌های آخر اضافه شدند و بازی نكردند و حتی در لیست ۱۸ نفره تیم ملی هم نبودند، پاداش گرفته و زحمتكشان قبلی نگرفتند. حالا چند نفر دیگر هم شاید غیر از اشكان و سیدمهدی باشند كه من نام آنها را فراموش كرده باشم. چرا به این مسائل نمی‌پردازید؟ اتفاقاً ما با اشكان دژاگه مصاحبه‌ای اختصاصی انجام دادیم كه همین حرف‌ها را زد و منتشر شد. آقا من یك چیزی از زمان سرمربیگری بلاژویچ و ریاست صفایی‌فراهانی همین الان یادم آمد كه باید بگویم. بازی با تایلند بود. فكر كنم كه مصدوم بودم و به جان ۳ تا بچه‌هایم انتظار پاداش نداشتم. رضا چلنگر شاهد زنده است. می‌توانید بپرسید. بعد از آن بازی بلاژویچ آمد و به همراه مسئولان تیم ملی به من پاداش دادند. پاداش كامل دادند، در حالی كه گفتم من پاداش نمی‌خواهم، حق من نیست اما بلاژویچ گفت تو بازیكن فیكس من بودی و به خاطر مصدومیت نتوانستی بازی كنی، این پول حق توست. پاداش را برگرداندید؟! (با صدایی رسا) نه، پاداش را به من دادند ولی می‌خواهم طرز فكر آن مقطع را با الان مقایسه كنید. یك بازیكن ۵، ۶ تا بازی بوده ولی ۳ بازی نبوده، پاداش به او نمی‌رسد. این درست نیست. چه كسی باید مدیریت كند؟ كجای دنیا به كاپیتان تیم پاداش صعود به جام‌ جهانی را می‌دهند تا تقسیم كند؟ اگر آقای یكتا، نمونه‌ای سراغ دارید به من هم بگویید تا بدانم؟ (بدون آنكه منتظر جواب ما شود، خودش ادامه می‌دهد) پاداش باید توسط سرپرست تیم یا مسئولان فدراسیون تقسیم شود نه كاپیتان تیم ملی! البته این موضوع به الان برنمی‌گردد و سابقه دارد. قبلاً هم مشابه این اتفاق می‌افتاده است. بی‌تعارف زمانی كه شما كاپیتان تیم ملی بودید، پاداش تیم ملی را بین بازیكنان تقسیم نكردید؟ به من چه ربطی داشت؟ این از ضعف مدیریت فدراسیون است. اصلاً بازیكن حق ندارد در این مسائل دخالت كند. وظیفه من نبود بخواهم پاداش تقسیم كنم. آقایان فدراسیون‌نشین پاداش گرفتند نوش‌جان‌شان ولی اگر من جای آنها بودم، آن پاداش را خرج فدراسیون می‌كردم و حقوق كارمندان را می‌دادم. تمام دلخوشی كارمندان فدراسیون همین حقوق ماهانه است كه به زن و بچه‌شان تعلق دارد. شغل دیگری هم ندارند. اتفاق خوبی دوشنبه شب افتاد. به بخش‌های خوب فوتبال فكر كنید. لطف هواداران كه همواره نصیب من شده است ولی كاش شرایطی پیش بیاید تا دل این هواداران كه تنها دلخوشی‌شان فوتبال است، شاد شود. وقتی می‌روند استادیوم، با خنده و شادی استادیوم را ترك كنند نه با اخم و اشك و گریه... آقای عضو هیأت رئیسه می‌گوید آمدیم كه اگر بتوانیم این فوتبال را درست كنیم. آقا جان، اگر بتوانیم نداریم! اگر نمی‌توانید، بروید. شما می‌خواهید فوتبال درست شود و دنبال این خط بروید. من علی كریمی مدتی در این فوتبال بودم و از قِبل همین فوتبال هم به خیلی چیزها رسیدم. الان تمام شده است. دیگر نمی‌توانیم بازی كنیم. كنار گود هستیم ولی شما همیشه بودید و هستید و باید واقعیات را بنویسید. اما حرف امثال علی كریمی هم تأثیرگذار است. شاید هم به مراتب بیشتر از نوشته‌های من نوعی... شما سال‌های سال هستید و خواهید بود. خداوكیلی این كاستی‌ها را دنبال كنید و آنقدر بنویسید كه آدم‌های ناتوان از این فوتبال بروند و جای آنها افراد مدیر و مدبر بیایند. روزنامه شما را خیلی‌ها می‌خوانند و برخی‌ها صبح به صبح روز خودشان را با روزنامه‌تان شروع می‌كنند. نقد منصفانه و بی‌طرف شما خیلی می‌تواند كمك كند. شما به عنوان علی كریمی هم این وظیفه را دارید. من همین الان هم می‌دانم وقتی حرف‌هایم چاپ شود، برخی‌ها می‌گویند علی كریمی دوباره شروع كرد و شهر را به‌هم ریخت. آقا بگذارید شهر به‌هم بریزد. من اگر فوتبال را به‌هم بریزم، بهتر از آن است كه كسی كه نمی‌داند فوتبال چیست، بیاید و شهر را به‌هم بریزد! من حداقل حق آب و گلی داشته باشم و اگر به آقایان برنخورد خاك همین فوتبال را خورده باشم. دوباره برگشتید به شهرام دبیری؟! یكسری این حق را ندارند درباره فوتبال صحبت كنند. بگذارید یك سال از حكم و انتخاب‌تان بگذرد و بعد بیایید درباره فوتبال ایران و آدم‌هایش صحبت كنید. بار دیگر از شما می‌خواهم روی این مسئله مانور كنید كه چرا جلسات هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال پشت درهای بسته برگزار می‌شود؟ هر چند می‌دانم با حرف‌های علی كریمی این فوتبال درست نمی‌شود اما من باز هم حرف دارم. خیلی هم حرف دارم و به مرور همه این حرف‌ها را خواهم زد. آقا بنویسید علی كریمی فوتبالش تمام شد و خداحافظی كرد. بارها گفته‌ام و باز هم می‌گویم نه دنبال پست هستم، نه مقام و الحمدلله به اندازه خودم دارم، به همین خاطر جلوی هر كس و ناكسی سر خم نمی‌كنم و به خاطر پول سازش نمی‌كنم. این روش زندگی من در دوران بازی بود و مطمئن باشید اگر یك روز هم از عمر علی كریمی باقی مانده باشد، همین روش را ادامه می‌دهد و بنویسید به خودم به خاطر این اخلاقم افتخار می‌كنم. شاید به همین خاطر هم باشد كه مردم علی كریمی را دوست دارند و... تمام شد و رفت! من خاك پای مردم هستم ولی باز هم معذرت می‌خواهم كه شاید حرف‌هایی زدم و ... می‌دانم این حرف‌ها دردی را دوا نمی‌كند. بسیار خب، راستی قرار بود كلاس‌های مربیگری را دنبال كنید، چه شد؟ اتفاقاً به نكته خوبی اشاره كردید. بنویسید تا زمانی كه این آقایان در فدراسیون به عنوان مسئول و عضو هیأت رئیسه هستند، دنبال مدرك مربیگری از این فدراسیون نمی‌روم! من مدرك مربیگری‌ای كه این فدراسیون بخواهد به كریمی بدهد را نمی‌خواهم وگرنه ثبت‌نام می‌كردم. دنبال پست و مقام هم نیستم وگرنه می‌چسبیدم به تیم ملی و ول نمی‌كردم! چرا فوتبال ایران نباید راه فدراسیون والیبال را برود؟ شما باید اینها را بنویسید. رسانه‌های تأثیرگذار باید آنقدر بنویسند و نقد كنند كه آسیا برای فوتبال ایران درست مثل والیبال كوچك شود و فقط به جام‌ جهانی و المپیك فكر كنیم. الان می‌بینید همه لحظه‌شماری می‌كنند مسابقات لیگ جهانی ۲۰۱۵ والیبال شروع شود و بچه‌ها سنگ تمام بگذارند. علی‌آقا، خیلی ممنون كه امروز (چهارشنبه) وقت خودتان را در اختیار ما گذاشتید و تقریباً سؤالات ما به انتها رسیده است. اگر حرف ناگفته‌ای دارید، در خدمتیم. نه، من هم از شما تشكر می‌كنم و امیدوارم صحبت‌هایم بی‌كم و كاست و بدون یك واو اضافه و یك واو كم، هر آنچه را گفتم بنویسید تا مردم از واقعیت‌های فوتبال ایران باخبر شوند. خیال‌تان راحت باشد! ممنون و خداحافظ! از شما چه پنهان حدود ۲۰ دقیقه پس از اتمام گپ و گفت با علی كریمی، این ستاره محبوب مجدداً با نگارنده تماس گرفت كه بی‌كم و كاست از نظرتان می‌گذرد: سلام، علی‌آقا در خدمتیم. همین الان دیدم كه یكی از سایت‌های خبری، مطلبی منتشر كرده و دوستان باز هم از روی تخیلات خودشان قصه ساخته‌اند! چی شده؟ نوشته‌اند علی كریمی به این دلیل اردوی تیم ملی را ترك كرد كه بازیكنان او را مسخره كرده و دست می‌انداختند! (با صدایی بلند و عصبانیت شدید ادامه می‌دهد) احترام همه ملی‌پوشان واجب است ولی از قول من بنویسید گنده‌تر از این بازیكنان هم نمی‌توانند علی كریمی را مسخره كنند (صدایش بالاتر می‌رود). بنویسید هنوز مادر نزاییده بازیكنی بخواهد علی كریمی را مسخره كند و این اتفاق در بایرن مونیخ آلمان نیفتاد چه رسد به فوتبال ایران و... (كمی با كریمی صحبت می‌كنیم و وقتی آرام‌تر می‌شود می‌گوید) البته این مطلب را هم حتماً بنویسید من غیر از عزت و احترام چیز دیگری از بازیكنان تیم ملی ندیدم و امیدوارم دوستان شما به جای این اخبار كذب، حقایق را بنویسند.
مناظره های تلویزیونی بر سر ماندن و نماندن کی روش در حال پخش است و در این میان شنیدن سخنان موافقان و مخالفان کی روش برای بینندگان تلویزیونی جذاب است. به گزارش وب سایت رسمی برنامه نود، پس از برنامه نود دوشنبه شب، دو برنامه ورزشی دیگر در شبکه های خبر و ورزش سه مناظره برای ماندن یا رفتن کی روش روی آنتن بردند که در هر سه برنامه موافقان و مخالفان کی روش و حتی کسانی که مواضعی بینابین دارند به اظهار نظر پرداختند. آخرین برنامه تلویزیونی که در شبکه ورزش پخش شد و به مناظره اختصاص داشت برنامه میدان بود که در آن یکی از روزنامه نگاران حاضر در برنامه از هومن افاضلی سوال جالب و عجیبی پرسید. هومن افاضلی عضو سابق کمیته فنی و توسعه فدراسیون و سرمربی و مدیر فنی سابق تیم ملی امید،یک شب قبل اعلام کرده بود که وی کاشف کی روش بوده و کارلوس کی روش را به فدراسیون فوتبال معرفی کرده است. اما در ادامه راه عباس ترابیان سرپرست وقت روابط بین الملل فدراسیون فوتبال برای ورود وی به فوتبال ایران مناظره کرد. اما سوال از هومن افاضلی چه بود که وی برآشفته شد.سوال این بود که یکی از مدیران فدراسیون و کسی که در تیم ملی هم سمت داشته از کی روش تقاضای مجوز تاسیس مدارس فوتبال منچستریونایتد را داشته که سرمربی تیم ملی زیر بار این تقاضای وی نرفته است و همین باعث اختلاف بین مسئول فدراسیون و کارلوس کی روش بوده است. هومن افاضلی با شنیدن این سوال کمی برافروخته شد و البته گفت که در این باره سندی وجود ندارد اما او هم چنین ماجرایی را در فدراسیون شنیده است که برخی به دنبال مجوز منچستریونایتد بوده اند اما در این راه ناکام شده اند. کارلوس کی روش یکی از کسانی است که باشگاه منچستریونایتد به او این اختیار را داده که مجوز تاسیس مدارس منچستر یونایتد را در هر جای جهان به هر کس که تشخیص داد می تواند از عهده این کار بربیاید اعطا کند و امضای او به اندازه امضای رئیس باشگاه منچستر یونایتد معتبر است. اگر این مجوز به هر شخصی اعطا شود،‌محصولات و تجهیزات ورزشی باشگاه منچستریونایتد اعم از پیراهن،‌توپ، وسایل کمک آموزشی فوتبال در رده های سنی مختلف به صورت اختصاصی و اوریجینال و بر اساس نیاز در اختیار نماینده باشگاه در هر جای جهان قرار می گیرد و البته توسعه مدارس در هر کشور هم بر عهده دارای مجوز قرار می گیرد. در ادامه مناظره بحث منافع شخصی مدیران فوتبال ایران مطرح شد و اینکه مسایل مدیریتی بیشتر باعث شده است تا کی روش برای اینکه در فوتبال ایران کار کند، انگیزه ای نداشته باشد. حالا باید به دنبال جواب این سوال رفت که چه کسی از کی روش مجوز تاسیس مدارس باشگاه منچستریونایتد را می خواسته است؟
قبل و بعد از مصاحبه روز دوشنبه کارلوس کی روش با بخش فارسی رادیو سوئد و بیان این جمله که بازی سوئد آخرین مسابقه ای که روی نیمکت ایران می نشیند، طرفداران بی شمار او به صفحه شخصی دکتر حسن روحانی هجوم برده اند. به گزارش وب سایت نود و به نقل از خبرآنلاین، هر لحظه به تعداد کامنت های پیج شخصی رئیس جمهور در اینستاگرام افزوده می شود و هواداران بی شمار این مربی از او درخواست کرده اند که کی روش را حفظ کند. این اتفاق در تاریخ فوتبال ایران بی سابقه بوده است. هزاران هزار کامنت پای عکس های حسن روحانی به چشم می خورد که حکایت از حمایت همه جانبه برای حفظ کی روش دارد و در مقابل، هوداران از وی خواسته اند تا تصمیم تازه ای برای وزارت ورزش بگیرد. پای تمام عکس های رئیس جمهور، کامنت های هواداران دیده می شود. این هواداران با هم قول و قرار گذاشته اند که در بازگشت تیم ملی به تهران، در فرودگاه تجمع کنند و به حمایت از کارلوس کی روش بپردازند.
پیام نوروزی کارلوس کروش برای مخاطبان خبرورزشی کارلوس کروش سرمربی محبوب تیم ملی ایران در پیامی فرارسیدن سال جدید را به همه ایرانیان تبریک گفت. کروش در این پیام می‌گوید: نوروز مبارک. بهترین آرزوها را برای شما و خانواده‌تان دارم. به خصوص هواداران فوتبال در این کشور بزرگ. كارلوس كروش این روزها زیاد حال و حوصله مصاحبه عیدانه را ندارد. از هر دری كه وارد شدیم، او دوباره بحث را جدی كرد و به مشكلات این روزهایش در تیم‌ملی پرداخت. با این همه، برای دقایقی توانستیم با سرمربی پرتغالی درباره فرهنگ ایران، مكان‌های دیدنی‌‌اش و همین‌طور علت محبوبیتش حرف بزنیم. خسته نمی‌شوید از فوتبال؟ فیلم دیدن، برنامه، دوباره فوتبال، خارج، مسابقه، دعوا، داور، پرواز و... نه، من هیچ‌وقت از فوتبال خسته نمی‌شوم چون فوتبال عشق من است. البته صبرم كمتر شده و نمی‌توانم یك سری چیزها را تحمل كنم‌؛ مثل مسائل غیرحرفه‌ای، افرادی كه اخلاق را زیر پا می‌گذارند و همین‌طور افرادی كه سیستماتیك به فوتبال دروغ می‌گویند. وقتی شما به فوتبال دروغ می‌گویید، به مردم دروغ می‌گویید. از آن قسمت فوتبال خسته شده‌ام. دیگر آن صبر و آستانه تحمل را ندارم. دوباره شایعاتی درباره ماندن یا رفتن شما هست. اگر بخواهید در این روزهای پایان سال حرف خوبی با مردم بزنید، چیست؟ ببینید پیغام امیدبخشی كه می‌خواهم به هواداران بدهم، این است كه تمركز ما بیش از اندازه روی اشخاص است؛ مثل دایی، كروش، منصوریان، كفاشیان، كاشانی، اولیویرا و ... اگر می‌خواهید پیغام خوبی به فوتبال بدهید، این كار باید متوقف شود. كشتن فوتبال به هیچ‌وجه مناسب نیست. فراتر از اینكه به فكر اشخاص باشیم، باید به فكر توسعه فوتبال و هدفمند كردن راه‌مان برای موفقیت در فوتبال باشیم. پیام روحیه‌بخش و مثبت می‌تواند این باشد كه همه دست به‌ دست هم بدهیم تا یك راه‌حل پیدا كنیم. باید تبدیل به یك خانواده بزرگ شویم كه به دنبال راه‌حل هستیم. هیچ شخصی فراتر از این تصویر و عكس نمی‌تواند درباره فوتبال حرف بزند. كفاشیان نایب‌رئیس AFC است. آنجا این دیگر كفاشیان نیست، بلكه فوتبال ایران است كه نایب‌رئیس شده است. ما می‌توانیم نظرات مختلفی داشته باشیم ولی كفاشیان در كنفدراسیون باید نماینده ما باشد. فكر می‌كنید چرا محبوب هستید؟ خوش‌تیپی، خوب حرف زدن، برنامه‌ریزی، چهره‌تان، نتایج‌‌تان یا ... من ۳۳ سال است در فوتبال هستم. همیشه همین‌طور بوده‌ام. همین لباس را پوشیده‌ام. تز فكری‌ام همین بوده. البته خوش‌تیپ‌تر نمی‌توانم باشم چون در ایران واقعاً پیر شدم. فقط یك جواب هست؛ بعضی از افراد توقع‌شان این است كه هواداران فوتبال را احمق بدانند. فكر می‌كنند آنها تحصیلكرده نیستند ولی به نظر من هواداران فوتبال كاملاً تحصیلكرده هستند و احمق نیستند. نتایج را كاملاً درك می‌كنند. یك مسئله هست؛ وقتی بازی فوتبال تمام می‌شود، تو نمی‌توانی یك چیز را تغییر دهی‌؛ افتخار و شور و شعفی كه دارند. اگر بتوانیم یك كاپ قهرمانی هم رویش اضافه كنیم كه دیگر چه بهتر. این چهارمین سال است كه عید نوروز در تهران هستید. نوروز برای شما چه جذابیتی دارد؟ (در همین لحظه صدای انفجاری از خیابان به گوش می‌رسد) داریم صدای چهارشنبه‌سوری را می‌شنویم! (خنده) دو دلیل داشت كه من به ایران برگشتم؛ چون اعتماد قلبی به بازیكنان و هواداران فوتبال ایران داشتم و همین‌طور اصحاب رسانه. در درجه دوم اعتقاد داشتم مأموریتم در ایران به اتمام نرسیده است. اگر امكانات لازم برای ما مهیا باشد، آرزوی ما صعود به مرحله دوم جام‌جهانی‌ ۲۰۱۸ است ولی با جنگی كه پیش‌رو داریم‌؛ سرمربی تیم‌ملی احساس خطر می‌كند. سرمربی احساس شرم می‌كند و مربیان تیم‌ملی مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرند. وقتی اتحادی در فدراسیون نیست و در آن تفرقه وجود دارد، اگر حمایت مالی را نداشته باشیم و اردوها را از دست بدهیم، اگر احساس خطر كنیم و شروع كنیم به دخالت در كارهای فنی تیم‌ملی، این ریسك وجود دارد كه حتی به جام‌جهانی‌ صعود نكنیم. افرادی كه دارند به فوتبال دروغ می‌گویند، حواس‌شان را جمع كنند. استرالیا، قطر، ژاپن و سایر رقبای ما دارند پیشرفت می‌كنند. اگر فوتبال ایران دست دروغگوها باشد، ضرر می‌كند. بنویسید كه در این صورت رسیدن به جام‌جهانی‌ ممكن نخواهد بود. ببین! (كروش هم می‌گوید ببین! و می‌خندد) در این چند سال چقدر ایرانیزه شده‌اید؟ چقدر با فرهنگ ایران آشنا شده‌اید؟ من همیشه تلاشم را كرده‌ام كه راجع به فرهنگ، تمدن و قدمت ایران اطلاعات كافی داشته باشم. همیشه تلاش كرده‌ام درك درستی از فرهنگ ایرانی داشته باشم و فكر می‌كنم موفق بوده‌ام. تنها مسئله‌ای كه افسوس می‌خورم، این است كه شاید گوشه‌هایی از كشور ایران بوده كه هنوز نرفته‌ام. كجاها را دوست دارید ببینید؟ برای مثال شهر یزد. نزدیك هم هست. دوستان و خانواده‌ام همه به آنجا رفته‌اند ولی خودم مدام با اسدی و كفاشیان جلسه می‌گذارم. مكان‌های تاریخی را ظاهراً خیلی دوست دارید. (آرین حواسش به طرف دیگری است و كروش با خنده می‌گوید ببین!) جای دیگری كه حتماً باید ببینم و آرزوی بزرگم حضور در بندرعباس است. دوست دارم قلعه پرتغالی‌ها را ببینم. می‌خواهم حتماً به آنجا سر بزنم. چندین سال پیش یكسری از ایرانی‌ها بودند كه پرتغالی‌ها را انداختند بیرون و فكر می‌كنم الان هم می‌خواهند من را بیرون بیندازند. (عكس‌هایی از قلعه پرتغالی‌ها را به او نشان می‌دهیم و ادامه می‌دهد) حتماً باید آنجا را ببینم. در فرهنگ ایرانی چه چیز خاصی دیده‌اید؟ مطمئناً تخت جمشید و پرسپولیس در حومه شیراز. شكی ندارم كه آنجا را هرگز فراموش نخواهم كرد. برای تك‌تك شهرهای ایران احترام زیادی قائل هستم، برای تمام اماكن تاریخی تهران، كلیساهای قدیمی و سنتی ولی تخت جمشید و پرسپولیس تنها متعلق به تاریخ جهان و تمام مردم دنیاست. و در پایان آرزوی شما برای پایان سال چیست؟ برای مردم ایران بهترین آرزوها را می‌كنم و امیدوارم بتوانیم در تیم‌ملی موفق باشیم و آنها را خوشحال كنیم.
‌ زندانی شدن محمد مایلی‌کهن همه دوستداران و اهالی فوتبال را غافلگیر کرد. طرفداران پرسپولیس و فوتبال در سرتاسر کشور می‌خواستند به هر نحوی که شده از صحت این مطلب و ادامه ماجرا باخبر شوند. دوستان و آشنایان و شاگردان مایلی‌کهن نگران‌تر از دیگران از پاسخگویی به مردم عاجز بودند... راستش را بخواهید چگونگی این داستان هنوز برای صاحب‌نظران جای سؤال است كه چرا علی دایی روی شكایت خود ایستاد و به چه دلیل محمد مایلی‌كهن برای رفتن به زندان این قدر عجله داشت و اصرار ورزید؟!طی روزهای اخیر خیلی‌ها پیرامون این اتفاق مصاحبه كردند و به اظهار نظر پرداختند اما علی كریمی به‌رغم گفت‌وگوی تلویزیونی پرسروصدای خود با برنامه ۹۰ در این رابطه حرفی نزده بود تا اینكه دیروز تصمیم گرفت سكوت خود را بشكند.مصاحبه تلفنی با علی كریمی آن هم پس از مدت‌ها ما را حسابی غافلگیر كرد و حالا از شما دعوت می‌كنیم ماحصل آن را در قالب مصاحبه بخوانید، مصاحبه‌ای كه هیچ نیازی به ضبط‌ صوت و... نداشت و بدون كم و كاست از نظرتان می‌گذرد. ‌ لابد از ماجرای زندانی شدن محمد مایلی‌كهن باخبر شدید؟ متأسفانه اتفاق خیلی بدی افتاده است كه ظاهراً كاری هم دیگر از كسی برنمی‌آید. باید جلوی این اتفاق پیش از این گرفته می‌شد تا كار به اینجا نكشد كه... (سكوت می‌كند) ‌ مقصر چه كسی است؟ بحث من مقصر و این حرف‌ها نیست. معتقدم محمد مایلی‌كهن مثل همیشه روی حرفش و اعتقادی كه دارد ایستاد و این حكم هم برایش صادر شد. ‌ ولی آن طرف ماجرا یعنی علی دایی هم اعتقاد دارد كه محمد مایلی‌كهن به خانواده‌اش اهانت كرده و به همین دلیل تا آخر شكایت خود را پیگیری كرده است؟ (با لحنی تند) ما كه اهانتی در حرف‌های مایلی‌كهن ندیدیم. شما بگویید حاجی چه اهانتی به آقایان كرده است؟ (توضیحی درباره یك مصاحبه مایلی‌كهن داده و تأكید می‌كنیم كه به هر حال درست نیست در یك دعوای فوتبالی پای خانواده كسی وسط بیاید یا مسائل شخصی پیش كشیده شود و این نحو گفتار پسندیده نیست و بهتر است مایلی‌كهن هم با خود علی دایی درگیر می‌شد نه اینكه...) ببینید، آن حرف مال كی بوده است؟! ‌ به تازگی بوده و... خدا رفتگان شما را بیامرزد! ماشاء‌ا... به لطف تكنولوژی همه شما خبرنگاران از این امكانات برخوردارید كه بلافاصله بگردید و تاریخ مصاحبه‌ها را پیدا كنید. همین الان هم بروید و ببینید كه مایلی‌كهن چه زمانی این حرفی كه شما به صورت خصوصی به من زدید را مطرح كرده است؟ (بدون آن كه منتظر پاسخ ما شود ادامه می‌دهد) اما شكایت آقایان مال امروز و این حرف نیست. از مدت‌ها قبل شكایت كرده‌اند. ضمناً تا آنجایی كه من مایلی‌كهن را می‌شناسم حاجی از این مرام‌ها ندارد كه به خانواده كسی توهین كند!‌ به هر حال اتفاقی كه نباید می‌افتاد، افتاد. از فردا این حركت زشت بدعت می‌شود و همه از هم شكایت می‌كنند. هر كس علیه كسی مصاحبه كند باید به زندان برود و حبس بكشد و این واقعاً مسخره است! ‌ با این حساب علی كریمی كه به انجام مصاحبه‌های جنجالی و تند شهره است، باید ساكت شود (به شوخی) از شكایت و شكایت‌كشی‌های احتمالی واهمه‌ای ندارید؟ از قول من بنویسید اگر یك روز از زندگی علی كریمی مانده باشد حرف دلم را می‌زنم و از شكایت و شكایت‌كشی نمی‌ترسم. فقط آن بالایی است كه علی كریمی را می‌ترساند نه این و آن! ‌ یعنی علی كریمی هم می‌خواهد ادامه‌دهنده راه مایلی‌كهن باشد؟! آدم با آدم فرق می‌كند. حاجی‌مایلی سیستم زندگی خودش را دارد و من هم روش خودم را دارم. خودتان هم می‌دانید زیاد اهل مصاحبه نیستم و بر خلاف بعضی‌ها حرفم را پس نمی‌گیرم (به شوخی ادامه می‌دهد) لابد الان هم شما دارید صدایم را ضبط می‌كنید چون این روزها مد شده، همه صدای یكدیگر را ضبط می‌كنند! ‌ نه! مصاحبه با علی كریمی نیازی به ضبط‌ صوت ندارد. راستی روی حرف‌هایتان در برنامه ۹۰ هستید؟ چرا نباشم؟ فیلمش موجود است. خودم آن حرف‌ها را زدم، بدلی هم ندارم كه جای علی كریمی صحبت كند، داداش دوقلو هم كه ندارم. آن مصاحبه حرف‌های دل خودم بود كه زدم و فكر نمی‌كنم صحبت بدی را مطرح كرده باشم. ‌ برخی‌ها معتقدند اسطوره‌ها نباید به جان هم بیفتند! (ناگهان عصبانی می‌شود) كی گفته من اسطوره هستم؟ اصلاً خوشم نمی‌‌آید كسی به من اسطوره بگوید. لطفاً شما هم به من اسطوره نگویید و از بقیه هم می‌‌خواهم چنین لقبی به علی كریمی ندهند. ‌ اینها تعارف است یا اینكه... (با لحنی عصبانی‌تر) آقای عزیز! من اصلاً در خودم نمی‌بینم كه اسطوره باشم. هر وقت این كلمه را می‌شنوم عرق می‌كنم و از خجالت آب می‌شوم. اسطوره بودن یكسری فاكتور می‌خواهد كه من فاقد آن هستم. متأسفانه مشكل فوتبال ایران این است كه خیلی ادعایمان می‌شود و مثل نقل و نبات القاب بین افراد تقسیم می‌شود و همین می‌شود كه سرمان گیج می‌رود. آقایان در برنامه ۹۰ ضرب‌المثل «كبوتر با كبوتر باز با باز» را مطرح می‌كنند در حالی كه نمی‌دانند علی كریمی از پرواز می‌ترسد و نمی‌خواهد كبوتر یا باز باشد. من ترجیح می‌دهم روی زمین راه بروم چون هرچه بالاتر بروی زمین‌خوردنت هم سخت‌تر خواهد بود! ‌ زمانی كه با استیل‌آذین به مشكل خوردید علی دایی از شما حمایت كرد. آن ماجرا را به یاد می‌آورید؟ چه ربطی دارد؟ علی دایی مگر بعداً در دعوا با رویانیان از اسم من استفاده نكرد؟! ‌ (با تعجب) كجا؟! بعد از درگیری با محمد رویانیان اسم علی كریمی را آورد. آن زمان علی كریمی آدم خوبی بود اما بعدش... من آخر سر هم نفهمیدم این آقا چه‌كاری برای من انجام داده است كه در برنامه ۹۰ روی خط می‌آید و بابت كار نكرده منت می‌گذارد؟ بعد از استیل‌آذین هم فقط یك مصاحبه كرد كه من هم تشكر كردم. ‌ بگذریم! علی آقا، در مصاحبه تلویزیونی با برنامه ۹۰ چطور توانستید از عقد قرارداد داخلی با استقلال حرف بزنید؟ فكر نمی‌كردید این همه هوادار پرسپولیس كه شما را دوست دارند، دلخور شوند؟ همه آنها علی كریمی را می‌شناسند. اگر این عزیزان لطفی هم به من دارند شاید به این خاطر باشد كه از دروغ بیزارم. توی تاریخ باشگاه پرسپولیس و استقلال خیلی‌ها از این تیم به آن تیم رفته‌اند. حالا من می‌‌آمدم، دروغ می‌گفتم و همه چیز را تكذیب می‌كردم كه چه شود؟ ‌ ولی در همین فوتبال خیلی‌ها از كودكی طرفدار همان تیمی هستند كه بعداً با آن تیم قرارداد می‌بندند؟ من به دیگران كاری ندارم. از اول هم پرسپولیسی بودم اما هر فوتبالیستی توی این مملكت برای پیشرفت بیشتر باید پیراهن یكی از دو تیم استقلال و پرسپولیس را بپوشد و این وسط ممكن است پیشنهادی از تیمی برسد كه تیم محبوب دوران كودكی آن بازیكن نباشد. آیا باید به پیشنهاد رسیده پاسخ منفی داد؟! ‌ در ۹۰ وقتی گفتید عادل فردوسی‌پور و عوامل برنامه‌اش روزنامه زمان مذاكره شما با استقلال را بیاورند و برای مردم نمایش بدهند، می‌خواستید به فرهاد مجیدی تیكه بیندازید؟ نه، به فرهاد مجیدی تیكه نینداختم! به عادل و همكارانش گفتم شما كه همه چیز را دارید، بروید و روزنامه‌های آن دوران را هم پیدا كنید. جالب می‌شود! ‌ ولی گفتار و رفتار علی كریمی در دوشنبه گذشته با آن مصاحبه اخیر فرهاد مجیدی خیلی مقایسه شد؟ من با كسی كاری ندارم. هر شخصی اخلاق مخصوص به خودش را دارد اما در زندگی‌ام اگر حرفی زده و كاری كرده باشم، سرم برود تكذیب نمی‌كنم، یعنی دلیلی برای دروغ گفتن و تكذیب نمی‌بینم. خدا را شكر! در این فوتبال تعداد معدودی هستند كه مصاحبه با آنها نیاز به ضبط صوت ندارد! من در مورد خودم صحبت كردم. آدم یا مصاحبه نمی‌كند و حرفی نمی‌زند یا اینكه روی حرف خودش می‌ایستد. علی‌آقا، می‌خواهیم یك سؤال ویژه از شما بپرسیم. مگر اینهایی كه پرسیدید ویژه نبود؟! (می‌خندد) نه، همان‌طور كه می‌دانید خیلی‌ها طی یكی، دو روز گذشته به دنبال گرفتن رضایت علی دایی رفتند. حالا می‌خواهیم بپرسیم اگر با زنگ زدن علی كریمی به علی دایی، مایلی‌كهن از زندان آزاد می‌شد، حاضر بودید این كار را انجام بدهید؟ به خاطر محمد مایلی‌كهن این كار را نمی‌كنم چون می‌دانم وقتی بفهمد، ناراحت می‌شود! حالا اگر خود مایلی‌كهن از شما بخواهد با دایی تماس بگیرید، چطور؟ مطمئن باشید حاجی مایلی‌كهن چنین درخواستی از من نخواهد داشت. ایشان اگر می‌خواست، خودش زنگ می‌زد یا به خواست آقایان عذرخواهی می‌كرد اما من روحیات حاجی را می‌شناسم. مایلی‌كهن روی حرف‌هایش ایستاد و به هر حال امیدوارم دیگر شاهد این اتفاقات نباشیم. راستی داشت یادمان می‌رفت؛ یكی از همكاران ما عنوان می‌كند پس از مصاحبه شما با برنامه ۹۰، كارلوس كروش و مسئولان فدراسیون فوتبال از تو خواسته‌اند به خاطر حفظ آرامش تیم ملی دیگر چنین حرف‌هایی نزنی و علیه دایی مصاحبه نكنی. به هیچ‌عنوان! مگر شما اخیراً بازی آرسنال و چلسی را ندیدید؟ فقط مانده بود آرسن ونگر یك فن كشتی كچ روی ژوزه مورینیو اجرا كند! سرمربی آرسنال جلوی چشم دوربین‌های تلویزیونی و میلیون‌ها نفر، مربی چلسی را هل داد و دیدید كه اتفاقی هم نیفتاد. اختلاف نظر من و علی دایی هم امری طبیعی است. اما چه اشكالی داشت كه شما دو نفر بالاخره اختلافات قدیمی را كنار گذاشته و با هم رفاقت می‌كردید؟ اشكالی هم ندارد دو تا آدم كه قبلاً همبازی بوده‌اند، ارتباطی با یكدیگر نداشته باشند. به قول آقایان هركس اخلاقی دارد و كبوتر باید با كبوتر پرواز كند و باز هم با باز! ولی یك روزی باید بالاخره این دعوا تمام شود! خود شما مگر با همه همكاران‌تان رفاقت می‌كنید و رفت و آمد خانوادگی دارید؟ هركس خُلق و خویی دارد و اخلاق من و علی دایی هم به هم نمی‌خورد. والسلام! دو پرده از ماجرای استقلالی‌ نشدن علی كریمی علی كریمی در مصاحبه‌ای گفته بود با استقلال قرارداد داخلی هم بستم. خیلی‌ها گفتند باز صد رحمت به او كه واقعیت را گفت، بعضی‌ها كه منكر همه خبرها، تیترها و... می‌شوند!اما جالب است بدانید ماجرای استقلالی شدن (در واقع استقلالی نشدن) كریمی به دو پروسه زمانی متفاوت برمی‌گردد كه در زیر مروری اجمالی به این دو مقطع زمانی متفاوت داریم. قبل از حضور كریمی در پرسپولیس، استقلالی‌ها او را می‌پسندند و با این بازیكن تیم فتح تهران داخلی می‌بندند. فتح‌ا...زاده می‌گوید: «می‌دانستم بازیكن خوب و به درد بخوری است و گفتم سریع‌تر با او قرارداد نهایی را ببندیم اما یكی از معاونان باشگاه گفت كریمی با من! او جایی نمی‌رود. جالب اینكه بعد از مدتی صادق درودگر كه با مدیر پرسپولیس خوب بود او را به این تیم برد و...» حدود یك سال بعد از حضور كریمی در پرسپولیس این بازیكن كه خیلی زود محبوب هواداران پرسپولیس شده بود با علی پروین دچار مشكل شد و استقلالی‌ها به صرافت افتادند تا او را جذب كنند اما این بار هم مثل سری قبل ناكام ماندند. بد نیست بدانید روزی كه كریمی به پرسپولیس رفت، پیشنهاد مالی قرمزها خیلی هم بیشتر از آبی‌ها نبود. او كلاً ثابت كرده كه خیلی هم دنبال پول نیست و حداقل اینكه تنها بازیكن تاریخ ایران است كه گفت پول قراردادم را از استیل‌آذین نمی‌گیرم چون نتایج بدی كسب كرده‌ایم. پیغام كریمی به دایی پس از بخشش مایلی‌كهن: ممنون كه بخشیدی! یكی از دلایلی كه باعث شده مردم علی كریمی را دوست داشته باشند این است كه اگر «جادوگر» با كسی هم مشكل داشته باشد ولی كار خوبی از طرف ببیند، می‌گوید و شهامت این كار را دارد.دوستان گرامی،‌ خوانندگان عزیز، هموطنان مهربان و دوستداران فوتبال لطفاً تعجب نكنید!درست دو ساعت بعد از مصاحبه با علی كریمی ناگهان خبر رسید كه بالاخره علی دایی رضایت داد و به زودی مایلی‌كهن از زندان آزاد خواهد شد. وقتی این خبر را با علی كریمی در میان گذاشتیم، شمرده و با طمأنینه گفت: «آقای یكتا، كار خوب، كار خوب است و وظیفه همه ماست وقتی حركت پسندیده‌ای می‌بینیم، تعریف كنیم. حالا هم خیلی از شنیدن این خبر خوشحال شدم و خدا را شكر می‌كنم كه بالاخره مشكل حاجی‌ مایلی‌كهن حل شد. اگرچه روی حرف‌های قبل خودم هستم و انتقاداتم پابرجاست اما به خاطر بخشش و رضایت دادن از قول من از علی دایی تشكر كنید و بنویسید؛ ممنون آقای دایی كه بخشیدی و رضایت دادی!»امیدواریم این پیام جادوگر به علی دایی، سرآغازی باشد برای رفع كدورت‌های میان این دو علی سرشناس فوتبال ایران و روابط دایی و كریمی از این حالت تیرگی و سردی خارج شود. استقلال- فتح- پرسپولیس شبی كه مسیر جادوگر عوض شد سرنخ پرسپولیسی شدن علی كریمی به آن شب رؤیایی بازی استقلال و فتح در سالن ۱۲ هزار نفری آزادی برمی‌گردد، به آن شبی كه علی كریمی با پیراهن فتح چپ و راست به استقلال گل می‌زد و به عنوان شادی گل، روی زانوی خود وسط زمین برمی‌گشت... قبل از آن بازی سالنی، میان كریمی و استقلال سیگنال‌هایی رد و بدل شده بود. استقلالی‌ها می‌خواستند كریمی را جذب كنند و اعجوبه فتح هم به پوشیدن پیراهن آبی راضی بود اما آن شب وقتی كریمی بخشی از هنر خود را در سالن به رخ كشید و چپ و راست به استقلال گل زد، شادی‌های گلش اعصاب هواداران استقلال را به هم ریخت و آنها كریمی را هو كردند. در آن شب رؤیایی، شاهین بیانی كه قرار بود كمك‌مربی استقلال شود و به عنوان دستیار زنده‌یاد ناصر حجازی روی نیمكت آبی‌ها بنشیند (و البته این اتفاق رخ نداد) به سالن ۱۲ هزار نفری رفته بود و هواداران استقلال با تشویق او سالن را روی سر خود گذاشته بودند. ستاره‌های آن زمان استقلال در رقابت‌های فوتسال ماه مبارك رمضان می‌درخشیدند و آن شب هم همه منتظر پیروزی راحت آبی‌پوشان بودند اما كریمی جادوگری كرد و استقلال را شكست داد... شعارهای تند هواداران استقلال هم مسیر جادوگر را عوض كرد و او به جای استقلال به پرسپولیس رفت... البته كریمی برعكس بعضی‌ها هیچ‌وقت این واقعیت كه قرار بوده به استقلال برود را تكذیب نكرد.
سپ بلاتر، رئیس فیفا در گفتگو با سران فوتبال نروژ، توهین های شدیدی نسبت به عرب ها و سران فوتبال قطر داشت و اعلام کرد جام جهانی در قطر برگزار نخواهد شد. روزنامه آلمانی اشپیگل این خبر را اعلام کرده است. به گزارش وبسایت نود، بلاتر در بخشی از صحبت هایش که در روزنامه آلمانی اشپیگل منتشر شده است در صحبت با سران فدراسیون فوتبال نروژ اظهار داشته است:" جام جهانی ۲۰۲۲ در قطر برگزار نخواهد شد. عرب ها خیلی گستاخ هستند که فکر می کنند می توانند همه چیز را با پول بخرند!" در بخش دیگری از این گزارش آمده که بلاتر از این که قطری ها نسبت به جنایت های داعش واکنش جدی نشان نداده اند شدیدا ناراحت بوده و از این بابت نیز گلایه هایی داشته است. تا کنون سران فوتبال نروژ و فیفا واکنشی به صحت و سفم این خبر نداشته اند. در ماه های اخیر بحث ها در مورد گرفتن میزبانی جام جهانی از قطر بالا گرفته است و به نظر می رسد که احتمال لغو میزبانی قطر از جام جهانی وجود داشته باشد. بحث مهم دیگر در این باره پیرامون زمان برگزاری بازیهاست چرا که پزشکان برگزاری بازی در ماه ژوئن را از نظر پزشکی منطقی نمی دانند و در نقطه مقابل تداخل ماه رمضان ۲۰۲۲ با ماه آوریل مانع از جلو افتادن زمان بازیها شده است.
(من این‌ها را گفتم تا بگویم دوست ندارم به هر قیمتی مربیگری كنم. مربیگری را دوست دارم اما نباید گذشته‌ام و خاطراتم در ذهن مردم را خراب كنم چون ممكن است ضررهایی نصیبم بشود كه نشود جبرانش كرد.)جادوگری روی نیمكت! این هدفی است كه علی كریمی حالا به‌دنبال آن است. آقای شماره هشت كه تا همین چند وقت پیش بحث بازگشتش به فوتبال و پرسپولیس مطرح بود حالا مربی تیم‌ملی و دستیار كارلوس كی‌روش شده است و به همراه تیم‌ملی در اردوی پرتغال اولین روزهای مربیگری خود را تجربه كرد. كریمی به مربیگری با دیده تردید نگاه می‌كند و با بیان اینكه مربیگری از بازیگری بسیار سخت‌تر است، معتقد است اگر به این نتیجه برسد كه به درد مربیگری نمی‌خورد، نمی‌ماند. اولین حضورت در تیم‌ملی به عنوان مربی چطور بود؟ من اولین روزهای عمرم را به عنوان مربی در تیم‌ملی پشت سر گذاشتم. چیزی كه می‌توانم بگویم این است كه تجربه خیلی خوب و منحصر به فردی بود و امیدوارم در آینده ثمراتش را ببینیم. بازیگری سخت‌تر است یا مربیگری؟ بازیگری از مربیگری ساده‌تر است. خیلی ساده‌تر. من قبل از اینكه با آقای كی‌روش كار كنم فكر می‌كردم لازم نیست اینقدر وقت بگذاریم اما یك مربی حرفه ای مثل آقای كی‌روش روزی ۸ تا ۱۰ ساعت برای كارش وقت می‌گذارد و كمك او هم باید همین قدر درگیر كار باشد. من از ۱۰ صبح تا ۶، ۷ بعدازظهر درگیر كار بودم. از آنالیز تمرینات گرفته تا برنامه ریزی برای تمرین بعدی، صحبت كردن درباره ویژگی‌های بازیكنان و خیلی چیزهای دیگر. البته مربیگری برای خیلی‌ها كار سختی نیست اما یك مربی حرفه‌ای با شكل متفاوتی كارش را انجام می‌دهد. در كل برای من تجربه جذاب، خوب و سختی بود. سابقه حضور در بایرن‌مونیخ چقدر در مربیگری تو تاثیرگذار است؟ من در دوران حضور در بایرن‌مونیخ سطح اول مربیگری دنیا را به عنوان یك بازیكن دیده‌ام اما همه چیز به شدت تغییر كرده است. فوتبال رشته‌ای است كه هر روز پیشرفت كرده و حالا شكل برنامه ریزی، آنالیز، تكنولوژی تمرین و... نكاتی است كه كاملا متفاوت از قبل شده است و فوتبال امروز را نمی‌شود با چند سال پیش مقایسه كرد. منظورت از اینكه گفتی مربیگری برای خیلی‌ها كار سختی نیست چه بود؟ اینكه من از كار كردن در كنار آقای كی‌روش تعریف می‌كنم نباید باعث سوءتعبیر بشود. من این را برای خودم می‌گویم. به هر حال من قبلا بازیكن بودم و به عنوان یك بازیكن به همه چیز نگاه می‌كردم اما در مربیگری شرایط خیلی متفاوت است. بنابراین خواهش می‌كنم كه كسی از من ناراحت نشود و كسی جبهه نگیرد. من این حرف‌ها را به این دلیل نمی‌زنم كه در تیم كی‌روش هستم، نه. به نظر من كار كردن با یك مربی مثل كی‌روش خیلی فرق می‌كند تا مربیان شاغل در ایران. البته این درباره همه مربی‌ها نیست، اما خیلی‌ها هستند كه هیچ اعتقادی به كلاس و دوره ندارند. حتی به كلاس‌های كوتاه‌مدت. البته این مساله به خودشان ربط دارد. فكر می‌كردی مربیگری‌ات این‌گونه شروع شود؟ خدا دوستم داشته كه شروع كارم با یك چنین شرایطی باشد. امیدوارم بتوانم از این فضا استفاده كنم و كمكی برای تیم‌ملی و فوتبال ایران باشم. اگرچه همكاران شما مدام از من می‌پرسند كه چرا بدون مدرك روی نیمكت تیم‌ملی نشسته ام؟ در حالی كه در تیم‌ملی آدمی داشته‌ایم كه بدون هیچ مدركی سرمربی شده است. به هرحال این حرف‌ها به من انگیزه می‌دهد و به یادم می‌آورد كه باید كارم را درست‌تر و بی غلط‌تر پیش ببرم. فكر می‌كنی بتوانی به یك مربی موفق تبدیل شوی؟ من نمی‌توانم مطمئن باشم كه این شغل را ادامه می‌دهم یا نه. این مساله احتیاج به زمان دارد و شاید نظر من به طور كلی عوض بشود و این حرفه را رها كنم. شاید هم برعكس تا جایی كه بتوانم پیش بروم، طبیعتا كار سختی است و این‌طور نیست كه سر تمرین بیایی، تیم را تمرین بدهی و بروی خانه. به هر حال من باید مطمئن بشوم كه برای مربیگری ساخته شده‌ام و باید اطمینان پیدا كنم كه آیا می‌توانم سال‌ها در این حرفه بمانم یا نه؟ به هر حال این حسن كار كردن با آقای كی‌روش است. شما باید جدی و كمالگرا بشوید. شاید اگر با آدم دیگری كار می‌كردم، این ذهنیت را پیدا نمی‌كردم. خودت چقدر انتظار داری موفق شوی؟ انتظار من از خودم بالاست. همان‌طور كه فكر می‌كنم انتظار مردم هم از من زیاد است پس اگر بخواهم وارد این مسیر بشوم باید زمان بگذارم، مطالعه كنم، دوره ببینم و... تا موفق بشوم. یعنی اگر در مربیگری موفق نشوی ادامه نمی‌دهی؟ آدم نباید به هر قیمتی باشد. اینكه هر كسی بازیكن بوده، مربی هم بشود نظر درستی نیست. من نمی‌خواهم مقایسه كنم اما یك كسی مثل مارادونا می‌شود كه بهترین بازیكن دنیا بوده اما مربی موفقی نشده، یك نفر هم می‌شود مورینیو كه با مترجمی می‌آید بالا و پله پله به جمع سه مربی برتر جهان می‌رسد. فوتبالیست بودن ملاك خوبی نیست اگرچه كمك می‌كند، مثلا شما در برخوردها یا در تصمیم‌ها تجربیاتی دارید كه از آن استفاده می‌كنید. من این‌ها را گفتم تا بگویم دوست ندارم به هر قیمتی مربیگری كنم. مربیگری را دوست دارم اما نباید گذشته‌ام و خاطراتم در ذهن مردم را خراب كنم چون ممكن است ضررهایی نصیبم بشود كه نشود جبرانش كرد.
اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال در نامه‌ای محرمانه خواستار توضیحاتی از سوی علی کفاشیان شده‌اند. به گزارش وب سایت نود، وضعیت فعلی فدراسیون فوتبال و فعالیت‌های علی کفاشیان باعث شده تا اعضای هیئت رئیسه فدراسیون دست به کار شوند و طی نامه‌ای محرمانه از رئیس توضیح بخواهند. این نامه محرمانه که در چند بند به دست کفاشیان رسیده بخش‌هایی اساسی از جمله مسائل مالی فدراسیون و بحث دبیر کلی مهدی محمدنبی را شامل می‌شود و اعضای هیئت رئیسه خواستار توضیح رئیس فدراسیون در خصوص این مسائل شده‌اند. این خبر توسط خبرگزاری ها رسانه ای شده است و البته به صورت کلی مطرح شده و بندهای نامه هنوز رسانه ای نشده است. اما ظاهرا بندهای مهمی دارد و تخلفات در آن پر رنگ است. در حال حاضر اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال منتظر دستور جلسه‌ای برای برگزاری نشست هستند تا توضیحات کفاشیان را در خصوص مسائلی که مطرح کرده‌اند بِشنوند و بعید نیست در این جلسه دبیرکلی نبی غیرقانونی تلقی و فدراسیون فوتبال دستخوش تغییراتی اساسی شود. مهدی محمد نبی در دوره جدید فدراسیون (اسفند ۹۰ تا کنون) تاییدیه هیات رئیسه را برای ماندن در پست دبیرکلی ندارد. مسائلی که در این نامه محرمانه مطرح شده و به دست کفاشیان رسیده رئیس فدراسیون فوتبال را ناچار می‌کند تا پیش از برگزاری مجمع فدراسیون پاسخگوی اعضای هیئت رئیسه باشد. باید دید تا زمان برگزاری مجمع چه اتفاقاتی رخ خواهد داد و کفاشیان پاسخگوی اعضای هیئت رئیسه خواهد بود یا نه. قرار بود جلسه هیات رئیسه امروز برگزار شود که کفاشیان زیر بار آن نرفت و به همین دلیل نامه هیات رئیسه رسانه ای شده است. این نامه ۱۴ بندی به وزیر ورزش هم نوشته شده و تخلفات مالی فدراسیون در بندهای آن، کاملا پررنگ است.همانطور که می دانید وزیر ورزش و جوانان دو ماهی هست که پاسخ تلفن های کفاشیان را نمی دهد و حتی اجازه نمی دهد رئیس فدراسیون وارد وزارت ورزش شود. باید دید مجمع فوق العاده کی برگزار خواهد شد و آیا مجمع با ماندن کفاشیان موافق است یا نه. رونمایی از نامه ۱۴ بندی می تواند تکلیف فدراسیون فوتبال را یکسره کند.
عکسی که برای این گزارش انتخاب شده است، تزیینی است اما بازتاب اتفاق ضداخلاقی کره جنوبی دررسانه های جهان، فشار زیادی را به فدراسیون فوتبال وارد کرده است. به گزارش وب سایت نود، تنها ماجرای ضداخلاقی نیست که در رسانه های جهان منتشر شد هاست بلکه رسانه های ویتنامی و کره ای خبر داده اند که پس از پایان بازی ایران و ویتنام و در راه رختکن، محسن مسلمان کاپیتان تیم امید ایران با آرش رضاوند مهاجم تیم امید دچار درگیری لفظی شده و طرفین تا توانسته اند به صورت لفظی از خجالت یکدیگر درآمده اند و کار به درگیری فیزیکی و دخالت پلیس کشیده شده است. اما مهم ترین خبرگزاریهای جهان مثل رویترز، یاهو اسپورت، واشینگتن پست، خبرگزاری چین، خبرگزاری شانگهای، دیلی میل، دیلی پرس و بسیاری خبرگزاریها و روزنامه های معتبر جهان خبر آزار یکی از اعضای کادر تدارکات تیم ملی فوتبال ایران نسبت به یک زن کره ای را منتشر کردند. خود سایت بازیهای آسیایی اینچئون هم این خبر را منتشر کرد که یکی از اعضای کادر تدارکات تیم فوتبال امید ایران به خاطر برخوردنامناسب و غیراخلاقی با یکی از راهنماهای داوطلب زن این دوره از بازیها، از سوی پلیس بازداشت شده است.پلیس اینچئون با تاکید بر اینکه این فرد خواسته نامی از او برده نشود اعلام کرده که این اقدام نامناسب در ورزشگاه محل برگزاری دیدار تیم فوتبال امید ایران و ویتنام اتفاق افتاده و پلیس کره جنوبی در حال پیگیری ماجراست.این زن هم از تدارکات تیم ملی شکایت کرده و اول بازداشت شده اما بعد آزاد شده ولی اجازه خروج از کره جنوبی را ندارد. داستان از چه قرار است؟ همه به دنبال مقصر اصلی می گردند. برخی می گویند که تدارکات تیم ملی امید یعنی الف-عین این کار را کرده است اما همچنان نمی شود تایید کرد دقیقا چه اتفاقی افتاده، حتی وقتی رئیس حراست فدراسیون فوتبال مصاحبه کرده و گفته در این باره بزرگ نمایی انجام شده است، نشان می دهد که ماجرا بزرگ تر از این حرفهاست. کار حتی به سایت رسمی بازیها می رسد و دیگر نمی شوند به این راحتی ها ماجرا را جمع و جور کرد. تیم ملی امید علاوه بر ثبت یک شکست‌ سنگین و تحقیرآمیز در کارنامه ورزشی ایران، کار دیگری هم انجام داد. یک اتفاق ضد اخلاقی که در نوع خود بی نظیر است. اتفاقی که به نوعی یاد و خاطره قلیان گیت را زنده کرد. پس از آن بود که رسول جوزی سرپرست سابق تیم ملی امید که از دوستان نزدیک محمد نبی به حساب می آمد توسط کفاشیان از کار برکنار شد. البته علاوه بر باخت، برخورد زشت خانزاده در زمین با بازیکن ویتنامی هم قابل ذکر است. اتفاقی که ممکن است وی را چند ماه محروم کند. اما اتفاقی که باعث آبروریزی جهانی شده است، در بیرون ‌زمین چمن و در حاشیه مسابقه انجام شد؛ جایی که یکی از مسئولان تیم ملی فوتبال امید، به دنبال ایجاد «تفاوت فرهنگی» با یکی از خانم‌های حاضر در استادیوم از سوی پلیس کره‌جنوبی تحت پیگرد قانونی قرار گرفته است و از کره جنوبی، ممنوع الخروج شده و بهتر است که به دنبال راه دیگری باشد. داستان همانطور که خبرگزاریها نوشته اند از این قرار است که ‌در جریان بازی روز دوشنبه ایران و ویتنام که به شکست چهار بر یک تیم ملی کشورمان منجر شد یکی از زنان داوطلب برگزاری مسابقات از سوی یکی مسئولان تیم ملی فوتبال ایران مورد آزار جنسی قرار گرفته که با شکایت این زن کره‌ای، این فرد فعلاً نمی‌تواند این کشور را ترک کند. مقامات پلیس کره‌جنوبی اعلام کردند، این مرد ۳۸ ساله ایرانی پس از بازجویی، پذیرفته که تماس فیزیکی با یکی از داوطلبان امور اجرایی مسابقات داشته، ولی بر این باور است که هیچ کار غیرقانونی انجام نداده است.یکی از مسئولان برگزاری مسابقات آسیایی اینچئون همچنین گفته است: فرد بازداشت شده، از مسئولان تیم ملی فوتبال ایران بوده است.اما اینکه چه مسئولی بوده در برخی خبرها اشاره ای به این ماجرا نشده اما در چند خبر دیگر خوانده شد که فرد خاطی، عضو تیم تدارکات هم بوده است. همچنین زن کره‌ای که ‌در این ماجرا مورد آزار جنسی قرار گرفته، به پلیس گفته که این اتفاق پس از مسابقه و هنگامی که وی و یکی از مسئولان تیم ملی می‌خواستند با هم عکس بگیرند، رخ داده است. البته معمولا گرفتن عکس های یادگاری با بانوان کشور میزبان و یا دیگر کشورها از جمله عرف های سفر خارجی به حساب می آید و مسئولان ایرانی یواشکی سعی می کنند از این کارها بکنند که در این مورد، تدارکاتچی تیم ملی امید، کمی زیاده روی رده است. در هر حال آنطور که خبرگزاریهای خارجی نوشته اند پلیس کره‌جنوبی اعلام کرد: هم‌اکنون فرد بازداشت شده‌، آزاد است ولی اجازه خروج از کره‌جنوبی را ندارد. اما نکته جالب این است که کمیته رسمی مسابقات آسیایی اینچئون «IAGOC» شخصی به نام بروس‌لی را ‌مسئول رسیدگی این پرونده کرده و اعلام کرده است ضمن بررسی این ماجرا، در صورت رخ دادن اتفاقات مشابه، تنبیه سنگین‌تری‌ برای متخلفان در نظر خواهد گرفت. با شنیدن نام بروس لی به یاد چه می افتید؟ تیم ملی امید شرایط خوبی ندارد و همه اوضاع و احوال نشان می دهد که مدیریت خوبی بر کمیته جوانان فدراسیون و کمیته فنی و توسعه و همچنین دپارتمان تیم های ملی، حاکم نیست وگرنه نمی بایست از این اتفاقها می افتاد. به نظر می رسد حتی اگر بروسی لی هم زنده بود، کارش برای پیگیری ماجرای ضد اخلاقی در تیم ملی امید فوتبال، کار راحتی به نظر نمی رسید.
نه دروغ سیزده بود، نه شایعه ۷۱ میلیـارد بدهی سورپرایز آخر سال! وزارت ورزش رقم دقیق بدهی پرسپولیس را اعلام کرد ۷۰میلیارد و ۶۵۰ میلیون تومان، ۴۳ میلیارد سهم رویانیان!
سعید شیرینی سرپرست باشگاه پرسپولیس از روز پنجم اسفند بازداشت شده و وزارت ورزش حکم برکناری او را از این باشگاه صادر کرده است. محمد رویانیان مدیرعامل پیشین پرسپولیس هم روز پنج‌شنبه، پانزدهم اسفند، از سوی دادسرای اوین بازداشت شده است. شیرینی از نخستین روز سرپرستی‌اش با انتقاد پیش‌کسوتان این باشگاه مواجه بود. او هنگام برگزاری شهرآورد تهران، روی نیمکت این باشگاه خوابش برد که تصاویرش در برنامه تلویزیونی ۹۰ پخش شد و مدت‌ها سوژه طنز رسانه‌های ورزشی بود. آقای شیرینی مالک عطرفروشی در میدان هفت حوض تهران و فعال در عرصه لیزینگ ماشین و واردات خودروهای خارجی است. خودروهایی که پرسپولیس را طی دو سال گذشته به دردسر انداخته‌اند. امسال نیز برخی بازیکنان به جای رقم قرارداد، اتومبیل‌هایی گرفته‌اند که فاقد سند مالکیت است. شرکت توانیر خودرو در این باره به فارس نیوز گفته است: «پرسپولیس از ما ده ماشین مدل بالا خرید و هشت فقره چک ۱۰۰ میلیونی دادند، اما حتی هزار تومان هم پاس نشده. در دادگاه، پرونده‌ را به اجرا گذاشتیم. خودروها توقیف شده و درخواست رد اموال هم داریم. به ازای هر چک برگشت‌خورده باید خسارت روزانه بدهند.» علی دایی، غلامرضا رضایی، رضا نورمحمدی، محمد نوری، سید جلال حسینی، مهدی سیدصالحی، محسن بنگر و حسین ماهینی مالکان این اتومبیل‌های پرحاشیه هستند. معاونت اداری مالی این شرکت می‌گوید: «آنها از این ماشین‌ها استفاده کرده‌اند. ما هم اندازه سوار شدن ماشین‌ها، ضرر و زیان را حساب می‌کنیم و به قیمت روز، ماشین‌ها را برمی‌گردانیم.» اما تعداد اتومبیل‌ها بیشتر است و شاکیان پرسپولیس، شامل شرکت‌های دیگری هم می‌شوند که اتومبیل‌های آنها به سایر بازیکنان تعلق گرفته. از جمله رضا حقیقی که خودروی دریافتی را فروخت و حالا مالک، حکم جلب او را گرفته، برای ممنوع‌الخروجی این بازیکن نیز اقدام کرده. محسن بنگر هم درباره اتومبیل خودش گفته: منتظریم رسماً ماشین‌ها را توقیف کنند و کار دیگری هم از دست‌مان بر نمی‌آید. واقعاً دیگر نمی‌دانم باید چه کار کنم. مردم می‌گویند فلانی قرارداد میلیاردی دارد اما نمی‌دانند همین ماشین‌هایی که روی هواست هم جزو قرارداد ما تلقی می‌شود. او در پاسخ به این سوال که آیا اتومبیل‌ را به باشگاه تحویل داده، به سایت تسنیم گفت: مگر کسی در باشگاه هست که این ماشین‌ها را تحویل بگیرد!‌ آنهایی هم که این اتومبیل‌ها را به ما دادند دیگر نیستند که پاسخگو باشند. اصلاً خبر ندارم برای شیرینی چه اتفاقی رخ داده. مشکل اصلی هم برای من است، نه شیرینی. مشکلات پرسپولیس، فقط خودروها نیست. روزنامه فرهیختگان در شماره امروز شنبه نوشته: «این باشگاه به افراد سرشناس حوزه‌های مختلف، از مدیران و مربیان تا رسانه‌ها، پول‌های کلانی داده که گفته می‌شود سازمان بازرسی کل کشور پیگیر ماجراست.» رویانیان روز هشتم اسفند و پس از بازداشت سعید شیرینی، بازداشت خود را شایعه دانسته و گفته بود: «اگر چنین اتفاقی افتاده چرا خودم خبر ندارم. این روزها صحیح و سالم در حال زندگی کردن هستم و برای خودم می‌چرخم. اینها را چند نفری که با من دشمنی دارند، مطرح می‌کنند.» اما او که بلافاصله بعد از کناره‌گیری از مدیرعاملی پرسپولیس به معاونت بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد، روز پنج‌شنبه، پانزدهم اسفند، به دادستانی رفت. گفته بود قصد آزاد کردن سعید شیرینی را دارد، اما واقعیت ماجرا، احضار خود او بود. نزدیکان رویانیان می‌گویند او پس از حضور در دادستانی، هنوز بازنگشته و به خاطر برخی مسائل مربوط به ستاد سوخت، همچنین در اختیار گذاشتن سهمیه بنزین در اختیار افراد متفرقه، بازداشت شده است. تلفن رویانیان در اختیار مجری طرح تکریم رانندگان ستاد سوخت کشور است که در پاسخ به تماس‌های مکرر خبرنگاران، از محل حضور یا نحوه بازداشت او اظهار بی‌اطلاعی می‌کند. مجتبی شفیعی، رئیس جدید ستاد سوخت، به روزنامه فرهیختگان گفته: سوءاستفاده‌هایی در دوران سردار رویانیان شده که شامل بروز برخی انحرافات مالی است. برای جلوگیری از ادامه تخلفات و با هماهنگی دستگاه‌های نظارتی، اطلاعات لازم در اختیار مراجع ذی‌صلاح قرار گرفته. با توجه به تاکید دولت مبنی بر جلوگیری از مفاسد اقتصادی، موضوع به صورت ویژه در دستور کار دستگاه قضایی است.
نادر فریادشیران در مورد صحبت‌هایی که علیه مایلی‌کهن انجام شده است، گفت: این آقا که می‌گوید پروفسور داوری دارد ظاهراً‌ پرفسور تاریخ فوتبال هم است اما در این رشته رفوزه می‌شود. او گفته ما پنج تیم را به دسته اول سقوط داده‌ایم که در اینجا من به آنها اشاره می‌کنم، شهرداری تبریز تنها تیمی بود که با ما سقوط کرد آن هم در زمانی که فساد و تبانی در فوتبال بیداد می‌کرد و قلعه عقاب‌ها ساخته بودند. وی ادامه داد: در تیم پیکان ما بعد از شش هفته هدایت این تیم را برعهده گرفتیم، ناصر شهسواری ابتدا شاهرخی، فرکی و دینورزاده را آورد که این تیم در شش هفته اول نتوانست گلی بزند و امتیازی بگیرد.شهسواری در برکناری آنها اشتباه کرد، باید به آن کادر فنی بیشتر فرصت می‌داد، بعد از آن من و مایلی‌کهن آمدیم و شش هفته هم ما هدایت تیم را برعهده داشتیم که تیم هم گل زد و هم سه امتیاز گرفتیم اما شهسواری که اکنون از رفقای من است آن زمان در مدیریت صفر کیلومتر بود و ما را هم برکنار کرد و ضیایی و بیژن طاهری را به جای ما آورد. در نیم‌فصل دوم هم فرهاد کاظمی سرمربی شد که بازیکن برزیلی و آرژانتینی گرفت اما در نهایت پیکان سقوط کرد. فریادشیران تصریح کرد: من از مردم می‌پرسم در سقوط پیکان چقدر من و مایلی‌کهن نقش داشتیم؟ اگر نیم‌فصل دوم را به فرهاد کاظمی بدهیم او ۵۰درصد در آن سقوط نقش داشت. ۲۰درصد هم همایون شاهرخی و ۲۰ درصد هم من و مایلی‌کهن و ۱۰درصد هم تقصیر متوجه ضیایی است. آقای پرفسور که استاد کارت به کارت هستی و پرفسورای کارت طلایی داری در سقوط پیکان ما فقط ۲۰درصد نقش داشتیم زیرا فقط ۶هفته هدایت این تیم را برعهده داشتیم. دستیار مایلی‌کهن با اشاره به وضعیت سرمربی‌گری مایلی‌کهن در فولاد گفت: فولاد هم یازده هفته در اختیار مایلی‌کهن بود و بعد از آن مایلی‌کهن تعارفی به باشگاه زد و آنها هم از آن تعارف استفاده کردند و عذر مایلی‌کهن را خواستند آن هم در حالیکه فولاد ۱۳ بازیکن اصلی خود را از دست داده بود. نفراتی چون عماد رضا، اولروم ، میرزاپور، کعبی، بداوی، مبعلی، شریفی‌نسب و... در همان ابتدای فصل هم مایلی‌کهن به رضایی مدیرعامل وقت فولاد گفت که با این شرایط اگر بخواهید به جوان‌ها میدان بدهید احتمال سقوط فولاد است. می‌توانید از مدیرعامل وقت فولاد این را سؤال کنید اما مایلی‌کهن به جوان‌ها بها می‌دهد و با آنها کار کرد. بعد از یازده هفته نناد نیکولیچ و عبدالله ویسی هدایت فولاد را برعهده گرفتند و بعد از چهار هفته و در نیم‌فصل دوم ایناسیو مربی پرتغالی آمد که بازیکن برزیلی و آرژانتینی گرفت اما در نهایت فولاد سقوط کرد و مسئولان فولاد امتیاز تیم سپاهان نوین را خریدند. در سقوط فولاد هم مایلی‌کهن ۳۷درصد مقصر بود و ۱۵درصد سهم نناد نیکولیچ و ویسی بود و ۵۰درصد دیگر هم سهم ایناسیوی پرتغالی بود. با این حال همان تیم فولاد بازیکنانی مثل عبدالله کرمی را به فوتبال معرفی کرد. وی با اشاره به وضعیت گهر درود گفت: گهر درود یک تیم در انتهای جدول بود و شرایط بسیار بدی داشت با این حال همان تیم در شهر درود تیم پولدار زنجانی را با مربیگری آقا قلدره شکست داد، در تهران هم با همین تیم آقا قلدره مساوی کردیم. اگر نیم‌فصل دوم را مقصر بدانیم ما فقط ۵۰درصد در سقوط تیم گهر نقش داشتیم. فریادشیران با اشاره به تیم سایپا گفت: آقای پرفسور تاریخ فوتبال و آقای کارت به کارت و ادعا باید بدانی که سایپا هیچ وقت با ما سقوط نکرد ما دوبار در حالیکه این تیم در آستانه سقوط بود برای نجاتش به سایپا رفتیم و توانستیم این تیم را نجات دهیم. سه سال پیش هم این تیم را نهم کردیم. سایپا در زمان سرمربیگری جیووانی می و دستیاری مجتبی تقوی سقوط کرد. وی ادامه داد: با همه این اوصاف من می‌گویم اگر مدیران وقت باشگاه‌هایی که اسم بردم یعنی صالحی، رضایی، کوشا، کشوری و شهسواری و آیت‌الله زاده بگویند که مایلی‌کهن یک کلمه در مورد پول صحبت کرده است و درخواست مالی داشته من حاضرم یک بنز آخرین سیستم به علی دایی جایزه بدهم و بی‌شرفم اگر این کار را نکنم اما اگر این مدیران صحبت‌های من را تأئید کردند و گفتند که مایلی‌کهن هیچ درخواست مالی نداشته او یک پراید به من بدهد تا بدهم به کارگرم به هر حال دایی خیلی ماشین‌های آخرین مدل دوست دارد به همین خاطر اگر او این حرف را ثابت کرد که مایلی‌کهن درخواست مالی داشته حاضرم به او یک بنز آخرین مدل بدهم. حتی همین صالحی که اکنون در برق شیراز است چنین حرفی را زد که مایلی‌کهن خودش درخواست ۸۰۰میلیون داشته است، حاضرم چنین کاری بکنم. می‌دانید که مایلی‌کهن نه دلال دارد و نه ایجنت من هم اجازه ندارم که در مورد مسائل مالی او حرف بزنم. وی افزود: زمانی گفتم اگر افشین قطبی تیم ایران را در جام ملت‌ها اول کند حاضرم به او و مهدی تاج یک پرشیا بدهم و اگر این کار را نکرد آنها به من یک سکه طلا بدهند این حرف‌ها را در خبرگزاری فارس زدم و اکنون هم می‌گویم که اگر دایی حرف‌هایش را در مورد درخواست مالی مایلی‌کهن ثابت کرد به او یک بنز می‌دهم اما اگر او این کار را نکرد به او یک پراید بدهم. آقای قلدره شما زیر پرچم آمریکا قسم خورده‌ای و نمی‌توانی به این کشور خیانت کنی.
در تازه‌ترین فهرست اعلام شده توسط کارلوس کی‌روش نام علی کریمی مشاهده نمی‌شود و این در حالی است که چندی پیش او پاسپورت خود را تحویل فدراسیون فوتبال داده بود. حالا بسیاری از خودشان می‌پرسند بالاخره کریمی هم در لیست کی‌روش قرار گرفته یا نه؟ بازگشت احتمالی سیدمهدی رحمتی به جمع ملی‌پوشان پس از دیدار کی‌روش و قلعه‌نوعی و روبرو شدن سید و کارلوس نیز این گمانه زنی‌ها را به وجود آورده که راه بازگشت سنگربان شماره یک استقلال و البته بهترین دروازه‌بان حال حاضر هموار شده است؟ کارلوس برای بازی‌های تدارکاتی ۱۲ و ۱۴ اسفند ماه مقابل کویت و گینه که در واقع دیدارهایی برای کسب هماهنگی بیشتر است در کنار دعوت از ترکیب ثابت تیمش فقط جای چند بازیکن جانشین و ذخیره را تغییر داده است و آنها هستند که باید در فرصتی که به آنها می‌دهد ثابت کنند نیروهایی کارآمد برای سفر به برزیل هستند یا نه؟ آنچه مسلم است اینکه علی کریمی «اورژینال» یعنی هافبک پرسپولیسی تیم تراکتورسازی در فهرست‌نهایی کی‌روش برای جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل قرار دارد و سرمربی پرتغالی روی او به عنون یک بازیکن با تجربه و یک نیروی جانشین، موثر و شخصیت کاریز ماتیک نظر کاملا مثبتی دارد. جالب اینجاست هم کی‌روش و هم کریمی ماهها پیش در ملاقاتی نسبتا پنهانی به خیر و خوشی جلسه‌ای را برگزار کردند و همانجا سرمربی پرتغالی نظر مثبت خود را به کریمی اعلام داشت البته بازی‌های بسیار خوب کریمی با تراکتورسازی و تصاحب جام حذفی توسط این تیم تبریزی هم مزید بر علت شد تا در صورت دعوت به تیم‌ملی کسی بر کی‌روش خرده نگیرد. به تمامی علاقه‌مندان به فوتبال علی کریمی می‌گوییم تحت هیچ شرایطی نگران بازیکن مورد علاقه خود نباشند مگر آنکه یک آسیب دیدگی بد موقع باعث جدایی‌اش از تیم‌ملی شود. اما حساب سیدمهدی رحمتی تا حدود بسیار زیادی متفاوت است. آنچه مسلم است در دیدار آشتی کنان کی‌روش و قلعه‌نوعی یکی از محورهای گفتگو فراهم شدن زمینه بازگشت رحمتی به تیم‌ملی بوده است و پس از آن، دیدار ناخواسته (شما بخوانید برنامه ریزی شده) رحمتی و کی‌روش زمینه این بازگشت مضاعف شده است. هر چند سرمربی پرتغالی می‌داند در حال حاضر بهترین دروازه‌بان ایران کسی به جز سیدمهدی رحمتی نیست و از طرف دیگر او هم نمی‌خواهد از اصول خود عقب‌نشینی کند اما دیدارهای تدارکاتی تیم‌ملی تا قبل از اردوی نهایی و سفر به برزیل از جمله دیدار با تیم‌های کویت و گینه محدوده زمانی است که کی‌روش باز هم چشم به هنرنمایی احتمالی رحمان احمدی و دانیال داوری خواهد داشت و چنانچه آنها نشان ندهند یک دروازه‌بان شش دانگ برای جام جهانی هستند آن وقت رحمتی با چند توافق پنهانی و شروط و شروطی که رسانه‌ای نخواهد شد به تیم‌ملی باز می‌گردد.
روزنامه‌های متعدد عربستانی درباره شکست استقلال مقابل الشباب در ورزشگاه آزادی گزارش‌های متعددی را منتشر کردند. تیم استقلال شب گذشته در ورزشگاه آزادی در اولین مسابقه از دوره جدید لیگ قهرمانان آسیا به مصاف تیم الشباب عربستان رفت و با شکست خانگی میدان را ترک کرد. این شکست بازتاب گسترده ای در رسانه‌های عربستانی به همراه داشت که در زیر به مهم‌ترین اخبار برخی رسانه‌های این کشور اشاره می‌کنیم. *پایگاه خبری البلاد عربستان در گزارشی از بازی روز گذشته استقلال با تیم الشاب با اشاره به اینکه تیم عربستانی بردی با ارزش در تهران مقابل استقلال به دست آورد تاکید کرد که تیم الشاب مستحق این پیروزی بود. پایگاه خبری البلاد در ادامه با اشاره به بازی دیگر این گروه بین تیم های الریان و الجزیره نوشت تیم اماراتی با سه گل حریف قطری را شکست داد. * روزنامه عکاظ هم در گزارشی از بازی دیروز با اشاره به اینکه پیروزی با ارزش نصیب تیم الشاب در تهران شد که شایسته آن بود، نوشت:الشباب کارستان کرد، در واقع در تهران کار را یکسره کرد. * روزمانه الشرق عربستان هم در گزارشی از بازی دیروز با بیان اینکه در نیمه اول دو تیم بازی متعادلی را داشتند ولی در نیمه دوم تیم عربستانی توانست با گل بازیکن فلسطینی خود(الخلیلی) استقلال تهران را در آزادی مقهور خود کند. *روزنامه الریاض عربستان هم در گزارشی نوشت که «اللیث» نشان داد متخصص شکست دادن تیم های ایرانی در آسیاست. این روزنامه در ادامه مطلب خود چنین نوشت: الشباب از همان ابتدای نیمه اول برتری خود را نشان داد و با حمله‌ای کوبنده در دقیقه ۴۸ نشان داد در نیمه دوم برای برد آمده است. الریاض تاکید کرد که دیروز مهدی رحمتی با دو واکنش خوب خود مانع از شکست سنگین تر استقلال در آزادی شد. *نشریه الیوم در گزارشی درباره بازی شب گذشته با تیتر «الشاب از روی استقلال پرید» نوشت: تیم عربستانی بازی بزرگ را با هدر دادن موقعیت های متعدد برد و از سد استقلال عبور کرد. این مطلب تصریح می‌کند که دفاع الشاب دیروز مانع به نتیجه رسیدن تلاش های استقلال برای پیروزی شد
پیروزی با ارزش تیم تراکتور سازی تبریز بر تیم پرادعای الاتحاد عربستان در لیگ قهرمانان آسیا بازتاب گسترده ای در رسانه های عرب زبان حوزه خلیج فارس در پی داشت. شبکه تلویزیونی «الدوری» و «الکاس» قطر گزارش دادند: تیم تراکتور سازی تبریز توانست در یک بازی هیجانی و سراسر هجومی تیم الاتحاد سعودی را شکست دهد و نخستین سه امتیاز این گروه را از آن خود کند. به گفته این دو شبکه تلویزیونی، بازی حماسی بازیکنان و تشویق های مستمر هواداران بی شمار موجب شد تا بازیکنان الاتحاد تنها به فکر گل نخوردن و حفظ دروازه خود در مقابل آماج حملات بازیکنان تیم تراکتور سازی باشند. تارنمای «الکوره» که پربیننده ترین سایت عرب زبان است نیز نوشت: تیم الاتحاد در میان تشویق جنون آمیز هواداران تبریزی و حملات گسترده بازیکنان تراکتور سازی نخستین بازی خود را در رقابت های جام باشگاههای آسیا واگذار کرد. به نوشته الکوره، مربی اروگوئه ای الاتحاد با این شکست حالا در یک قدمی اخراج قرار گرفته و برخی منابع نزدیک به باشگاه الاتحاد «ابراهیم البلوی» رییس باشگاه قصد دارد طی یکی دو روز آینده «فریزی ری» را برکنار و مربی جدیدی برای این تیم انتخاب کند. این سایت می افزاید: تیم الاتحاد در نیمه نخست حرفی برای گفتن نداشت و بازیکنان این تیم توپ ها را سراسیمه از محدوده خطر دور می کردند و بیکارترین بازیکن در این نیمه حامد لک دروازه بان تراکتور بود که حتی یک بار هم دروازه اش تهدید نشد. «الکوره» ادامه می دهد، با اخراج علی کریمی در نیمه دوم، بازیکنان الاتحاد سعی در کنترل بازی و طراحی حملات متفرقه ای داشتند اما طولی نکشید که یاران تراکتور سازی با تشویق های بی وقفه هواداران در سکوها نبض بازی را مجددا در دست گرفت و توانست در دقیقه ۸۲ توسط انصاری فر به گل برتری دست یابد. کارشناس «الکوره» معتقد است: درخشش عبدالعزیر تکرونی درون دروازه الاتحاد مانع فروریختن چند باره دروازه این تیم شد و این دروازه بان بارها ناجی این تیم شد. همچنین شبکه های تلویزیونی دبی و ابوظبی اسپورت کشور امارات، العراقیه، کویت اسپورت و عمان اسپورت، بی بی سی عربی، ام بی سی و روسیا الیوم چهارشنبه شب بارها خبر برتری تراکتور سازی مقابل الاتحاد را با پخش تصاویر گل این دیدار گزارش کردند.
حضور علی کریمی در تیم ملی مسئولان فدراسیون فوتبال پاسپورت علی کریمی را هم گرفتند. احتمال حضور علی کریمی در تیم ملی پس از حرف و حدیث‌های فراوان به دلیل عملکرد خوب علی کریمی در تراکتورسازی تبریز بالاخره پاسپورت این بازیکن را هم مسئولان فدراسیون فوتبال و تیم ملی گرفتند تا مرد شماره ۸ خود را پس از مدتی دوباره در تیم ملی ببینند. کریمی در این باره به فارس گفت: این موضوع ملاک این نیست که حتما من به تیم ملی دعوت می‌شوم، همیشه پاسپورت‌ خیلی از بازیکنان را می‌گیرند اما باید ببینیم تصمیم کادر فنی تیم ملی چیست و چه نظری درباره بازیکنان دارند. گرفتن پاسپورت به نظرم ملاک دعوت قطعی به تیم ملی نیست.
ماركو سپانوویچ تنها خرید خارجی علی دایی در این فصل بود كه مورد اعتماد او هم قرار نگرفت: «من یك بازیكن خارجی هستم. برای تعطیلات به اینجا نیامده‌ام. باید بازی می‌كردم، اما تنها در یك بازی به كار گرفته شدم. من وقتی كه تنها در یك مسابقه بازی كردم با علی دایی صحبت كردم و او هم با آقای رویانیان صحبت كرد كه ایشان هم گفته بود ماركو می‌تواند در صورت تمایلش برود. ما تلاش كردیم توافق كنیم، اما توافق حاصل نشد، چون آنها چیزی كه من می‌خواستم را نخواستند و من به آنها گفتم اگر توافق شود من حاضرم در اینجا بمانم.» شماره ۸ پرسپولیس از حضور در این تیم خوشحال نیست و از رفتار سرمربی این تیم ناراحت است: «من اینجا خوشحال نبودم چون فقط در یك بازی به میدان رفتم. اما پرسپولیس باشگاهی واقعا بزرگ با هواداران عالی است. پرسپولیس یكی از بزرگ‌ترین باشگاه‌ها، نه تنها در ایران بلكه در كل آسیا است اما به هرحال زندگی این‌طور است و علی دایی به من گفت اگر نمی‌خواهی قراردادت را فسخ كنی، هر روز دور زمین بدو.من هم یك بازیكن حرفه‌ای هستم و به مدت سه ماه هر روز به دویدن ادامه می‌دادم!» هافبك دفاعی ۳۰ساله پرسپولیس علی دایی را مقصر اصلی می‌داند: «من مقصر نیستم بلكه فكر می‌كنم مربی مقصر است كه من را آورده و از من پرسیده می‌خواهی در پرسپولیس بازی كنی یا نه. او از من خواست كه قرارداد امضا كنم. من واقعا مقصر نیستم، اگر من بازی كرده بودم و بد بازی كرده بودم، موردی نبود. اما من فقط در یك بازی به كار گرفته شدم و خوب بازی نكردن در بازی اول امری طبیعی است.» هافبك مونته‌نگرویی پرسپولیس این باشگاه را تهدید به شكایت می‌كند: «در صورتی كه مبلغ قراردادم را دریافت نكنم، از پرسپولیس به فیفا شكایت خواهم كرد.» البته او راه مذاكره و توافق را نمی‌بندد: «اینكه من در تهران نیستم، به معنی این نیست كه نمی‌توانیم با مسوولان باشگاه به توافق برسیم. در صورتی كه با تیم پرسپولیس به توافق برسم شكایت صورت نخواهد گرفت. من در اینجا نخواهم بود اما همیشه برای توافق در دسترس هستم. اما اگر پول من را ندهند من باید به فیفا بروم، چون می‌دانید كه این یك امر طبیعی است. من نمی‌خواهم پولم را از دست بدهم.» آنقدر به ماركو وعده‌های الكی برای پرداخت پول دادند كه جمله آنها را به زبان فارسی از بر شده است: «آنها می‌گفتند «فردا، پس‌فردا» مسوولان پرسپولیس دایما وعده می‌دادند پول‌های بازیكنان صددرصد هفته آینده پرداخت می‌شود. این جمله فارسی را یاد گرفتم چون همیشه می‌شنیدم.» او برای پرسپولیس آرزوی موفقیت و قهرمانی دارد: «در اینجا بخت با من یار نبود و یك سال زندگی‌ام را از دست دادم. اما زندگی همین است و من برای پرسپولیس و بازیكنان این تیم آرزوی موفقیت می‌كنم. بازیكنان پرسپولیس واقعا عالی هستند. كسانی كه در پرسپولیس كار می‌كنند بسیار دوست‌داشتنی بودند و با من رفتار دوستانه‌ای داشتند. من طی هشت ماهی كه در اینجا بودم هیچ مشكلی نداشتم.»
بولدوزرها و بیل‌های مکانیکی سال‌هاست که در شهرهای ما، اولین رکن ساخت و ساز هستند. آنها خراب می‌کنند، بقیه می‌سازند. گاهی هم می‌شود همین دو تا را به جان یک ساختمان انداخت و بعد از یک هفته، همه چیز را رها کرد. تلی از خاک و سنگ و کلوخ گذاشت روی زمین و رفت. ایرادی هم به بولدوزر و راننده‌اش وارد نیست. وظیفه‌اش را درست مو به مو انجام داده. در شرح وظایف هیچ بیل مکانیکی، خشت روی خشت گذاشتن و تیرآهن هوا کردن نوشته نشده. پس می‌توان تخریب کرد، له کرد، خاک کرد و بعد بدون نگاه کردن به پس سر، رفت. بنای فرسوده نیاز به تخریب و بازسازی داشته. تخریبش کردیم، به ما چه که ساخته نمی‌شود؟! هر حرفی، در یک روز جدید، لازمه تازگی و باکرگی را ندارد. وقتی آفتاب طلوع می‌کند و محمد مایلی کهن به اصلی‌ترین چهره برای یک گفت و گوی رسانه‌ای تبدیل می‌شود، یعنی قرار است بولدوزر بیندازیم زیر یک بنای فرسوده و تخریبش کنیم. محمد مایلی کهن مبدل شده به تخریب‌چی شهر! بناهای فرسوده را یکی یکی پایین می‌آورد و می‌رود سراغ بعدی. یک بار علی دایی، یک روز ناطق نوری، یک روز علی کفاشیان، اگر لازم باشد قلعه‌نویی، چند کوچه قبل‌تر قطبی. یک چهارراه پایین‌تر صفایی فراهانی! همینطور تخریب کرده و آمده بالا. در و پنجره و ستون و فک و صورت ساختمان را با خاک یکی کرده و رفته. در تعریف وظایفش هم این روزها، ستون بنا کردن نیست. محمد مایلی کهن حرف‌های جدید می‌زند اما هیچ کدام تازگی ندارد. کلماتش را سر و شکل جدیدی می‌دهد اما مضمون و مفهوم آنچه می‌گوید تفاوتی با قبلی‌ها ندارد. همه برای فرو کردن تیغه برنده بولدوزر به وجود آن بنای فرسوده است. بعد از فرو ریختن، تلاشی برای ساخته شدن بذل نشده. علی دایی از دیدگاه مایلی کهن یکی از همان بناهای فرسوده است. باید فرو بریزد. بعد قرار است چه چیزی جای آن مخروبه ساخته شود؟ مایلی کهن برای این سوال نه تنها جوابی ندارد که حتی فرصتی برای فکر کردن به خود سوال هم صرف نمی‌کند. دلیلش شاید تک‌بعدی شدن شخصیت تازه او است. اویی که تحول در نسل دهه هفتاد فوتبال ایران مدیون او است، این روزها از کار سازندگی بیرون آمده و تخریب‌چی شده. باز هم از مایلی کهن یک سوال ساده می‌پرسیم. قرار است جای دایی چه چیزی ساخته شود؟ شاید در مخیله این تخریب‌چی، فعلا فقط فکر فرو ریختن معنا شده! محمد مایلی کهن را به یک سفر متفاوت دعوت می‌کنیم. به روزهایی که او بود و یک تیم ملی که کسی به نتیجه گرفتنش در جام ملت‌ها امیدی نداشت. به سال‌های میانی دهه هفتاد که فوتبال ملی ایران یک پیوند دوستانه و عاشقانه با شکست و حقارت برقرار کرده بود. داشت کار به عقد و نکاح می‌کشید که مایلی کهن با آن محاسن نتراشیده و چهره متفاوتی که در تناسب با تمام مربیان ملی تیم‌های حاضر در امارات داشت روی نیمکت تیم ملی نشست. تیمی را به امارات برد که به عراق باخت اما کره و عربستان را به خاک کوبید. تیمی ساخت که نه فقط نتایجش که روحش در فوتبال ایران ماندگار شد. او داریوش یزدانی را در ۱۷ سالگی به ما داد، او فرهاد مجیدی را در ۱۸ سالگی ملی‌پوش کرد. او مهدی مهدوی کیا را در ۱۸ سالگی فیکس تیم ملی کرد، او پای نیما نکیسا و مهرداد میناوند را به تیم ملی باز کرد. او بود که علی موسوی را کشف کرد. مایلی کهن را به همان روزهای رویایی در امارات، در دالیان و در تهران می‌بریم. می‌خواهیم دوباره یادش بیاید که روزی روزگاری، معلم و مربی چه بازیکنانی بود. عابدزاده در تیم او آرام ترین بود، شاهرودی در تیم او نظم را فهمید و خداداد در تیم او روی نیمکت نشست و لب باز نکرد. مایلی کهن یادش هست که خاکپور با آن وزن اخلاقی و رفتاری و شخصیت والایش کاپیتان و برگزیده تیم ملی بود. مایلی کهن یادش هست که خود او دایی را به‌خاطر یک جمله از تیم ملی کنار گذاشت: «اگر قرار است ۶۰ دقیقه روی نیمکت باشم و بازی نکنم، اصلا بهتر است هیچ وقت بازی نکنم!» مایلی کهن آنقدر ایستاد تا علی دایی بابت حرمت شکنی‌اش عذرخواهی کند. قبل از سفر به دالیان، دایی غرورش را شکست و درهای تیم ملی به روی او باز شد. محمد مایلی کهن آن روزها را یادش هست. مثل ما... علی دایی همین است که می‌بینیم. یک «بیزینس من» که شیفتگی‌اش به فوتبال را نتوانسته و نمی‌تواند که ترک کند. مردی که هنوز خودش را بهترین فوتبالیست تاریخ ایران می‌داند (که البته هست) و تصور می‌کند بهترین فوتبالیست تاریخ بودن، برای بدل شدن به بهترین مربی هم کفایت می‌کند. هیچ وقت هم از خودش نمی‌پرسد پس چرا مارادونا، بکن باوئر، ماتیوس، اوزه بیو و پله در کورس رقابت با مورینیو، فرگوسن، تراپاتونی و... عقب مانده‌اند؟ دایی همین است. ورژن رشد کرده و بزرگ شده همان شخصیتی که از اوایل دهه شصت در فوتبال ایران بزرگ شدن را شروع کرد. زیر نظر حجازی، بعد پروین، بعد استانکو، بعدتر همین مایلی کهن و بعد یکی یکی در پرسپولیس، آرمینیا، بایرن، تیم ملی و... با مربیانی شهیرتر. دایی اینگونه ساخته شد. یکی شد محصول همین مربیان و همین معلمان. حالا علی دایی، بنایی شده که از دید مایلی کهن فرسوده است. باید تخریب شود، باید بکوبی و بیاوری پایین اما محمد مایلی کهن در دیروزی نه چندان نزدیک به امروز، چقدر در ساخته شدن بنای فرسوده و فرتوت امروزی نقش و سهم داشته؟ چند خشتی که او روی این بنا گذاشته اشتباه بوده؟ چقدر در به ثریا رفتن ناموزون این بنا او را باید مقصر دید؟ علی دایی همین است. حرافی که گاهی مفهوم آنچه می‌گوید را نمی‌فهمد. گاهی نمی‌داند وقتی در ستایش خودش لب می‌زند، نه فقط یک صنف (مثل رفتگران) را که در اصل هزاران خانواده را به حقارت می‌کشد. حالا محمد مایلی کهن، به عنوان یک معمار این اثر تاریخی، لباس رفتگر به تن می‌کند و به انزلی می‌رود که چه چیزی را عوض کند؟ آن روزی که مایلی کهن مربی، معلم و معمار دایی جوان بود چه تلاشی برای ساختن یک اثر درست و یک بنای صحیح و سالم و اصولی کرد؟ چقدر تلاش کرد که او را چیزی کند بی‌شباهت به چیزی که امروز می‌بینیم؟! محمد مایلی کهن امروز می‌خواهد چه چیزی را تغییر دهد؟ بنایی که نه بولدوزر او تخریبش می‌کند و نه لباس رفتگری که بر تن کرده می‌تواند اصلاحش کند. علی دایی شکل گرفته. بزرگترین و نامدارترین فوتبالیست تاریخ ایران که در عین بیزینس من شدن، رفتار و گفتاری معقول هم ندارد. در رفتار، تیمش را به اعتصاب برای دریافت‌های چند صدمیلیونی تحریک می‌کند و در گفتار یک بخش محروم جامعه را به تحقیر می‌کشد. امروز نگاهی به دیروز بینداز آقای مایلی کهن! شما هم مقصری. در جمع مردانی که «این علی دایی» را به فوتبال ایران دادند، خود شما هم مقصری. آن بولدوزر نه چیزی را درست می‌کند و نه بنایی تازه می‌سازد. فقط دارید منظره بصری سکوت و آرامش شنیداری شهر را تخریب می‌کنید.
کدام حقوق بگیر دولتی مترادف با تورمی که جامعه را در سال ۹۰ و ۹۱ در خودش می‌بلعید صاحب درآمد شد؟ اعتراضی هم نبود. یک شرایط جدید جهانی، ایران را هم در خودش هضم می‌کرد و البته مردم چاره‌ای جز مچ انداختن با معضلاتی که انتظارش را نمی‌کشیدند برای خود ندیدند اما کدام کارمند و کارگر در کدام منطقه از ایران از خطر قطعی تعدیل بی‌بهره ماند؟ کدام بخش خصوصی می‌توانست با اطمینان از اینکه قیمت دلار در ماه‌های آینده تغییر نخواهد کرد جنس خام پیش خرید کند؟ کدام نهاد با خیالی آسوده از جیب خزانه دولتی چک کشید و نگران آینده‌اش نشد؟ فوتبال اما منهای تمامیت ارزی مملکت بود. بازیکنان، مربیان و حتی مدیران، همچنان جیب‌هایی داشتند که نه تحریم‌ها و نه اقتصاد مقاومتی را می‌فهمیدند و نه درک می‌کردند. قرارداد بازیکنی که یک سال به شکلی متناوب و جسته و گریخته در ترکیب تیمش بازی کرده بود در پایان سال نه تنها دچار کاهش مالی نمی‌شد که حتی افزایش می‌یافت. همین پرسپولیس نمونه‌ای است زنده که هنوز قدرت شهادت دادن هم دارد. یک مهاجم، بدون هیچ کیفیت بارز فنی، بعد از ۴ سال نابود کردن روان هوادار، در پایان فصل قراردادش قریب به دویست میلیون تومان افزایش پیدا می‌کند. یک هافبک که بر سر نخواستنش در نصف تیم‌های بالانشین جدول دعوا بود هم ۱۵۰ میلیون بیش از سال قبل در قراردادش می‌بیند. چرایش را نه می‌توان پرسید و نه می‌توان فهمید. شاید آنها جماعتی هستند منفک از کلیت جامعه. از پزشک، از مهندس، از کارگر، از معلم و استاد دانشگاه، از کارگر شهرداری... از همان کارگر شهرداری که سرمربی پرسپولیس در برنامه زنده تلویزیونی او را به سخره می‌گیرد و ادعا می‌کند چون تفاوتی هست بین خلقت او (دایی) و آن رفتگر (چون خداوند به دایی هنری در فوتبال داده و به آن رفتگر نداده) پس محق است که درآمدی داشته باشد هر ماه به اندازه خونبهای همان رفتگر! اقتصاد مقاومتی همه جای مملکت را گرفت، به جز فوتبال. فوتبالی که یکی در میان به جام جهانی می‌رسد و آخرین قهرمانی‌اش در آسیا به سی‌وپنج سال قبل برمی‌گردد. باشگاه‌هایش در معده خود «کرم آسکاریس» دارند و پول می‌بلعند اما هنوز لاغر و نحیف به چشم می‌آیند. آن کرم انگلی، زندگی این فوتبال منحوس را هم انگل‌وار کرده! قراردادهای افزایشی تک تک فوتبالیست‌های ایرانی به کنار. اینکه حتی یک بار قدرت همراه شدن با مردم در پذیرش مشکلات مالی را ندارند عذاب آور است. اینکه تمام بازیکنان پرسپولیس با یک علی دایی (که معتقد است خداوند به او هدیه‌ای داده بیش از یک رفتگر شهرداری و محق است از این هنر خدادادی درآمدی داشته باشد که قابل بررسی و نقد هم نیست) همراه می‌شوند که اعتصاب کنند، به تمرین نروند و حالا یک وکیل بگیرند و شکایت حقوقی و قضایی بکنند حیرت انگیز است. بعد همین جماعت، پیش روی دوربین می‌ایستند و می‌گویند عشق به مردم آنها را وارد زمین کرده! خنده‌دار نه، مشمئز کننده است! از کسانی که ادعا می‌کنند صاحب لطف و کرم الهی شده و در فوتبال باید صاحب درآمدهایی بی‌مرز و غیرقابل بحث شوند یک سوال می‌توان داشت. هنر امروزتان چیست؟! این فوتبال؟ این لیگ؟ این سکوهایی که از تماشاگر و هوادار خالی کرده‌اید؟ این خوره لعنتی معده‌های‌تان مرگ که ندارد... سیرمانی هم ندارد؟! یک بار، فقط برای یک بار... می‌توان انتظار داشت نه به همان شدت و حدتی که کارگر بی‌هنر شهرداری (از دیدگاه شخصی علی دایی و بس) یا دبیر بی‌نصیب از لطف الهی (باز هم احتمالا از دیدگاه علی دایی و بس) یا استاد دانشگاه و پزشک و راننده تاکسی و ... درد تورم را با هم تقسیم کردند و پای سفره کشورشان بلعیدند، بازیکنان بی هنری که حتی توان یک نیم فصل کامل صدرنشینی در لیگ را هم ندارند، طعم دیر کرد در حقوق را بفهمند. دردی که البته برای آنها همسان با جامعه‌ای که فرش زیر پایش را برای پول درمان می‌فروشد نیست. یادمان باشد محمد نوری برای شرمنده نشدن در پیشگاه خانواده‌اش طی چهار ماه اخیر ۱۲۰ میلیون پول قرض کرده و محسن بنگر برای طعام خانواده، ۵۰ میلیون تومان وام گرفته! کسی هست که بگوید حقوق چند سال همان کارگر بی‌هنر شهرداری (البته به زعم علی دایی) ۱۲۰ میلیون تومان می‌شود؟! اگر یکی مثل نوری (که هرگز شایستگی برافراشتن جام قهرمانی لیگ به‌عنوان کاپیتان را در فوتبال ایران، نه با پرسپولیس و نه با هیچ تیم دیگری پیدا نخواهد کرد) برای فرار از شرمساری ۱۲۰ میلیون تومان قرض می‌کند، آن دبیر بازنشسته و کارگر کارخانه آجرسازی یک عمر باید روسیاه باشد!
علی کریمی پس از قهرمانی تراکتورسازی در جام حذفی گفت: «خدا را شکر می‌کنم که قهرمان شدیم، هر چند که من از این قهرمانی‌ها زیاد داشتم که خیلی‌ها حتی آرزوی آن را دارند.» وی در خصوص اینکه چرا در جشن قهرمانی حضور کمی داشت، افزود: «من در جشن قهرمانی بودم اما هم کمرم درد می‌کرد و هم اینکه می‌خواستم بازیکنان جوان کاپ را بالای سرشان ببرند.» بازیکن پیشین تیم فوتبال پرسپولیس درباره این تیم هم گفت: «بالاخره عزت و ذلت دست خدا است. یکسری‌ها آمدند که حالا هم رفته‌اند و مشخص شد که در زمانی که در پرسپولیس بودند چه کارهایی کردند البته آنها در حدی نیستند که من بخواهم درباره‌شان حرف بزنم.» کریمی در مورد بازگشتش به پرسپولیس، افزود: «مهم این است که نباید آدم‌ها گذشته خود را فراموش کنند. به هر حال روزی است که همه چیز دست شما است اما نمی‌دانید که فردا چه اتفاقی می‌افتد و چه مسائلی به وجود می‌آید.» وی در مورد اینکه با علی دایی همکاری نکرده یادآور شد: «وقتی در قراردادشان شرط عدم حضور من را می‌گذارند چه کاری باید انجام دهم؟ چطور می‌توانم کار کنم؟ اینقدر فکرشان هم کار نمی‌کند که لااقل پیشنهادی بدهند و بگویند به توافق نرسیدیم. زمان انصاری‌فرد هم من از پرسپولیس رفتم اما دم او گرم که مرا صدا کرد، مذاکره کرد و در پایان گفت به نتیجه نرسیدیم اما این آقایان چه کاری کردند؟ حتی یک بار هم با من تماس نگرفتند. این کارها را با امثال من و مهدوی‌کیا و خیلی از بازیکنان دیگر کردند. اسم نمی‌آورم زیرا همین بازیکنان بودند که با آنها چنین رفتارهایی صورت گرفت.» کریمی در مورد اینکه هیچ موقع رابطه حسنه‌ای با دایی نداشته، گفت: «نوع برخورد، چنین موضوعی را به وجود می‌آورد. شما می‌توانید از تمام بازیکنان بپرسید، هر بازیکن جوانی که به تیم می‌آمد به گونه‌‌ای اذیت می‌شد می‌توانید از گل‌محمدی، نویدکیا و این بازیکنانی که شاهد زنده هستند بپرسید. نوع برخورد این مسائل را به وجود می‌آورد. همیشه اینگونه نیست که حتما بازیکنان کوچکتر احترام بگذارند، باید احترام متقابل باشد.» کریمی در مورد اینکه آیا خط و خطوطی در تیم وجود داشت، تصریح کرد: «خط و خطوط نبود اما نوع برخورد مناسب نبود. یک بازیکن اگر به صورت معمولی هم از این آقا توپ می‌گرفت او برمی‌گشت و به او چیزی می‌گفت. این مسائل تمام شد، من می‌‌گویم افراد نباید گذشته خود را فراموش کنند. هم‌اکنون هم به گونه‌ای هستند که با داد و بیداد کار خود را پیش می‌برند. حرف من این است که عزت و ذلت دست آن بالایی است. گذر زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.» وی در مورد اینکه آیا امید دارد به پرسپولیس بازگردد، گفت: «ما با امید زندگی می‌کنیم شما مگر امید ندارید چه در زندگی ورزشی خود و چه در زندگی روزمره‌‌ام با امید زندگی می‌کنم.» کریمی در مورد قهرمانی تراکتورسازی در جام حذفی گفت: «سوال اول را به گونه‌‌ای پرسیدید که فراموش کردم به هواداران این پیروزی را تبریک بگویم. به تمامی طرفداران و تمام آذری‌زبان‌ها تبریک می‌گویم، امیدوارم طرفداران شاد شده باشند. خیلی چیزها دوست داشتم برای هوادارانم به دست آورم اما این تنها چیزی بود که می‌توانستم تقدیم آنها کنم. امیدوارم روزهای خوبی را در کنار آنها که دوست دارند سپری کنند.»
دعوت از بازیکنان قدیمی به تیم‌ها در گروه F جام جهانی بار دیگر اتفاق افتاد. همانطور که تیم ملی ایران از علی کریمی دعوت کرده تا در سفر به برزیل آنها را همراهی کند نیجریه هم به سراغ ژوسف یوبو کاپیتان سابق خودش رفته و نام او را در فهرست ۲۳ نفره‌ای که برای دیدار دوستانه با مکزیک در نظر گرفته قرار داده است. این بازی ۱۴ اسفند ماه در آتلانتا انجام می‌شود که اولین بازی یوبو برای نیجریه بعد از قهرمانی با این تیم در جام ملت‌های آفریقای یک سال قبل است. این دفاع میانی ۳۳ ساله در موعد نقل و انتقالات ژانویه هم با قراردادی قرضی به نوریچ سیتی رفته. استفن کشی مربی نیجریه از سوی دیگر توجه خودش را معطوف ایموه ازکیل و مایکل اوچبو دو مهاجم بلژیکی- نیجریه‌ای کرده. رامون عزیز و شهو عبداللهی از بازیکنان سابق تیم ملی جوانان هم دو بازیکن دیگر مد نظر این مربی هستند.
حامد لک با پیراهنی برای گرفتن مدال قهرمانی آمد که تصویر علی کریمی روی آن حک شده بود. او که همیشه به گونه‌های مختلفی سعی می‌کند علاقه‌اش را به علی کریمی نشان دهد، این بار هم درباره پیراهنی که در مراسم اهدای جام پوشیده بود و عکس علی کریمی روی آن بود، می‌گوید: «علی‌ آقا اسطوره من است و همیشه او را دوست داشته و دارم. علی‌ آقا به دلیل کمر دردی که داشت به مراسم آمد اما زودتر از سایر بازیکنان به داخل رختکن رفت.» او درباره قهرمانی تراکتورسازی تبریز در جام حذفی هم تأکید می‌کند: «در ابتدا باید از هوادارانمان تشکر کنیم که همیشه و همه جا همراه ما بودند و هیچ‌گاه تنهایمان نگذاشتند. این قهرمانی را باید به‌ آنها تقدیم کنم چون حامی اصلی ما هستند.»
امیر رضا خادم نماینده تام الاختیار وزیر ورزش و جوانان در پی گیری فرایند خصوصی سازی و واگذاری شرکت های استقلال و پرسپولیس شد. در حکم دکتر گودرزی برای خادم امده است : به موجب این ابلاغ به عنوان نماینده تام الاختیار اینجانب برای پی گیری فرآیند خصوصی سازی و واگذاری شرکت های فرهنگی و ورزشی استقلال و پرسپولیس منصوب می شوید . انتظار دارم با مدنظر قرار دادن قوانین و مقررات و با هماهنگی نهادها و سازمان های ذی ربط ضمن شفاف سازی مسائل مالی این دو باشگاه و ارائه صورت های مالی حسابرسی شده توسط حسابرس و بازرس قانونی و منتخب مجمع( سازمان حسابرسی) نتیجه را به اینجانب گزارش دهید. بدیهی است معاونان و مدیران ذی ربط در وزارت متبوع و هیئت مدیره و مدیران عامل شرکت های فرهنگی و ورزشی استقلال و پرسپولیس همکاری لازم را با جنابعالی خواهند داشت.
سایت معتبرساكرنت در گزارشی ازجدیدترین مصاحبه كرش كه با یك كانال رادیویی داخلی انجام شده، احتمال بازگشت علی كریمی به تیم‌ملی ایران برای جام‌جهانی را انتخاب جذابی توصیف كرد. در این گزارش كه با عنوان «ستاره‌های گذشته آسیا می‌توانند به جام‌جهانی برزیل برگردند» به بررسی بازگشت چند ستاره آسیایی به تركیب تیم‌ملی كشورشان پرداخته ،ازعلی كریمی هم اسم برده شده واینكه هافبك سابق بایرن‌مونیخ وشالكه آلمان آخرین بار در می‌۲۰۱۳ از بازی‌های ملی خداحافظی كرد. نویسنده ساكرنت در بخش نقاط قوت كریمی به توانایی‌های بدنی او اشاره كرده كه احتمال اینكه در بازی‌های زیادی در برزیل به میدان برود، كم است اما می‌تواند به عنوان یك بازیكن ذخیره تاثیرگذار در مقابل دفاع خسته حریف در دقایق سرنوشت ساز به میدان بیاید و كمك فراوانی به تیم بكند. شماره هشت در روز خوبش می‌تواند اتفاقات خاصی را رقم بزند. این دعوت به احتمال زیاد اكثر هواداران و رسانه‌ها را خوشحال خواهد كرد. اما دربین نقاط ضعف جادوگر، عدم توانایی بازی ۹۰دقیقه‌ای بازیكن سال ۲۰۰۴ آسیا در برزیل دیده می‌شود. سوژه مهم بعدی، نقش تاثیرگذار كریمی در شكاف عمیق میان بازیكنان ایران درجریان جام‌جهانی ۲۰۰۶ است كه مانع صعود آنها در آلمان شد. كریمی در بیش از یك دهه بازی حرفه‌ای‌اش، كارهای زیادی كرد اما هنوز هم می‌تواند بر افتخارات خود اضافه كند.این بازیكن شاید هیچ چیز را بیشتر از سفر به برزیل در ژوئن آینده دوست نداشته باشد واگر به گفته كرش درهای تیم‌ملی به رویش باز باشد، شانس كریمی با فتح جام حذفی با تراكتورسازی بیشتر هم می‌شود.