این عکس، سادگی و صداقتی که توش موج می زنه، اون گل رز های دورش که این جوون از فروششون امرار معاش می کنه ...این تصویر که تو بازار اردبیل گرفته شده، اوضاع این روزای راه آهن و اعتصاب و اینا، و در کل حوادثی که امسال در سال 90 برای شهریار رقم خورد منو به فکر واداشت، یه مروری کردم خاطراتمو ...

چند سال دیگر باید منتظر بنشینیم تا یک قهرمان ملی قهرمان جهان بشود؟ باید سوال را جور دیگر پرسید: چند سال دیگر باید صبر کنیم تا در یک شهری در ایران، یک استعداد که فوتبال را دوست داشته باشد، مهندسی متالوژی شریف قبول شود ، همزمان در لیگ ایران گلزنی کند، در تیم ملی بدرخشد، طحال ، ابرو و پیشانی اش را برای مردم کشورش بدهد ، در آلمان به عنوان الگوی اخلاق معرفی شود ، بیشتر مردم دنیا ایران را با نام او بشناسند، نماینده یونسکو شود، عضو فیفا باشد و......
در اینکه علی دایی آدم مهمی است شکی وجود ندارد در اینکه بد اخلاقی هایی نیز دارد همین طور.


عربها برای خداحافظی سامی الجابر که یک دهم افتخارات علی دایی را هم در کارنامه خود ندارد از بهترین تیم های جهان دعوت می کند اما ما برای تقدیر از آقای گل جهان که یک ایرانی است به جز دادن فحش و ناسزا چه کار کرده ایم؟
او همان دایی است که وقتی سرش شکست و از زمین بیرون رفت اما وقتی احساس کرد تیم ملی و مردمش به او نیاز دارند با سری بانداژ شده به زمین برگشت تا تیم ملی خلا او را احساس نکند.

باید مواظب حرمت دایی بود . باید از عنوانش ، شخصیتش ، افتخاراتش ، و هر آنچه بدست آورده مراقبت کرد. دایی بسیاری از راه را بدون کمک رفته است او خیلی کارها کرده و یک کارنامه پر از موفقیت را برای خودش رقم زده. خیلی از دوستان نزدیک او عنوان می کنند که اخلاق او ذاتی است و کمتر پیش آمده است تا به روی کسی بخندد. با داشتن امکاناتی که در ایران وجود دارد که نیازی به توضیح اضافه ندارد رسیدن به چنین جایگاهی همت و پشتکار بسیاری را می خواهد که دایی بخوبی از آن برخوردار بوده است.
نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۷ )